سرویس سیاست مشرق - از لابهلای گزارشها و عناوین خبری ویژهنامههای نوروزی، نکات قابلتوجهی می توان استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
**حسام الدین آشنا: ظریف و سلیمانی دو روی یک سکه هستند
«حسام الدین آشنا» مشاور رئیس جمهور و رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری در مصاحبه با ویژه نامه نوروزی روزنامه ایران گفت:«کاری که دولت روحانی انجام داد این است که بگوید ایران یک چهره دارد و چهره ایران هم این است که در وزارت خارجه می بینید. این است که ما میگوییم شهید سلیمانی هم کار جنگ انجام می داد و هم مذاکره. درست به همین دلیل است که ما میگوییم ظریف و سلیمانی دو روی یک سکه هستند. این چیزی است که سیاست روحانی دنبال کرده تا بگوید سیاست دفاعی ما و سیاست خارجی ما تفکیک ناپذیر است و فکر میکنم فهم آن برای دیگران بسیار ساده است. هر کشوری همین طور است. هیچ کشوری نیروی دفاعی خود را تعطیل نمی کند که فقط لبخند دیپلماتیک بزند. هیچ کشوری توان اقتصادی خود را تعطیل نمی کند که به دیگران التماس کند. ایران هم مانند بقیه کشورهاست».
آشنا در بخش دیگری از این مصاحبه گفت:«تقریباً در 7 سال گذشته طرف سعودی حاضر به هیچ گفتگوی جدی با ایران نشده است. درباره ایالات متحده آمریکا نیز ما مسیر درستی را انتخاب کردیم. اگر این تغییر مهم در سیاست داخلی و خارجی آمریکا اتفاق نمیافتاد ما میتوانستیم پیش بینی کنیم که اصلاحات جدی در روابط ایران و آمریکا اتفاق میافتد. اما امروز دیگر مسئله ما روابط ایران و آمریکا نیست، مسئله ما مدیریت رفتار ایالات متحده آمریکاست. تلاش امروز ایران ناظر بر این هدف است که کمترین آسیب را از سیاستهای ترامپ ببیند».
منتقدان دولت آقای روحانی و به خصوص منتقدان سیاست خارجی دولت هیچگاه به دنبال دوگانه سازی و دوقطبی سازی نبوده اند. اما متاسفانه برخی دولتمردان و حامیان دولت، هم به دوقطبی سازی و دوگانه سازی اقدام کرده و هم علیه دیگر نهادهای حاکمیت موضعگیری کرده و این رفتار تأمل برانگیز، تشویق و ذوق زدگی رسانه های معاند را در پی داشته است.
دقیقا در اوج مبارزه محور مقاومت به فرماندهی سردار حاج قاسم سلیمانی با داعش در عراق و سوریه، فعالین اصلاح طلب به این رویکرد انتقاد کرده و مدعی شدند که سوریه و عراق هم برجام می خواهد!
این طیف مدعی بود که باید پرونده عراق و سوریه به وزارت خارجه سپرده شده و سپاه قدس به هیچ عنوان اقدامی در منطقه انجام ندهد. در ادامه دولتمردان با کلیدواژه هایی همچون «دولت با تفنگ» و «شعارنویسی روی موشک ها» و... به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای مسلح حمله کردند.
پیش از آن ظریف در اظهارنظری تأمل برانگیز و با زیرسوال بردن توان دفاعی کشور گفته بود:«آمریکا می تواند با یک بمب سیستم دفاعی ما را نابود کند»!
هیچکس منکر زحمات و تلاش های وزارت امور خارجه و شخص آقای ظریف نیست. اما متاسفانه برخی دولتمردان و حامیان دولت در پی آن هستند تا به طرق مختلف بر قصور و تقصیرهای دولت سرپوش بگذارند. متاسفانه دولت روحانی در هفت سال اخیر ظرفیت های عظیم کشور را به پای اعتماد به آمریکا و مذاکره و برجام قربانی کرد.
با عرض پوزش، اینکه بگوییم «ظریف و سلیمانی، دو روی یک سکه هستند»! دقیقا مصداق سرپوش گذاشتن بر قصور و تقصیرهای دولت در سیاست خارجی است. این عبارت در پی آن است تا محبوبیت گسترده سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی را مصادره کند.
وقتی آقای آشنا می گوید اگر ترامپ نمی آمد، اصلاحات جدی در روابط ایران و آمریکا رخ می داد، این یعنی متاسفانه ایشان با ساختار حاکمیتی آمریکا آشنایی ندارد.
آقای ظریف پیش از این صراحتا اعلام کرده بود که جمهوری خواهان و دموکرات ها در آمریکا در دشمنی با مردم ایران هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند. اوباما قانون وضعیت اضطراری علیه ایران را تا آخرین روز ریاست جمهوری خود تمدید کرد. تمدید قانون آیسا، تصویب قانون محدودیت ویزا، غارت 2 میلیارد دلاری اموال مردم ایران، یاغی! نامیدن مردم ایران، نقض فاحش برجام تنها 24 ساعت پس از آغاز تعهدات 1+5 ، ترور دانشمندان هسته ای، حمایت ویژه از فتنه 88، آلوده کردن تاسیسات هسته ای ایران و...از جمله اقدامات ضدایرانی دولت باراک اوبامای دموکراتِ مودب! و باهوش! بود.
یکی از نقاط ضعف جدی دولت روحانی و به خصوص وزارت خارجه به ریاست ظریف، اعتماد بلاوجه به آمریکا بود. در مقابل یکی از ویژگی های بارز سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی، بی اعتمادی به شیطان بزرگ بود.
در نهایت، آمریکا در نهایت بزدلی در اقدامی دزدانه، سردار حاج قاسم سلیمانی را به شهادت رساند. مقامات آمریکایی تصور می کردند که با ترور، پرونده سردار سلیمانی بسته خواهد شد. اما تشییع میلیونی پیکر حاج قاسم و تبعات شهادت وی، این نوید را به مردم بصیر ایران و دیگر مسلمانان و آزادی خواهان در سراسر جهان داد که ان شاءالله به فضل الهی، شهید سلیمانی، کار نیمه تمام سردار سلیمانی را به پایان خواهد رساند.
** بهزاد نبوی: «جمهوری اسلامی» و «آزادی» تحقق نیافته است
«بهزاد نبوی» از دستگیرشدگان فتنه 88 در مصاحبه با ویژه نامه نوروزی روزنامه ایران در پاسخ به این سوال که «4 دهه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و آزمون و خطا های مختلفی که پشت سر گذاشتیم، درباره وضعیتی که الان با آن روبرو هستیم چه نظری دارید؟» گفت:«تا آنجا که من در جریانم، مانند همه انقلاب ها پیش بینی روشنی برای آینده وجود نداشت. همه می خواستند وابستگی، استبداد و سلطنت نباشد. شاید بتوان شعار اصلی انقلاب یعنی استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی را نوعی پیشبینی برای آینده دانست. استقلال برای نفی وابستگی، آزادی در مقابل استبداد و جمهوری اسلامی به جای سلطنت مطلقه مطرح و فراگیر شد و به صورت آرمان و اصلیترین شعار های انقلاب در آمد».
نبوی در ادامه گفت:«قطعاً وضعیتی که امروز با آن روبهرو هستیم با آنچه مردم و انقلابی های آن زمان میخواستند فاصله زیادی دارد. از شعارهای اصلی انقلاب میتوان گفت که شعار استقلال تحقق یافته است، البته در این مورد اختلاف نظر وجود دارد. برخی استقلال شبیه به استقلال کره شمالی یعنی حصار کشیدن به دور کشور و عملاً قطع رابطه با جهان و خصوصاً جهان پیشرفته را استقلال تلقی میکنند. ولی من و همفکرانم مفهوم استقلال را قرار گرفتن ثقل تصمیم گیری در داخل کشور و در عین حال گسترش رابطه با جهان و خصوصاً کشورهای دارای سرمایه و تکنولوژی می دانیم. دسته اول، سرمایهگذاری خارجی را عملاً نفی کرده و عامل وابستگی می دانند و دسته دوم، سرمایهگذاری را عامل پیشرفت و توسعه کشور مستقل میداند. به اعتقاد من دو شعار اصلی دیگر انقلاب تحقق نیافته است. آزادیهای سیاسی موجود فاصله زیادی با انتظارات مردم انقلابی و شاعر آزادی انقلاب دارد».
بهزاد نبوی مدعی شده است که هنوز شعار جمهوری اسلامی محقق نشده است. این در حالی است که وی جزو افرادی است که در سال 88 علیه جمهوریت شورش کرد و رای مردم را زیرپا گذاشت.
در سال 88، طیف اصلاح طلب که جنبه شکست در انتخابات را نداشت، با دروغ تقلب، کشور را ماهها دچار آشوب و التهاب کرد. فتنه 88 دشمن را در تشدید تحریم ها امیدوار کرد و در ادامه قطعنامه 1929 علیه مردم ایران تصویب شد. قطعنامه ای که مقامات آمریکایی از جمله هیلاری کلینتون- وزیر خارجه دولت اوباما- از آن به عنوان کمک ویژه به فتنه گران در ایران نام بردند.
آقای بهزادنبوی و همقطاران وی، همانقدر که جنبه شکست در انتخابات را ندارند، از ظرفیت پیروزی در انتخابات نیز برخوردار نیستند. این طیف در صورت شکست در انتخابات، علیه جمهوریت شورش می کند و در صورت پیروزی در انتخابات نیز بجای رسیدگی به مطلبات مردم و رفع مشکلات کشور با حاشیه سازی و بیان اظهارات جنجال برانگیز، علیه اسلامیت شورش می کند.
حالا شخصی که خود یدطولایی در شورش علیه جمهوریت و اسلامیت نظام دارد، مدعی شده است که شعار جمهوری اسلامی محقق نشده است!
درباره ادعای بهزاد نبوی درباره محقق نشدن شعار آزادی در جمهوری اسلامی نیز باید گفت، همین که یک شخص با سابقه محکومیت امنیتی، با ارگان رسانه ای دولت جمهوری اسلامی ایران مصاحبه کرده و در این مصاحبه، علیه نظام موضع شدید و غلیظ می گیرد، خود دلیل روشنی است بر وجود آزادی در نظام جمهوری اسلامی ایران.
طیف اصلاح طلب اکثرا از ابتدای انقلاب تاکنون در مناصب ارشد مدیریتی و اجرایی حصور داشته اند. برخی از این اشخاص در سه دولت سازندگی، اصلاحات و همچنین دولت روحانی حضور داشته و حدود 24 سال وزیر و یا معاون وزیر بوده اند. اما همین افراد، بجای پاسخگویی درباره عملکرد خود، ژست اپوزیسیون به خود گرفته و خو را منتقد نظام جا می زنند!
** «عدم تناسب اختیارات و مسئولیت ها»، بهانه ای برای فرار از پاسخگویی
«مصطفی معین» وزیر علوم دولت اصلاحات و کاندیدای شکست خورده انتخابات ریاست جمهوری در سال 84 در مصاحبه با ویژه نامه نوروزی روزنامه ایران گفت:«اگر به طور خاص بخواهیم به تنگناهای پیشرفت و توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در کشور خودمان اشاره کنیم، یکی از اشکالات ساختاری در قانون اساسی است و آن عدم تناسب منطقی میان اختیارات ارکان قدرت با مسئولیت های آنهاست که موجب تداخل وظایف، دوباره کاری و اصطحکاک دائمی مسئولان با یکدیگر و از دست رفتن فرصت های ملی است».
برخی دولتمردان و حامیان دولت در سالهای اخیر با کلیدواژه «اختیارات محدود»، اینگونه وانمود می کنند که اختیارات رئیس جمهور با مسئولیت های او تناسب ندارد. این در حالی است که کارشناسان و صاحبنظران- با گرایش های سیاسی مختلف- درباره اینکه رئیس جمهور امکانات و اختیارات گسترده ای دارد، متفق القول هستند.
برای نمونه، «علی صوفی» وزیر تعاون دولت اصلاحات و عضو شورای سیاستگذاری اصلاحات چندی پیش با اشاره به اختیارات گسترده رئیس جمهور گفته بود:«مدتهاست که شاهد تشکیل نهاد جدیدی تحت عنوان شورای عالی هماهنگی اقتصادی متشکل از سران قوا و به ریاست رئیسجمهور با اختیارات بسیار بالا و فراقانونی هستیم. بدین نحو که اگر چیزی را مصلحت دیدند که در قانون وجود نداشته میتوانند اجرا کنند و بعداً به مجلس مراجعه کرده و آن را قانون کند. آقای رئیسجمهور در این حد اختیارات دارد اما اتفاق خاصی نیفتاده است».
«مصطفی هاشمی طبا» فعال سیاسی اصلاح طلب و کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری 96 نیز پیش از این گفته بود:«آقای روحانی حتی از اختیارات خودش هم استفاده نمیکند...رئیسجمهور بهتر است از اختیارات خود استفاده کند و مشکلات را کاهش دهد، بعد به سراغ اختیارات بیشتر برود».
برخلاف ادعای پرتکرار اصلاح طلبان، دولت، امکانات و اختیارات بسیار گسترده ای دارد. مشکل دولت آقای روحانی این است که اهتمام و اراده ای برای بهره مندی از این اختیارات ندارد و مشکل طیف اصلاح طلب نیز این است که با دروغ کمبود اختیارات، همیشه از پذیرش مسئولیت اقدامات خود شانه خالی می کند.