سرویس فرهنگ و هنر مشرق - روز 12 آذرماه در کشاکش بیانیه ضد ملی صدای آبان، شیلا خداداد بازیگر سینما و تلویزیون در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «واژگان جدیدی که این روزها در تلویزیون ملی ایران درباره بازیگرها گفته می شود را شنیدهاید؟ واژه هنرمند خائن، یه لیبریتی، نیملیبریتی و غیره… عجیب نیست که رسانه ملی یک کشور راجع به هنرمند همون کشور همچین رفتاری را میکند؟
بازیگر سریال «مسافری از هند» در این پست خود ادامه داد: «آیا همگی باید مانند عروسک دست ساز فقط فکر و عمل شما را اطاعت کنند و اگر کمی همسو با شما نباشند اینچنین، مورد بی احترامی قرار بگیرند؟ من به شخصه به خاطر بیاحترامیهای اخیر صدا و سیمای کشورم در هیچ سریال دیگری که از تلویزیون پخش شود بازی نخواهم کرد.»
پس از شیلا خداداد، نیوشا ضیغمی و احسان کرمی هم با انتشار مطالب مشابهی در صفحات شخصیشان، اعلام کردند که با صداوسیما همکاری نخواهند کرد و در واقع رسانه ملی را «تحریم» کردهاند؛ نکته جالب اینجاست که احسان کرمی (مجری)، همکاری با مجموعه کلاه قرمزی را از این تحریم مستثنی کرده است!
با توجه به اینکه انتقادات به چهرههای هنری از سوی مردم در صفحات مجازی شدت گرفته و عناوینی مثل بیسواد، خائن، یه لیبریتی، نیملیبریتی، میکروسلبریتی و .. به آنان اطلاق میشود، طبیعی است که برای فریب تاریخی غیرقابل بخشش 1396، اعتراضات مردمی افزایش پیدا کند و به صورت طبیعی این اعتراضات در رسانه ملی نیز منعکس میشود.
البته درباره شیلا خداداد که در متن منتشر شده اشاره میکند در هیچ سریال دیگری از تلویزیون بازی نخواهد نکرد، ذکر این سئوال ضروری است، مگر از سال 1387 تا 1398 او در سریالی بازی کرده است که توهم «مریل استریپ» بودن، افزایش یافته است؟ مهمترین تلاش خداداد در این سالها سفر به آمریکا و کشیدن قلیان در کافهای است که آلپاچینو نیز به آن سری زده است.
یا اصلا کدام کارگردان مشهوری که با تلویزیون همکاری دارد، به او پیشنهاد همکاری داده است؟ در واقع بیشتر از آنکه خداداد بدون استعداد خدادادی در عرصه بازیگری بخواهد با تلویزیون همکاری کند، برنامهسازان سیما هستند که طالب همکاری با او نیستند.
نکته مهمتر این است تمامی شهرت شیلا خداداد به خاطر حضور در سریال مسافری از هند (قاسم جعفری) است و به لیست نقشهای او در ویکی پدیا که نگاه میکنیم غیر از یک نقش کوتاه در فیلم بادیگارد، او در ده سال گذشته در هیچ فیلم سینمایی مهمی حضور نیافته است. تنها فیلم موفق خداداد، قسمت دوم اخراجیها است که قواره او را در سینما عیان میکند: نقش یک مهماندار ساده. باید بپذیریم که خداداد به لطف رپرتاژهای مکرر سایت زرد تیوی پلاس نامش دائما مطرح میشود و گرنه او در مجموعه سینما و تلویزیون محلی از اعراب ندارد که حالا بخواهد همکاریاش را با رسانه ملی قطع کند یا نکند!
پس از انتشار این پست، به فاصله کمی نیوشا ضیغمی در پست دیگری نوشت: سال هشتاد و دو شروع کار حرفه ای من با سریال فاخر در چشم باد اتفاق افتاد... آن روزها تلویزیون ملی حرمت داشت جای هرکسی نبود، از کارگردان و بازیگر و مجری و تهیه کننده تا مدیران همه به فکر فرهنگ سازی و تولید محتوی هایی بودند که آینده فرهنگی مردم سرزمینمان را رقم خواهد زد. امروز این رسانه ملی تبدیل به رسانه شخصی شده!
رسانه ای که هیچ چیز سر جایش نیست ...
نه از اسم کارگردانهای بزرگی همچون جوزانی و فتحی و لطیفی و برومند و طهماسب و... و. خبری هست
و نه مجریانی همچون فردوسی پور و حسنی و رشیدپور...
و نه مدیرانی که حتی شبیه آن سالها باشند.
امروز آنتن تلویزیون تعلق به کسانی دارد که نه تنها فرهنگ نمیسازند بلکه بی فرهنگی و بی ادبی را رواج میدهند از آقای منفی باف و منفور برنامه هفت بگیر تا جوجه مجریان بی ادبی که با توهین و تحقیر کسانیکه سالها برای هنر زحمت کشیده اند میخواهند خودنمایی کنند و بزرگ شوند.
این رویه یعنی ترویج پرخاشگری و فحاشی به جای گفتگو و نقد این یعنی به زوال بردن نسلی که ادبیات سخن گفتن را از شما میآموزد. برایتان باید تاسف خورد، همین و بسو امروز به عنوان کسی که همیشه سرم را بالا گرفتم و با افتخار عنوان کردم که شروع کارم با صدا و سیما بوده، مانند همکارانم به این شکل رفتار رسانه شما اعتراض دارم و نه تنها در تلویزیون شما کار نخواهم کرد بلکه به فرزندم هم اجازه تماشای برنامه شما را نخواهم داد.
زیرا ...
بی ادب را به زر مگو که نکوست
ادب مرد به زدولت اوست
یا حق
بیشتر بخوانید:
اگر به نوشته پر از اشتباه نیوشا ضیغمی دقت کنیم، درخواهیم یافت که او تنها سریالی که وی در آن حضور یافته، سریال در چشم باد مسعود جعفری جوزانی (سال 1382 )، است و هیچ سریال مهمی طی این سالیان از 1382 تاکنون به او پیشنهاد نشده است.
در سینما هم غیر از فیلم اخراجیها قسمت دوم، هیچ فیلم پرفروشی در کارنامه این بازیگر نیست و آنقدر بازیهای ضیغمی نازل است که هیچگاه به یک قدمی یک جایزه سینمایی متوسط نیز نزدیک نشده است.
در شرایط کنونی او عمدتا در آثاری که شوهر میلیاردرش سرمایهگذار آن است، حضور پیدا میکند. نکته جالب در اشارات ضیغمی طعنهای به مسعود فراستی است. منتقدی که به قول خودش مجموع فیلمهایی که ضیغمی در آن ایفای نقش کرده، ماقبل نقد است و هیچگاه در دایره نقد نمیگنجد. جالب اینجاست که به نام محمد حسین لطیفی اشاره کرده که او هم اکنون مجری برنامه هفت است.
پس از دارودسته اصغر فرهادی، درجه دو ها نیز دست به کار شدند/ وظیفه سنگین وزارت ارشاد
طبق پیگیریهای خبرنگار مشرق، در این شبه کمپینی که بازیگران درجه دوم سینما به راه انداختهاند، بازیگران و چهرههای مشهور دیگری هم قصد دارند در یک حرکت ضد ملی و ضدامنیتی در فضای مجازی، خط تحریم همکاری با رسانه ملی را دنبال کنند و موج تبلیغاتی دیگری برای رسانههای بیگانه فراهم کنند.
این موضوع از زاویه قابل بررسی است که این چهرهها که به صورت شاخص و یکپارچه در انتخابات از حسن روحانی حمایت کردند، حالا با توجه به خشم عمومی و واکنشهای بسیار منفی در فضای مجازی که ناشی از نارضایتی از عملکرد دولت روحانی است، به دنبال راهاندازی کمپینهای ضدملی و مقصرسازی از صداوسیما و سایرین هستند.
بر اساس شنیدهها تعداد دیگری از بازیگران درجه دو طی روزهای آتی به این حرکت ضدملی سازمانیافته خواهند پیوست و همراه با ترامپ که صداوسیما را تحریم کرده است، آنها نیز تحریم همکاری با رسانه ملی را اعلام خواهند کرد. از سوی دیگر، گمانههایی مطرح است که همکاری برخی چهرهها با شبکه سعودی و دریافت پولهای کلان از آلسعود، برخی از این بازیگرانِ از دور خارجشده را وسوسه کرده است تا با زمینهچینی و اجرای چند حرکت اعتراضی و ضدایرانی، شانس خود را (همچون مهناز افشار و مزدک میرزایی) برای نشستن بر سر سفره سعودیها امتحان کنند.
وزارت ارشاد و نهادهای نظارتی وظیفه دارند با رصد دقیق تحرکات این چهرهها، تدابیر لازم و پاسخ مناسبی را برای این دست اقدامات بیاندیشند. قطعا پیوستگی همه نهادهای کشور از صداوسیما تا وزارت ارشاد و سایرین، برای مقابله با جبهه یکپارچه ضدایرانی (از واشنگتن تا ریاض و حتی تهران) آماده باشند.