سرویس سیاست مشرق - در هفته ها و روزهای اخیر مقامات آمریکایی بارها موضوع انتخابات ایران را مطرح کرده و با حمله به شورای نگهبان، مدعی شده اند که مردم در انتخابات سهمی ندارند.
برای نمونه، در هفته های گذشته، «مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا در توئیتی گستاخانه نوشته بود:«انتخابات پارلمان ایران دو ماه دیگر برگزار میشود اما رژیم پیشتر با رد صلاحیت بیش از 1000 نامزد به دستکاری در آن پرداخته است. ما در کنار مردم ایران که خواستار آن هستند که صدایشان شنیده شود، میایستیم».
همچنین «مورگان اورتگاس» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا با ادعای ردصلاحیت گسترده در ایران در اظهارنظری خصمانه گفت:«نامزدهای انتخابات مجلس ایران هم شکل هستند»!
** دموکراسی آمریکایی!
رهبر معظم انقلاب- 16 بهمن 98- در دیدار اقشار مختلف مردم با اشاره به مسئله انتخابات، فرمودند:«انتخابات در ایران جزو سالمترین انتخابات در دنیا است. بعضی از کشورهای دنیا البتّه انتخابات خوبی دارند امّا بهتر از انتخابات ما نیست، سالمتر از انتخابات ما نیست. در بعضی از کشورها هم که اصلاً تقلّب رایج است. بعضی از کشورها هم هستند که قوانینشان، قوانینی است که در واقع در آنها دموکراسی به معنای واقعی و کامل وجود ندارد؛ از جمله خود آمریکا. خود آمریکا که بهاصطلاح مرکز دموکراسی است -با قطع نظر از تبلیغاتی که میکنند که مسیر رأی مردم را با پول و با قدرتِ سرمایه عوض میکنند که حالا این به جای خود، آن را نمیخواهیم مطرح کنیم- قانونشان این جوری است که یک نفری بیشتر رأی میآورد، [امّا] آن که کمتر رأی آورده میشود رئیسجمهور؛ قانونشان این است».
ایشان در ادامه فرمودند: «رقیب همین رئیسجمهور فعلیای که در انتخابات دو سه سال قبل از این سر کار آمد، ظاهراً چند میلیون رأی بیشتر از این داشت، امّا طبق قوانین خودشان طوری است که این آدم رئیسجمهور میشود؛ خب این دموکراسی است؟ این رأی اکثریّت است؟ اینجا این جوری نیست؛ اینجا دقیق است؛ کسی که از پنجاه درصد آراء مردم -حالا آنجایی که پنجاه درصد ملاک است- یک عُشری(یک دهم) هم بیشتر باشد، او میشود رئیس؛ در طول این سالهای متمادی ما این جوری عمل کردهایم».
بیانات دقیق و حکیمانه رهبر معظم انقلاب درباره سیستم انتخاباتی در آمریکا، از یک واقعیت انکارنشدنی حکایت می کند. در حقیقت، انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، انتخاباتی کاملا نمایشی است. به عبارت دیگر، انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، لگدمال کردن رای مردم و توهین به رای دهندگان است.
** ارزش رأی براساس ایالت محل سکونت!
جالب است بدانید در آمریکا، ارزش رأی مردم با یکدیگر برابر نیست. به عنوان نمونه، اگر یک فرد در ایالت کالیفرنیا ساکن باشد، ارزش رای او یازده برابر بیشتر از فردی است که در ایالت های کوچک آمریکا ساکن است. این مثل این است که بگوییم، ارزش رأی یک شهروند تهرانی، مثلا 11 برابر ارزش رأی شهرهای دیگر است. یعنی در آمریکا هر شهروند کالیفرنیایی، به اندازه 11 شهروند ایالت های کوچک ارزش دارد.
این رویکرد توهین آمیز و زشت، تنها بخش کوچکی از دموکراسی و حقوق شهروندی به سبک آمریکایی است. این در حالی است که در کشور عزیزمان، رأی تمامی شرکت کنندگان در انتخابات با یکدیگر برابر است. حال میخواهد رأی دهنده در تهران باشد یا یکی از روستاهای مرزی ایران.
اما این تازه یک بخش از دموکراسی به سبک آمریکایی است. در انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا پس از پایان رأی گیری از مردم و فارغ از اینکه اکثریت مردم آمریکا به چه کسی رأی داده اند، تعیین کاندیدای پیروز بر عهده اعضای مجمع الکترال قرار داده می شود.
تعداد نمایندگان هر ایالت در مجلس نمایندگان به اضافه تعداد نمایندگان هر ایالت در مجلس سنا، بیانگر ارزش آن ایالت برای تعیین رئیس جمهور است که به آن آرای الکترال گفته می شود.
تعداد نماینده ها در مجلس نمایندگان، 438 نفر و تعداد سناتورهای آمریکایی 100 نفر است که در مجموع، تعداد اعضای مجمع الکترال 538 نفر است. پیروزی نامزد انتخاباتی زمانی رسمیت مییابد که بتواند فارغ از میزان آرای مردمی خود، رای دستکم 270 عضو مجمع الکترال را به خود اختصاص دهد.
** وقتی رأی اکثریت بی معناست!
اما نکته قابل تأمل اینجاست که از 50 ایالت آمریکا، اعضای الکترال 29 ایالت موظفند که به گزینه ای رأی دهند که بیشترین رأی مردمی را در ایالت آنها کسب کرده است ولی در 21 ایالت، الزامی برای وفادارماندن اعضاء به رأی اکثریت مردم وجود ندارد و عضو کالج انتخاباتی می تواند به شخصی رأی بدهد که در ایالتش، رای اکثریت را کسب نکرده است. در حقیقت شخص مذکور، الزامی به پایبند بودن به رأی اکثریت مردم در ایالت خود ندارد.
بر همین اساس، در تاریخ انتخابات آمریکا تاکنون 4 مرتبه، یک کاندیدا رأی اکثریت مردم را کسب کرده ولی در آرای مجمع الکترال، به عنوان نامزد شکست خورده معرفی شده و فردی که آرای مردمی کمتری داشته، به عنوان کاندیدای پیروز معرفی شده است!
برای نمونه، در انتخابات ریاست جمهوری 2016 آمریکا، هیلاری کلینتون، آرای مردمی بیشتری نسبت به دونالد ترامپ به دست آورد اما مجمع الکترال، ترامپ را به عنوان رئیس جمهور معرفی کرد!
در انتخابات ریاست جمهوری 2000 آمریکا نیز، ال گور آرای مردمی بیشتری نسبت به جورج دابیلو بوش داشت اما مجمع الترال، بوش را به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب کرد!
**محدودیت حضور در مناظره و قانون دسترسی به صندوق رأی
عده زیادی از مردم در دنیا و حتی در خود آمریکا تصور می کنند که در انتخابات ریاست جمهوری این کشور، تنها نمایندههای دو حزب جمهوریخواه و دموکرات، حضور دارند. اما اینطور نیست. بلکه نامزدهای احزاب سوم نیز حضور دارند. اما نکته قابل تأمل اینجاست که نامزدهای احزاب سوم نمی توانند در مناظره های تلویزیونی شرکت کنند.
علاوه بر این، یکی از سخت ترین موانع پیش روی احزاب سوم در آمریکا وجود قانونی موسوم به «قانون دسترسی به صندوق رأی» است. در حالی که احزاب اصلی بدون هیچ مشکلی در تمام ایالتها حائز شرایط دسترسی به صندوقهای رأی میگردند، احزاب سوم برای دسترسی به صندوقهای رأی بایستی نام خود را به عنوان کاندیدای انتخابشونده در هر ایالت ثبت کنند. از آنجا که انجام این کار مستلزم پرداخت هزینه توسط خود نامزد است، بسیاری از نامزدها نمی توانند نامشان را در تمام ایالت ها ثبت کنند.
** 4 میلیون آمریکایی،حق رأی ندارند
آمریکا علاوه بر 50 ایالت، 5 قلمرو حاکمیتی نیز دارد که شامل جزایر ویرجین، ساموآ، ماریانای شمالی، گوآم و پورتوریکو می باشد و حدود 4 میلیون نفر جمعیت دارد.
نکته قابل تأمل اینجاست که در شرایطی که جزایر مذکور تحت حاکمیت آمریکا قرار دارند و ساکنین آن گذرنامه آمریکایی دارند، اما این افراد حق شرکت در انتخابات ریاست جمهوری امریکا را ندارند و فاقد نماینده در سنای آمریکا هستند و تنها یک عضو در مجلس نمایندگان آمریکا دارند که حق رأی در صحن علنی را ندارد!
** اشک تمساح برای مردم ایران
حالا مقامات آمریکایی که یدطولایی در لگدمال کردن رأی مردم خود دارند و کوچکترین ارزشی برای آرای مردم آمریکا قائل نیستند، برای مردم ایران اشک تمساح می ریزند.
این در حالی است که میزان مشارکت سیاسی در ایران، اختلاف فاحشی با مشارکت سیاسی در کشوری مانند آمریکا دارد. در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری در ایران، حدود 85 درصد واجدان شرایط در انتخابات شرکت کردند. براساس آمار منتشر شده در انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری نیز حدود 73 درصد واجدان شرایط شرکت کردند. بیشترین میزان مشارکت مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز حدود 71 درصد بوده است.
این در حالی است که در کشوری مثل آمریکا، در یکصد سال اخیر همیشه حدود نیمی از جمعیت واجد شرایط در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکرده اند. مشارکت مردم در انتخابات کنگره نیز همواره بین 30 تا 40 درصد بوده است و از آن فراتر نرفته است.
**عدم حضور در انتخابات=پرداخت جریمه
ناگفته نماند که در بسیاری از کشورهای جهان و حتی مدعیان لیبرال دموکراسی، حضور در انتخابات اجباری است. برای نمونه، در کشورهایی همچون اتریش، بلژیک و استرالیا، حضور در انتخابات اجباری است و کسانیکه در انتخابات شرکت نکنند، علاوه بر پرداخت جریمه نقدی، باید تبعات گسترده سیاسی و اقتصادی عدم شرکت در انتخابات را نیز بپذیرند.
این در حالی است که در جمهوری اسلامی ایران، علیرغم تبلیغات گسترده دشمن مبنی بر نبود آزادی و بی اعتنایی به آرای مردم، هموطنانمان درخصوص شرکت و یا عدم شرکت در انتخابات کاملا مختار هستند.
مردم کشورمان، در انتخابات های متوالی و متعدد، مقامات ارشد کشور را انتخاب می کنند و بدین طریق در تمامی تصمیمات کلان، سهیم و اثرگذار هستند. انتخابات در حقیقت یک شرکت سهامی عام است. هر فرد ایرانی در این شرکت سهامی، یک سهم دارد. رأس و سهم هر فرد با دیگران برابر است. حال می خواهد آن فرد یک مدیر ارشد دولتی باشد یا دانشجو یا کشاورز یا معلم یا کارگر یا پزشک و یا هر شخص دیگر.
** مأیوس کردن دشمن با حضور حداکثری
دشمن همواره در پی مأیوس کردن مردم از صندوق رأی است. رسانه های معاند اینگونه القاء می کنند که شرکت در انتخابات هیچ تاثیری در بهبود اوضاع نخواهد داشت.
متاسفانه برخی رسانه ها و مقامات در داخل کشور نیز خواسته یا ناخواسته با این پروژه ضدایرانی همصدا می شوند.
این در حالی است که حضور حداکثری در انتخابات، آینده را تضمین و امنیت را نیز تأمین خواهد کرد. به عبارت دیگر، حضور در انتخابات یکی از مستحکمترین وسیلههایی است که این ملت میتواند آن را مثل یک زره پولادین در مقابل خود و در مقابل حمله دشمنان و سوءنیّت و بد دلیِ مستکبران و دخالتکنندگان نگه دارد. باید درست انتخاب کنیم.