زندان دختر بازیگر مشهور سینما و تلویزیون را تنبیهنکرد. این زن که به همراه شوهرش مردان پولدار را تلکه میکرد، چند وقت پیش لو رفت و دستگیر شد. او توانست با قرار وثیقه از زندان آزاد شود، اما به محض آزادی بار دیگر سرقتهایش را از سر گرفت.
او که فرار از مشکلات مالی را انگیزه خود از این دزدیهای سریالی اعلام کرده بود، باز هم به محض آزادی با شوهرش سراغ مردان پولدار رفت و همان شگرد را به کار گرفت. مردانی که دختر این بازیگر معروف را سوار خودروهای مدل بالای خود میکردند و در خانه خودشان مورد شکنجه و سرقت قرار میگرفتند. داروی خوابآور و چند دقیقه ضربوشتم و درنهایت سرقت پول و طلاهای میلیونی، شگرد این زن و شوهر حرفهای بود.
این دختر باز هم به اعتبار پدر معروفش اهمیت نداد و در دنیای خلافکاران ماند، آن هم وقتی که قول داده بود برای اینکه شب عید کنار خانوادهاش باشد، میخواهد آزاد شود. اما از آزادی و سرقت و دستگیری دوباره زمان زیادی نگذشت. خانواده این دختر که در تکاپوی گرفتن رضایت از شاکیها بودند، باز هم نتوانستند شب عید کنار فرزندشان باشند و این زن و شوهر بار دیگر راهی زندان شدند.
چند وقت پیش بود که دختر این بازیگر طنز سینمای ایران بهعنوان سارق حرفهای پیشروی مأموران پلیس و بازپرس قرارگرفت. طلافروش بنزسوار نخستین شاکی این پرونده بود. مرد پولداری که در تله تازهعروس و داماد گرفتار شد و تمام پول و طلاهایش را از دست داد.
او در شکایت خود به مأموران پلیس گفت: «در یکی از خیابانهای شمال تهران، درست نزدیک محل زندگیام زنی را دیدم که برایم دست تکان داد، خودرو را متوقفکردم و از من خواهش کرد او را به مقصدش برسانم. گفت: مدت زیادی است که منتظر تاکسی مانده و ماشین گیرش نیامده است. از آنجا که میدانستم در آن خیابان خلوت تاکسی خیلی سخت گیر میآید، حرفش را باور کردم و آن زن سوار خودرو من شد.
در راه سر صحبت را باز کرد و از مشکلات اقتصادی گفت. او ادعا کرد که میخواهد با قیمت مناسب طلا بخرد. من هم به او گفتم که طلافروش هستم و میتواند طلاهای مرا برای خرید ببیند. آن زن گفت که عجله دارد و اگر میشود همین الان برویم مغازه من.
من هم به او گفتم مغازه الان بسته است، مقدار زیادی طلا در خانهام دارم و از آنجا که خانهام نزدیک است، میتواند بیاید و طلاها را ببیند و این زن وارد خانه من شد. میخواستم چایی بیاورم که خودش رفت و چایی دم کرد. من هم سراغ طلاها رفتم تا آنها را بیاورم. وقتی برگشتم چایی را خوردم و به محض خوردن چایی احساس بیحالی و گیجی کردم.
بیهوشنشدم، اما خوابآلود بودم. ناگهان دیدم دو مرد وارد خانهام شدند. آن زن دزد بود و با دو مردی که وارد خانهام شده بودند، همدست بود. مردان چاقو به دست مرا تهدید کردند که حرفی نزنم. مرا روی صندلی نشاندند، دست و پایم را با طناب بستند و سراغ اموال خانهام رفتند.»
با اعلام این شکایت موضوع در دستور کار مأموران قرار گرفت و تلاش برای شناسایی سارقان آغاز شد. درحالیکه تحقیقات دراینباره ادامه داشت، کارآگاهان پلیس در مقابل یک شکایت مشابه دیگر قرار گرفتند. اینبار مردی هیونداسوار که برجساز بود، هدف سارقان حرفهای قرار گرفته بود. این مرد هم بعد از دزدی تصمیم به شکایت گرفت.
مشخص بود که این سرقتها را باندی سازمانیافته و حرفهای انجام میدهند، بنابراین تحقیقات درباره این پرونده در دادسرای ویژه سرقت ادامه یافت تا اینکه که درنهایت مأموران پلیس، زن سارق را شناسایی کردند. وقتی این زن دستگیر شد، مأموران دریافتند او دختر یکی از بازیگران معروف سینما و تلویزیون است که با شوهرش باند سرقت تشکیل داده است.
این زن وقتی تحت بازجویی قرار گرفت، درباره سرقتهایش به پلیس گفت: «چند ماهی است که ازدواج کردهام. وقتی زندگی مشترکمان شروعشد، مشکلات مالی زیادی سر راهمان قرار گرفت. شوهرم بیکار بود و هر جا برای کار میرفت، فایدهای نداشت تا اینکه یکی از دوستان صمیمی شوهرم پیشنهاد سرقت داد. برای فرار از مشکلات مالی تصمیم گرفتم این کار را انجام دهم.
دوست شوهرم از قبل طعمهها را شناسایی و در مورد محل زندگی و شغل آنان اطلاعاتی جمعآوری میکرد، بعد مشخصات و اطلاعات کامل آنان را به من میداد، من هم هر طور شده بود سر راهشان قرار میگرفتم و با ترفندهای مختلف سوار خودرویشان میشدم، بعد در فرصتی مناسب پودر داروی خوابآور را در چایی آنان حل میکردم و وقتی گیج میشدند، به شوهرم خبر میدادم، آنان هم وارد خانه میشدند و سرقت میکردیم.»
با اعترافات این زن، شوهرش نیز خیلی زود دستگیر شد و به جرم خود اعتراف کرد. در حالی که تلاش برای شناسایی و دستگیری همدست فراری این زوج سارق از سوی پلیس ادامه داشت، این زن با گریه و زاری به بازپرس گفت که از کارش به شدت پشیمان است و میخواهد برای شب عید نزد خانوادهاش برگردد.
از سوی دیگر آنها میخواستند هر طور شده رضایت شاکیان را جلب کنند. همچنین خانواده متهمان نیز تمام تلاش خود را میکردند تا بتوانند با قرار وثیقه آزادی فرزندانشان را مهیا کنند تا شب عید در کنار هم باشند. در نهایت متهمان با قید وثیقه از زندان آزادشدند تا شب عید کنار خانوادههایشان باشند.
قرار شد آنها تا روز محاکمه بیرون از زندان بمانند، اما هنوز چند روز از آزادی این زن و شوهر سارق نگذشته بود که بار دیگر مردی به دادسرا رفت و شکایتی مشابه مطرح کردند. تاریخ سرقت از این مرد، بعد از آزادی متهمان پرونده بود و نشان میداد که زن و شوهر سارق دوباره دزدیهایشان را با همان شگرد قبلی ادامه میدهند.
در این سرقت نیز زنی جوان با ورود به خانه مردی پولدار او را بیهوشکرد و به همراه یک مرد اموال او را سرقت کردند؛ بنابراین تحقیقات درباره این زوج آغاز شد و در نهایت آنها بار دیگر دستگیر شدند و به جرم خود اعتراف کردند. زن جوان در بازجوییها اعلام کرد که باز هم با وسوسههای شوهرش تصمیم به دزدیهای جدید گرفتهاند. با اعتراف این زوج تحقیقات برای کشف جرایم احتمالی دیگر آغاز شد.