سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** توان نظامی و صنعت هسته ای برای مردم نان نمی شود
«غلامرضا حیدری» نماینده عضو فراکسیون امید و کاندیدای ردصلاحیت شده انتخابات مجلس یازدهم در یادداشتی در روزنامه آرمان با عنوان «راه عبور از بحران» نوشت:«این روزها کشور با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکند که از جمله آنها میتوان به بحث مقابله با کرونا و مشکلات معیشتی اشاره کرد... آنچه تجربه و دانش من میگوید این است که تا نگاهمان به روابط خارجی، نگاهی مثبت و ایجابی نباشد، مشکلات مان در حوزههای مختلف مرتفع نخواهد شد».
حیدری در ادامه نوشت:«تجربه نشان داده قدرتهای نظامی به صرف اتکا به توانمندی نظامی خود قادر به میدانداری نخواهند بود. ما اتحاد جماهیر شوروی را داشتیم. همین امروز کره شمالی را میبینیم که کشوری هستهای است اما نان ندارد. حتی ایالات متحده با وجود توانمندیهای اقتصادی و نظامی، مثلا در قبال کرونا غافلگیر میشود که نشان میدهد تمرکز بودجه بر مسائل نظامی راهگشا نیست و یک ویروس کوچک، زمینگیرشان میکند. بنابراین لازم است نگاه مان را تغییر دهیم. باید عموم مردم را در نظر بگیریم و به سلایق همه توجه کنیم. ایران برای همه ایرانیان است...امروز در شرایطی قرار داریم که همه کشورهای دنیا، به ویژه کشورهای جهان اول مقابل کرونا غافلگیر شدند و به همین دلیل همگی باید توجه داشته باشیم که مبادا مقابل شورش گرسنگان غافلگیر نشویم».
این نماینده اصلاح طلب مجلس در یادداشت مذکور با تاکید بر اینکه «کره شمالی صنعت هسته ای دارد، اما نان ندارد» و «تمرکز بودجه بر مسائل نظامی راهگشا نیست»، در پایان هشدار داده است که «مبادا مقابل شورش گرسنگان غافلگیر شویم». درحقیقت وی قدرت نظامی و دفاعی کشور و صنعت هسته ای را علت اصلی مشکلات معیشتی جامعه جا زده است.
حیدری تذکر داده که «تا نگاهمان به روابط خارجی،مثبت نباشد، مشکلات حل نمی شود»؛ گویا وی دچار ضعف حافظه شده است، چرا که اکنون حدود هفت سال است که دولت روحانی دقیقا به همان شیوه ای رفتار می کند که این نماینده اصلاح طلب مجلس در این یادداشت پیشنهاد داده است.
دولت روحانی با این ادعا که «هم چرخ سانتریفیوژها باید بچرخد و هم چرخ کارخانه ها»، در صنعت هسته ای بتن ریخت و غنی سازی 20 درصد را متوقف کرد و 97 درصد ذخایر اورانیوم غنی شده ایران را نیز از کشور خارج کرد.
از سوی دیگر، بررسی لایحه بودجه سال 99 کل کشور نشان می دهد که بودجه امور دفاعی و امنیتی نسبت به سال 98 کاهش 1356 میلیارد تومانی داشته است. به عنوان نمونه، ردیف مربوط به تقویت بنیه دفاعی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح از میزان 2 هزار و 600 میلیارد تومان مصوب سال 98، در سال 99 به هزار میلیارد تومان کاهش یافته است.
ردیف مربوط به تقویت بنیه دفاعی در بودجه ستاد کل نیروهای مسلح نیز از میزان 2 هزار و 400 میلیارد تومان مصوب سال 98، در لایحه دولت برای بودجه سال 99 به هزار میلیارد تومان کاهش یافته است. بودجه سازمان بسیج مستضعفین نیز که طیف مختلفی از فعالیتها و خدمات فرهنگی، اجتماعی، عمرانی و محرومیتزدایی را در سطح کشور ارائه میدهد نیز از میزان هزار و 746 میلیارد تومان مصوب سال 98 با 47 درصد کاهش به 923 میلیارد تومان برای سال 99 رسیده است.
این نماینده اصلاح طلب مجلس تاکید کرده است که «تا نگاهمان به روابط خارجی،مثبت نباشد، مشکلات حل نمی شود». در پاسخ باید گفت مگر دولت آقای روحانی نگفت «امضای وزیر خارجه آمریکا تضمین است»؟! مگر دولتمردان نگفتند «رئیس جمهور آمریکا را فردی مودب! و باهوش! یافتیم»؟! دولت روحانی با همین نگاه مثلا مثبت در مدت 2 ماه تمام تعهدات خود را پیش دستانه انجتم داد و سپس به انتظار نشست تا طرف مقابل تازه تعهدات خود را شروع کند؛ اما در ادامه، دولت اوباما در اولین روز اجرای برجام، تحریم های جدیدی علیه ایران وضع و برجام را به صورت فاحش نقض کرد.
مشکلات فعلی اقتصادی در کشور نتیجه چشم دوختن به خارج از کشور و گره زدن معیشت مردم به سیاست خارجی است. مشکلات فعلی اقتصادی در کشور نتیجه غفلت از توان داخلی و استعدادهای عظیم جوانان ایرانی است. وضع موجود نتیجه سوءمدیریت است.
**پراید 100 میلیونی همان سیب و گلابی برجام است
روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «عزیزِ صدمیلیونی» نوشت:«جولان قیمتهای کاذب در بازارهای مختلف موجب شد تا در هفتهای که گذشت یکی از عجیبترین اتفاقات در حوزه خرید و فروش خودرو رقم بخورد. قیمت پراید که به نوعی «خودروی ارزانقیمت» محسوب میشود و هدف از ساخت و عرضه آن هم، همین بود؛ به لطف فضای مجازی و قیمتگذاری دلالان و فروشندگان در وبسایتهای خرید و فروش و حتی نمایشگاههای خودرو به مرز 100 میلیون تومان رسید. اگر این عدد به صورت دلاری محاسبه شود؛ چیزی نزدیک به 6 هزار دلار(با دلار آزاد) خواهد بود که تقریبا با قیمت صادراتی آن همسان است. اما اینجا و در ایران، کسی با دلار معامله نمیکند و واحد پولی کشور «ریال» است. تا همین یکی، دو ماه پیش قیمت همین خودرو 47 میلیون تومان بوده است. چگونه در دو ماه، دو برابر شده و چه کسانی به دنبال به هم خوردن نظم و ساختار بازار هستند؟».
آقای روحانی- آبان 95- در سفر به اراک در واکنش به نقدهای کارشناسان، صاحبنظران و مردم درباره اینکه برجام عایدی برای کشور نداشته، اظهار داشت:«ما غاصب را از باغ خود بیرون کردیم و درب باغ به روی مردم باز شده است ولی امروز عدهای کودک به درب باغ آمده و میگویند، سیب و گلابی کجاست که میخواهیم میل کنیم؟ امروز این باغ که نهالهای آن تازه غرسشده آماده باروری است، اما برای به ثمر نشستن صبر لازم است».
دولتمردان و فعالین اصلاح طلب و رسانه های حامی دولت پیش از این بارها مدعی بودند که میوههای برجام و به عبارتی سیب و گلابی برجام در سالهای 96 و 97 و 98 خواهد رسید، اما میوههای برجام چیزی جز افزایش تحریمها و تشدید گرانی و رکود و بیکاری نبود.
پراید در سال 92 حدود 17 میلیون تومان بود اما در هفت سال اخیر به مرز 100 میلیون تومان رسیده است. قیمت فعلی پراید یکی از همان سیب و گلابی های برجام است.
در حقیقت وضعیت فعلی صنعت خودرو نتیجه رویکرد غلط دولت مبنی بر «چیدن تمامی تخم مرغها در سبد برجام» است. ما در حوزه مسکن نیز در سالهای اخیر با افزایش قیمت بیش از 230 درصدی مواجه بودیم.
پراید 100 میلیونی نتیجه روی کاربودن دیدگاهی است که می گوید «ما قابلیت رقابت در هیچ صنعتی جز قرمه سبزی و آبگوشت بزباش را نداریم»!
یکی از فعالین رسانه ای با اشاره به پرواز قیمت پراید نوشت:«تفاوت دو مدیریت جهادی و اشرافی: اولی، ماهواره می سازد و با موفقیت در مدار قرار می دهد؛ دومی، قیمت خودرو را ظرف هفت سال، شش برابر می کند. اولی شهید می دهد تا عزت و سربلندی و پیشرفت حاصل شود؛ دومی دست به بیت المال می برد یا در معرض حیف و میل قرار می دهد».
** هراس رفوزه های مجلس دهم از قالیباف
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «مصاف موتلفه با حامیان شهردار سابق» نوشت:«به نظر میرسد یکی از رقبای سرسخت قالیباف(برای ریاست مجلس) البته با شانسی بسیار کمتر مصطفی میرسلیم است. اگرچه نه او نه آقاتهرانی و نه حتی دیگران رقبای پرقدرتی برای قالیباف نیستند منتها هر کدام از اینها تمایل دارند که در مجلس یک وزنکشی انجام دهند و به نوعی وزن خودشان را در مجلس بسنجند. بنابراین اختلافاتشان بیشتر از ناحیه سهمخواهی و وزنکشی است. در همین وزنکشی، میرسلیم در دفاع از خود برای نشستن بر صندلی ریاست مجلس مدعی شده است که به دنبال بازگرداندن مجلس به جایگاه اصلیاش است».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«در حالی که شنیده شده قالیباف در جمعهای خصوصی گفته هدفش از ورود به مجلس نشستن بر صندلی ریاست مجلس است و لابیها و رایزنیهای خود را از مدتها پیش هم آغاز کرده اما میرسلیم در پاسخ به این سؤال که شانسش از قالیباف کمتر است گفته: "تا آنجا که من خودم از زبان ایشان شنیدم چنین ادعایی مطرح نشده و ایشان هم مانند بقیه تابع رأی اکثریت است و جز این نمیتواند باشد. به نظرم نمیرسد که در این شرایط، کسی به دنبال شانس باشد بلکه همه ما نامزدها باید برای خدمت در هر جایگاهی که باشیم ابراز شیفتگی کنیم".»
این روزها تیتر اصلی رسانه های اصلاح طلب از هجمه سنگین علیه قالیباف حکایت دارد. این هجمه سنگین نشان از آشفتگی و هراس و عصبانیت است. آشفتگی و عصبانیت از تکرار مقایسه کارنامه ها توسط افکارعمومی.
پیش از این کارنامه قالیباف در شهرداری با کارنامه اصلاح طلبان، هزینه سنگینی به این طیف وارد کرد. یکسو اقدامات متعدد جهادی بود و سوی دیگر دوچرخه سواری شهردار و پرونده قتل یک زن توسط شهردار سابق اصلاح طلب تهران.
رفوزه های مجلس دهم از این هراس دارند که کارنامه مجلس یازدهم، کار را برای آنان در انتخابات 1400 بسیار سنگین و سخت می کند. برای همین به طرق مختلف در پی اختلاف افکنی میان منتخبان مجلس یازدهم و بزرگنمایی اختلاف نظرها هستند.