در قسمت اول سریال هم گناه چه گذشت؟

سبک های مختلفی در دنیای سریال و سینما برای راوی‌گری یک داستان وجود دارد. گاهی با رسیدن به هر کارکتر نویسنده با حوصله‌ای فراوان با آن کاراکتر میپردازد که بیننده گاه و بیگاه اقدامات کاراکتر را پیش بینی کند و از درست و غلط در آمدن پیش‌بینی هایش لذت ببرد و تعجب کند.
گاهی هم داستان فقط به صورت یک داستان روایت می‌شود، به گونه ای که به ظاهر برای نویسنده مهم نیست که برداشت ما از هر کاراکتر چیست. هیچ وقت مرزهای یک کاراکتر مشخص نیست و هرلحظه از هرکسی هرکاری ممکن است سر بزند، حالا شاید اگر صلاح بود به دلیل آن موضوع خواهد پرداخت.
سریال هم گناه بیشتر به روند داستانی مدل دوم شباهت دارد، مدلی که از نظر من جذابتر هم هست. بعد از کلی گمانه زنی و پیش بینی بالاخره هم گناه به نماوا آمد و نشان داد که صبر ما بیهوده نبوده و سریالی است که علاوه بر این حجم از بازیگران به اصطلاح ستاره، یک داستان و روند جذاب نیز خواهد داشت.

داستان قسمت اول سریال هم گناه

از نحوه رونمایی مصطفی کیایی از گذشته فریبرز نقش اصلی داستان گرفته تا اجرای یک آهنگ توسط احسان کرمی در شروع سریال نشان داد که این اثر از زوایای مختلفی کاملا بررسی و فکر شده و قرار نیست یک سریال با روندی تکراری و خسته کننده ببینیم که فقط حول دیالوگ های به ظاهر زیبا اما پوشالی می‌چرخد.
سریال هایی که همه جذابیتشان بازیگرانشان است، نه در هم گناه خبری از لاکچری بازی های پر زرق و برق دیگر سریال ها نیست و با اینکه خانواده اصلی فیلم خانواده پولداری هم هست، اما آدم های ساده و قابل لمسی هستند.

هم گناه در اولین سکانس صحنه تصادفی را نشان میدهد که معلوم نیست قاتل و مقتول کجای داستان اصلی قرار میگیرند یا به صورت نمادینی از یک گناه یاد می‌کند و ماجراجویی خود را آغاز می‌کند. سپس شروع به معرفی کاملا سطحی و گذرایی از مهره های مختلف این داستان میکند.
از عشق امین و نیکی روایت می‌کند، سرنخی از پدر امین و عدم حضورش در خانواده امین می‌دهد و کم کم به سراغ فریبرز با هنرمندی پرویز پرستویی میرود که درگیر یک پرونده جعل و خروج غیر قانونی از کشور است.
پلیسی که به نظر می‌آید کارکشته و زرنگ است اما اعتماد اضافی نیز به زیر دست چلفتی‌اش دارد و همه کارهایش را به او می‌سپارد و معمولا هم نا امید می‌شود. در این بین اشاره ریزی هم به آرمان پسر شیطون خانواده صبوری می‌شود که آنقدر کمرنگ است که نقشی هم در ذهن بیننده نمی‌گذارد.

ازدواج یک دختر 18 ساله با یک مرد 50 ساله به خاطر چندر غاز پول دیگر آنقدر راجع بهش صحبت شده که دیگر در ذهن مخاطب یک بحران جدید نیست و از قصه های قدیمی ماست و کارگردان هم سعی در بزرگ نمایی آن ندارد.
اینکه بهزیستی در برابر خانواده دختر ناتوان است و کمکی از دستش بر نمی‌آید یاد آور حفره های قانونی است اما چه می‌شود کرد جز کشیدنی آهی پر درد. داستان موازی که با داستان اصلی شروع به روایت شده اما هنوز معلوم نیست ایوب و خانواده‌اش چگونه به خانواده صبوری گره خورده‌اند ولی حتما در چند قسمت بعدی این فاصله کمتر خواهد شد.
فریبرز در یک اقدام اتفاقی و یک عملیات پلیس به برادر زن قدیمی اش می‌رسد که حالا در کار جعل مدارک است و دیگر یک پسر بچه شلوغ نیست. آدمی که از همان اول معلوم است یک روده راست در شکمش نیست و نباید به هیچ کدام از حرف هایش اعتماد کرد، کارکتری که مدام با حرف هایش با فریبرز بازی می‌کند تا به خواسته خودش برسد.
برای فردی که 28 سال است منتظر زن و پسرش است، پیدا کردن پرویز برادر زنش و شنیدن حرف هایش ضربه بزرگی است. مخصوصا که می‌فهمد در تمامی این سال ها پیمان پسرش زیر دست پرویز بزرگ شده و الان پیمان شاید دست کمی از پرویز در کارهای خلاف نداشته باشد غصه بزرگی است تا جایی که حتی پا روی اعتقاداتش به عنوان یک پلیس می‌گذارد و با برادر زن خلاف کارش معامله می‌کند تا پسرش را فقط بتواند ببیند.

تماشای آنلاین قسمت اول سریال هم گناه

قسمت اول سریال هم گناه با اینکه فقط وظیفه زیر سازی سریال را به عهده داشت اما قسمت جالب و جذابی بود و نحوه روایت داستان، نوید یک روند داستانی با حوصله و جمع جور به دور از کش دادن های الکی و به اصطلاح آب بستن را می‌داد.
امیدوارم که در ادامه سریال هم گناه هرچه جلوتر میرویم داستان داغ تر و جذاب تر شود و آرزوی محالی برای پایانی مناسب دارم که سالهاست در آثار ایرانی بسیار کم به چشم می‌خورد.

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.