سرویس سیاست مشرق - شاید بتوان توئیتر را پشت پرده سیاست در ایران دانست. رخدادهایی در توئیتر فارسی رخ میدهد که بیشباهت با ستون و صفحه روزنامهها و مطبوعات در دهه 70 است. تب بالای بحث و جدلهای سیاسی تا جایی بالا رفته که صحبت از تحریم انتخابات به یک شوخی بیمزه شباهت دارد. در شماره گذشته توئیتر فارسی را در دو هفته ابتدایی بهمن ماه رصد کردیم و در این شماره، رخدادها و بحثهای اصلی توئیتر در روزهای 16 تا 19 بهمن ماه را بررسی میکنیم.
طوفان رسید!
در بازه زمانی 16 تا 19 بهمن ماه، در حدود 50 هزار و 72 توییت مرتبط با انتخابات در بستر توییتر، توسط حدود 18 هزار کاربر به اشتراک گذاشته شده که این توییتها بیش از 557 هزار بار توسط کاربران مختلف لایک شده است. تعداد توییتها در مقایسه با شماره قبلی گزارش، افزایش دو برابری داشته است.
1. دروغگو کیست؟
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با اقشار مختلف مردم، در مورد انتخابات نکاتی را مطرح کردند که با واکنش کاربران در توییتر مواجه شد. نقد جدی رهبر معظم انقلاب به انتصابات خواندن انتخابات که بسیار صریح و اساسی مطرح شد، دقایقی پس از انتشار، سوژه کاربران فضای مجازی قرار گرفت.
وحید یامینپور، فرازی از بیان رهبر را توئیت کرد و کوشید روی بحث دروغگویی در طرح موضوع انتخابات و انتصابات که در هفته پیش چند بار از زبان رئیس جمهور مطرح شد، تمرکز و تأکید کند.
اما مثل همیشه، براندازان سعی کردند با تعریض و کنایه، اثر و ضریب سخنان آیت الله خامنهای را بگیرند:
کافی است رهبری سخنرانی کنند، آنگاه عدهای مأمور میشوند همه اشکالات و ایرادات جمهوری اسلامی را فهرست کنند و در ربط آنها به رهبر انقلاب، خیالبافی کنند.
2. خرماخوران اصلاحات با حضور یک حقوقدان جوان
مناظره مصطفی تاجزاده، معاون سیاسی امنیتی وزارت کشور در دولت خاتمی و جلیل محبی رییس ستاد امر به معروف و نهی از منکر در مورد شورای نگهبان واکنشهایی را به دنبال داشت. ابتدا این مناظره لغو شد، بعد جلیل محبی از تاجزاده دعوت کرد در منزل او مناظره کنند و در پایان، محبی راهی منزل تاجزاده شد تا در لابی آپارتمان منزل تاجزاده یک مناظره اینستاگرامی برگزار شود.
جلیل محبی، عمده اشکالات و شبهاتی که تاجزاده در سه سال اخیر علیه شورای نگهبان وارد کرده بود؛ به شکلی تفصیلی و مستند پاسخ داد. این مناظره ابتدا در فضای مجازی فراگیر نشد، اما ورود یک خبرنگار اصلاحطلب ورزشی و گیر دادن به نحوه و تعداد خرما خوردن محبی، ویدئوی برش داده او را در شبکههای اجتماعی فراگیر کرد.
این توئیت زشت و غیراخلاقی اگرچه در بسیاری از کانالهای تلگرامی سرگرمی و محتوای زرد و بعضاً ضدانقلابی منتشر شد، تنها با یک توئیت جلیل محبی ریشهیابی شد. محبی در آن مناظره به خوبی توانست عمده اشکالات و شبهات تاجزاده را با بیانی منطقی و استدلالهایی حقوقی پاسخ دهد، اما منطق اصلاحات در هوچیگری و اتهامزنی و شایعهپراکنی است. همچنان که برای تبرئه محمدعلی نجفی، حاضر شدند شنیعترین تهمتها را به مرحوم میترا استاد بزنند.
3. مصی علینژاد و هشتگزنیهای جدید
برخی از کاربران که رویکردی معارض با نظام جمهوری اسلامی دارند، به دنبال تحریم انتخابات و رأی ندادن هستند. اما در فاز جدید، تحریم انتخابات با لایهها و رویههایی احساسی همراه شده تا تأثیرپذیری بیشتری پیدا کند. مصی علینژاد که اکنون دیگر نقاب از چهره انداخته و اثبات کرده است همه کمپینها و شور و حرارتش برای دفاع از زنان و دختران ایران، برای مقابله با نظام بوده و برای این راه حاضر است از تحریمهای بیشتر و حتی جنگ علیه ایران زیر لوای پمپئو و ترامپ دفاع کند، با هشتگ جدید «انگشت در خون» به دنبال جلب توجهات در راستای تحریم انتخابات است. نکته مهم و اساسی در اینباره این است که مگر انتخابات چه دارد که این حجم از تلاشهای وسیع براندازان به تخریب و تحریم آن معطوف شده است؟ سوءاستفاده از کشتههای اعتراضات آبان ماه و قربانیان سقوط هواپیمای اوکراینی در صدر این تخریب و تحریم قرار دارد.
4. بازنشر سخنان امام جمعه مشهد
از ابتدای انتصاب حجتالاسلام علمالهدی به امامت جمعه شهر مقدس مشهد و به ویژه با اعلام مواضع صریح و بدون تعارف ایشان در موضوعات سیاسی و فرهنگی، براندازان و برخی مغرضان داخلی سعی دارند گوشهها یا بخشهایی از سخنان او را به گونهای منعکس کنند که خشم و تأثر مردم را برانگیزانند. این بار انتشار سخنانی از او مبنی بر «هر کس در انتخابات شرکت نکند به جهنم میرود» بازتابهایی در توییتر داشت. البته این سخنان مربوط به انتخابات ریاست جمهوری سال 92 است، اما با توجه به فضای اعتماد عمومی مطرح میشود تا مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم پایین بیاید. برای بازتاب بیشتر چنین سخنانی، استفاده از کاربران روزمرهنویس که معمولاً به مسائل رویکرد طنز دارد، در اولویت قرار میگیرد.
5. واکنش به نظرسنجی کانال تلگرامی منتسب به شبکه خبر
نظرسنجی کانالی با نام کاربری مشابه شبکه خبر که نشان از عدم مشارکت درصد زیادی از مردم در انتخابات آتی داشت، کاربران معارض را تحریک کرد تا در این نظرسنجی مشارکت کنند و به خیال خود، بتوانند حضور و حرف خود را از موضعی رسمی اعلام کنند. توجه به این نظرسنجی از این باب اهمیت دارد اولا کانالها و رباتهایی وجود دارند که میتوانند نظرسنجیهای مجازی را دستکاری کنند.
ثانیاً مگر تحریمکنندگان صدا و سیما برای اخبار و نظرسنجیهای شبکهها و مدیران این رسانه اهمیتی قائلند که میکوشند با اردوکشی مجازی نسبت بدان واکنش نشان دهند؟ معارضان مرتباً اصرار دارند رسانه ملّی را رسانه میلی بخوانند و استقبال و استفاده از برنامههای این رسانه را اندک و ناچیز بشمارند. اما بارها و بارها تلاش کردهاند برنامههای صدا و سیما را سوژه لجنپراکنی خود قرار دهند. آخرین مورد به تخریب و تهمتزنی برنامه عصر و جهانآرا از شبکه افق بازمیگردد. ثالثاً نظرسنجیهای مجازی به ویژه نظرسنجیهای تلگرامی و توئیتری، کاملاً قابل طراحی در زمینه درصد پاسخگویان و مشارکتکنندگان است و میتوان با فعالیت رباتی و سایبورگی در حجم بالا، در آن مداخله کرد.
جدول تأثیرگذارترین کاربران
این بخش از گزارش کاربرانی را نمایش میدهد که بیشترین لایک یا بازدید دریافتی را از پستهای منتشر شده به دست آوردهاند؛ در نتیجه محتواهایشان بیشتر مورد توجه قرار گرفته و به عبارتی تأثیرگذار در موضوع بودهاند. در میان 6 حساب کاربری، سه کاربر با رویکرد ارزشی و انقلابی دیده میشود و بقیه کاربران رویکردی مخالف نظام دارند.
ابر هشتگها
از ابر فراوانی هشتگها میتوان این موضوع را دریافت که در حال حاضر کاربران به چه موضوعاتی در خصوص انتخابات میپردازند و همچنین چه موضوعاتی را در کنار موضوع انتخابات مطرح کرده و به آن پیوند میزنند. در یک بررسی اجمالی از کاربران مشارکتکننده در کمپین توئیتری «رأی بیرأی» نتایج جالبی آشکار شد. 30 درصد کاربران فعال در این کمپین که از دوم مرداد ماه 98 آغاز شده و تنها در یک هفته اخیرترند شده، تنها کمتر از 100 فالوئر دارند. 32 درصد بین 100 تا 500 فالوئر و تنها 6 درصد بیشتر از 5 هزار فالوئر دارند. یعنی با یک بررسی اجمالی میتوان دریافت 75 درصد از کاربران حاضر در این کمپین، زیر 1000 فالوئر دارند. کم بودن تعداد فالوئرها در کنار مؤلفههای دیگری مانند تاریخ پیوستن به توئیتر، فعالیت اندک در تولید محتوا، فعالیت عمده در بازنشر، نداشتن تصویر پروفایل و هِدر؛ نشاندهنده کار وسیع و حجیم ضد انقلاب با استفاده از حسابهای جعلی و رباتها برای ترند کردن این هشتگ است.
جمعبندی
توئیتر صحنه زد و خورد رسانهای و سیاسی گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی است. اگرچه استانداردها و قواعد توئیتر در یک نگاه جهانی تدوین و اعمال میشوند، رد پای بسیاری از عملیاتهای سایبری و طراحیهای نمایشی در این شبکه اجتماعی دیده میشود. آخرین نمونه محسوس و برجسته از این موضوع، تعلیق حسابهای کاربری برخی از چهرهها و فعالان رسانهای تولیدکننده و جریانساز انقلابی در روزهای پس از شهادت سردار قاسم سلیمانی بود.
در این زمین نابرابر با استانداردها و قواعدی که تبلیغ دینی را «نفرتپراکنی» میشناسد و مقابله با کودککشهای صهیونیست را «تهدید نژادی» میداند؛ باید با برنامه وارد شد. از آنجا که پلتفرم اصلی تولید محتوای براندازان «توئیتر فارسی» است، معمولاً دیده میشود در مناسبتهای مهم سیاسی مانند انتخابات یا راهپیماییها، براندازان تلاش میکنند اولاً با ترند کردن عبارتها یا واژگانی مغایر یا مخالف با قرائت و روایت رسمی جمهوری اسلامی قدرتنمایی کنند و ثانیاً نشان دهند جمهوری اسلامی ایران از پشتیبانی مردمی خالی شده است.
انتخابات مجلس یازدهم، در سالی برگزار میشود که سه رویداد مهم اعتراضات بنزینی، شهادت سردار سلیمانی و سقوط هواپیمای اوکراینی، روی همه ضعف و ناکارآمدی دولت دوازدهم در برآورده کردن مطالبات مردم در حوزههای مختلف به ویژه مسائل معیشتی و اقتصادی آوار شده است. تحلیلگران و جامعهشناسان اصلاحطلب و اعتدالگرا با تعابیری همچون «فروپاشی اجتماعی» و «بحران بیاعتمادی» در حال القا یا ترسیم نمایی سیاه و تاریک از وضعیت کشور در حوزه سیاست، اقتصاد و اجتماع هستند.
بخشی از این تلاش به این ماجرا برمیگردد که اساساً نقد و کار سلبی و بیرون گود نشستن و فرمان دادن، بسیار راحتتر و آسانتر از تحویل گرفتن کار و اجرای همان توصیههایی است که این افراد دارند. این گونه است که با فرماندهان توئیتری روبروییم که در مقام اجرا از پس عمل به وعدههایی ساده و انجام بیدردسر و بیحاشیه اقداماتی ساده در حوزه حکمرانی هم برنمیآیند. اما بخش قابل توجهی از اقدامات و فعالیتها بدین منظور صورت میگیرد که توان و توشه جمهوری اسلامی در مقاومت در برابر هاضمه سنگین اقتصاد و سیاست و اجتماع جهانی رو به پایان است.
هر چند الگوهای ناشیانه و قشری از دستورالعملهای مؤسسات و نهادهای پولی و اقتصادی جهان در شش سالی که از دولت اعتدالگرا میگذرد، در کشور اجرا شده؛ اما همه تلاشها و کوششهای افراد دانشگاهی و چهرههای سرشناس رسانهای مقابل ایده و اندیشه مقاومت، این است که انقلاب اسلامی نتوانست در برابر هجمههای ویرانگر قدرتهای جهانی در عرصهها و لایههای مختلف تاب بیاورد. اینجاست که انتخابات که نشانه و نمادی از پشتیبانی و هواخواهی مردم از نظام سیاسی بر اساس معیارها و مؤلفههای آشکار و گویاست؛ میتواند همچون تشییع شکوهمند پیکر سردار سلیمانی در اهواز و مشهد و تهران و کرمان، اثبات کند به رغم همه مشکلات، سختیها، رنجها و فشارهای خردکننده اقتصادی و روانی، به تعبیر رهبر معظم انقلاب، مردم نشان دادند همچنان طرفدار مقاومتند.
افزایش کمّی و حجمی فعالیت کاربران برانداز در توئیتر فارسی که یک عرصه سیّالِ نابرابر است، بدین جهت است که زمینه ناراحتی و خشم مردم از رویدادهایی که رنج مضاعفی بر آنان وارد کرد، کاری کند انتخابات سرد و کمرونقی داشته باشیم. همنوا و همراه با براندازان میتوان به منتقدان بیمنطق شورای نگهبان و مهاجمان به مدافعان مقبولیت نظام اشاره کرد. آنان پیش از انتخابات، بنیاسرائیلی رفتار میکنند و پس از انتخابات، اگر مثل همیشه شکوهمند باشد؛ نتایج را کج و معوج تفسیر میکنند و اگر معمولی باشد، قیافه حقبهجانب میگیرند و میگویند ما که گفته بودیم! اما همه اینها از پدیدهای خبر میدهد که بعدها آنان را متوجه خواهد کرد. روی کار آمدن مجلسی منتقد و شجاع و کارآمد که به بیان رهبر معظم انقلاب در همه زمینهها عدالتخواه باشد و البته شجاع که مقابل قدرت خارجی از بیان موضع و نظر انقلابی خود نهراسد!