نوکیا لومیا ۸۰۰؛ مرثیه‌ای برای یک رویا

چندی پیش از نوکیا N۹ برایتان گفتیم؛ از آخرین روز پشتیبانی از ویندوز موبایل ۱۰ هم خبر دادیم؛ حال فرض کنید که طراحی جدید و زیبای نوکیا را در کنار ویندوز فون بگذاریم؛ نتیجه آن نوکیا لومیا ۸۰۰ است که آن را به اولین پرچمدار مبتنی بر ویندوز فون که فنلاندی‌ها ساختند، تبدیل می‌کرد. با ما همراه باشید تا سمبل ویندوز فون را دوباره مرور کنیم.

نوکیا لومیا 800؛ مرثیه‌ای برای یک رویا

چندی پیش از نوکیا N9 برایتان گفتیم؛ از آخرین روز پشتیبانی از ویندوز موبایل 10 هم خبر دادیم؛ حال فرض کنید که طراحی جدید و زیبای نوکیا را در کنار ویندوز فون بگذاریم؛ نتیجه آن نوکیا لومیا 800 است که آن را به اولین پرچمدار مبتنی بر ویندوز فون که فنلاندی‌ها ساختند، تبدیل می‌کرد. با ما همراه باشید تا سمبل ویندوز فون را دوباره مرور کنیم.

بگذارید از بدنه پلی کربنات شروع کنیم. آن زمان نوکیا شاید تنها سازنده گوشی بود که به جای پلاستیک رنگ شده، از پلی کربنات یکپارچه بهره می‌برد. طراحی زیبا و یک دست که هنوز هم بسیار جذاب است. نوکیا تصمیم گرفت که از این طراحی عامه پسند استفاده کند و با توجه به محبوبیت آن میان علاقه‌مندان، ویندوز فون را به عنوان پلتفرم سوم کاربران در کنار اندروید و iOS به بازار عرضه کند.

لومیا 800

تور کیش

اما هدف اولیه ویندوز فون نبود. گوشی نوکیا که با اسم رمز «Sea Ray» هم شناخته می‌شد، در اصل نسخه‌ای ویژه از همان نوکیا N9 خودمان بود که برای دو اپراتور ورایزن و T-Mobile عرضه می‌شد. حتی نوکیا درگیر پیدا کردن شرکای تجاری شد و به تازگی توانسته بود با کوالکام قراردادی امضا کند. اما همه چیز با چرخشی 180 درجه‌ای، رنگ و بویی دیگر به خود گرفت.

سال 2011 پروژه نوکیا Sea Ray به لومیا 800 تبدیل شد. نوکیا سیستم‌عامل اختصاصی MeeGo را رها کرد و به ویندوز فون 7.5 روی آورد. همچنین چیپست تگزاس اینسترومنت نیز جای خود را به اسنپدراگون کوالکام داد، زیرا سیستم‌عامل ویندوز فون تنها از چیپست‌های کوالکام پشتیبانی می‌کرد. نمایشگر OLED زیبای 3.9 اینچی نیز با نمونه 3.7 اینچی جایگزین شد.

اگر دنبال علت آن می‌گردید، باید بگوییم که مایکروسافت چارچوب مشخصی داشت که تمامی شرکت‌ها باید آن را رعایت می‌کردند. از همین رو نوکیا نیز مجبور شد تا نمایشگر را کمی کوچکتر کند و آن 3 دکمه خازنی معروف ویندوز، ذره‌بین و فلش را به جای آن 0.2 اینچ، در زیر نمایشگر قرار دهد. اما این 3 دکمه تنها به قیمت از دست دادن 0.2 اینچ تمام نشد. اگر خاطرتان باشد، کاربران عادت داشتنند تا دوربین سلفی نوکیا N9 را در سمت راست پایین نمایشگر بیابند، اما با آمدن آن 3 دکمه، دوربین سلفی هم مجبور بود از لومیا 800 خداحافظی کند.

لومیا 800

اما سخت‌گیری‌های مایکروسافت به اینجا ختم نمی‌شد. علاوه بر اجباری بودن استفاده از دکمه‌های ناوبری و چیپست‌های اسنپدراگون، تمامی سازندگان مجبور بودند از نمایشگری با رزولوشن 800 در 480 پیکسلی استفاده کرده و یک شاتر دوربین نیز برای گوشی مبتنی بر ویندوز فون تعبیه کنند. برای نویکا این مسائل چندان اهمیت نداشت، زیرا بدنه پلی کربنات آن، آماده پذیرایی از این الزامات بود. ولی داستان برای دیگر سازندگان متفاوت بود.

مشکل اینجا بود که تمامی الزامات مایکروسافت «حداقلی» بودند. یعنی اگر سازنده‌ای می‌خواست از سخت‌افزار قوی‌تر یا نمایشگری بهتر استفاده کند، مانعی بر سر راهش قرار نداشت. اما هیچ سازنده‌ای زحمت استفاده از بهترین قطعات را به خودش نداد و به مرور زمان، ویندوز فون از لحاظ سخت‌افزاری از رقبا عقب افتاد.

نکته عجیب، عرضه شدن لومیا 800 با ویندوز فون 7.5 بود؛ پس چه بر سر ویندور فون 7 آمده بود؟ مایکروسافت آن قدر سرگرم رقابت با اندروید و iOS بود که وقت نکرد سیستم‌عاملی روان و به روز را در اختیار کاربران قرار دهد. زیرا رقبایش 3-4 سالی را صرف برطرف کردن ایرادات کرده بودند و مایکروسافت علاقه داشت «ره 3 ساله را یک شبه برود».

لومیا 800

از همین رو ویندوز فون 7.5 با اضافه کردن کارکردهای پایه مانند قابلیت کپی و پیست، مولتی تسک و نقطه اتصال، سعی کرد کم‌کاری‌های خود را جبران کند. اگر خاطرتان باشد، به روانی سیستم‌عامل در مرور نوکیا لومیا 520 اشاره کردیم. در حقیقت این سیستم‌عامل آن قدر روان بود که روی سخت‌افزار ضعیف هم به خوبی اجرا می‌شد. وقتی می‌گوییم به خوبی و سخت‌افزار ضعیف، یعنی گوشی‌های اندرویدی با مشخصات مشابه در انجام ساده‌ترین کار‌ها نیز با کندی و لگ دست و پنجه نرم می‌کردند.

در بطن این روانی، رابط کاربری مترو قرار داشت که البته بعد‌ها نامش تغییر کرد. رابط کاربری مترو تلفیقی از ویجت‌ها و میان‌برها بود. کاشی‌هایی وجود داشت که به کمک انیمیشن‌ها، اطلاعات زیادی را تنها با یک نگاه در اختیار کاربران قرار می‌داد. این قابلیت مورد استقبال توسعه دهندگان و کاربران قرار گرفت.

یکی از بهترین ویژگی‌ها ویندوز فون 7.5، «People Hub» بود. ویندوز فون به جای تب مخاطبین، یک هاب داشت که تمام پست‌های متنی فیسبوک و توییتر مخاطبین کاربران را نشان می‌داد و علاوه بر آن خود کاربر هم می‌توانست از داخل همین هاب، توییت بزند. از آن بهتر، «Pictures hub» بود که نه تنها عکس‌های داخل گوشی را نشان می‌داد، بلکه آلبوم‌های فیسبوک را نیز در دسترس کاربران گذاشته بود تا بدون وارد شدن به برنامه فیسبوک بتوانند به کلکسیون عکس‌های آنلاین و آفلاین خود دسترسی داشته باشند. اما مشکل جای دیگری بود.

لومیا 800

مایکروسافت دید که سازندگان موبایل با شخصی‌سازی‌های بی امان خود، جه بلایی سر ویندوز موبایل و اندروید آورده بودند. به دلیل حفظ اصالت، مایکروسافت اجازه نداد که هیچ سازنده‌ای ویندوز فون را شخصی‌سازی کند و همین باعث شد تا HTC و سامسونگ علاقه‌ چندانی به این پلتفرم نشان ندهند. زیرا قدم گذاشتن در مسیر ویندوز فون، به معنی خداحافظی با HTC Sense و TouchWiz بود. اما نوکیا که با مایکروسافت همکاری نزدیکی داشت، چندان با این قضیه مشکلی نداشت.

با این حال مایکروسافت تصمیم گرفت تا هر هفته یک بازی و برنامه محبوب را به پلتفرم خود بیاورد تا کاربران را به استفاده از آن ترغیب کند. انگری بردز، دودل جامپ و Plants Vs Zombies چند بازی معروف و محبوب بودند که به این پلتفرم آمده بودند. تمام این کارها باعث شد تا لومیا 800، شروع خوبی در بازار داشته باشد و فروش بالای آن در فنلاند، هلند و آلمان نیز این قضیه را تصدیق می‌کرد.

لومیا 800

اما این تلاش‌ها، از سقوط نوکیا و به تبع آن از ویندوز فون جلوگیری نکرد و با توجه به تلاش این دو کمپانی، ویندوز فون با تمام خاطرات خوبش به همراه نوکیا لومیا 800، به دفترچه خاطرات دنیا تکنولوژی پیوست. مایکروسافت هم که کلا رویای سیستم‌عامل ویندوزی برای موبایل را جایی در حیاط شرکتش دفن کرد. نوکیا لومیا 800، آغازگر رویایی بود که نه فنلاندی‌ها به آن دست یافتند و نه آمریکایی‌ها؛ بلکه رویایی بود که تنها کاربران را در حسرت گذاشت.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان