شناسه : ۱۹۶۸۱۲۱ - چهارشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۲۷
برنامهریزی روی درآمد نهچندان واقعی
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، شاید به همین دلیل دولت در لایحه بودجه سال 99 تنها 16 میلیارد تومان سهم مالیاتی برای این بنیادها در نظر میگیرد، اما کمیسیون تلفیق بودجه مجلس شورای اسلامی این رقم را اصلاح کرده و به هزار و 500 میلیارد تومان میرساند. این در حالی است که در این لایحه اعتبار اکثر برنامههای مربوط به آموزش مناطق محروم روندی کاهشی پیدا کرده است. حال این پرسش مطرح است که آیا برنامهریزی روی رقمی که تحقق آن در هالهای از ابهام است، کار درستی است؟ آیا اساسا امکان تحقق چنین عدد بزرگی وجود دارد؟ عبدالرضا ارسطو، کارشناس اقتصادی عنوان میکند: چیزی که هست، معمولا اعداد و ارقام به شرکتهای وابسته به بنیادها خیلی دقیق نیست، با وجود اینکه این مجموعهها پرداختهای مالیاتی زیادی هم دارند. به گفته او، رقمی که دولت برای مالیات بنیادها در نظر گرفته بود، رقم درستی نیست و عدد هزار و 500 میلیارد تومان در نظر گرفتهشده در لایحه بودجه صرفا مربوط به مالیات بنیاد مستضعفان و یک نهاد دیگر مشمول این قانون است. مهدی پازوکی، کارشناس اقتصادی هم با تأکید بر پرداخت مالیات توسط تمام افراد دارای سقف درآمد تعیینشده در قانون نبود سیستم مالیاتی در ایران را معضلی بزرگ توصیف میکند که مالیاتستانی را با مشکل مواجه میکند.لایحه بودجه سال 99 که به دلیل همهگیری جهانی کرونا برخلاف روال معمول در کمیسیون تلفیق مجلس و نه در صحن علنی به تصویب رسید، در برخی ردیفها دستخوش تغییراتی شده است. طبق قانون ماده 78 قانون الحاق برخی مواد به قانون تنظیمبخشی مقررات مالی دولت، آستان قدس رضوی و آن دسته از مؤسسات و بنگاههای اقتصادی زیرمجموعه نیروهای مسلح، ستاد اجرائی فرمان امام به استثنای مواردی که اذن ولیفقیه مبنیبر عدم پرداخت مالیات دارند، موظفاند مالیاتهای خود را مستقیما به حساب آموزشوپرورش واریز کنند تا این مبالغ صرف توسعه عدالت آموزشی در مناطق محروم شود. برخی کارشناسان بر این باورند که دولت تاکنون نتوانسته است از این مجموعهها مالیات ستانده و آن را در بخش مربوطه هزینه کند. شاید به همین دلیل در لایحه بودجه سال 99، سهم مالیاتی در نظر گرفتهشده توسط دولت برای این نهادها 16 میلیارد تومان بود. این در حالی است که کمیسیون تلفیق در جریان بررسی لایحه بودجه، این عدد را به هزار و 500 میلیارد تومان میرساند. در لایحه بودجه سال 99، اغلب ردیفهای اعتباری مربوط به آموزش در مناطق محروم هم کاهش یافته است. این در حالی است که ردیفهای تخصیص دادهشده از سوی دولت قطعا قابل اتکاتر بوده و امید بیشتری به تحقق آنها میرود. حال با توجه به اینکه به نظر میرسد اتکای بودجه سال 99 بر منابع مالیاتی حاصل از نهادها باشد، با توجه به احتمال عدم تحقق این منابع، توسعه عدالت آموزشی در مناطق محروم به خطر نمیافتد؟
تعیین رقم جدید از روی آمارهای سال قبل
چرا دولت در لایحه بودجه رقم 16 میلیارد تومان را برای مالیات بنیادها در نظر میگیرد، اما کمیسیون تلفیق این رقم را تبدیل به هزار و 500 میلیارد تومان میکند؟ آیا این تصمیم کمیسیون تلفیق درست بوده است؟ عبدالرضا ارسطو، کارشناس اقتصادی بیان میکند: بر اساس قانون الحاق دو مالیاتی، برخی از بنیادها مثل ستاد اجرائی فرمان امام و ... مالیاتی که پرداخت میکنند باید عینا به ردیف درآمدی وزارت آموزشوپرورش منتقل شود و در زمینه آموزش و پرورش هزینه شود.او ادامه میدهد: چیزی که هست، معمولا اعداد و ارقام مربوط به شرکتهای وابسته به بنیادها خیلی دقیق نیست، با وجود اینکه بنیادها پرداختهای قابلتوجهی هم در زمینه مالیات دارند. از روی همین حسابها هم کمیسیون تلفیق رقم مربوط به مالیات بنیاد را افزایش داد. با توجه به آمارهایی که از سالهای گذشته گرفته بودند و بنیاد مستضعفان اظهار میکرد که 900 میلیارد تومان یا رقمهای مشابه مالیات پرداخت کردهایم، این رقم تعیین شده است.ارسطو درباره تحقق این رقم میگوید: اگر سازمان امور مالیاتی بنگاههای وابسته به نهادها را شناسایی و مالیاتها را وصول کند، این رقم به میزان زیادی قابلیت تحقق و تخصیص دارد.او درباره اینکه چرا دولت رقم 16 میلیارد تومان را برای مالیات بنیادها در نظر گرفته بود، چنین عنوان میکند: معمولا اینها را جمعیخرجی در نظر میگیرند. اینکه چرا دولت رقم را کم در نظر گرفته است، من نمیدانم، ولی آنچه مسلم است، 16 میلیارد تومان رقم درستی نیست.این کارشناس اقتصادی به این پرسش که با توجه به توان مالی بنیادها تعیین رقم هزار و 500 میلیارد تومان برای مالیات کم نیست، اینگونه پاسخ میدهد: این رقم قابلتوجهی در مالیات است. مالیات بخشی از سود یک شرکت است، ضمن آنکه این قانون هم همه بنیادها و نهادهای عمومی غیردولتی را شامل نمیشود. فقط ستاد اجرائی فرمان امام و یک نهاد دیگر را شامل میشود، بنابراین نمیتوان گفت که این رقم کم است.او درباره کفایت این رقم برای بهبود شرایط آموزشی مناطق محروم بیان میکند: این را باید از کارشناسان بودجه پرسید، اما مسلما این رقم به تنهایی کفایت نمیکند، البته از محل منابع دیگر هم برای این بخش هزینه میشود. بودجه آموزشوپرورش و نوسازی مدارس رقمش خیلی بیشتر است.او درباره تأثیر کاهش ردیفهای مربوط به آموزش مناطق محروم و جبران این کاهشها از طریق افزایش رقم مالیات بنیادها میگوید: مسلما این رقم ما را به شرایط ایدئال نمیرساند، بهخصوص امسال که درآمدها در مضیقه بیشتری هستند. حداقل میشود برای حفظ شرایط موجود این رقمها را هزینه کنیم. اگر دولت سرمایهگذاری نکند، همین کیفیت موجود افت خواهد کرد و از شرایط موجود پسرفت میکنیم. اگر بگوییم از محل مالیات نهادها در امر بهسازی و نوسازی و رفع محرومیت آموزش و پرورش هزینه کنیم، خوب این رقم کفایت نمیکند.
لزوم حذف کلمه معافیت مالیاتی از فرهنگ ایران
درباره درآمد نهادها بحثهای زیادی مطرح میشود. با توجه به گستردگی فعالیت این مجموعهها آیا تعیین عدد هزار و 500 میلیارد تومان مالیات برای بنیادهای مشمول قانون منطقی بوده است و نباید مالیات بیشتری از این مجموعهها گرفته شود؟ مهدی پازوکی، کارشناس اقتصادی عنوان میکند: اعتقاد عمیق کارشناسی دارم که هر کس در این کشور طبق قانون درآمد دارد، باید مالیات دهد. اگر فردی از آن حدی که قانون معین کرده درآمدش بالاتر است، قطعا باید مالیات بدهد.او تأکید میکند: در شرایط فعلی اقتصاد ایران با افزایش نرخ مالیات مخالف هستم، زیرا افزایش نرخ مالیاتی رکود را در اقتصاد تشدید میکند. از سوی دیگر با این رفتار، کسانی را که خوشحساب هستند و مالیات میدهند بیشتر جریمه میکنیم.به اعتقاد پازوکی، نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی در ایران به دلیل فرار مالیاتی و معافیتهای بالای مالیاتی بسیار پایین است. این نسبت در ایران حدود 5/7 است، درحالیکه در ترکیه 20 درصد و در اسکاندیناوی حدود 50 درصد است. بنابراین باید پایه مالیاتی در ایران افزایش یابد.او تأکید میکند: باید همه مالیات بدهند و لغت معافیت مالیاتی در فرهنگ ایران از بین برود، زیرا معافیت مالیاتی باعث توزیع رانت میشود.این کارشناس اقتصادی تأکید میکند: با نصیحت نمیتوان مالیات گرفت. به نظر من سیستم اطلاعات آماری ما خیلی ضعیف است.
نبود سیستم مالیاتی
این کارشناس اقتصادی میگوید: دولت سالانه هزارها میلیارد تومان به کمیته امداد و سازمان بهزیستی پول میدهد یا یارانه به اقشار آسیبپذیر و زنان بیسرپرست میدهد که حق این افراد است و باید بدهد. او اضافه میکند: مشکل ما در ایران مناسبنبودن سیستم مالیاتی است. درواقع در ایران سیستم مالیاتی وجود ندارد. این در حالی است که کشورهایی مثل کره جنوبی، ژاپن، آلمان و استرالیا که در این زمینه موفق هستند، ضربالمثلی دارند که میگوید از مرگ میشود فرار کرد، اما از مالیات نه. باید این رویهها در کشور اصلاح شوند.