سرویس سیاست مشرق - در دو شماره گذشته حضور فعالان رسانه، سیاسیون و متنمحور بودن توئیتر را دلایلی برای جدی بودن این شبکه اجتماعی در درگاهها و بسترهای تولید محتوا دانستیم و از موضوعات و سوژههای داغ این شبکه اجتماعی کمتر مردمی و بیشتر سیاسی، در روزهای ابتدایی بهمن ماه نوشتیم. در این شماره به بررسی رویدادهای توئیتر فارسی در روزهای 12 تا 14 بهمن ماه میپردازیم.
کاهش تولید محتوا، آرامش قبل از طوفان
در بازه زمانی ذکر شده، در حدود 24 هزار و 114 توییت مرتبط با انتخابات در بستر توییتر، توسط حدود 11 هزار کاربر به اشتراک گذاشته شده است. این توییتها بیش از 142 هزار بار توسط کاربران مختلف لایک شده است. تعداد توییتها در مقایسه با شماره سوم گزارش، کاهش 80 درصدی داشته است. همزمانی بررسی ما با دهه فجر، برگزاری جشنواره فیلم فجر و البته افت خبرهای انتخاباتی و کاهش بازه زمانی میتواند از عوامل این کاهش باشد.
1. رد صلاحیت شدهام و افتخار میکنم که رد صلاحیت شدهام!
اگر روزگاری، رد صلاحیت در انتخابات نشانه ضعف و سرافکندگی به شمار میرفت، امروز از جمله دلایل فخر و اعتبار سیاسی است و التزام و تعهد و پاکدستی دیگر وزن و اقبالی ندارد. از این روست که جعفرزاده ایمنآبادی که اول آبان 97، رفت و آمد شریعتمداری بین وزارتخانههای دولت روحانی را نشانهای از قحطالرجال میدانست و پنجم آبان 97 یعنی تنها چهار روز بعد، شریعتمداری را چریک مناسب برای جنگ اقتصادی خواند، همو که به دروغ ادعا کرد حمایت از برجام، دلیل برخی رد صلاحیتهاست؛ ناگهان یادش میآید که جانباز هفتاد درصد و بسیجی مخلص بیترمزی است که نباید رد میشده!
و البته چهره شاخص توئیتر فارسی در چهار سال گذشته که یک بار هم گفته بود اگر من توئیت نکنم، فالوئرها و حاشیهنویسان بیکار میمانند، یعنی محمود صادقی، نماینده لیست امید، بعد از دو بار استعفا و ثبتنام در انتخابات و رد صلاحیت و آب بینی بز دانستن ملک و سیاست و دوباره اعتراض به رد صلاحیت، توئیت کرده و خبر از رد صلاحیت خود داده است:
2. حمله جدید به نظام به میدانداری تاجزاده:
مصطفی تاجزاده، دیگر هیچ ایده و نقد و نظری برای سیاست در ایران ندارد و همچنان همان نظارت و مواضع خود را با کلمات و البته هشتگهای جدید ارائه میکند؛ این بار کوشید انتخابات را انتصابات معرفی کند...
این حمله جدید، واکنش جدی کاربران ارزشی را در پی داشت. یکی گذشته سیاه و تباه تاجزاده در وزارت کشور دولت هفتم را به او یادآوری کرد و دیگری این حملات را اولاً آهنگ شکست اصلاحطلبان در انتخابات دوم اسفندماه و ثانیاً همراه با تناقض و دغلکاری دانست:
مصطفی تاجزاده از بهمن 95 در توئیتر فعالیت میکند و در یک ماه گذشته افزایش فالوئر چشمگیری داشته است. به گونهای که به رغم یک بار تعلیق، توانسته اکانت خود را بازیابی کند و فالوئرهای خود را از 188 هزار و 600 به 203 هزار و 900 برساند. بیشترین هشتگ مورد استفاده تاجزاده در تصویر زیر آمده است:
مثل همیشه، اصلاحطلبان خارجنشین به کمک و مدد اصلاحطلبان داخلی آمدند تا دست در دست هم علیه جمهوری اسلامی و به ویژه ولایت فقیه نفرتپراکنی کنند. این بار عباس میلانی که کتابها و مقالاتش یک نوع همدلی نوستالژیک با شاه مخلوع دارد؛ اعتراضات آبان را به فرایند معمول شورای نگهبان در احراز صلاحیتها ربط داد و شعری سرود که ترجمه و تفسیرش از پس اصلاحطلبان داخلی هم برنمیآید. کافی است به جمله آخر توئیت میلانی توجه کنید:
3. تحریم انتخابات و دیگر هیچ
تناقضگویی تاجزاده و رفتار سیاسی غرضآلود و منفعتطلبانه تاجزاده تا جایی عیان بود که صدای مصی علینژاد را هم درآورد. او کوشش همهجانبه تاجزاده و رفقایش برای مشارکت در انتخابات 84 و پس از حکم دلسوزانه رهبر معظم انقلاب برای تأیید صلاحیت مهرعلیزاده و معین را یادآوری میکند و به نوعی ادعا میکند تاجزاده نان به نرخ روزخور است. حتی علینژاد که چیزی در وطنفروشی کم نگذاشته و در سوگ سردار شهید سلیمانی رقص و پایکوبی کرد، هم متوجه شد که اصلاحطلبان رفتاری مزورانه و فریبکارانه دارند.
اما علینژاد هم حرف و سخنش را با هشتگ #رأی_بی_رأی منتشر کرده تا نشان دهد کمپین تحریم انتخابات در توئیتر که از مردادماه امسال کلید خورده، در روزهای نزدیک به انتخابات فعالیت مضاعفی خواهد داشت. در کنار او، همچنان رضا حقیقتنژاد که خود را متخصص مسائل مربوط به رفتار و منش رهبر معظم انقلاب میداند، نیز یک ادعای تکراری مطرح میکند:
این ادعا حتی با کلمات و واژهها و ادبیات تکراری مطرح میشود تا یک بار دیگر یک پرسش اساسی را مطرح کند: معارضان جمهوری اسلامی که سالهاست انتخابات را تحریم میکنند، آیا هیچ راهکار و راهحل دیگری برای تضعیف نظام ندارند؟
جدول فعالترین کاربران
این بخش از گزارش به معرفی کاربرانی میپردازد که پیرامون موضوع گزارش بیشترین مقدار محتوا را به اشتراک گذاشتهاند.
صرف نظر از اینکه جدول فعالترین کاربران در هر گزارش تغییر میکند، به این معنا که کاربران با بیشترین تولید محتوا در مورد انتخابات در هر شماره تغییر میکنند، باید به کاربر شماره یک که در دو موج مهم «دختر آبی» و «هواپیمای اوکراینی» حضور داشت؛ توجه کنیم. این کاربر با اینکه فالوئر بالایی دارد، اما در مجموع تنها توانسته است برای 79 پست (سه توئیت، 75 ریتوئیت و یک کامنت) 2280 لایک بگیرد که برای این کاربر با 21 هزار فالوئر، رقم بسیار پایینی محسوب میشود. «حشاشین» سه توئیت زده که یکی 1279، دیگری 988 و آخری تنها 10 لایک گرفته است.
جدول تاثیرگذارترین کاربران
این بخش از گزارش کاربرانی را نمایش میدهد که بیشترین لایک دریافتی را از پستهای منتشر شده به دست آوردهاند؛ در نتیجه محتواهایشان بیشتر مورد توجه قرار گرفته و به عبارتی تأثیرگذار در موضوع بودهاند. در میان 6 حساب کاربری، فقط تنها یک کاربر با رویکرد ارزشی دیده میشود و بقیه کاربران رویکردی مخالف نظام یا نامشخص دارند.
این جدول نیز اتحاد اصلاحطلبان داخلی و اصلاحطلبان خارجنشین مانند محمدجواد اکبرین و مصی علینژاد که البته امروز معارض جمهوری اسلامی به شمار میآیند، نشان میدهد
ابر هشتگها
از ابر هشتگها میتوان این موضوع را دریافت که در حال حاضر کاربران به چه موضوعاتی در خصوص انتخابات میپردازند و همچنین چه موضوعاتی را در کنار موضوع انتخابات مطرح کرده و به آن پیوند میزنند:
در نگاه اول ابر هشتگها نشان میدهد که موضوع تحریم انتخابات در جایگاه نخست موضوعات داغ انتخابات در این روزها قرار دارد. هشتگهای #رأی_بی_رأی، #تحریم_انتخابات، #رد_صلاحیت، #رأی_نمیدم، #votenothanks، هشتگهایی است که غالباً توسط معارضان جمهوری اسلامی مطرح و منتشر شده است.
برخی از کاربران نیز در کنار انتخابات مجلس به موضوعات دیگری اشاره میکنند. هشتگهایی مثل هشتگ #از_بازداشتیها_بگو اشاره به افرادی دارد که به دلایل مختلف از جمله ناآرامیهای اخیر، بازداشت یا آزاد شدهاند. کاربرانی که از این هشتگ استفاده میکنند، با یادآوری اعتراضات به دنبال ترغیب مردم به عدم شرکت در انتخابات هستند.
جمعبندی
اصلاحطلبان برای آنکه در انتخابات مجلس یازدهم برنده شوند، یک چالش اساسی و جدی داشتند. آنان باید تکلیف و موقعیتشان نسبت به دولت روحانی تعیین میکردند. کوششهای آنان از سال گذشته برای آنکه خود را از تصمیمات و فرایند اصلی سیاستگذاری دولت ناکارآمد و ضعیف و غیرپاسخگوی روحانی تبرئه کنند، آغاز شد. این تلاشها با حرکت آونگی آنان برای دستیابی به کرسیهای متعدد قدرت و زمینههای حاصلخیز رانتها و امتیازات در حوزهها و عرصههای گوناگون که البته به وزارتخانهها و سازمانها و بنیادها محدود نمیشد، همخوانی نداشت.
کمتر اصلاحطلب نشانداری است که برای پیروزی روحانی در انتخابات نفسگیر 96 کاری کرده باشد و در دولت دوازدهم به مسند و منصبی دست نیافته باشد. در نتیجه تبرئه خود از روحانی، کودکانه و مضحک به نظر رسید و اسباب تفریح و نشاط رسانهایها را فراهم نمود. در دومین گام، اصلاحطلبان که دولت روحانی را دولت خود دیده بودند، تلاش کردند این گونه القاء کنند که روحانی و تصمیماتش به سرانجام نمیرسد.
این سیاست ابتدا از برجام آغاز شد. حمایت نمادین و برجسته آنان از برجام و شخص محمدجواد ظریف و به ویژه تحقیر مذاکرات پیش از او، نقطه مهمی برای کلید زدن این استراتژی بود که برجام به دلیل کارشکنی دلواپسان به سرانجام نرسید. استراتژیای که شخص رئیس جمهور در مناظرات انتخاباتی 96 و با هدف کمارزش نشان دادن توان موشکی آغاز کرد. این استراتژی نیاز به ادبیاتی داشت تا همچنان در افکار عمومی هراسافکنی کند و البته همراه با ترس، واکنش نیاز آنان را نیز جلب کند. اینجا بود که تاجزاده باز هم با یک کپیبرداری از ادبیات سیاسی آمریکا از «دولت پنهان» سخن گفت و کوشید برای «deep state» آمریکاییها، نهاد و ساختار داخلی یا ایرانی بیابد.
دولت پنهان مورد اشاره آمریکاییها که اکنون از جمله کلیدواژههای پرتکرار دونالد ترامپ است، به نهادهای قدرت نظامی و صنعتی که در سایه و از مجراهای معمولاً غیرشفاف، سیاستها را وضع و اجرا میکنند؛ گفته میشود. این تعبیر البته بارها و بارها توسط رئیس جمهور مورد استفاده قرار گرفته است. اما اصرار و حتی هشتگسازی تاجزاده از دولت پنهان، بهترین و کارآمدترین توجیه برای پوشاندن ضعفهای اداری و خطاهای راهبردی دولت روحانی به ویژه در سیاست خارجی و اقتصاد داخلی بوده است. چیزی که باعث شده حملات دولتیها و اصلاحطلبان به نهادهای نظام به یک اشتراک اساسی در عملیاتهای روانی توئیتری تبدیل شود.
تاجزاده و اصلاحطلبان در جدیدترین طراحی به دنبال اینند که مجلس آینده را نیز یک نهاد انتصابی تصویر کنند تا اولاً ضعف خود در جلب افکار عمومی در کسب قدرت را بپوشانند و ثانیاً برای چالش دولت در مواجهه با یک مجلس قوی، راهحلی پیشدستانه فراهم کرده باشند. بیشترین موجودیتهای نامدار (NER) (مکان، اشخاص، سازمان، سمت) اکانت تاجزاده نشان میدهد او به رغم همه ادا و نمایشی که در قهر و بیاعتنایی به انتخابات دارد، شب و روز از فکر و ذکر مجلس بیرون نمیآید و چه بسا ممکن است مانند رئیسش محمد خاتمی در انتخابات 94، از یک حوزه انتخابیه در دماوند به اصلاحطلبانی که لیست هم ندادهاند، رأی بدهد.