به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی فرهنگی خبرگزاری میزان٬ فیلم سینمایی خوب٬ بد٬ جلف به کارگردانی پیمان قاسمخانی به عنوان دومین فیلم پرفروش تاریخ سینمای ایران این روزها آخرین تلاشهای خود در عرصه اکران را انجام داده و به احتمال فراوان به عنوان دومین فیلم شانزده میلیاردی تاریخ سینما به کار خود پایان خواهد داد.
این فیلم همزمان با گشت 2 به کارگردانی سعید سهیلی در اکران نوروزی روی پرده بود و با توجه مدت زمان بیشتر در اکران نتوانست رکورد گشت 2 را بشکند. خوب بد جلف با نامی مشابه به اثری وسترن به نام خوب بد زشت از همان ابتدا نامی نوستالژیک را برای مخاطبان تداعی میکرد.
حال باید دید که اولین تجربه پیمان قاسمخانی در عرصه کارگردانی چگونه توانسته به عنوان دومین فیلم پرفروش تاریخ سینما شناخته شود؟ فیلمی که به اذعان بسیاری از منتقدین از لحاظ ساختار و محتوا بسیار با کیفیتتر از گشت 2 ساخته شده است.
تفاوت اصلی خوب بد جلف با گشت 2 را باید در داشتن فیلمنامه دانست. این فیلم برخلاف گشت توانسته با ارائه فیلمنامهای منسجم داستان را از ابتدا برای مخاطب تعریف کرده و در انتها هرچند نه چندان قوی، اما بالاخره برای آن پایانی متصور باشد. پیمان قاسمخانی پیش از این توانایی خود در نوشتن آثار طنز را ثابت کرده و داشتن آثاری همچون طبقه حساس٬ مارمولک و سن پطرزبورگ در کارنامه سینمایی اش گواهی واضح بر این صحبت است. اما اینبار او با چالش کارگردانی مواجه شده و این اتفاق کمی به عنوان نویسنده برای قاسمخانی دغدغه برانگیز بوده است.
مبنی بر آثار طنز این فیلمنامه هم تعلیق هایش تاثیر برانگیز خاصی ندارد و البته وظیفهای هم برای ایجاد تنش در مخاطب بر دوش خود احساس نمیکند. فیلمنامه کاملاً بر مبنای اصول کمدی نوشته شده و از این اصول تعدی نمیکند.
سه بازیگر اصلی یعنی پژمان جمشیدی و سام درخشانی و حمید فرخ نژاد به خوبی با یکدیگر هم ریتم بوده و شرایط کنیم را با بهره گیری از شخصیت خود به وجود آورده اند. زوج درخشانی و جمشیدی قبلاً امتحان خود را پس داده و حالا نوبت به حضور فرخ نژاد بود. حمید فرخ نژاد پیش از در فیلم آتشکار طبقهای طنز آلود از خود ارائه داده بود، اما در این فیلم کمدی شخصیت محوری خارج از تیپ ارائه داده است. فرخ نژاد حاضر در خوب بد جلف بر خلاف گشت دو به دیالوگها وفادار بوده و در خدمت اثر حرکت میکند. این سه بازیگر با برداشت درست از بازی هم به نوعی توازن رسیده و به قوای بازی هم را به درستی تکمیل میکنند.
کارگردانی قاسمخانی به عنوان ترسی بزرگ برای نویسندهای مطرح همیشه جای سوال داشته و این فیلم امتحان خوبی برای قاسمخانی بود. وی که به گفته خودش هنوز با ایده آل فاصله زیادی دارد در این کارگردانی را کاملاً معطوف به فیلمنامه پیش برده و شاید نویسنده بودنش کمی فراموش کردن متن در برخی قسمتها را سخت کرده است. این فراموشی بدین معناست که شاید قاسمخانی میتوانست در برخی صحنهها بیشتر از تکنیکهای یک کارگردان استفاده کند.
قاسمخانی در کارگردانی این اثر کمی هنوز به تجربه بیشتر احتیاج داشته و به جز بازیهای خوب و فیلمنامه صحیح در کارگردانی مخاطب شگفت زده نمیشود، زیرا اثر هنوز تا اتفاقی هیجان انگیز فاصله زیادی دارد. از نقاط مثبت کارگردانی خوب بد جلف میتوان به انتهای درست و به جای بازیگران اشاره کرد. بازیگران اصلی فرعی که به خوبی با مخاطب رابطه برقرار میکنند. اتفاق دیگر در این بخش یعنی کارگردانی تسلط بر بازی بازیگران است. برخلاف اکثر آثار طنز ایرانی که به شیرین زبانی بازیگر ختم میشود در این فیلم بازیگران به شخصیتهای فیلمنامه وفادار بوده و بداهههای خود را در همان جهت پیش میبرند.
کمدی خوب بد جلف در پایان راه بوده، اما پیمان قاسمخانی به عنوان کارگردانی تازه کار در ابتدای جاده کارگردانی سینما ایستاده و باید دید میتواند در این مسیر که شروعش را موفقیت آمیز رقم زده به موفقیت هایش بیشتری برسد و یا اینکه وی نیز در عرصه کمدی مثل بیشتر کارگردانان به عنصر تکرار میرسد.