سرویس سیاست مشرق - در روزهای گذشته، کشتار وحشیانه مسلمانان در هند، قلب مسلمانان و مردم آزاده در جهان را جریحه دار کرد.
دولت هند پیش از این با تغییر مغرضانه قانون اساسی، ماده 370 قانون را که به کشمیر خودمختاری داده بود لغو کرد و در ادامه، پلیس و ارتش به ضرب و شتم شدید و قتل مسلمانان کشمیر اقدام کردند.
در ادامه اقدامات نژادپرستانه دولت هند علیه مسلمانان، دولت این کشور، رای صادر شده درباره مسجد بابری را علیه مسلمانان و به نفع هندوها تغییر داد.
پس از آن، دولت هند قانونی را وضع کرد که براساس آن تمامی افرادی که پس از سال 1988 میلادی مهاجرت کرده اند، باید احراز هویت شوند. اجرای این قانون دشواری های بسیاری داشت، برهمین اساس قانون مذکور برای همه افراد به استثنای مسلمانان لغو شد.
این تبعیض قومی و نژادی آشکار، از یکسو اعتراض مسلمانان را در پی داشت و از سوی دیگر گروه های تندرو هندو را به تشدید حملات وحشیانه و غیرانسانی علیه مسلمانان تحریک کرد. نکته تأمل برانگیز در این میان، سکوت و همراهی پلیس هند با گروه های تندرو هندو بود که این اقدام تأسف برانگیز، بر شدت اقدامات وحشیانه علیه مسلمانان افزود.
در حمله هندوهای متعصب به مسلمانان حداقل 50 مسلمان کشته شدند و دستکم 740 ساختمان متعلق به آنها در آتش سوخت. این حمله وحشیانه بیش از 400 مسلمان را نیز بهشدت زخمی کرد و انتشار تصاویری از مسلمانان زندهدفنشده باعث خشم فراوان مسلمانان در سراسر جهان شد.
در اقدامات نژادپرستانه دولت هند و در ادامه کشتار وحشیانه مسلمانان توسط هندوها، نقش آمریکا و رژیم صهیونیستی کاملا آشکار است. برای نمونه، «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا چندی پیش در سخنرانی در جمع مردم هند با مطرح کردن «تروریسم اسلامی» باعث شعلهور شدن آتش بین هندوها و مسلمانان در هند شد.
در شهرهای ایران از جمله تهران و مشهد، دانشجویان، طلاب و اقشار مختلف مردم با تجمع مقابل سفارت دهلی نو و دفتر نمایندگی سازمان ملل، اعتراض خود نسبت به این اقدام بیرحمانه را ابراز کردند.
رهبر معظم انقلاب نیز با انتشار پیامی تاکید کردند: «قلب مسلمانان جهان از کشتار مسلمانان در هند جریحه دار است. دولت هند باید در مقابل هندوهای افراطی و احزاب طرفدار آنها بایستد و با توقف کشتار مسلمانان، از انزوای خود در جهان اسلام جلوگیری کند».
پیام مقام معظم رهبری بازتاب گسترده ای در رسانه های هند داشت. بر همین اساس رسانههای بزرگ و معتبر هند در صفحات نخست خود به بیانیه کوتاه و مهم رهبر معظم انقلاب در حمایت از مسلمانان هند اشاره کرده آن را بازتاب دادند.
**ظریف فقط یک توئیت زد!
در چنین مواقعی، نوع واکنش وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران بسیار مهم و حائز اهمیت است. مهمترین فاکتور در این میان، فعال بودن دستگاه دیپلماسی و واکنش های مستمر در سطوح مختلف- وزیر امور خارجه، سخنگوی وزارت امور خارجه، سفیر ایران در هند و...- احضار سفیر، گفت و گوی تلفنی با مقامات هندی دادخواهی از مسلمانان در مجامع بین المللی و...است.
متاسفانه در روزهای اخیر، در واکنش وزارت امور خارجه به کشتار مسلمانان در هند، استمرار واکنش ها و تعدد واکنش در سطوح مختلف به هیچ عنوان مشاهده نشد.
«محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه، فقط به یک توئیت بسنده کرد و نوشت: «ایران موج خشونت سازمان یافته علیه مسلمانان هند را محکوم میکند. ایران برای قرنها دوست هند بوده است. از مقامات هندی میخواهیم که رفاه همه هندیها را تضمین کنند و اجازه ندهند این آدم کشی بی معنا ادامه یابد. مسیر پیش رو باید براساس گفتگوی مسالمت آمیز و حاکمیت قانون باشد».
«عباس موسوی» سخنگوی وزارت خارجه نیز در روزهای گذشته در نشست خبری گفت: «ایران با نگرانی اخبار هند درباره جنگها و اختلافات قومی و مذهبی را در این کشور دنبال میکند و از آنچه رخ داده بسیار متاسفیم. هند را کشوری با تساهل مذهبی که هفتاد و دو ملت در آن زندگی میکنند و همیشه در کنار هم با آرامش و همزیستی مسالمت آمیز زندگی میکنند، میشناسیم. اخباری که میشنویم خیلی نگران کننده است و امیدواریم هر چه زودتر به خشونتها علیه مسلمانان در هندوستان خاتمه داده شود».
واکنش حداقلی و منفعلانه وزارت خارجه، اعتراض دانشجویان، کارشناسان و قشرهای مختلف مردم را در پی داشت.
**دیروز شیخ زکزاکی، امروز مسلمانان هند
متاسفانه این واکنش ضعیف و منفعلانه، مسبوق به سابقه است. برای نمونه، واکنش وزارت امور خارجه به اقدامات جنایتکارانه دولت نیجریه علیه شیعیان در این کشور و همچنین اقدامات وحشیانه دولت نیجریه علیه «شیخ ابراهیم زکزاکی» رهبر شیعیان نیجریه، کاملا منفعلانه و حداقلی بود.
اکنون بیش از 5 سال است که شیخ زکزاکی و همسرش در شرایط نامناسب و بدون امکانات پزشکی در بازداشت به سر میبرد، این درحالی است که بیگناهی وی ثابت شده است.
شیخ ابراهیم زکزاکی در کشتار سال 2015 میلادی دچار حادثه و بازداشت شد، اما دولت نیجریه هیچ امکانات بهداشتی و درمانی در اختیار وی قرار نمیدهد و او را از پزشک و درمان محروم کردهاند.
نیروهای امنیتی نیجریه در آذر ماه سال 1394 با حمله به «حسینیه بقیهالله (عج)» در شهر «زاریا» در ایالت کادونا در شمال نیجریه و به منزل شیخ زکزاکی رهبر شیعیان این کشور او را به همراه «زینت ابراهیم» همسرش و یکی از پسرانش بازداشت کردند؛ در این حمله صدها نفر از شیعیان نیجریه نیز به شهادت رسیدند. شیخ زکزاکی هم به شدت زخمی شد و سه پسرش به شهادت رسیدند. او سه پسر دیگر خود را یک سال قبل از آن یعنی در روز قدس سال 1393 به ضرب گلوله پلیس این کشور از دست داده بود.
در آذرماه سالجاری، جمعی از دانشجویان با تجمع مقابل ساختمان وزارت امور خارجه، به انفعال دستگاه دیپلماسی در پیگیری وضعیت رهبر شیعیان نیجریه اعتراض کردند.
انفعال و بی عملی وزارت امور خارجه در پیگیری وضعیت شیخ زکزاکی در حالی است که رسانه ها بارها از اقدامات گسترده آمریکا، آل سعود و رژیم صهیونیستی در فشار بر رهبر شیعیان نیجریه خبر داده اند.
** انفعال وزارت خارجه در حمایت از مسلمانان روهینگیا
متاسفانه در مسئله نسل کشی مسلمانان روهینگیا توسط ارتش و افراطیون بودایی میانمار نیز شاهد انفعال و بی عملی وزارت امور خارجه بوده ایم.
روهینگیایی ها اقلیتی مسلمان در کشور عمدتا بودایی میانمار هستند که میانمار آنها را بنگلادشی و دولت بنگلادش آنها را میانماری می دانند.
ارتش و افراطیون بودایی میانمار در دی ماه 95 و شهریور 96 به کشتار وحشیانه مسلمانان اقدام کردند. این اقدام جنایتکارانه با اعتراض گسترده مسلمانان و برخی دولت های کشورهای مسلمان مواجه شد.
متاسفانه در این دو مقطع، وزارت خارجه به اقدامات حداقلی و منفعلانه اکتفا کرد.
رویکرد منفعلانه و ضعیف وزارت خارجه در موارد ذکر شده و موارد مشابه دیگر در حالی است که شخصیت و هویت جمهوری اسلامی ایران در حمایت صریح از مسلمانان مظلوم در سایر کشورهاست.
نکته قابل توجه اینجاست که حمایت از مسلمانان در سایر کشورها، به عنوان یک وظیفه بدیهی و مشخص وزارت امور خارجه در قانون اساسی ذکر شده است.
برای نمونه در اصل 152 قانون اساسی در تشریح وظایف وزارت امور خارجه آمده است: «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس نفی هرگونه سلطهجویی و سلطهپذیری، حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدمتعهد در برابر قدرتهای سلطهگر و روابط صلحآمیز متقابل با دول غیرمحارب استوار است».
**وزارت «امور خارجه» یا وزارت «امور برجام»!؟
یکی از انتقادهای پرتکرار کارشناسان و صاحبنظران این است که وزارت امور خارجه متاسفانه به وزارت امور برجام خلاصه شده است.
فشل بودن دیپلماسی اقتصادی، بی عملی وزارت خارجه در پیشبرد دیپلماسی منطقه ای، اقدام تأمل برانگیز وزارت خارجه دولت روحانی در بلاتکلیف گذاشتن سفارتخانه های ایران در چین و هند- عدم انتخاب سفیر- در سالهای گذشته و...برگزاری جلسات متعدد و بی نتیجه کمیسیون مشترک برجام با حضور وزیر و یا معاون وزیر، لگدمال کردن برجام توسط اوبامای دموکرات و مودب، پاره کردن برجام توسط ترامپ جمهوری خواه، وقت کشی اروپای آقاجازه و...تنها بخش کوچکی از مصادیق تبدیل شدن وزارت امور خارجه به وزارت امور برجام است.