خبرگزاری تسنیم: مجید شاکری در برنامه مداد قرمز شبکه 4 گفت: مهمتر از توسعه، نحوه توسعه است. در این برنامه بیشتر از کارهای گریفین استفاده خواهم کرد. گریفین از کشورهای مختلف طی دهههای مختلف دادههایی را کنار هم گذاشته و راهبردهای توسعه پیشنهاد داده است و به ما میگوید بعضی از این راهحلها محکوم به این است که خونبها داشته باشد و بعضی خیر.
این استاد دانشگاه افزود: ما در دولتهای مختلف رویکردهای مختلفی نسبت به توسعه را در پیش گرفتهایم. از برنامه سوم به بعد برنامه توسعه ما اقتصادی-اجتماعی است. در توسعه اقتصادی-اجتماعی لایههایی مثل توزیع ثروت و دسترسی به آموزش و ... هم بررسی میشود. در شاخص HDI بیشترین آمار رشد در جهان را بعد از انقلاب داشتهایم. در استراتژی توسعه مبتنی بر کمونیسم، برابری را بهعنوان شاخص توسعه در نظر میگیرند که من از این الگو استفاده میکنم.
وی ادامه داد: گریفین روشهای توسعه را به 5 دسته تقسیم میکند. یکی از آنها را بهعنوان استراتژی توسعه پولی مطرح میکند که تقریباً شبیه به همین الگویی است که به آن نئولیبرال میگوییم و در مکتب شیکاگو دیده میشود. این رویکرد خونبها میخواهد و قطعاً در تقابل با مفهوم عدالت است. سؤالات بنیادینی وجود دارد که این رویکرد نتوانسته به آنها پاسخ دهد. مثلاً در خصوصیسازی اگر شرکتی را فروختید میخواهید با آن چهکار کنید؟ این سؤالی است که تا آخر باقی میماند.
مجید شاکری اضافه کرد: مدل دیگری از توسعه به تعبیر گریفین استراتژی بازار باز است که جهتگیری آن افزایش صادرات است. این رویکرد هم میتواند موجب عدالت و هم بیعدالتی شود. استراتژی توزیع مجدد هم داریم به این معنا که زمینها مجدداً باز توزیع شود. مثلاینکه عواید ناشی از یارانه پنهان را بین همه توزیع کنیم. استراتژی دیگر انقلاب سبز است که با سرمایهگذاری بر کشاورزی به توسعه اقتصادی فکر میکند که این رویکرد بدون باز توزیع به نتیجه نمیرسد. استراتژی دیگر سوسیالیستی است که از روز اول مبتنی بر عدالت آغاز شده است.
وی سپس گفت: بنابراین توسعه در تضاد با عدالت نیست و بستگی دارد که شما چه انتخابی کنید. بستگی دارد به اینکه شما مسیرتان را چگونه مینویسید و آیا اساساً مسیری دارید؟ بعضی فکر میکنند بدون کنار آمدن با آمریکا و اسرائیل به توسعه نمیرسیم که اشتباه است. الگوی توسعه ما باید مبتنی بر یک فهم بینالاذهانی در مراکز قدرت باشد که بهراحتی به دست نمیآید. راحت نیست، اما ممکن است. همصنفهای من علاقهمند نیستند که خود را درگیر اجرائیات روی زمین کنند.
مجید شاکری تأکید کرد: تا سال 2008 رشد اقتصادی ایران با ترکیه و مالزی تقریباً در یک نقطه هستند، اما از این سال به بعد آنها پیشرفت میکنند و ما به قهقرا میرویم. این اتفاق به دلیل تحریمهای جدید است و ما نیامدیم فکری برای این شرایط کنیم و بر اساس این شرایط برنامهمان را عوض کنیم. فشار بر طبقات ضعیف خیلی ناشی از خواست و انتخاب دولتها نبوده است. مثلاً اینکه بگوییم شوکهای ارزی به دلیل خواست نئولیبرالها بوده صحیح نیست. ما در هرچند دوره یک شوک شدید داریم که به طبقات ضعیف فشار میآورد و از یک شوک ارزی شروع میشود.
وی همچنین اظهار داشت: این شوک ارزی در دولتهای مختلف خواست دولتها نبوده و به آنها شوک وارد شده است. یک دلیل این است که تجربه نداشتهایم. همچنین تجمیع تجربه در کشور ما رخ نمیدهد. مثلاً ما تجربه تأمین مالی عمومی نداشتهایم. یا مثلاً از تجربه برجام چیزی نگذشته است و بهجای بدی دارد میرسد، اما ما همچنان داریم همان حرفها را تکرار میکنیم.
مجید شاکری در ادامه گفت: وقتی آمریکاییها دسترسی ما به ارز را میبندند نرخ ارز افزایش پیدا میکند و این مسئله خواست و برنامه دولتها نبوده است. اگر تصمیم به تجمیع تجربه نداریم باید به سراغ استفاده مستشاری از دیگران برویم. ما بهطور دائم با سؤالات و ریسکهای تکرارشوندهای مواجهیم که علت یکسانی هم دارند. سیاست ارزی دولتهای مختلف ما ارتباط به نیاز ساختار و استقلال ایران نداشته است. میخواهیم واقعیاتمان را بر اساس چیزهایی که در کتابها خواندهایم عوض کنیم نه اینکه چیزهایی که در کتابها خواندهایم را بر اساس واقعیاتمان عوض کنیم.
وی خاطرنشان کرد: مالیات، مذاکره، گران کردن انرژی و ... ابزار است و اینکه ما اول کدام ابزار را میخواهیم برداریم به این بستگی دارد که بدانیم چه میخواهیم. نمیدانیم چه میخواهیم، چون به تجربیات قبل از خود نگاه نمیکنیم. ما نهتنها بین دولتها بلکه درون دولتهایمان هم تجمیع تجربه نداریم. دولتهایمان همه سعیشان را میکنند تا بگویند همه کاری که دولتهای قبلی کردهاند غلط بوده است؛ بنابراین تصور اینکه یک استراتژی یکسان نئولیبرال وجود داشته و ما بر اساس آن عمل کردهایم درست نیست. در 6 سال اول دولتها خواستهاند مثل دولت قبل نباشند، اما در دو سال آخر مانند دولت قبلشان عمل کردهاند. فکر میکنند اول باید آواربرداری کنند درصورتیکه اینطور نیست و همه دولتها اقدامات خوبی هم داشتهاند.
مجید شاکری سپس اظهار داشت: اخیراً شخصی گفت که 60 درصد اقتصاد در اختیار نهادهای انتصابی است. بر اساس نسبت دارایی نهادها این مسئله را بررسی کردم. برآورد من این نتیجه را داشته که در بدترین حالت نسبت داراییهای نهادهای انتصابی به کل داراییهای موجود در اقتصاد بهجز بخش خصوصی، زیر 8 درصد است. بعد از من هم بررسی دیگری انجام شده که تقریباً همین نتیجه را داده است. درحالیکه نهادهای اصلی ناظر در بخش ارتباطات، بازار پول، بازار سرمایه و ... در اختیار دولت است. همچنین عدد داراییهای غیرمنقول دولت ایران حدود 18 هزار هزار میلیارد تومان است.
وی در پایان گفت: در پاسخ به اینکه آیا وضع موجود درست میشود میگویم قطعاً؛ فارغ از اینکه بخواهم امید بیدلیل بدهم. ما دچار سرگیجه استراتژیک هستیم. برای وضع موجود راهحلهای ایجابی زیادی داریم. از راهحل خیلی دور نیستیم، اما دچار یک کلانتصویرِ کشآمده هستیم. این کلانتصویر در سال 95 قبل از آمدن ترامپ تمام شده است و نیامدیم یک کلانتصویر جدید برای خودمان در نظر بگیریم و کلانتصویر قبلی را داریم کش میدهیم که ربطی به واقعیات موجود ندارد و این نشان میدهد دچار سرگیجه هستیم. ما از سال 1390 دچار مشکلاتی شدهایم و این دوره 10 ساله مسئله ماست و نه تمام دوران بعد از انقلاب.