شناسه : ۱۸۴۱۴۹۴ - شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۴۴
ترس مردم از خبرهای خوب مسئولان؟
به گزارش اقتصادآنلاین، شرق نوشت: مسئلهای که ما در این گزارش تحلیل کردهایم، نه وعده و سورپرایز وزیر ارتباطات و ابعاد و جزئیات آن، بلکه شکاف و فاصله بین آنچه مسئولان میگویند و عمل میکنند با دغدغه و جهان ذهنی و انتظار مردم است. ماجرا هم البته تنها به وعده یک وزیر خاص برنمیگردد؛ مختصات این فاصله و شکاف را در موارد بسیار دیگری نیز میتوان دید؛ از نحوه هزینهکرد بودجه گرفته تا قول و قرار و وعدههای تلخ و شیرین مسئولان به مردم و واکنش و انتظار مردم؛ از نظرسنجی رئیسجمهور از وضعیت مردم از پشت شیشه ماشین گرفته تا آنچه گاهی دیگر مسئولان بهعنوان مطالبه قاطبه مردم مطرح میکنند و اغلب خواستار برخورد و بازخواست بخشی دیگر از مردم و سبک زندگی آنهاست.
در شرایط کنونی، جامعه ایران پس از تجربه ناخوشایند آبان 98، چه به لحاظ افزایش قیمت بنزین و چه اعتراضهای رخداده و واکنش و نوع برخوردی که با معترضان شد، وزیر ارتباطات دولت که به جوان، آشنا و مطلعبودن از وضعیت کف جامعه و مطالبات مردم و... تا حدی مشهور بود، یا دستکم چنین انتظاری از او میرفت، در چه فرایند یا مشاوره و شناختی از سورپرایز و وعده خوش برای مردم حرف زد و در نهایت از یک طرح تخصصی بیبااهمیت برای مردم رونمایی کرد؟
این مسئله را یا میتوان ناآشنایی و دوری او از کف جامعه و مطالبات مردم در شرایط کنونی توصیف کرد، یا تلاشی برای انحراف افکار عمومی به سمتوسویی بیربط دانست. مردمی که این روزها دغدغه، نگرانی و مسئله اصلی و بزرگشان وضعیت سفرههای کوچک و جیبهای خالیشده و قیمتهایی است که روز به روز بالاتر میروند، چطور و چرا باید برای پست پهپادی یا راهاندازی موتور و ماشین برقی برای اداره پست خوشحال شوند؟
آنچه ما در این گزارش به آن پرداختهایم، تلاش برای فهم این فاصله و بیارتباطی میان مسئولان و متولیان جامعه و مردم است؛ آنچه دغدغه و نگرانی مردم است و آنچه مسئولان از آن حرف میزنند و وعدهاش را میدهند.
«وزیر ارتباطات گفته پنجشنبه یه سورپرایز داره برای مردم؛ خدایا خودت رحم کن»؛ این واکنش یکی از کاربران شبکههای اجتماعی به اعلام «سورپرایز» وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات است که محتوای آن در بخش وسیعی از واکنشها نیز تکرار شده است. در این بین، صاحبان کسبوکارهای مرتبط با اینترنت نیز با نوشتههایی طنز از ترس و نگرانی خود از «خبر خوب» وزیر نوشتند. این نگرانی و ترس از آنچه از نظر مسئولان خبر خوب نامیده میشود، پیش از این هم بارها تکرار شده است؛ برای مثال در ماجرای تغییر قیمت بنزین، اگرچه تأکید رئیسجمهوری بر بازگرداندن تمام درآمد حاصل از این طرح در قالب بسته معیشت به اقشار کمدرآمد بود، این موضوع چندان مورد اعتماد بخش وسیعی از جامعه قرار نگرفت و حتی آمار و اطلاعات رسمی نشان میدهد همین اقشار کمدرآمد بیشترین گروه حاضر در تجمعهای اعتراضی بودهاند. در این جامعه اما چه گذشته است که خبر خوب مسئولان در دل مردم به اتفاقی هولناک یا دستکم نهچندان روشن تعبیر میشود؟ «احمد بخارایی»، جامعهشناس و رئیس گروه مسائل اجتماعی انجمن جامعهشناسی ایران، دراینباره میگوید: «اعتماد اجتماعی یکی از مؤلفههای سرمایه اجتماعی است. میدانیم که اعتماد سه سطح دارد؛ خرد، کلان و میانه. اعتماد در حالت خرد بین افراد است و در حالت میانه بین مردم و نهادها و ادارات و در نوع سوم نیز اعتماد به ساختارهاست که مهمترین بخش و ثروت اجتماعی یک جامعه هستند. اگر اعضای یک جامعه به ساختار اعتماد نداشته باشند، انگار شیرازه آن از هم پاشیده است». بر اساس توضیحات این جامعهشناس، این بیاعتمادی تا اندازهای درحالحاضر در جامعه ایران رخ داده است: «اعتماد در سطح کلان تا حد زیادی در این کشور مخدوش شده است؛ برای مثال رئیسجمهوری از امید میگوید، اما چندان امیدی در دل جامعه شکل نمیگیرد. یک زمان واکنش مردم به سخنان مسئولان خنثی است، زمانی اعتماد میکنند و نوع سوم که برخاسته از یک نوع بیاعتمادی است، زمانی است که مردم میشنوند و نگران میشوند؛ یعنی اگر مسئولان بگویند فردا باران میآید، مردم اعتقاد پیدا میکنند که فردا هوا آفتابی خواهد بود که الان شرایط جامعه ایران به حالت سوم نزدیک شده است».
اینطور که رئیس گروه مسائل اجتماعی انجمن جامعهشناسی ایران میگوید موارد و مثالهای متعددی در گذر زمان زمینهساز چنین بیاعتمادیای شده است: «در ماجرای بنزین مردم براساس یک حساب دودوتا چهارتا تحلیل کردند که اگر بنزین گران شود، همه کالاها هم گران میشوند و کمکمعیشت تأثیری نخواهد داشت و هرچقدر مسئولان گفتند نگران نباشید، مردم نگرانی داشتند و الان مشخص میشود که این نگرانی درست بوده است. ریشه این بیاعتمادی از مواردی به این شکل نشئت میگیرد». او دراینباره توضیح میدهد: «وقتی بیاعتمادی به ساختارها شکل میگیرد، از یک مثال یا یک بار بیاعتمادی شکل نمیگیرد و بهراحتی پدیدار نمیشود. روند طولانی طی میشود تا جامعهای به اینحد از بیاعتمادی برسد. امروز در کمتر جامعهای این سطح از بیاعتمادی نسبت به دولت و ساختار سیاسی دیده میشود».
تفاوت نگاه مردم و مسئولان
«تعریفم از سورپرایز به کلی عوض شد»؛ مشابه نظر این کاربر در صفحه شخصی وزیر ارتباطات پس از اعلام سورپرایز خود، در روزهای گذشته از زبان مردم و در شبکههای اجتماعی بارها تکرار شده است. این موضوع را البته میتوان در پیشبینی مردم درباره همین خبر وزیر ارتباط هم مشاهده کرد. درحالیکه پیشبینی کاربران شبکههای اجتماعی، بستههای اینترنت رایگان، اینترنت ملی رایگان، رفع فیلتر تلگرام و دیگر شبکههای اجتماعی بود، آذریجهرمی از «پستپلاس» نوشت که با حیرت و واکنشهای تعجببرانگیز فراوانی همراه شده است. تفاوت نگاه مردم به آنچه مدنظر این وزیر بود، حتی در پاسخ او هم بهوضوح مشخص است. آذریجهرمی در بخشی از توضیح خود نوشت: «در مورد این موج سورپرایز باید خدمتتون بگم که خیلی از کامنتها و توییتها و استوریها و پیامکها رو خوندم. واقعا از خلاقیت شما مردم عزیز و اعتماد و لطفی که به بنده بهعنوان خادم خود دارید یک دنیا ممنونم. اتفافا خیلی از این سورپرایزها مثل ارسال ماهواره جدید، ارزان کردن اینترنت، #پایان_وس و... رو در تقویم گذاشتم و در دو هفته آینده از این دستاوردها و خدمات زیاد خواهیم دید. امیدوارم تلاشهایم برای رفع فیلترها هم به نتیجه برسه، خیلی از توییتها و کامنتها رو برای بقیه در جلسات میخونم تا بالاخره با واقعیتهای جامعه و خواستههای شما آشنا شوند». اما چه میشود که در یک جامعه تا ایناندازه بین نگاه مردم و مسئولان اختلاف و تفاوت ایجاد میشود. «عباس عبدی» پژوهشگر اجتماعی در پاسخ به این پرسش و با اشاره به همین مثال خبر وزیر ارتباطات میگوید: «هر خبری به خودی خود واجد یک معنا نیست و در یک زمینهای معنادار میشود. زمینهای که اکنون وجود دارد، آماده پذیرش این نوع اخبار نیست. مردم مشکلات متعددی دارند و با توجه به اینکه امید چندانی به آینده هم ندارند، این نوع اخبار از نظر آنها ممکن است انحرافی و کماهمیت تلقی شود. وجه دیگر ماجرا این است که فضای مجازی جای این تیپ آدمها است و کمترکسی از اخبار استقبال میکند». براساس توضیحات عبدی همین مثال میتواند یک درس برای مسئولان داشته باشد: «درباره علت اول یعنی بیتوجهی مردم به خبر خوب یک وزیر، مسئولان باید توجه کنند که هر خبری از طرف آنها برای مردم چندان مهم نیست».