به گزارش ایسنا، روزنامه همشهری نوشت: «مسابقات لیگ نوزدهم در حالی به نیمه راه رسیده که مسائل مالی و اصطکاک با کادر مدیریتی باعث شده کسی از بازگشت گابریل کالدرون به ایران و ادامه کارش با پرسپولیس مطمئن نباشد. در صورتی که به هر دلیل شاهد قطع همکاری سرخپوشان با کالدرون باشیم، باشگاه تازه با چالش بسیار بزرگ انتخاب سرمربی جدید مواجه خواهد شد؛ مخصوصا که قرعه پرسپولیس در آغاز نیمفصل دوم بسیار دشوار است و سرمربی جدید در کمترین زمان ممکن باید با شرایط تیم تطبیق پیدا کند. در این میان هر کدام از گزینههای در دسترس پرسپولیس به این منظور، مشکلات خاص خود را دارند.
یحیی گلمحمدی
مسئولان باشگاه پرسپولیس در ابتدای فصل بهشدت به دنبال جذب یحیی گلمحمدی و جانشینی او با برانکو ایوانکوویچ بودند. با وجود این، یحیی با شهر خودرو قرارداد داشت که این قرارداد همچنان پابرجاست. گلمحمدی برای جدایی از شهرخودرو و پیوستن به پرسپولیس باید رضایت مدیران باشگاه مشهدی را جلب میکرد اما مالک شهرخودرو مدعی شد سرمربی تیمش را فقط به تیم ملی میدهد. حالا بیایید فرض کنیم به هر قیمتی و با هر شکلی، یحیی از این تیم جدا شد و به پرسپولیس پیوست، تازه در این صورت هم تردیدها در مورد کیفیت فنی او آغاز میشود. البته که یحیی مربی بدی نیست اما او بعد از یک دهه سرمربیگری هنوز حتی یک قهرمانی لیگ هم ندارد. این در حالی است که گلمحمدی سابقه هدایت تیمهای بزرگی مثل تراکتورسازی و همین پرسپولیس را داشته، اما آنجا هم موفق نبوده است. تخصص گلمحمدی کار کشیدن از فوتبالیستهای خوب، اما غیر ستاره است. در پرسپولیس دیدیم که او حتی با مهدی مهدویکیا، یکی از محجوبترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران هم به مشکل خورد و نتوانست آن موضوع را مدیریت کند. حالا یحیی با تیمی که بیرانوند، جلال، شجاع ، امید و علیپور و بقیه هتتریک کردههای مدعی را در اختیار دارد چه خواهد کرد؟
علی دایی
اگر از شایعات مربوط به ممنوعالکاری او بگذریم، دایی 2 دوره در پرسپولیس مربیگری کرده و هر دو دوره هم مخالفان و منتقدان بسیار زیادی داشته است. بسیاری بر این باورند که دایی مجهز به دانش روز مربیگری نیست و اصولا این حرفه، دغدغه اصلی او را تشکیل نمیدهد. شهریار در گذشته دائما متهم میشد به این که سر تمرین روزنامه میخواند و یا با گوشی موبایلش در حال رتق و فتق امور تجاری است. او حتی به قیمت ایجاد بیشترین تنشها حاضر نمیشد دست از همکاری با برادرش و یا دستیاران استقلالی در کادر فنی بردارد؛ رویهای که دایی در صورت هتتریک بازگشت به پرسپولیس احتمالا بار دیگر در پیش خواهد گرفت. آن چه مسلم است این که اعلام خبر سرمربیگری دایی در پرسپولیس بلافاصله یک دوقطبی آشکار بین هواداران ایجاد خواهد کرد؛ مخصوصا که او به خاطر درگیریهای 2سال پیش بازی سایپا و پرسپولیس، با موج بزرگ و بیسابقهای از انتقادات مواجه شده بود.
مهدی تارتار
در این سالها کارنامهاش قابل دفاع بوده و امسال هم در نفت مسجدسلیمان عملکردی درخشان داشت. او به بهانه نارساییهای مالی در آستانه جدایی از طلاییپوشان است و البته فسخ قراردادش هنوز قطعی نیست. با این همه حتی اگر تارتار را آزاد هم بدانیم، بسیاری او را یک گزینه «کوچک» برای پرسپولیس میدانند؛ کسی که سابقه سرمربیگریاش به تیمهایی همچون راهآهن، گهر زاگرس، گسترش فولاد تبریز و پارسجنوبی جم محدود میشود و هنوز بالای 5هزار هوادار برای تشویق هیچکدام از تیمهایش راهی استادیوم نشدهاند. آیا نیمکت پرسپولیس را با خاطر جمع، میتوان به چنین کسی سپرد؟
مربی خارجی
حتی آن زمان که تحریم نبودیم و دلار این همه گران نبود هم در مورد مربی خارجی از تعبیر «هندوانه دربسته» استفاده میشد؛ یعنی کسی که نمیدانیم نتیجه همکاری با او چه خواهد بود. البته که شاید خوب باشد اما حتی در این صورت هم تضمینی نیست او را حذف نکنند! حالا به این ماجرا اضافه کنید همه داستانهای پرتکرار و ملالآور این روزها در مورد دشواریهای تامین و انتقال پول را و فقط یک لحظه تصور کنید مربی خارجی بعدی، یکی با خلقوخوی ویلموتس یا استراماچونی از آب در بیاید. آخ که چه شود!»