این داستاننویس در گفتوگو با ایسنا، درباره ارزیابیاش از جشن امضا و رونمایی کتاب اظهار کرد: با توجه به اینکه تلویزیون ما هیچ کاری به مقوله کتاب و کتابخوانی ندارد و از دریچه خیلی تنگ و محدود به برخی از کتابها نگاه میکند، همچنین تأثیر و کارایی رسانهها به صورت عام و رسانههای مکتوب به صورت خاص کمتر شده است، به نظر میرسد اینگونه مراسم خود به یک رسانه تبدیل شدهاند و میتوانند به معرفی و دیده شدن کتابهای تازه منتشرشده کمک کنند.
او در ادامه گفت: از این جهت، این مراسم اتفاقی مهم، مثبت، خوب و تأثیرگذار است. اگر استدلالی مخالف جشن امضاها وجود داشته باشد برای من جالب است که مخالفان جشن امضا و رونمایی کتاب چه استدلالی دارند و از چه منظری به این رویداد نگاه میکنند؟ به نظرم برگزاری چنین جلساتی نمیتواند در خود چیز منفی و آسیبرسانی برای کتاب و صنعت نشر داشته باشد.
فرجی با بیان اینکه نمیتوان بیانتقاد از کنار این مراسم گذشت، انتقادهای خود را در این زمینه اینگونه مطرح کرد: حداقل باید در انتخاب اسم برای چنین مراسمی دقت کرد. در گذشته رونمایی برای کتابی گرفته میشد که کار خاصی در حوزه خود بود، یا نویسنده پیشکسوتی کتابی مینوشت و یا نویسندهای پس از سالیان طولانی، کتابی منتشر میکرد و یا کتابهایی که ویژگی خاصی دارند مثلا یک دایرهالمعارف فرهنگی عظیم و... اما متأسفانه الان برای کتاب اول یک نویسنده جوان هم کلمه رونمایی را به کار میبرند.
او تأکید کرد: رونمایی برای این مراسم نام نامناسبی است؛ مثلا جشن امضاء یا جلسه معرفی کتاب میتواند نام مناسبی باشد. کلمه رونمایی بار سنگینی را برای کتابهای نسل جوان و کتاباولیها دارد و گذاشتن نام مناسب میتواند این مشکل را برطرف کند.
این داستاننویس در ادامه گفت: نقد دیگری که به این جلسات وارد است، این است که در برخی موارد جشن امضا و رونمایی به جلسه نقد و بررسی کتاب تبدیل میشود، که از حوصله مخاطب عام خارج است. کارکرد این مراسم، معرفی کتاب است که بگویند این کتاب با این ویژگیها و مشخصات منتشر شده است، نویسنده کتاب یا مترجم کتاب نیز حضور دارد، اما گاهی به جلسه نقد تبدیل میشود که با کارکرد جلسات رونمایی هماهنگ نیست.
او با بیان اینکه اگر رونمایی و جشن امضا از حالت نقد خارج شود بهتر و مفیدتر است، خاطرنشان کرد: بهتر است این مراسم فقط در حد معرفی کتاب، دیدار خودمانی بین مخاطب و مولف و بحث امضا کردن کتاب باشد که در همین حد مفید است. اگر به این شکل برگزار شود، به مرور میتواند مخاطبان بیشتری را جذب کند.
محسن فرجی درباره حضور نداشتن مخاطب زیاد در اینگونه مراسم، اظهار کرد: طبیعتا اگر طیف گستردهتری از مخاطبان حضور داشته باشند بهتر است، اما نکته اینجاست که با این شمارگان تأسفبار کتاب و افت بیسابقه و عجیب کتابخوانی، نمیتوان انتظار داشت که عامه مخاطبان در این جلسات حضور پیدا کنند.
او با بیان اینکه حضور دوستان و آشنایان نویسنده در این مراسم بد نیست، راهکاری را برای حضور عامه مخاطبان ارائه داد و گفت: از چهرههای شاخص و مطرح رشتههای دیگر استفاده کنند، یعنی میتوان از ورزشکار، هنرپیشه، خواننده و یا هر آدم مشهور و محبوبی برای حضور در این مراسم دعوت کرد. شاید در ابتدا گفته شود که این راهکار خوبی نیست، اما به نظرم ایرادی ندارد که یک سینماگر و یا ورزشکار در اینگونه مراسم شرکت کنند زیرا این موضوع میتواند بازار راکد کتاب را گرم کند. شاید در ابتدا شکل شوآف و هیجانی پیدا کند و عدهای برای دیدن آنها بیایند اما همین که مخاطب به واسطه آنها حضور پیدا کند و به کتاب نزدیک شود، اتفاق خوبی است. حتی ممکن است بین مخاطب و کتاب رابطهای شکل بگیرد، زیرا هنرمند میرود و مخاطب با کتاب تنها میماند و میتوان امیدوار بود بینشان انس و الفتی شکل بگیرد.