رهبر انقلاب اسلامی جمعه 27 دی ماه و در چهلمین سالگرد اولین نماز جمعه ای که به امامت ایشان برگزار شد، به اقامه نماز جمعه این هفته تهران خواهد پرداخت. آخرین نماز جمعه ای که به امامت حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در تهران اقامه شد، در تاریخ 14 بهمن 90 است. ایشان پس از هشت سال بار دیگر جمعه این هفته (27 دی) به اقامه نماز جمعه خواهند پرداخت. برخی تحلیل گران حضور مجدد امام خامنه ای در تریبون نماز جمعه را بی ارتباط با اتفاقات اخیر یعنی شهادت سردار سلیمانی و تشییع با شکوه وی در شهرهای ایران و عراق نمی دانند. تحلیل آنان این است که رهبر انقلاب در خطبه های نماز جمعه این هفته تهران در خصوص انتقام سخت یعنی خروج آمریکا از منطقه غرب آسیا خطاب به مردم ایران و منطقه سخنرانی خواهند کرد.
آیتالله خامنه ای 24 دی ماه سال 58 با حکم امام خمینی به عنوان امام جمعه موقت تهران منصوب شدند. اولین نماز جمعه را 4 روز پس از دریافت حکم انتصاب اقامه کردند. ایشان از آن زمان تاکنون حدود 240 بار نماز جمعه تهران را اقامه کردند. نماز جمعه هایی که آیتالله خامنه ای اقامه کرده اند، به دو بخش پیش از رهبری و بعد از رهبری قابل تقسیم است. تاریخی ترین نماز جمعه ای که آیتالله خامنه ای در دوران ریاست جمهوری اقامه کردند، مربوط به 24 اسفند سال 63 است. در حین سخنرانیِ آیتالله خامنه ای، بمبی منفجر شد که طی آن 18 نفر به شهادت رسیدند؛ اما ایشان پس از وقفه ای چند دقیقه ای به ادامه سخنرانی خود پرداختند. در ادامه به بازخوانی 10 خطبه مهم رهبر انقلاب در دوران رهبری ایشان خواهیم پرداخت.
اولین نماز جمعه رهبری پس از رحلت امام خمینی
رهبر انقلاب اولین نماز جمعه دوران رهبری را چهل روز پس از رحلت امام خمینی (ره) اقامه کردند. ایشان در خطبه دوم این نماز جمعه از مجلس خبرگان رهبری و بیعت مردم تقدیر و تشکر کردند و فرمودند: «برای سازندگی کشور و تداوم راه امام عزیزمان و تحقق آمال و آرزوها و آرمان ها و اهداف این انقلاب الهی و بزرگ، راهی طولانی در پیش داریم.» ایشان ضمن اینکه در پایان خطبه دوم چند جمله ای به زبان عربی خطاب به امت اسلامی قرائت کردند، اظهار داشتند: «ما در ادارهی داخلی کشور و در ارتباطات خارجی، از اصول انقلابی و اسلامی پیروی خواهیم کرد و دقیقاً همان راهی را که امام (ره) می پیمود، طی خواهیم کرد. با حضور شما مردم در صحنه، هر ناممکنی ممکن و هر مشکلی آسان خواهد شد.» چند بار به دلیل تقارن روز جمعه با 14 خرداد (سالروز ارتحال امام خمینی)، نماز جمعه به امامت رهبر انقلاب در حرم بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی برگزار شد که آخرین آن نماز جمعه روز 14 خرداد سال 89 بود. همچنین یک بار به مناسبت درگذشت حجتالاسلام والمسلمین سیداحمد خمینی، نماز جعه ای به امامت رهبر انقلاب در جوار قبور امام و سیداحمد خمینی برگزار شد.
دعوت مردم عراق به ایستادگی در برابر صدام
صدام حسین پس از پایان یافتن جنگ ایران و عراق به کشور کویت حمله کرد. سازمان های بین المللی که در قبال تجاوز عراق به ایران سکوت کرده بودند، این بار واکنش نشان دادند و آمریکا به همراه چند کشور دیگر در قالب ائتلاف بین المللی به عراق حمله کردند و ارتش بعث عراق را از کویت بیرون راندند. جنگ اول خلیج فارس فرصتی شد تا مردم شیعه و کرد عراق، تظاهرات گسترده ای در شهرهای مختلف عراق به راه بیاندازند. شیعیان توانستند بر 14 استان عراق تسلط یابند. آمریکا برای اینکه شیعیان عراق به قدرت نرسیدند و نظامی همچون جمهوری اسلامی ایران در عراق شکل نگیرد، به جنگ اول خلیج فارس پایان داد و از عراق خارج شد. صدام که از درگیری با آمریکا رها شده بود، اقدام به سرکوب گسترده شیعیان عراق کرد.
در این زمان (16 فروردین سال 70)، رهبر انقلاب اقدام به اقامه نماز جمعه کردند و با اشاره به حوادث جاری در کشور عراق، فرمودند: «آن چیزی که امروز در عراق اتفاق می افتد، برای من بی سابقه است و نظیر آن را در جایی سراغ ندارم. اگر هم وجود داشته است، من اطلاعی ندارم...رژیمی به جان ملت خودش افتاده و بی دریغ می کشد! در خیابانها تانک وارد میشود - آنطوری که نقل کردند - مردم رهگذر را بیمحابا از دم تیر و تیربار و رگبار مسلسل ها می گذراند.» ایشان در ادامه سخنان خود خطاب به ملت عراق فرمودند: «ملت عراق باید بدانند که این لحظه، لحظهی حساسی است. اگر بایستند، آقایی نصیب آنها خواهد شد و عزیز خواهند گردید...اگر این رژیم بر مردمش مسلط بشود - العیاذ باللَّه - از مردمش انتقام سختی خواهد گرفت.» ایشان در این نماز جمعه نیز در پایان خطبه دوم خود به زبان عربی در مورد اتفاقات رخ داده با مردم عراق و امت اسلامی سخن گفتند.
پاسخ به طرح مذاکره ایران با آمریکا
پس از روی کار آمدن دولت اصلاحات، موضوع گفتگوی مستقیم با آمریکا از سوی برخی گروه های سیاسی و روزنامه های زنجیره ای مطرح شد که رهبر انقلاب در چندین سخنرانی از جمله خطبه های نماز جمعه روز 26 دی ماه سال 76 به این موضوع پرداختند. یکی دو هفته پیش از برگزاری آن نماز جمعه، موضوع ارتباط ایران با آمریکا در رسانه های زنجیره ای مطرح و همه توجهات را به خود جلب کرده بود. رهبر انقلاب در این خصوص فرمودند: «البته این موج تبلیغاتی، عمدتاً از طرف دستگاه های تبلیغاتی خارج از کشور است؛ منتها در داخل هم انعکاس دارد...ما نباید اجازه بدهیم که دشمن نسبت به کشور ایران و ملت و مسؤولان آن، هر کاری که می خواهد، در زمینه تبلیغات بکند و ما همین طور سکوت کنیم! اینکه نمیشود. لازم است اهداف و مقاصد دشمن شناخته شود.» ایشان همچنین عنوان کردند: «در طول این نوزده سالی که از انقلاب می گذرد، هم حکومت آمریکا، هم مطبوعات آمریکا و هم رسانه ها و تلویزیون ها و رادیوهای آمریکا، تا آنجایی که توانستند، به ملت ایران ضربه زدند، خنجر از پشت زدند، اهانت روا داشتند، خیانت کردند و دروغ پرداختند. در هشت سال جنگی که ما داشتیم و در قضایای اقتصادی، یک جا اینها به نفع ما کار نکردند؛ حال هم از همان قبیل است.»
رهبر انقلاب در این خطبه هدف از طرح این موضوع را اینگونه بیان کردند: «هدف، چند چیز است: یکی اینکه اینها می خواهند آن چیزی را که تا امروز وسیله وحدت ملت ایران بوده است، به وسیله اختلاف ملت ایران تبدیل کنند. تا به حال آحاد ملت ایران به خاطر اینکه می دانستند دولت امریکا دشمن آنهاست، در مقابل دشمنی امریکا، اگر یک وقت اختلافات جزئی هم داشتند، کنار می گذاشتند و متّحد می شدند. مقابله با امریکا، یکی از وسایل وحدت این ملت بوده است. اینها می خواهند با این جنجال ها، همین وسیله وحدت را، به وسیله اختلاف تبدیل کنند. هدف دوم این است که می خواهند با تکرار این قضیه - مذاکره و رابطه با امریکا - قضیه ای را که در چشم ملت ایران، به دلایلی منطقی، یکی از زشت ترین چیزهاست، قبحش را از بین ببرند. تا حدّی که در نماز جمعه میشود حرف زد، خواهم گفت که دلایل منطقی آن چیست. می خواهند قبح این را از بین ببرند؛ مثل کاری که سرِ قضیه اسرائیل با اعراب کردند. هدف سوم این است که اصل مذاکره با ایران، برای امریکا به عنوان ابرقدرت، بسیار مهم است...برای آمریکا مهم است که ایران اسلامی که از روز اوّل به دلایل روشنی در مقابل آمریکا ایستاد و تسلیم امریکا نشد و گفت که با آمریکا مذاکره نمی کنم، حالا بگوید که بسیار خوب، چَشم، ما هم مذاکره می کنیم.»
چند نکته در خصوص قتل های زنجیره ای
وقوع قتل های زنجیره ای در سال 77، فضای افکار عمومی کشور را به شدت تحت تاثیر قرار داد. به گونه ای که رهبر انقلاب در نماز جمعه 18 دی ماه سال 77 به این موضوع اشاره کردند و فرمودند: «این قتلهایی که اتّفاق افتاد، حوادثی بسیار بد، زشت، نفرتآور و حقیقتاً در خور محکوم کردن بود. کسانی که اینها را محکوم کردند، بجا محکوم کردند. اینها علاوه بر اینکه قتل بود، جنایت بود؛ با روشهای بد و غیر قانونی بود. نکته دوم این است که من باید از وزارت اطّلاعات - از مدیران وزارت، از وزیر و معاونان و مسؤولان، از هیأت سه نفره ای که رئیس جمهور برای پیگیری این حادثه معیّن کردند - تشکّر کنم. اینها واقعاً زحمت کشیدند و حقیقتاً این روزها تجربه سختی را از سر گذراندند. این شوخی نیست. انسان یک نقطه ضعفی را در پیکره خودش احساس کند، صادقانه آن را با مردم در میان بگذارد و بگوید این جایم این اشکال را دارد، این ضعف را دارد....به نظر ما، این رشته هنوز سرِ درازتر از این دارد. با توجّه به تجربه خودم در زمینه های گوناگونِ اداره کشور در طول این بیست سال و آشنایی با جریانهای سیاسی داخلی و خارجی، من نمی توانم باور و قبول کنم که این قتل هایی که اتّفاق افتاد، بدون یک سناریوی خارجی باشد؛ چنین چیزی ممکن نیست. این قتل ها به ضرر ملت ایران بود، به ضرر دولت بود، به ضرر حکومت بود. یک گروه داخلی که جزو وزارت اطّلاعات هم باشند، هرچه هم حالا فرض کنید که متعصّب باشند و بنای این کار را داشته باشند، در سطوحی از وزارت اطّلاعات که اهل تحلیلند، امکان ندارد دست به چنین قتل هایی بزنند. این افرادی که کشته شدند، بعضی ها را ما از نزدیک می شناختیم. اینها کسانی نبودند که یک نظام، اگر بخواهد اهل این حرف ها باشد، سراغ اینها برود. اگر نظام جمهوری اسلامی اهل دشمن کُشی است، دشمنان خودش را می کشد؛ چرا سراغ فروهر و عیالش برود؟! مرحوم فروهر، قبل از انقلاب دوست ما بود؛ اوّلِ انقلاب همکار ما بود؛ بعد از پدید آمدن این فتنه های سال شصت دشمن ما شد؛ اما دشمن بی خطر و بی ضرر.»
واکاوی اشتباهات دشمن در فتنه 78
تابستان سال 78، تابستان داغی برای ایران بود. فتنه آن سال که از سوی بیگانگان و دشمنان خارجی هدایت می شد، هدفش براندازی نظام جمهوری اسلامی بود. رهبر انقلاب هشتم مرداد ماه همان سال در خطبه های نماز جمعه فرمودند: «از مدّتی پیش احساس می شد که مراکز عمده دشمنی با ملت ما، در انتظار حوادثی در ایران هستند... در طول این یک سال، یا یک سال و نیمِ اخیر، قضایایی اتّفاق افتاد که یک انسان هوشمند و اهل فکر وقتی به این قضایا می نگرد، باور نمی کند که این قضایا با هم بی ارتباط باشد.» ایشان همچنین عنوان کردند: «اغتشاشات روز دوشنبه و سهشنبه آن هفته - روز بیستویکم و بیستودوم تیرماه که عدّه ای به خیابان ها آمدند و آتش زدند و دکان ها را شکستند و بانک ها را دستبرد زدند و تخریب کردند - اگر به وسیله دستها و پنجه های قوىِ نظام اسلامی مهار نمی شد و مردم آن حرکت عظیم را انجام نمی دادند و متوقّف نمی کردند، شما ببینید در طول سال در کشور چه اتّفاق می افتاد! هر چند روز یکبار، در تهران، در فلان خیابان، در فلان گوشه، در فلان محلّه، یا در فلان شهرستان، از این حوادث باید اتّفاق می افتاد. مردم در دکان شان، در اداره شان، در منزلشان و بچه ها داخل مدرسه شان نشسته اند، باید مرتّب از این حوادث پیش می آمد؛ امنیت مردم مختل می شد و مردم به ستوه می آمدند. هدف و برنامه این بود. این که من روز دوشنبه آن هفته به ملت ایران عرض کردم هدف اینها «امنیت ملی» است، آن روز هنوز آتش سوزی ها شروع نشده بود. آن روز که من آن صحبت را کردم، هنوز اغتشاش خیابانی شروع نشده بود و این تخریب ها و آتش سوزی ها را راه نینداخته بودند؛ اما معلوم بود که هدف، از بین بردن «امنیت کشور» است. یعنی مردم اگر بچه شان از خانه بیرون می آید تا به مدرسه برود، خاطر جمع نباشند که به مدرسه خواهد رسید؛ جوانشان را اگر به دانشگاه تهران یا دانشگاه فلان شهرستان فرستادند، خاطرجمع نباشند که هفته دیگر نامه اش خواهد آمد؛ از محل کسبشان، از محل کارشان، از محل زندگیشان، سلب امنیت و آرامش شود برنامه این بود. منتظر یک جرقّه بودند که این قضایا به راه بیفتد. جرقّه چه بود؟ حادثه بسیار تلخ کوی دانشگاه. اوّلین محاسبه غلطشان، محاسبه غلط درباره ملت ایران بود. خیال کردند ملت ایران از اسلام و از انقلاب و از امام بریده است. نفهمیدند که این ملت، همان ملتی است که با اقتدار عظیم خود توانست نظام فاسدی را که امریکایی ها و دیگران، اطرافش هفت حصار درست کرده بودند، از داخل این کشور بردارد و آن را نابود کند...اشتباه دوم آنها اشتباه در محاسبه دانشجویان ما بود... دانشجویان ما فرزندان ما هستند؛ فرزندان شما که نیستند؛ بچه همین خانواده اند...شما ببینید از همین دانشگاه تهران و از دانشگاه های دیگر تهران و سایر نقاط کشور، چقدر دانشجو به جبهه رفت؛ چقدر دانشجو شهید شد. طبقه اوّلی که سپاه پاسداران را تشکیل دادند، اغلب همین دانشجویان بودند. طبقه اوّلی که جهاد سازندگی را تشکیل دادند، همین دانشجویان بودند. الان کارهای مهمّ علمی نظام را همین دانشجویان به صورت عملی و تجربی در آزمایشگاه های دانشگاه ها انجام می دهند. چه فکر کردید درباره دانشجویان ما!؟ اشتباه سوم در مورد وحدت مسؤولان بود. خیال می کردند همان شایعاتی را که پخش کرده اند، محقّق خواهد شد...اشتباه چهارمشان محاسبه جناح های داخلىِ سیاسی بود...اشتباه پنجم آنها این بود که نسبت به نیروهایی هم که برایشان کار می کردند، اشتباه کردند! اشتباه ششم آنها درباره دستگاه های عمل کننده بود. خیال نمی کردند نیروی انتظامی، یا وزارت اطّلاعات، یا مسؤولان گوناگونی که بخش های مختلف را به عهده دارند، بتوانند اینطور مقتدرانه وارد شوند.»
تهاجم فرهنگی و واکنش به یک اهانت
سال های 77 و 78 کشور شاهد اتفاقات ساختارشکنانه بسیاری بود. رهبر انقلاب در خطبه دوم نماز جمعه روز نهم مهر ماه سال 78 در واکنش به اهانت به ساحت حضرت ولی عصر (عج) فرمودند: «این مطلب که در نشریه ای به امام عصر ارواحنافداه اهانت شود، بنده را در مقابل ولىّعصر خجالت زده کرد؛ بنده شرم زده شدم...در کشور امام زمان و در میان مردمی که عشّاق ولىّعصر ارواحنا فداه هستند، چنین پدیده ای بسیار زشت و سنگین است. البته مردم، علمای اعلام و مسؤولان کشور، هر کدام به فراخور مسؤولیت و موقعیتی که داشتند، با این قضیه برخورد شایسته ای کردند؛ اِعلام بیزاری و برائت نمودند. خیلی اوقات اتّفاق می افتد آن کسانیکه میخواهند مقدّسات را در چشم مردم بشکنند و از ذهن مردم بیرون کنند، از کارهای علیالظّاهر کوچکِ این طوری شروع می کنند؛ برای اینکه عکسالعمل مردم را بسنجند. اگر علما و مسؤولان کشور، موضع گیری نمی کردند و اگر مردم ابراز نفرت و انزجار نمی کردند، احتمال داشت این قدمِ اوّل به قدم بعدی برسد و آن قدم بعدی از این فاحش تر باشد و به همین ترتیب پیش برود. اینجا غیرت دینی مردم حقیقتاً بجا و بموقع عکس العمل نشان داد. خیلی ها در این قضایا بیطاقت میشوند و احساسات دینی آنها خود را به شکل بارزی نشان می دهد؛ همچنان که در سرتاسر کشور آن را ملاحظه کردید...این مردم به اسلام پایبندند. این مردم به عشق اهل بیت پایبندند. این مردم با این همه فداکاری هایی که در راه اسلام کردند، اجازه نخواهند داد در این کشور کسانی بخواهند با ابزارهای فرهنگی و در میدان فرهنگی، اینطور به صراحت با اسلام مبارزه کنند.»
اقامه هزارمین نماز جمعه به امامت رهبری
روز هشتم آبان ماه سال 78، هزارمین نماز جمعه تهران به امامت رهبر انقلاب اقامه شد. آیتالله خامنه ای نمازهای جمعه در ایران را از لحاظ کمی و کیفی، در دنیای اسلامی بی نظیر دانستند. ایشان همچنین فرمودند: «دشمن از همان ابتدا با شناخت تأثیر نماز جمعه در آگاهی، وحدت و پایداری ملت ایران، نماز جمعه را از هر سو مورد هجوم قرار داد بگونه ای که علاوه بر تبلیغات منفی مستمر، 5 تن از ائمه بسیار پارسا و آگاه جمعه، حضرات آیات: صدوقی، اشرفی اصفهانی، دستغیب، مدنی و قاضی در هجوم خونین دشمن و ایادی او، در محراب نماز جمعه به شهادت رسیدند و نماز جمعه تهران بارها هدف موشکباران، حملات هوایی و بمب گذاری قرار گرفت اما مردم در همه این هنگامه ها، و در تمامی این 20 سال، در هر موقعیتی، همچون کوه ایستادند و نماز جمعه را حفظ کردند.» رهبر انقلاب در خطبه دوم به برگزاری انتخابات مجلس خبرگان رهبری و سالروز شهادت حسین فهمیده اشاره کردند و در این خصوص سخنانی را بیان فرمودند.
تاریخی ترین نماز جمعه رهبر انقلاب
مهم ترین و تاریخی ترین نماز جمعه به امامت رهبر انقلاب در روز 29 خرداد سال 88 و چند روز پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری اقامه شد. جمعیت بسیاری زیادی در دانشگاه تهران و خیابانهای اطراف برای شنیدن سخنان رهبری شرکت کردند. انتخابات ریاست جمهوری سال 88 در روز جمعه انتخابات پایان یافت و روز شنبه پس از انتخابات آغازگر اتفاقاتی در کشور بود که حدود 8 ماه فضای سیاسی، رسانه ای و اجتماعی کشور را درگیر خود ساخت. رهبر انقلاب در خطبه های این نماز جعه ضمن تقدیر از مردم ایران به دلیل مشارکت حداکثری در انتخابات، بر اهمیت حضور 40 میلیونی (85 درصدی) مردم در پای صندوق های رای تاکید کردند. ایشان در خصوص اقدامات دو نفر از کاندیداها که با اردوکشی خیابانی اصرار بر ابطال انتخابات داشتند، گفتند: «این تصور هم غلط است که بعضی خیال کنند با حرکات خیابانی، یک اهرم فشاری علیه نظام درست میکنند و مسئولین نظام را مجبور میکنند، وادار میکنند تا به عنوان مصلحت، زیر بار تحمیلات آنها بروند. نه، این هم غلط است. اولاً تن دادن به مطالبات غیر قانونی، زیر فشار، خود این، شروع دیکتاتوری است.» به یاد ماندنی ترین بخش از سخنان رهبر انقلاب، بخش پایانی صحبت ایشان است که فرمودند: «یک خطاب آخری هم عرض کنم به مولامان و صاحبمان، حضرت بقیةالله (ارواحنا فداه): ای سید ما! ای مولای ما! ما آنچه باید بکنیم، انجام میدهیم؛ آنچه باید هم گفت، هم گفتیم و خواهیم گفت. من جان ناقابلی دارم، جسم ناقصی دارم، اندک آبروئی هم دارم که این را هم خود شما به ما دادید؛ همهی اینها را من کف دست گرفتم، در راه این انقلاب و در راه اسلام فدا خواهم کرد؛ اینها هم نثار شما باشد. سید ما، مولای ما، دعا کن برای ما؛ صاحب ما توئی؛ صاحب این کشور توئی؛ صاحب این انقلاب توئی؛ پشتیبان ما شما هستید؛ ما این راه را ادامه خواهیم داد؛ با قدرت هم ادامه خواهیم داد؛ در این راه ما را با دعای خود، با حمایت خود، با توجه خود، پشتیبانی بفرما.»
خطاب به ملتها در آغاز بیداری اسلامی
رهبر انقلاب چند روز پس از آغاز جریان بیداری اسلامی در کشورهای عربی از جمله تونس و مصر، روز 15 بهمن سال 89 به اقامه نماز جمعه پرداختند. ایشان در خطبه دوم، جملاتی به زبان عربی خطاب به ملتهای اسلامی بیان کردند. ایشان فرمودند: «دههی فجر و بیستودوم بهمنِ امسال یک شور و حال دیگری دارد؛ زیرا مردم پس از سال ها مجاهدتِ خود مشاهده می کنند که انعکاس صدای آنها، فریاد مظلومانه و قدرتمندانهی آنها امروز در مناطق دیگری از دنیای اسلام با قوّت و قدرت شنیده می شود. امروز در کشور مصر دارد انعکاس صدای شما شنیده می شود. آن رئیس جمهور آمریکا که در دورهی انقلاب ما رئیس جمهور بود، همین چند روز پیش مصاحبه کرده، گفته این صداهائی که در مصر شنیده می شود، برای من آشناست! یعنی آنچه امروز در قاهره شنیده می شود، در تهرانِ آن روزهای ریاست جمهوری او شنیده می شد. اینها را دنیا دارد قضاوت می کند. لذا امسال دههی فجر ما مهم است، حساس است، پر شور و حال است. انشاءاللَّه راهپیمائی بیست و دوی بهمن به وسیلهی شما ملت عزیز بر همهی این افتخارات خواهد افزود.»
آخرین نماز جمعه
آخرین نماز جمعه رهبری به 14 بهمن سال 90 بازمی گردد. رهبر انقلاب در این نماز جمعه به موضوعات مختلفی همچون بیداری اسلامی، اسلامگرایی، فلسطین و مبارزه با رژیم صهیونیستی اشاره کردند. برجسته ترین بخش سخنان رهبر انقلاب مبارزه با رژیم صهیونیستی بود. ایشان فرمودند: «حکام بحرین ادعا کردند که ایران در قضایای بحرین دخالت می کند. این دروغ است. نه، ما دخالت نمی کنیم. ما آنجائی که دخالت کنیم، صریح می گوئیم. ما در قضایای ضدیت با اسرائیل دخالت کردیم؛ نتیجه اش هم پیروزی جنگ سی و سه روزه و پیروزی جنگ بیست و دو روزه بود. بعد از این هم هر جا هر ملتی، هر گروهی با رژیم صهیونیستی مبارزه کند، مقابله کند، ما پشت سرش هستیم و کمکش می کنیم و هیچ ابائی هم از گفتن این حرف نداریم. این حقیقت و واقعیت است.» ایشان همچنین فرمودند: «اسرائیل رفتنی است، نباید بماند و نخواهد ماند. شروع انحراف در نهضت های کنونی، تن دادن به بقاء رژیم صهیونیستی است و ادامهی مذاکرات سازش و تسلیم که رژیم های ساقط شده آن را پایه گذاری کردند.»