خبرگزاری تسنیم:در هفتههای گذشته و پس از اقدام جنایتکارانه و حمله تروریستی آمریکا که منجر به شهادت سپهبد شهید قاسم سلیمانی٬ ابو مهدی مهندس و یاران آنان شد٬ در رسانههای ترکیه گفتگوها و تحلیلهای فراوانی ارائه شد و به جرات میتوان گفت که صدها تحلیل در مورد این رویداد در روزنامهها٬ پایگاههای خبری و شبکههای تلویزیونی ترکیه منتشر شد که از سویی نشان دهنده اهمیت نقش جمهوری اسلامی ایران در منطقه و برجسته بودن جایگاه شهید سلیمانی در محور مقاومت بود و از دیگر سو٬ این واقعیت را نشان میدهد که رسانههای ترکیه در سالیان اخیر٬ توجه خود را به شکل جدی به مسائل ایران و عراق٬ معطوف کرده و تلاش میکنند ایران را بیش از پیش بشناسند.
در بین روزنامههای ترکیه٬ دو روزنامه ینی شفق و ترکیه از روزنامههای مشهور وابسته به اتاق فکر حزب عدالت و توسعه٬ در چند مطلب معدود و محدود٬ به شکل خصمانه و ناجوانمردانه در مورد رویداد شهادت شهید سلیمانی قلم زدند، اما برخی رسانهها و تحلیلگران نیز با رویکردی واقعگرایانه و مبتنی بر تفکر ضدآمریکایی و برادری با ایران٬ شهید سلیمانی را تحسین و اقدام ترامپ را تقبیح کردند.
همچنین برخی رسانهها نیز تلاش کردند به شکلی بی طرفانه در این مورد اظهار نظر کنند.
پایگاه خبری تحلیلی تی 24 که در سه سال اخیر به اصلیترین کانون نویسندگان و روزنامهنگاران منتقد اردوغان تبدیل شده٬ در مورد حمله تروریستی آمریکا علیه شهید سلیمانی و شهید ابومهدی مهندس تحلیلهای فراوانی منتشر کرد که یکی از آنها٬ تحلیل جدیدی است که همین امروز به قلم آک دوغان اُزکان منتشر شده است.
این نویسنده ترک معتقد است که آمریکا در حمله تروریستی که منجر به شهادت سپهبد قاسم سلیمانی٬ ابو مهدی مهندس و یاران آنان شد٬ به دنبال انتقال یک پیام مهم به عراق بوده است. تحلیلهای آک دوغان اُزکان٬ معمولاً بسیار طولانی و مفصل است و تسنیم تلاش کرده تا ترجمهای دقیق و تلخیصی از مهمترین نکات تحلیل او ارائه دهد.
پشت پرده یک ترور٬ پس از 2 هفته
در شرایطی که 2 هفته از ترور و سوء قصد علیه سلیمانی سپری شده و دهها تحلیل و گزارش در این مرد منتشر شده٬ حالا باید سراغ برخی جزئیات پشت پرده رفت که در گرماگرم انتشار خبر٬ توجه چندانی به آنها صورت نگرفته است.
اغلب تحلیلگران جهان معتقد بودند که حمله تروریستی آمریکا علیه سلیمانی و ابو مهدی٬ بسیار بیمعنی بوده و اگر قرار بر این بوده که سیگنالی به ایران و عراق منتقل شود و یا پاسخی به آنان داده شود٬ ترور این دو نفر و همراهان آنان٬ هیچ نسبت و انطباقی با رویدادهای پیشین ندارد.
برخیها میگفتند آمریکا با این حمله تروریستی٬ به دنبال آن است که منافع خود را در عراق و منطقه حفظ کند. اما بدون شک چنین ادعایی غلط است. چرا که اتفاقاً چنین عملیات تروریستی غیرقابل توجیهی٬ بیش از پیش به منافع آمریکا لطمه میزند.
گروهی نیز معتقدند که، چون ایران بر جریانات شیعی عراق تسلط داشت و نفوذ فراوانی در آنجا پیدا کرده بود٬ ترامپ به دنبال آن بود که از نفوذ ایران کاسته و کاری کند که شیعیان به اعراب و به ویژه به عربستان سعودی نزدیک شوند. اما واقعیت این است که این حمله٬ نتیجه عکس داد و حالا شیعیان عراق بیش از هر زمان دیگری به ایران نزدیک شدهاند.
دونالد ترامپ به عنوان فاعل و آمر این ترور٬ فوراً اعلام کرد که سلیمانی و همراهان او به دنبال آن بودهاند که دست کم به 4 سفارتخانه آمریکا در منطقه حمله کنند. اما بعداً فیتیله اظهارات پیشین خود را پایین کشید و در اظهارات جدیدش٬ سخنانی بر زبان آورده که نشان میدهد آن ادعا از آغاز هم بی اساس بوده است.
ترامپ بعدها فقط به گفتن این بسنده کرد که سلیمانی همواره در مورد آمریکا و آمریکاییها٬ چیزهای بدی بر زبان آورده است! اما یک سوال مهم: مگر قرار است هر کسی که در مورد آمریکا حرفهای بد بزند٬ مورد اصابت موشک قرار بگیرد؟ این حمله٬ از منظر حقوقی، سیاسی و امنیتی٬ یک اقدام کاملاً غیر اخلاقی و غیرانسانی است و آمریکا نمیتواند هیچ توجیه عاقلانه و قابل قبولی ارائه دهد؛ بنابراین باید به حکم عقل و منطق٬ بپذیریم که پشت پرده انگیزههای ترامپ٬ مسائل دیگری در جریان است و آن چه تا به حال بیان کردهاند چیزی جز بهانهسازی و تلاش برای توجیه حمله نبوده است.
در اینجا لازم میدانم به این نکته اشاره کنم که برخی مسائل مهم عراق و صحبتهایی که در پارلمان عراق در جریان بوده٬ در رسانههای ترکیه مورد توجه قرار نگرفته و صرفاً به ابعاد ظاهری و اولیه پرداخته شده است. به همین خاطر من تلاش میکنم زنجیرهای از رویدادهای مرتبط با عراق٬ ایران و آمریکا را ترسیم کنم که نشان میدهد پشت ماجرای ترور سلیمانی٬ مسائل مهم دیگری پنهان مانده است.
اهمیت محل جنایت را از یاد نبریم
پیش از هر چیز باید به این مساله توجه شود که محل ترور سلیمانی یعنی کشور عراق٬ در تحلیل انگیزههای ترامپ٬ اهمیت بالایی دارد.
آمریکا از سال 2003 میلادی عراق را اشغال کرده و به دنبال آن بوده تا در این کشور٬ اهداف خود را پیش ببرد.
در 16 سال اخیر٬ همه دولتهای عراق تلاش کردهاند تا کشور ویران شده خود را بازسازی کنند. همه میدانیم که نقطه اتکای آنان٬ چیزی نبوده جز درآمدهای نفتی.
عراق با فروش 4 و نیم میلیون بشکه نفت در روز٬ حائز عنوان دومین قدرت نفتی اوپک است و نباید اهمیت این موضوع را نادیده بگیریم.
90 درصد از کل بودجه عراق از محل درآمدهای نفتی است که در سال 2019 میلادی٬ میزان آن به 112 میلیارد دلار رسید. اما با این حال٬ دولتمردان عراقی نمیتوانند با وجود این همه پول٬ به شکل مستقل٬ کشور خود را اداره کرده و به بازسازی و عمران روی بیاورند.
چرا؟ زیرا همه درآمدهای نفتی بغداد٬ به حسابی در بانک فدرال آمریکا میرود! در حال حاضر در این حساب٬ 35 میلیارد دلار پول نقد خوابیده است. مقامات عراقی اجازه دارند تنها ماهانه بین 1 تا 2 میلیارد دلار برداشت کنند، اما با این پول ناچیز٬ کشوری که جنگ و ترور آن را به ویرانهای بدل کرده٬ بازسازی نخواهد شد.
آمریکا بارها قول داده که در بازسازی عراق مشارکت میکند، اما همه این حرفها در حد وعده توخالی مانده و قدمی برنداشتهاند. از یاد نبریم که بسیاری از مناطق و به ویژه استانهای جنوبی عملاً ویران شده و این کشور برای بازسازی کامل٬ دست کم به 88 میلیارد دلار پول نیاز دارد.
از بغداد به پکن
دولت عراق برای تامین بودجههای لازم برای بازسازی و به دست آوردن اعتبار مالی بیشتر٬ به دنبال راه چاره میگشت و چنین شد که عادل عبدالمهدی نخست وزیر عراق٬ راهی پکن شد.
عادل عبدالمهدی نه به کار معاملاتی نفتی نا آشنا و ناوارد است نه دیپلماسی. او در دولت حیدر العبادی وزیر نفت بود و امضای او پای سند توافق نفتی بغداد – پکن در سال 2015 میلادی٬ ثبت شده است.
به همین خاطر وقتی هم که به عنوان نخست وزیر به پکن رفت٬ خیلی زود با چینیها به نتیجه رسید و توافق نامهای 8 مادهای را با آنها به امضا رساند. آنها همچنین چند نشست اقتصادی برگزار کردند و هدف بزرگ «افزایش مبادلات تجاری چین – عراق به 500 میلیارد دلار طی 10 سال آتی» را در سرلوحه اهداف استراتژیک خود قرار دادند.
شرق الاوسط٬ با تکیه بر اطلاعاتی که از مقامات بغداد گرفته بود٬ نشان داد که دو هدف بزرگ در راه است: نخست٬ تبدیل شدن چین به بزرگترین مشتری نفتی عراق. دوم٬ ارائه مکانیسمهای مالی خاص برای فعالیت دهها سرمایهدار و کارآفرین و سرمایهگذار چینی در عراق.
وقتی که محمد صالح مشاور نخست وزیر عراق در مورد جزئیات این توافق صحبت کرد٬ مقامات دولت ترامپ فهمیدند که قرار است نفت عراق به چین برود و پول آن به شکل خدمات و سرمایهگذاری صنعتی به عراق بازگردد و پولی به حساب بانک فدرال آمریکا واریز نشود و به این ترتیب٬ دولت عراق٬ آمریکا را دور میزند.
اگر چه قرار بر این شد که در آغاز٬ درآمد نفتی عراق از محل صادرات نفت خام به چین تنها در حد 1 میلیارد و 750 میلیون دلار باشد، اما وزیر برق عراق نیز از این موضوع خبر داد که قرار است چینیها با سرمایهگذاری 10 میلیارد دلاری٬ برق و تعمیر زیرساختهای عراق را در دست بگیرند و به شریک استراتژیک عراق تبدیل شوند!
چنین شد که پس از بازگشت عادل عبدالمهدی از چین٬ تظاهرات مردمی عراقیها شتاب و خشونت بیشتری را به نمایش گذاشت و نزدیک به 460 نفر در اعتراضات خیابانی کشته شده و چند هزار نفر نیز مجروح شدند. این اتفاقات٬ روند استعفای عادل عبدالمهدی را نیز شتاب بخشید و او ناچار شد کنار برود. ادعاهای خبری فراوانی حول این موضوع شکل گرفته که آمریکاییها عادل را تهدید کرده و از او خواستهاند توافق با چین را کان لم یکن اعلام کرده و آن را لغو کند، اما او زیر بار نرفته است.
قرار بود نخست وزیر در مجلس چه بگوید؟
در شرایطی که تنش بین بغداد و واشنگتن بیشتر شده بود٬ در فرودگاه بغداد و در حمله تروریستی آمریکا٬ فرمانده سپاه قدس ایران یعنی قاسم سلیمانی و ابو مهدی مهندس معاون حشد شعبی از میان برداشته شدند و این رویداد٬ منجر به آن شد که پارلمان عراق برای خروج آمریکا از عراق٬ به نتایج جدیدی برسد.
عادل عبدالمهدی به شکل تلفنی با پمپئو صحبت کرد و از او خواست مکانیسم خروج نظامیان را اعلام کند. اما وزارت امور خارجه آمریکا با انتشار بیانیهای اعلام کرد که چنین قصدی ندارد و نیروهای این کشور در عراق میمانند. ترامپ هم عراق را تهدید کرد که اگر به شکل غیردوستانه خواهان خروج نیروهای آمریکا شوند٬ تحریمهایی بر بغداد اعمال خواهد شد که به مراتب سنگینتر از تحریم ایران باشد.
پیش از آن که عادل عبدالمهدی به پارلمان برود٬ آمریکاییها میدانستند که او قرار است در مورد برخی مسائل حساس صحبت کند. به همین خاطر از حلبوسی رئیس پارلمان خواستند که حتماً به پارلمان برود و هر جا که لازم دید٬ سخنان نخست وزیر را قطع کند. بله! اشغالگر هم برای خروج از عراق پول خواست٬ هم تهدید کرد که باید توافق با چین را لغو کنید!
با آن که کردها و اهل سنت در آن نشست حضور نداشتند، اما حلبوسی سر جای خود نشست و درست در لحظهای که عادل میخواست حرفهای حساس و مهم خود را بیان کند٬ سخنان او را قطع کرد و با چند نماینده دیگر دور او حلقه زده و از او خواستند در جلسه غیرعلنی صحبت کند. رئیس پارلمان اجازه نداد هیچکدام از جملات نخست وزیر٬ منتشر شوند.
فدریکو پیراسی روزنامهنگار آزاد ایتالیایی با تکیه بر اطلاعاتی که از خود عراقیها به دست آورده از این موضوع خبر داده که عادل میخواست در پارلمان اعلام کند که ترامپ مرا تهدید به قتل کرده است. او همچنین میخواست پرده از برخی ابعاد مربوط به ترور سلیمانی توسط آمریکا بردارد، اما نگذاشتند حرفهایش منتتشر شود.
باید در پایان به این نکته اشاره کنم که ترور سلیمانی و ابو مهدی مهندس درست در شرایطی روی داد که عادل عبدالمهدی چندین بار توسط آمریکا تهدید شده بود. عادل انتظار نداشت فاز بعدی تهدیدات٬ چنین ترور بزرگی باشد. اما در حقیقت٬ این ترور نه تنها موجب تضعیف ایران در منطقه نشده بلکه مسیر جدیدی هم برای جنگ بین ایران و آمریکا نگشوده و باید آن را پیش از هر چیز٬ سیگنالی بدانیم که از سوی آمریکا٬ برای دولت عراق ارسال شده است.
آک دوغان اُزکان - پایگاه خبری تحلیلی تی 24