به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از مهر، خاورمیانه از اواسط دی ماه و بویژه بعد از دستور «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا برای ترور سردار قاسم سلیمانی، وضعیت دیگ جوشانی را به خود گرفته بطوریکه اغلب کارشناسان در خصوص احتمال بروز جنگ در این منطقه هشدار میدهند.
ادامه اقدامات تنشزای آمریکا در منطقه و احتمال بالای واکنش نیروهای محور مقاومت به این اقدامات احتمال وقوع حادثهای ناخوشایند را افزایش داده از همین روگفتگویی با پروفسور «متیو بان» مشاور وزارت انرژی آمریکا انجام شده که در ادامه میآید.
«بان» استاد دانشگاه هاروارد در مدرسه کندی و از اساتید برجسته هستهای به شمار میرود. وی مشاور «ارنست مونیز» وزیر انرژی آمریکا در دولت اوباما بوده است.
*به نظر شما وضعیت خاورمیانه بعد از ترور سردار سلیمانی و انتقام ایران از آمریکا، در چه شرایطی است و آیا احتمال تشدید تنشها در منطقه وجود دارد؟
نه آمریکا و نه ایران نمیخواهند سراغ جنگ بروند و این خبر خوبی است. اما خبر بد وجود فضای بحرانی است که در بسیاری مواقع حالت جنگی به خود میگیرد و از همین رو خطر آغاز جنگ به دلیل یک اشتباه ناخواسته و سهل انگارانه بسیار زیاد است.
از روی شانس و یا محاسبهگری نخستین پاسخ ایران به تصمیم دونالد ترامپ در صدور فرمان ترور فرمانده نیروی قدس سپاه، به طور قابل توجهی کنترل شده بود. ترامپ نیز در واکنش به این حمله اقدام مناسبی را انجام داد که آنرا تلافی نکرد. با این وجود اما متأسفانه ترامپ تصمیم گرفت تا با تشدید تحریمها تنشها را در نقطه جوش نگه دارد و این موجب شده تا بحران ادامه پیدا کند و با توجه به حضور نیروها در خاورمیانه اگر اتفاقی رخ دهد هیچکس نمیتواند آنرا کنترل کند.
گروههای مورد حمایت ایران یعنی حزب الله، حماس، حوثی های یمن و حتی حکومت بشار اسد همگی دارای منافعی هستند تا بر اساس منافع ایران دست به حملهای علیه آمریکا بزنند. در حال حاضر نیروهای حشد الشعبی عراق که فرمانده آنها نیز به همراه قاسم سلیمانی به دستور ترامپ ترور شد، اعلام کردهاند که حملات خود علیه آمریکا را ادامه میدهند.
نیروهای آمریکایی حاضر در منطقه با دیسیپلین عمل میکنند اما فراموش نکنیم که در سال 1988 و در طی تنشهای قبلی ایران و آمریکا، ناو یو اس اس وینسس یک هواپیمای مسافری ایرانی را هدف قرار داده و آن را سرنگون کرد (آمریکاییها مدعی هستند که ناو وینسس هواپیمای مسافری را با یک جنگنده اشتباه گرفته است) و تمامی 290 نفر سرنشین آن هواپیما به شهادت رسیدند. با توجه به حضور نیروهای هر دو کشور در آبهای منطقه احتمال تکرار چنین حادثهای به آسانی وجود دارد و میتواند منطقه را وارد یک جنگ همه جانبه بکند.
در این میان از عربستان که هنوز به دلیل بی پاسخ ماندن حمله به تأسیسات نفتی خود عصبانی است تا اسرائیلی که به نیروهای ایرانی در سوریه و عراق حمله میکند، آمریکا نیز نیروهای خود را در منطقه دارد که ممکن است علیه ایران دست به اقدام بزنند.
علاوه بر این دشمنی موجب شده تا هم ایران و هم آمریکا اقدامات طرف مقابل را در بدترین وضعیت ممکن ارزیابی کنند. در چنین شرایطی هر طرف اقدامات خود را به عنوان گامهای دفاعی معرفی کرده و اقدامات طرف مقابل را به عنوان حرکتی کُشنده که مستحق پاسخی سخت است ارزیابی میکند.
*در ماههای اخیر شاهد تلاش برخی کشورها برای میانجیگری میان ایران و آمریکا بودهایم آیا این اقدامات میتواند منجر به کاهش سطح تنشها در خاورمیانه شود؟
خاورمیانه هم اکنون همانند بشکه باروت است و جرقههای احتمالی در هر جایی وجود دارند و مهم است که بدانیم انفجار آنچه هزینههای زیادی در بر دارد. حمله آمریکا به عراق میلیاردها دلار هزینه مادی برای آمریکا در بر داشت و موجب کشته شدن هزاران آمریکایی و صدها هزار عراقی شد و موجب شد تا اغلب نقاط خاورمیانه وارد آتش جنگ شود. ایران چند برابر عراق وسعت داشته، نیروی نظامی آن به مراتب از ارتش صدام قویتر است. ایران بازوی خود را در منطقه داشته و گزینههای بی شمار مرگباری برای پاسخ دادن به اقدامات آمریکا در اختیار دارد.
بر همین اساس لازم است که آمریکا از این سطح از خشونت دور شود اما با توجه به آنکه بعید است ایران و آمریکا در آیندهای نزدیک مذاکره مستقیمی با یکدیگر داشته باشند، برای این منظور شاید لازم باشد تا آمریکا از سایر کشورها کمک بگیرد. ممکن است سایر طرفها بتوانند میانجیگری کرده و سطح تنشها را کاهش بدهند. برای این منظور سوئیس که حافظ منافع آمریکا در ایران است، امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه و شینزو آبه نخست وزیر ژاپن و حتی عمان میتوانند به عنوان میانجی مطرح باشند.
هر چند بعید است که آمریکا و ایران در شرایط فعلی توافق آتش بسی را امضا کنند اما میانجیان میتوانند به یک توافق نانوشته دست پیدا کنند.
*به غیر از موضوعات مطرح شده آیا گزینههای دیگری نیز برای خروج خاورمیانه از وضعیت فعلی وجود دارد؟
گام دیگری که در این رابطه میتوان برداشت این است که کلیه نیروهای نظامی دو طرف به قدر کافی از هم دور شوند تا امکان برخورد احتمالی میان آنها کاهش بیابد. در دوران جنگ سرد چنین توافقی میان آمریکا و شوروی انجام شده بود. چنین اقدامی میتواند شامل تعهد به بررسی هرگونه حادثهای در آینده پیش از نشان دادن عکسالعمل باشد.
به محض اینکه اوضاع کمی آرام شد میتوان گام دیگری برداشت و به سراغ پایان دادن جنگ در یمن و سوریه رفت؛ هم در سوریه و هم در یمن متحدان ایران و آمریکا حضور دارند. هر چند آمریکا به طور مستقیم در جنگ یمن حضور ندارد اما حل و فصل شدن بحران در این دو کشور هم میتواند موجب کاهش تنشها شده و هم از رنج مردم این دو کشور بکاهد.
ترامپ برای آنکه هریک از این کارها را انجام بدهد لازم است تا به طور شفاف بگوید که به دنبال براندازی نظام ایران نیست. همچنین این نکته را شفاف کند در صورتیکه حملهای علیه آمریکا انجام نشده و تهران به سراغ سلاح هستهای نرود حملهای علیه ایران انجام نمیشود.
اقدام دیگری که برای کاهش سطح تنشها میتوان انجام داد در خصوص برجام است. تصمیم ترامپ برای خروج از برجام و بازگرداندن تحریمهای ایران که از دو سال قبل شروع شد و موجب شکلگیری این چرخه تنشها شد یک اقدام احمقانه بود. ترامپ میتواند در این مورد کاهش گام به گام تحریمها را در نظر بگیرد.