به گزارش ایسنا، از اتفاقاتی که در سال 98 در باشگاه استقلال رخ داد میتوان یک سریال چند فصلی در ژانر درام- کمدی- تخیلی ساخت. هواداران استقلال در سال 98 احساسات متفاوتی را تجربه کردند اما با نگاهی به فضای مجازی و حتی شعارهای آن ها در ورزشگاه ها، "خشم" بهترین کلمهایست که میتوان برای معرفی احساسات آنها استفاده کرد.
استقلال روزهایی پر از فراز و نشیب را در سالی که گذشت تجربه کرد. "ثبات" کلید گمشده آبیها در سال گذشته بود. سرمربی، بازیکن، مدیرعامل، مدیر رسانهای، مدیر روابط عمومی، مترجم، اعضای هیات مدیره و ... بارها و بارها تغییر کردند.
پروندههای مالی و بدهی، ماجرای سوپرجام، قضیه پروپئیچ را هم به این تغییرات اضافه کنید تا متوجه شوید هواداران استقلال چه روزهای پر تنشی را تجربه کردند.
سال 98 برای آبیها خوب آغاز نشد. آن ها در داربی برابر پرسپولیس شکست خوردند و پنالتی چیپ فرشید اسماعیلی و حواشی ایجاد شده بین مهدی رحمتی و هواداران این شکست را تلختر کرد. البته فشار این شکست چند روز بعد با پیروزی برابر الهلال در لیگ قهرمانان آسیا کمی فروکش کرد. از طرفی از گوشه و کنار ماجرای اختلاف شفر و خطیر شنیده میشد و همین موضوع آرامش استقلال را در آن روزها گرفته بود. سرانجام بعد از شکست برابر شهر خودرو در مشهد، شفر تعلیق و فرهاد مجیدی به صورت موقت جانشین او شد. استقلال با او در لیگ نتایج خوبی کسب کرد اما به دلیل شکست در بازی برگشت برابر الهلال از صعود به مرحله حذفی لیگ قهرمانان بازماند.
شفر که به تصمیم باشگاه در مورد کنار گذاشتنش معترض بود در اولین تمرین استقلال با مجیدی، به همراه پسرش به محل تمرین رفت و پسرش از برخورد مسئولان حراست زمین تمرین و ممانعت از حضور آنها، فیلم برداری کرد. او تا مدتی در ایران بود و اما بالاخره کشور را ترک کرد. همین مشکلات باعث اعتراض هوادارن و تجمع آن ها برابر ساختمان این باشگاه شد. خطیر هم با وعده انتخاب زود هنگام سرمربی جدید سعی کرد آن ها را آرام کند. البته خطیر در مصاحبه هایش به شفر اتهام دلالی هم وارد کرد و باعث واکنش مرد آلمانی شد.
انتخاب سرمربی جدید استقلال زمان زیادی برد و در همین فاصله بود که عدهای از بازیکنان این تیم استقلال را ترک کردند. سرانجام آندرهآ استراماچونی به ایران آمد و هدایت آبیها را قبول کرد. قرار شده بود پیروز قربانی به عنوان دستیار ایرانی او فعالیت کند اما مربی ایتالیایی با حضور دستیار ایرانی در تیم مخالفت کرد. حواشی استقلال به همین جا ختم نشد. خطیر به دلیل حضور و تاثیر بیش از اندازه یک مدیر برنامه در این باشگاه از سمت خود استعفا کرد.
نتایج نه چندان خوب استقلال در شروع لیگ، از دست دادن امتیازات و گل خوردن در دقایق پایانی بازی ها و شکست برابر پرسپولیس در هفته چهارم مزید بر علت شد تا مشکلات آبیها دو چندان شود. از بازی با گل گهر سیرجان بود که روند صعودی استقلال شروع شد و این تیم بعد از مدت ها به صدر جدول هم رسید. شاید در سال 98 تنها روزهای نسبتا آرام برای هواداران استقلال مربوط به همین موقع است که آبی ها با ارائه بازی های دلچسب موفق به کسب پیروزی های متوالی شدند. اما در همان روزها هم با اشاره های استراماچونی به مشکلات مالی این تیم و شایعه جدایی او به دلیل همین مشکلات، باز هم برای هواداران نگرانیهایی به وجود آمد.
سرانجام اتفاقی که هواداران نگران آن بودند رخ داد و استراماچونی استقلال و ایران را ترک کرد. در ابتدا این بحث مطرح شد که به دلیل پرداخت نشدن بدهی هایش استقلال را ترک کرده اما صرف نظر درستی یا نادرستی این موضوع، خود او در ایتالیا عنوان کرد که به دلیل واریز مطالباتش از طریق صرافی ها، پلیس ایتالیا حساب های او را مسدود کرده و او راهی جز ترک این باشگاه نداشته است.
مسئولان باشگاه استقلال به تکاپو افتادند تا این مشکل را بر طرف کنند. روزهای پر تنش برای هواداران این باشگاه سپری شد و آن ها هر ساعت خبری جدید از برگشتن و یا برنگشتن سرمربی محبوب شان از رسانه ها و حتی خود استراماچونی می شنیدند. حتی وزارت امور خارجه و سفارت های دو کشور هم برای حل این موضوع وارد عمل شدند اما استراماچونی که برای برگشتن تضمین بسیار محکمی برای دریافت حقوقش میخواست، هیچ وقت به ایران برنگشت تا شکاف میان هوادارن استقلال و مسئولان این باشگاه و حتی افراد رده بالای ورزش ایران عمیقتر و گستردهتر شود.
وضعیت دراماتیک استقلال دراماتیکتر و چاشنی کمدی سیاه هم به آن اضافه شد. چه کسی تصور میکرد تیم سر حال و آماده مرد ایتالیایی به وضعیتی دچار شود که وظیفه انتخاب و چینش بازیکنان و تعویض ها در طول بازی بر دوش کایپتان این تیم یعنی وریا غفوری گذاشته شود؟ هواداران استقلال هم که مدت ها بود دل خوشی از مسئولان باشگاه نداشتند و حتی وزیر ورزش را به حمایت از پرسپولیس و سنگ اندازی در روند استقلال متهم میکردند، با تجمعاتی برابر ساختمان باشگاه خشم شان را بروز میدادند. تجمعاتی که در برخی مواقع منجر به درگیری هواداران استقلال با کارمندان باشگاه و حتی نیروی انتظامی شد. در نهایت برای آرام کردن اوضاع امیرحسین فتحی، مدیرعامل باشگاه که نوک پیکان انتقادات هواداران به سمت او بود از سمت خود استعفا و وزیر ورزش هم با این استعفا موافقت کرد. بعد از رفتن فتحی، اسماعیل خلیل زاده، عضو هیات مدیره باشگاه به عنوان سرپرست موقت اداره امور را بر عهده گرفت.
در همین حین باز هم مسئولان باشگاه استقلال اعلام کردند که در حال مذاکره با استراماچونی هستند تا او را به ایران برگردانند. حتی خلیل زاده به همراه خطیر و رحمان رضایی به قطر رفتند و اعلام کردند قرار است در جلسه ای با حضور وکیل استراماچونی او را راضی به برگشت کنند که البته بعدها معلوم شد نه استراماچونی و نه وکیل او در آن زمان در قطر و در آن جلسه حضور نداشتند. فرهاد مجیدی بعدا گفت که آن ها برای مذاکره با دی بیاسی به قطر رفته بودند تا او هدایت آبی ها را بر عهده بگیرد.
با وجود مطرح شدن چند گزینه سرانجام مسئولان باشگاه با فرهاد مجیدی به توافق رسیدند تا شماره هفت محبوب آبی ها برای دومین برای در طول سال هدایت استقلال را بر عهده بگیرد. مجیدی کارش را خوب آغاز کرد و در لیگ و لیگ قهرمانان نتایج خوبی گرفت. در حالی کمتر کسی تصور میکرد با توجه به وضعیت مصدومان و همچنین برگزاری دو بازی پلی آف در خارج از خانه، استقلال به مرحله گروهی لیگ قهرمانان برسد، اما مجیدی و بازیکنانش موفق شدند با دو پیروزی پر گل برابر الکویت و الریان به مرحله گروهی صعود کنند.
بعد از صعود به مرحله گروهی، استقلالی ها به دنبال انجام یک کار نیمه تمام در سال 98 بودند. آن ها در این سال دو بار به پرسپولیس باخته بودند و میخواستند در سومین و آخرین داربی سال آنها را شکست بدهند. البته استقلال به دلیل مصدومیت بازیکنانش که دیاباته یکی از تاثیرگذارترین آنها بود و همچنین انجام بازی های پر فشار، از آمادگی جسمی کمتری برخوردار بود. با این حال آن ها تا دقایق پایانی و با دو گل ارسلان مطهری برنده بازی بودند اما گل دقایق پایانی بشار رسن پیروزی را از آبی ها گرفت و بازی با تساوی به پایان رسید.
استقلال که روند خوبی را طی می کرد بعد از این کمی دچار افت شد و با صدر فاصله گرفت. آن ها در آخرین بازی سال هم در کرمان به گل گهر باختند. بعد از این مسابقه بود که علی فتحاللهزاده که زمزمه حضورش به عنوان سرپرست در باشگاه مدت ها بود که شنیده می شد، سرانجام با تصمیم سلطانیفر این پست را عهده دار شد. فتحاللهزاده قرار بود مدیرعامل باشگاه شود اما به دلایلی نامعلومی او هم از سمت خود استعفا کرد. شنیده شد که او به دلیل بیماری از سمت خود کناره گیری کرده اما برخی مشکلات مالی، بدهی های فراوان و ضرب الاجل فیفا برای پرداخت بدهی های بازیکنانی نظیر گادوین منشا و سرور جپاروف و پرداخت نشدن حق باشگاه پاختاکور برای فروش ایسما، را دلایل اصلی او برای استعفا عنوان کردند. به این ها بدهی باشگاه به شفر و مطالبات بازیکنان را هم میتوان اضافه کرد.
اتفاقاتی که مرور شد فقط بخشی از مشکلات استقلال در سال 98 بود. مشکلات ریز و درشت دیگری هم بود که گذر روزهای سال را برای استقلالیها سختتر میکرد. باشگاه بزرگی مثل استقلال در بسیاری از روزهای سال درگیر پیدا کردن زمین برای تمرین کردن بود، موضوعی که شاید تیم های آماتوری هم با آن درگیر نباشند. در یکی از همین روزها بود که به دلیل جا به جایی میان زمین های تمرین، لباس ورزشی استراماچونی در یکی از این زمین ها جا ماند و باعث شد عصبانیت شدید او شد. یا میتوان به ماجرای بدهی پروپئیچ، مهاجم پیشین استقلال اشاره کرد که هر چند سرانجام از محل مطالبات استقلال در فیفا به او پرداخت شد اما استقلال را تا آستانه محرومیت از نقل و انتقالات پیش برد و بار روانی زیادی به تیم وارد کرد.
استقلال و پرسپولیس سالهای سال است که درگیری مشکلات زیادی هستند اما در چند فصل اخیر آرامش نسبی قرمزهای پایتخت را آبیها تجربه نکردند. با وجود روزهای سخت سال 98 استقلالیها میتوانند هنوز به کسب موفقیت در ادامه فصل امیدوار باشند. هر چند به خاطر فاصله گرفتن از صدر، رسیدن به قهرمانی کمی دور از دسترس است اما آنها هنوز میتوانند به قهرمانی جام حذفی دست پیدا کنند و به مراحل بالاتر لیگ قهرمانان آسیا هم برسند. همه این ها بستگی به این دارد که ثبات در مدیریت و کادر فنی ایجاد شود و مطابق فصول گذشته بازیکنان زیادی از این باشگاه جدا نشوند.