ماهان شبکه ایرانیان

فیلمی که مسرت مخاطب ایرانی را به یأس بدل کرد

فیلمی در جشنواره کن به نمایش درآمد که به گواه حاضران در سالن جشنواره سازنده اثر دل پُری داشته است. این فیلم نه تنها نظر مخاطبان ایرانی حاضر در سالن را جلب نکرد بلکه امید آ‌ن‌ها را به یأس بدل کرد.

خبرگزاری فارس: در هفتادمین جشنواره بین المللی کن فیلمی از ایران حضور دارد که به گفته یکی از خبرنگاران ایرانی حاضر در کن، مخاطبان ایرانی را بهت زده کرد. فیلمی که روز جمعه در بخش نوعی نگاه به نمایش درآمده است. بسیاری از مخاطبان ایرانی که در جشنواره کن حضور داشتند برای دیدن این فیلم که به دلیل مضمون و محتوای آن امکان حضور در جشنواره سی و پنجم فیلم فجر را نیافت در سالن نمایش حاضر شدند. اینگونه که خبرنگاران اعزامی به این جشنواره در یادداشت‌هایشان نوشته‌اند همگی برای دیدن یک اثر ایرانی خوشحال بودند اما این خوشحالی به یاس تبدیل شد و ادامه نداشت. فیلم درباره جوانی  اســت که به همراه زن و پســر ش در روستایی در استان گیلان ســاکن شده و به پرورش ماهی قرمز مشــغول اســت. همسر  مرد مدیر تنها دبیرســتان دخترانه منطقه اســت. اما شــرکتی خصوصی چشم به زمین رضا دارد و براى به دست آوردن آن حاضر به هر کارى هســت.

خبرنگار روزنامه شرق درباره این فیلم نوشت: «محمد رسول اف انگار دل پُری داشته، چون ساخت چنین فیلم تلخی که در آن همه و همه بد و شــرور هســتند و غیر از قهرمان داســتان و زنش هیچ آدم خوبی وجود نــدارد، دلیــل دیگــرى نمی تواند داشته باشــد... هر چه خوبان همه دارند در این فیلم یک جا جمع شده است. خطوط قرمــز فیلم هم به هم ربطی ندارنــد، کارگردان براى ربط دادنشــان به طور مداوم از ســکانس هایی که رضــا را زیر دوش یا در غارى در آب در حال شناست، نشان داده که هر 10 دقیقه یک بار می بینیم و کمکی به داستان نمی کند. تمام اتفاقات فیلم هم قابل پیش بینی هستند، چه آتش زدن خانه شــان، چه مسموم شدن ماهی ها و...، صحنه هایی هم که آدم بد ها ســراغ رضا می آیند، به سبک فیلم فارســی هاى قبل از انقلاب است و بیشتر کمدى است تا هیجان آمیز. در آخــر فیلــم هــم رضا کــه اول در ســادگی و ببوگابی بــودن نفر اول اســت، تبدیل بــه ابرقهرمان می شــود و دیگر کا هیچ ربطی بــه قبلش ندارد. در کمتر از یک ماه کا این آدم دیگر آن آدم نیست! بازیگران فیلــم هم متأســفانه دردى از این فیلم دوا نمی کننــد و بــه قول معروف: گل بود، به ســبزه نیز آراســته شد... .»

در بخش دیگری از یادداشت آمده است: «فیلم که تمام شد همه ما ایرانی هاى شاد و مغرور که براى دیدن فیلم هم وطنمان آمده بودیم، ناراحت سالن را ترک می کردیم. مــن اما فکر کــردم که اى کاش آنهــا که این قدر ناراحت انــد و کینــه به دل دارند، برونــد و هم خیال خودشان را راحت کنند و هم مخصوصا خیال ما را... .»

با توجه به یادداشت‌هایی که از خبرنگاران اعزامی به جشنواره کن دیده می‌شود فیلم نه تنها به لحاظ محتوا و مضمون با عصبانیت خاصی آماده شده و این عصبانیت در شخصیت اول داستان «رضا» هم دیده می‌شود او در کنار خانواده خود هم احساس آرامش نمی‌کند تنها در آب گرم و مشروب دست‌سازی که آماده کرده است دقایقی آرام می‌شود. براساس یادداشت‌های خبرنگاران حاضر در جشنواره کن این فیلم قواعد یک اثر بلند سینمایی را نیز رعایت نکرده و داستان‌های فرعی به داستان اصلی فیلم هیچ کمکی نمی‌کند و تنها بغض و نفرت سازنده اثر را نمایان می‌کند. پیشنهاد خبرنگار اعزامی روزنامه شرق در انتهای مطلب این است که «ای‌کاش آن‌ها که ناراحت هستند و کینه به دل دارند از ایران بروند » اما تجربه ثابت کرده است که هر فیلمسازی که از ایران رفته دیگر نتوانسته به روزهای اوج خود در ایران نزدیک شود چه رسد به این که در اوج قرار گیرد. ایکاش در دوره جدید، رئیس احتمالی سازمان سینمایی که از بدنه سینما است با فیلمسازان تعامل بهتری داشته باشد تا شاهد ساخت این نوع آثار از ابتدا نباشیم یا دست کم این تعامل به ساخت فیلمی قابل قبول منجر شود. این که فیلم ساخته شودو بعد از ساخت و ارائه به جشنوار‌ه‌های خارجی و نمایش تصویر غلط و توهین ‌امیز از ایران، درباره پروانه نمایش آن بیانیه صادر کنیم اگرچه کار مثبتی است اما می‌شد منطقی‌تر عمل کرد. در حال حاضرفیلم مجوز نمایش داشته یا نداشته باشد در جشنواره معتبری چون کن که اهداف و مقاصدی را دنبال می‌کند به نمایش درآمده و به گواه افرادی که در جشنواره حضور دارند فیلمی ناامیدکننده به لحاظ محتوا و ساختار بوده و مسرت ایرانی‌های حاضر در سالن را به یأس بدل کرده و تصویر نامناسبی از کشور به دنیا نشان داده‌است.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان