امام علی علیه السلام نزدیک ترین دوستان خود را در مورد خیانت در بیت المال تهدید مى کرد تا دیگران به حساب خود برسند، و بدانند این مسأله بسیار جدى است.
اختلاس و خیانت به بیت المال ممنوع!
تأثیر اجراى عدالت اجتماعى در آرامش و سلامت جامعه بر کسی پوشیده نیست. امام علی علیه السلام از لحظه نخست حکومتش که بعد از دوران پر مخاطره خلیفه سوم بود، با ریخت و پاش گسترده بیت المال و روى آوردن گروهى از سرشناسان جامعه اسلامى به زندگى پر زرق و برق مبارزه کرد.
عدالت جویى شگفت انگیز على علیه السلام ایجاب مى کرد که ثروت هاى کلانى که عمال بنى امیه در دوران حکومت عثمان به ناحق به چنگ آورده بودند، مصادره کرده و به بیت المال برگرداند. زیرا امام علیه السلام هیچ گونه علاقه اى به خلافت ظاهرى نداشت، و حکومت را وسیله ای براى کوتاه کردن دست ظالمان از گریبان مظلومان و برقرارى نظم و عدالت می دانست.
تقسیم عادلانه بیت المال، مصلحت نیست!!
دشمنان و حتی برخی دوستان امام علی علیه السلام مى گفتند که تقسیم عادلانه بیت المال، هر چند حق است، اما هماهنگ با مصلحت نیست و باید سردمداران را مقدم شمرد و ثروتمندان صاحب زور را سهم بیشترى داد و از سهم مستضعفان تسلیم در مقابل حق کاست.
امام علی علیه السلام: «اگر این اموال از خودم بود، به طور مساوى در میان آنها تقسیم مى کردم (و عدالت را رعایت مى نمودم) تا چه رسد به این که این اموال، اموال خدا است (و متعلق به بیت المال است)».
در حالى که امام على علیه السلام دقیقا طرفدار اجراى حق و عدالت بود، هر چند براى گروهى ناخوشایند باشد و دست از حمایت او بردارند یا به مخالفتش برخیزند.
مردم به امام علی علیه السلام پناه بردند!
مردم نیز از شرایط زمان خلفا، مخصوصا عثمان و زیر پا ماندن ارزش هاى اسلامى و تقسیم ناعادلانه بیت المال در میان منسوبین خلیفه و دادن پست هاى کلیدى کشور اسلامى به دست نااهلان، چنان ناراحت و نگران بودند که براى نجات خود راهى جز پناه بردن به کسى که تمام ارزش هاى اسلامى را در وجود او جمع مى دیدند، نداشتند.
مراقبت از اموال خداوند!
آن حضرت در یک سخن تکان دهنده هنگامى که عطایایى را که عثمان بى حساب و کتاب از بیت المال به اقوام و بستگانش داده بود، به بیت المال باز گردانید فرمود: « به خدا سوگند اگر آن چه را که بیهوده از بیت المال مسلمین به این و آن بخشیده شده بیابم، به بیت المال باز مى گردانم، هر چند مهر و کابین زنان شده باشد، و یا کنیزانى را با آن در اختیار گرفته باشند، چرا که عدالت سبب گشایش و پیشرفت جامعه است، و آن کس که عدالت بر او گران آید تحمل جور، بر او گرانتر است».
و هنگامى که به آن حضرت پیشنهاد کردند براى پیشرفت کار حکومتت براى افراد صاحب نفوذ امتیازى در عطایاى بیت المال قایل باشد، امام از این پیشنهاد خشمگین شد و فرمود: «... هرگز به چنین کارى دست نمى زنم، اگر این اموال از خودم بود، به طور مساوى در میان آنها تقسیم مى کردم (و عدالت را رعایت مى نمودم) تا چه رسد به این که این اموال، اموال خدا است (و متعلق به بیت المال است)».
تهدید نزدیکان به خاطر بیت المال
امام علیه السلام نزدیک ترین دوستان خود را در مورد خیانت در بیت المال تهدید مى کرد تا دیگران به حساب خود برسند، و بدانند این مسأله بسیار جدى است.
مردم از شرایط زمان خلفا، مخصوصا عثمان و زیر پا ماندن ارزش هاى اسلامى و تقسیم ناعادلانه بیت المال در میان منسوبین خلیفه و دادن پست هاى کلیدى کشور اسلامى به دست نااهلان، چنان ناراحت و نگران بودند که براى نجات خود راهى جز پناه بردن به کسى که تمام ارزش هاى اسلامى را در وجود او جمع مى دیدند، نداشتند.
در همین رابطه در نامه اى که امیرمومنان على علیه السلام به بعضى از فرمانداران کشور اسلامى که از آشفته بودن جامعه اسلامى به خاطر بروز پاره اى از جنگ ها سوء استفاده کرده و اموال بیت المال را به غارت برده بود مى نویسد: «از خدا بترس و اموال مردم (اموال بیت المال) را به آنها بازگردان که اگر این کار را نکنى و خداوند مرا بر تو مسلط سازد وظیفه ام را در برابر خدا درباره تو انجام خواهم داد، و با این شمشیرم که هیچ کس را با آن نزدم مگر این که داخل دوزخ شد به تو خواهم زد، به خدا سوگند اگر حسن و حسین (علیهماالسلام) کارى همانند تو انجام دهند، هیچ پشتیبانى و هواخواهى از سوى من نخواهند داشت، و در اراده من تأثیر نمى کند، تا آن زمان که حق را از آنها بستانم».
سخن آخر
در حکومت دینی مسائل مالی و اقتصادی، به دلیل تأثیر بسیارش بر فکر و روح و اعتقاد مردم، جایگاه ویژه ایی دارد. على رغم این که گروهى خیانت به بیت المال مسلمین را سهل و ساده مى شمردند، لیکن در تعبیر امام علیه السلام اختلاس و خیانت به بیت المال ،خیانت به ملت و حکومت اسلامى است که آثار زیانبار آن بسیار گسترده تر از خیانت هاى فردى است. در شان نظام اسلامی نیست که برخی از کارگزاران طوری زندگی و رفتار کنند که با تضییع حقوق مردم، صاحب ثروت های عظیم شوند و با مال مردم از کشور بگریزند!
منابع:
- نهج البلاغه ، خطبه ١٥و ١٢٦ ؛ نامه ٤١
- سیره ابن هشام، جلد ٣، ص ٣٥٣
- شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج ١٨، ص ١٤و١٥
حامد رفیعی
منبع : تبیان