ماهان شبکه ایرانیان

نگاهی به پدیده های جشنواره سی و هشتم فجر

جشنواره فجرامسال پر بود از فیلم‌های واقع‌گرای اجتماعی. حتی انتخاب بازیگران هم نکته‌ای شگفت‌آور نداشت و بیشتر بازیگران نقش‌هایی را ایفا کردند که در آن تبحر و تجربه کافی داشتند. جشنواره سی و هشتم برمدار الگوهای آزمون شده حرکت کرد. اینجاست که باید دید جشنواره فجر، در سی و هشتمین دوره برگزاری‌اش تا چه حد به رسالت خود وفادار مانده است.

جشنواره فجرامسال پر بود از فیلم‌های واقع‌گرای اجتماعی. حتی انتخاب بازیگران هم نکته‌ای شگفت‌آور نداشت و بیشتر بازیگران نقش‌هایی را ایفا کردند که در آن تبحر و تجربه کافی داشتند. جشنواره سی و هشتم برمدار الگوهای آزمون شده حرکت کرد. اینجاست که باید دید جشنواره فجر، در سی و هشتمین دوره برگزاری‌اش تا چه حد به رسالت خود وفادار مانده است.

همچنین بخوانید:
هفت فیلم ناامیدکننده جشنواره فجر سی و هشتم

بااین‌حال، در همین جشنواره سوت‌وکور هم می‌شد نشانه‌هایی از یک سینمای ناب پیدا کرد که در سایه جنجال فیلم‌های دیگر، کمتر به چشم آمدند. گرچه این نشانه‌ها کمرنگ بود و به‌جز چند فیلم به نگاه کلی آثار جشنواره راه نیافته بود، اما سینما، سینما است و هر پدیده‌ای می‌تواند دیده شود و جریانی متفاوت و نو به راه بیندازد.
در این مطلب، مروری می‌کنیم بر مهم‌ترین پدیده‌های جشنواره سی و هشتم فجر.

1- این گروه بی‌نظیر

تومان جشنواره سی و هشتم فجر

مرتضی فرش‌باف و «تومان» قطعاً یکی از درخشان‌ترین پدیده‌های جشنواره سی و هشتم فجر بودند. فیلمی خوش ریتم که به‌جای پلان‌های بلند و خسته‌کننده با ریتمی تند و نفس‌گیر بیننده را به میان زندگی چند جوان شهرستانی در بندر ترکمن می‌برد. نگاه فیلم به شخصیت‌های اصلی‌اش و بستری که برای روایت انتخاب کرده به‌شدت جذاب و متفاوت است. به‌علاوه بازیگران جوان فیلم، حضوری درخشان دارند. از مجتبی پیرزاده که اولین بار در «فروشنده» اصغر فرهادی دیده شد تا میرسعید مولویان که از تئاتر وارد سینما شده است و ایمان صیاد برهانی که چهره‌ای جوان و مستعد به نظر می‌رسد، مثلثی از روابط جوانان امروزی با همه فراز و نشیب‌هایش به تصویر می‌کشند.
فرش‌باف با «تومان» به سراغ کلیشه‌های مرسوم سینمای اجتماعی و واقع‌گرا نمی‌رود و می‌تواند اثری منحصربه‌فرد، شخصی، متفاوت و سراسر شور بیافریند.

2- از ایده تا اجرا

آتابای جشنواره سی و هشتم فجر

بی‌شک «آتابای» یکی از شگفتی‌های جشنواره سی و هشتم فجر بود. آخرین اثر نیکی کریمی چه ازلحاظ فرم و چه ازلحاظ روایت، متفاوت است. خوب هم متفاوت است. هادی حجازی فر فیلم‌نامه «آتابای» را نوشته است و خودش هم در نقش اصلی ظاهر می‌شود. «آتابای» یادآور سینمای ناب کیارستمی است. با همان نگاه انسانی در فضایی آرام و دوست‌داشتنی و با همان قاب‌بندی‌های زیبا.
بااین‌حال،«آتابای» فیلم مستقلی است، نه تقلید می‌کند و نه پیروی می‌کند، بلکه در مدیوم سینمایی آشنا قصه‌ای از رنج‌ها و زخم‌های آدمی می‌گوید. اینکه «آتابای» چقدر از قلم و نگاه حجازی فر می‌آید و چقدر وام‌دار نیکی کریمی است معلوم نیست. آنچه واضح است، این است که هادی حجازی فر، چند سالی است که پدیده شده است و همچنان هم غیرقابل‌پیش‌بینی ظاهر می‌شود.
فیلم‌نامه «آتابای» با قصه‌ای بومی و نگاه فرهنگی که دارد تنها نکته مثبت فیلم نیست. حجازی فر که تاکنون با ایفای نقش‌های برون‌گرا و عصبی به شهرت رسیده است، این بار در شمایل مردی درون‌گرا و ساکت ظاهر می‌شود و می‌درخشد. او نشان می‌دهد که بازیگر توانایی است و می‌تواند طیف گسترده‌ای از نقش‌ها را ایفا کند. مخصوصاً اگر بازی متفاوت او در «دوزیست» را هم در نظر بگیریم، باید بپذیریم با یک آرتیست حرفه‌ای طرف هستیم.

3- ستاره‌ای متولدشده است

شنای پروانه جشنواره سی و هشتم فجر

همین چند سال پیش بود که جواد عزتی در نقش‌های فرعی سریال‌های کمدی ظاهر می‌شد. کمتر کسی فکر می‌کرد به فاصله چند سال، عزتی به یکی از ستاره‌های مهم سینمای ایران تبدیل شود. عزتی با «لاتاری» و «ماجرای نیمروز» نشان داد که در ایفای نقش‌های جدی هم توانا است. او با «تنگه ابوقریب» حضوری درخشان را رقم زد و خیلی زود توانست به جایگاه مهمی در سینمای ایران دست یابد. عزتی با فیلم‌های «مغز استخوان»، «دوزیست»، «شنای پروانه» و «آتابای» در جشنواره سی و هشتم فجر حضور داشت. او در نقشی متفاوت و مکمل در «آتابای» می‌درخشد و با «شنای پروانه» سیر تحول کاراکترش را از یک مرد آرام به یک قلدر بی‌رحم به تصویر درمی‌آورد. گرچه عزتی برای این هنرنمایی‌اش در جشنواره سی و هشتم چندان موردتقدیر قرار نگرفت، اما او بی‌شک آینده‌ای درخشان در سینما خواهد داشت.

4- نقش‌های مکمل اما مهم

سه کام حبس جشنواره سی و هشتم فجر

«شنای پروانه» یک تیم قدرتمند بازیگری در اختیار دارد که سیمرغ‌های بخش مکمل را از آن خود کردند. اما امیر آقایی و طناز طباطبایی تنها بازیگران موفق «شنای پروانه» نیستند. از علی شادمان و پانته‌آ بهرام تا آبان عسگری و مه‌لقا باقری، در «شنای پروانه» نشان می‌دهند که نقش‌های مکمل چگونه می‌توانند به پیشبرد درام کمک کنند و در کنار نقش اصلی خودنمایی کنند.
چنین حضوری را در «سه کام حبس» هم شاهد هستیم. سمیرا حسن‌پور در نقش پرستار بیمارستان، می‌تواند به کاراکتری مستقل دست یابد و در کنار قهرمان زن، تأثیر به سزایی در روایت داشته باشد.

5- فرهنگ گنده لات‌ها

امیر آقایی

«شنای پروانه» از اولین نمایشش در جشنواره فجر به یکی از پدیده‌های این دوره تبدیل شد. محمد کارت که سابقه‌ای طولانی در مستندسازی دارد، در اولین تجربه داستانی‌اش، موفق می‌شود روایتی از کوچه‌های جنوب شهر ترسیم کند که بیننده را شگفت‌زده می‌کند. تصویر او به‌غایت واقعی و به‌شدت هولناک است. قدرت بازو، چاقو و زنجیر و قمه، قدرت را در فضای داستانی کارت تعریف می‌کند و «شنای پروانه» تبدیل می‌شود به نمونه‌ای کوچک از جامعه‌ای بزرگ که یا باید در آن گرگ باشی یا دریده شوی. کارت با فیلم‌نامه دقیق و جذابی که دارد، بازی‌های خوبی که از بازیگرانش می‌گیرد و آشنایی‌اش با فضای داستانی «شنای پروانه» به یکی از فیلم اولی‌های پرامید سینمای ایران تبدیل می‌شود.

6- سینما از دل قصه‌های محلی

پوست - فجر - نگاه نو

«پوست» بی‌شک یکی از جسورانه‌ترین آثار جشنواره فجر و حتی سینمای ایران است. بهمن و بهرام ارک، در اولین تجربه فیلم‌سازی بلندشان، به‌جای الگوهای مرسوم، به سراغ افسانه‌ای محلی می‌روند و از دل باورها و قصه‌های بومی، روایتی زنده، متفاوت و جذاب بیرون می‌کشند. هوشمندی روایت برادران ارک در تمام عناصر فیلم جاری است، اما موسیقی عنصر مهم واصلی است. «پوست» از زبان یک عاشیق با موسیقی دلربا و بی‌نظیرش روایت می‌شود و فضای پرراز و رمز اثر را می‌سازد. فضاسازی، بازی خوب نابازیگران در کنار موسیقی روایتگر فولکوریک «پوست»، اثری پدید می‌آورد که نه‌تنها مخاطب ایرانی که قطعاً مخاطب بین‌المللی را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد.

7- سینمای تجربی در فجر جایی دارد؟

تعارض

«تعارض» یک فیلم تجربی محض است. تجربه در فرم که در قالب بازی با المان زمان پدید می‌آید. «تعارض» با روایت عجیب‌وغریبش فیلم مخاطب عام نیست. فیلم سه روایت دارد. یکی از اول روایت می‌شود و یکی از آخر تا هر دوبه‌یک نقطه مشترک می‌رسند. روایت سوم هم هردو روایت قبلی را زیر سؤال می‌برد. از سوی دیگر، زاویه دید در «تعارض» دوربین‌های مداربسته‌ای هستند که با ثبت نماهای لانگ‌شات، به‌مثابه خط اصلی روایت، اجازه ورود به دنیای کاراکتر اصلی را نمی‌دهند.
بازی رضا بهبودی در نقشی متفاوت و سخت، بی‌نظیر است. او یک‌تنه، ریتم فیلم را حفظ می‌کند و در دل جهان پرآشوب فیلم، مردی تنها را به تصویر درمی‌آورد. «تعارض» از آن دسته از فیلم‌هاست که مخاطب برای دیدنش باید شش‌دانگ حواسش جمع باشد و تک‌تک جزئیات فیلم را بکاود. شاید «تعارض» در جشنواره‌ای چون جشنواره فجر جایی نداشته باشد، اما مسلماً در فضای سینمای تجربی حرف‌های مهمی برای زدن دارد.

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان