به گزارش اقتصادآنلاین ؛ قاضی موحد در ابتدا ضمن اعلام رسمیت جلسه به تفهیم اتهام متهم سید جلیل حسینی پرداخت و خطاب به وی گفت: برای بیان دفاعیات در جایگاه حاضر شود.
متهم حسینی در بیان دفاعیات گفت: سال 96 خانهام را فروختم و 12 هزار دلار خریدم که از من دزدیدند برای همین سراغ حرفه آرایشگری رفتم و سال 98 بود که یکی از فامیلها یک بسته دلار به من داد و گفت: برو کار کن، متاسفانه در ترمینال آن دلارها را از من دزدیدند، مدارکش نیز موجود است.
قاضی موحد پرسید: در کجا و به چه منظور دفتر اجاره کردید؟
متهم حسینی پاسخ داد: در برج 9 و در خیابان رامسر دفتری را اجاره کردم و در اجاره نامه قید کردیم که این دفتر برای کارهای نظافتی است. دفتر سه اتاق داشت که یک اتاق را به مسعود جاویدان دادند و او در آنجا معاملات سکه، طلا و ارز انجام میداد.
قاضی موحد گفت: شما دفتر را برای کار دیگری اجاره کردید، اما برخلاف قرارداد اجاره عمل کردید. از فضا و شرایط کرونا استفاده کردید و بازار را به هم زدید و موجب افزایش ارز شدید.
متهم حسینی پاسخ داد: من نخواستم در این بازی بیفتم روزگار باعث شد، در آن دفتر فردی به نام سوقانی نیز بود که ماهی 2 میلیون به وی حقوق میدادند.
قاضی پرسید: آقای سوقانی الان کجاست؟
متهم پاسخ داد: در بازار با پیک موتوری کار میکند.
قاضی گفت: نماینده دادستان در کیفرخواست اشاره کرده که این فرد فراری است بنابراین بگویید حضور پیدا کند.
قاضی خطاب به متهم پرسید: آیا معاملات فردایی و کاغذی داشتهاید و چقدر سود بردهاید؟
متهم حسینی پاسخ داد: بله معاملات فردایی داشتم، چون پول نداشتم؛ اما معاملات کاغذی نداشتم و از سیستم زندگی و دار و ندارم میتوانید متوجه شوید که چقدر سود بردم.
قاضی موحد گفت: شما محلی را به عنوان دفتر کار گرفتید و شروع به فعالیت غیر قانونی در بازار ارز کردید، توضیح دهید که فیشها را چکار کردید؟
متهم حسینی پاسخ داد: میدانستم کارم غیر قانونی است فیشها را از پنجره بیرون انداختم؛ اما ماموران پیدا کردند.
قاضی موحد گفت: آخرین دفاعیات خود را بیان کنید.
این متهم بیان کرد: من هیچ سابقهای ندارم از وقتی منزلم را فروختم در این کار افتادم و شرمنده زن و بچهام هستم.
درادامه جلسه دادگاه متهم مسعود جاویدان پس از تفهیم اتهام توسط قاضی در جایگاه قرار گرفت و در بیان دفاعیات گفت: مبلغ ده هزار دلار که در کیفرخواست ذکر شده را قبول ندارم.
قاضی پرسید: نحوه آشنایی با آقای حسینی را توضیح دهید.
این متهم پاسخ داد: من فعالیت ارزی نداشتم یک میز از ایشان در یک اتاق اجاره کردم که مبلغ 4 میلیون و 500 با ماهی 385 هزار تومان به وی میدادم و کار سکه میکردم.
قاضی موحد گفت: مدرکی دال بر اینکه سکه خرید و فروش میکردید دارید؟
متهم گفت: من در مولوی پارچه فروش بودم و افرادی هستند که من را میشناسند.
قاضی موحد گفت: شما را به عنوان پارچه فروش میشناسند نه سکه فروش، شما مشغول خرید و فروش ارز بودید و نزد بازپرس و پلیس اقرار کردید.
قاضی موحد گفت: شما سابقه دار بودید و نوع برخورد شما نشان میدهد با تجربه هستید. گزارش شده در حین ورود مامورین مخفی شده بودید و گوشی تلفن همراه و فیشهای بانکی و حوالهها را بیرون ریختید.
این متهم پاسخ داد: من در بالکن بودم، به خاطر سابقهام ترسیده بودم. آقای قاضی یک عدد فیش از من نگرفتند فیشها برای آقای حسینی بود.
قاضی گفت: در ترکیه دوستی ندارید؟
متهم جاویدان گفت: خیر من دوستی در آنجا ندارم.
قاضی بیان کرد: شما اقرار کردید که برای دوستی در ترکیه لیر خریدهاید و الباقی را در فردوسی فروختهاید و در دی ماه 1100 دلار به مصطفی سوری (فردی که در زندان با او آشنا شدید) دادهاید؛ اما پولهایتان را گرفته و فرار کرده است. بنابراین شما بعد از زندان هم فعالیت ارزی داشتید. حتی در داخل زندان با آقای سوری آشنا شدید و قرار و مدار گذاشتید، آخرین دفاعیات خود را مطرح کنید.
در ادامه دادگاه محسن معظمی فر در جایگاه قرار گرفت.
قاضی موحد گفت: اتهام شما اخلال در نظام ارزی و پولی کشور از طریق قاچاق عمده و حرفهای ارز به میزان 700 هزار دلار و 6 میلیون لیر ترکیه است.
متهم در پاسخ گفت: من پیشتر به افسر پرونده اعلام کردم که لیرها متعلق به آقای میرزاخانی است، حتی دستخط او نیز موجود است، این دفتر متعلق به من نیست و اینجانب در خرید و فروش لیر نقشی نداشتم. من دفتری نداشتهام.
قاضی موحد در ادامه از متهم پرسید: پس در آن دفتر چه کاری انجام میدادید و چطور با او آشنا بودید؟
متهم با بیان اینکه از قبل با او آشنا بودم و فقط برای دیدار به دفتر رفته بودم، گفت: 25.3.98 کل دارایی من را بردهاند و از سال 96 تا 97 در یکی از تاکسیهای اینترنتی مشغول به کار بودم و پیش از آن هم در موبایل فروشی کار میکردم.
قاضی موحد در ادامه از متهم خواست نحوه آشنایی با حمیدرضا بیگی را توضیح دهد.
متهم پاسخ داد: او از من مقداری پول بابت خرید 50 هزار دلار طلب دارد. در واقع 13 هزار و 320 تومان این دلارها را خریداری کرده ام و به مبلغ 13 هزار و 330 تومان فروختهام که در تاریخ 25.3.98 از من کلاهبرداری شده و تمام داراییام را از دست دادهام.
در ادامه قاضی موحد از متهم درباره نحوه آشنایی با محمد فتحی، ابراهیم جلالی، اسلامی، محمد اکبری توضیحاتی خواست.
متهم در پاسخ گفت: من با آقای فتحی مبادلهای نداشتم و او را به یاد نمیآورم. با توجه به اینکه در بازار خرید و فروش ارز کار میکردم شاید او با من 3 تا 7 هزار دلار مراوده ارزی داشته باشد. در مورد آقای اسلامی نیز باید بگویم که او را نمیشناسم شاید به او نیز 2 هزار دلار ارز فروخته باشم.
این متهم ادامه داد: با آقای ابراهیم جلالی نیز خرید و فروش ارز نداشته ام بلکه او را میشناختم.
در ادامه این جلسه دادگاه قاضی موحد خطاب به متهم گفت: در اقرارتان گفتهاید که برای شما از مشهد ارز میآوردند در این باره چه توضیحی دارید؟
متهم نیز پاسخ داد: هر هفته 3 تا 5 هزار دلار و به مدت سه ماه توسط سه نفر برای من از مشهد دلار میآوردند.
قاضی موحد بیان کرد: پس چطور میگویید که آن دفتر برای شما نبوده است؟ از این خرید و فروش ارز چه مقدار سود حاصل کردهاید؟
متهم پاسخ داد: من در کف خیابان کار میکردم و در این مدت 20 تا 25 میلیون سود داشته ام.
متهم در آخرین دفاع از خود گفت: من اشتباه کردهام که در این بازار فعالیت داشته ام و در خرداد 98 از من کلاهبرداری کرده و فرار کردند.
در ادامه این جلسه دادگاه، یکی دیگر از متهمان این پرونده در جایگاه قرار گرفت.
قاضی موحد از متهم پرسید: گفته میشود از سال 91 در کار ارز بودهاید چه پاسخی دارید.
متهم گفت: جناب قاضی من در منوچهری فعالیت میکردم و روزانه 2500 تا 3000 دلار خرید و فروش داشتم و در این مدت 65 میلیون سود کردم.
قاضی خطاب به متهم گفت: گردش مالی حسابهایی که شما اعلام کرده اید حدود 6 میلیارد تومان است، سود 65 میلیونی توجیهی ندارد.
قاضی در ادامه از متهم خواست درباره آشنایی با جواد عظیمی، بهنام صحرانورد و موسی وند توضیحاتی ارائه دهد.
متهم گفت: با آنها در گروه تلگرامی بوده ام و مبادلهای نداشتهام.
قاضی موحد درادامه گفت: بر اساس اقرار خود 8 ماه در خیابان منوچهری و روزانه 25 تا 50 هزار دلار مبادله ارزی داشتهاید. چه پاسخ دارید؟
متهم پاسخ داد: من روزانه 2000 هزار دلار تا 2500 دلار بیشتر خرید و فروش ارز نداشتهام و اشتباه کردهام و از من کلاهبرداری شده است و داراییام را از دست دادهام.
در ادامه این جلسه دادگاه دیگر متهم این پرونده منوچهر روشن در جایگاه اتهام قرار گرفت.
قاضی موحد گفت: طبق کیفرخواست صادره اتهام شما اخلال در نظام ارزی و پولی کشور از طریق قاچاق عمده و حرفهای ارز به میزان 3 میلیون و 600 هزار دلار است چه پاسخی دارید؟
این متهم گفت: اینجانب از اردیبهشت 98 تا دی ماه به صورت «کمیسیون کار» در خیابان منوچهری فعالیت داشتهام.
قاضی موحد خطاب به متهم گفت: طبق اقرار خودتان روزانه 9 هزار و 500 دلار خرید و فروش ارز داشتهاید از این بابت چه مقدار سود کردهاید؟
متهم پاسخ داد: در مجموع من 36 میلیون تومان سود کرده ام، چون من واسطه کار بودهام.
قاضی خطاب به متهم گفت: در حسابهایی که اعلام کرده اید دو میلیارد گردش مالی داشته اید چه توضیحی دارید؟
متهم گفت: بعضی از مشتریها فقط حساب من را قبول داشتند و پول خرید و فروش را به حساب من واریز میکردند و من به عنوان واسطه پول را برای فرد دیگری میریختم، علت بالارفتن گردش مالی ما به این دلیل است.
قاضی موحد خطاب به متهم گفت: شما بازار ارز را به هم ریختهاید و یک محل مسکونی به عنوان دفتر اجاره کردید و در این مدت که بیماری کرونا وجود داشته است از این فضا استفاده کردهاید و به صورت غیر قانونی موجبات افزایش ارز شده اید، شما که بازنشسته بودید و درآمد داشتید چرا وارد این کار شدید؟
متهم پاسخ داد: من نه قصد اخلال در نظام ارزی کشور را داشتم نه با این مفهوم آشنا بودم و از کرده خود پشیمان و نادم هستم و از دادگاه محترم تقاضای رافت اسلامی را دارم.
در ادامه جلسه دادگاه قاضی پس از تفهیم اتهام متهم حسین پیرهادی از وی خواست برای بیان دفاعیات در جایگاه حاضر شود.
متهم پیرهادی گفت: سابقه کیفری ندارم و سکه و دلار جا به جا میکردم.
قاضی پرسید: آیا دفتر را شما اجاره کردید؟
این متهم گفت: بله آقای فرزاد نمیتوانست اجاره کند به من گفت دفتری را اجاره کنم که در برج دو سال 98 دفتری را اجاره کردم، 1.5 میلیون تومان بابت دفتر به من میدادند و آقای فرزاد از حساب من بابت خرید و فروش ارز استفاده میکرد و 1.5 میلیون تومان نیز به من میداد.
قاضی موحد گفت: طبق اعلام نماینده دادستان گردش مالی حساب شما بالغ بر دهها میلیارد تومان بوده است در این رابطه توضیح دهید؟
متهم پیرهادی گفت: آقای فرزاد به من گفت حساب من را بسته اند نمیتوانم فعالیت کنم.
قاضی گفت: شما هم حسابتان را در اختیارش گذاشتید و هم محلی را برایش اجاره کردید و در جابجایی ارز نیز فعالیت کردید چرا کار غیر قانونی انجام دادید؟
قاضی ادامه داد: این افراد در ماههای اخیر و با اجاره محلهای مسکونی و تبدیل آن به عنوان دفتر مشغول خرید و فروش غیر مجاز ارز بودند از پلیس تشکر میکنم که این افراد را شناسایی و دستگیر کرد انشاالله این مبارزه با جدیت ادامه خواهد داشت دستگاه قضایی نیز با افراد متخلف قاطعانه برخورد و مجازات قانونی را اعمال میکند.
قاضی موحد خطاب به متهم گفت: آخرین دفاعیات خود را بیان کنید.
متهم پیر هادی نیز در پایان گفت: من 5 ماه است که در این کار هستم تقاضای تخفیف در مجازات دارم.
در ادامه متهم یاشار سلمانزاده پس از تفهیم اتهام قاضی برای بیان دفاعیات در جایگاه قرار گرفت.
قاضی موحد خطاب به متهم گفت: چه مدت در بازار فعالیت غیر مجاز ارزی داشتی؟
متهم سلمان زاده پاسخ داد: از برج 4 لیر میفروختم. یک صرافی از ارومیه لیر میفرستاد و من میگرفتم و به یک صرافی در تهران میدادم.
قاضی موحد گفت: چه ضرورتی داشت شما واسطه غیر مجاز شوی و از صرافی به صرافی ارز بفرستند. آنها میتوانستند حواله کنند، گواهی تحویل را بیاورید.
قاضی موحد ادامه داد: پاتوق شما در چایخانه کوشک بود و در اقاریرتان گفتهاید در مدت سه ماه خرید و فروش ارز داشتهاید که از طریق کانالهای تگلرامی معامله میکردید طبق گزارش پلیس و اقاریر خودتان یکی از دلالان کاغذی کار و فردایی کار بازار ارز هستید، سود خالص شما طبق اقرار خودتان روزانه 500 تا 600 هزار تومان بود این اظهارات را قبول دارید؟
متهم سلمان زاده پاسخ داد: بله قبول دارم بابت دلار در آن دو ماه 20 میلیون سود بردم.
قاضی خطاب به متهم گفت: گردش مالی حساب شما بسیار بالا است آخرین دفاعیات خود را مطرح کنید.
این متهم گفت: من فوق لیسانس دارم دو سال دنبال کار بودم، یک عدد لیر نخریدم فقط جا به جا کردم و برای آن دو ماه طلب بخشش میکنم.
قاضی موحد گفت: هر نوع عملیات و جا به جایی ارز که مربوط به صرافی و بدون مجوز باشد غیر مجاز است.
در ادامه جلسه دادگاه قاضی متهم رسول قنادی تقیزاده را تفهیم اتهام کرد و گفت: برای بیان دفاعیات در جایگاه قرار گیرد.
متهم تقیزاده گفت: دفتر آسانسور داشتم و کارهای مربوط به آسانسور را انجام میدادم.
قاضی پرسید: چرا در آن دفتر خرید و فروش ارز میکردید و چرا ماموران را راه نمیدادید؟
این متهم گفت: من فعالیتی در بازار ارز نداشتم .
قاضی موحد بیان کرد: شما گفتهاید دستگاه کارت خوان و دفتر برای شماست و آقای عبدالحسینی و نصیرزاده در آن دفتر معاملات ارزی انجام میدادند و دفتر را در اختیارشان قرار داده بودید و از آنها کمیسیون میگرفتید آیا این اظهارات را قبول دارید؟
متهم تقیزاده پاسخ داد: اظهارات را قبول دارم بله کمیسیون میگرفتم آقای نصیرزاده دو ماه در دفتر بود. در مجموع 10 میلیون تومان از آقای عبدالحسینی ونصیرزاده گرفتم.
قاضی گفت: آیا با گردش مالی دهها میلیاردی این ادعا قابل پذیرش است؟ لیست خرید و فروش و کارهای مربوط به آسانسور را به دادگاه ارائه دهید.
قاضی موحد ادامه داد: برای شما هفت فقره سابقه کیفری از جمله خرید و فروش غیر مجاز ارز، سرقت، کیف قاپی و ... نوشته اند آخرین دفاعیات خود را مطرح کنید.
این متهم گفت: در آن موقع جوان بودم اشتباه کردم و توبه نیز کردهام به این افراد به دلیل دوستی اعتماد کردم و اجازه دادم در آن دفتر فعالیت کنند و تقاضای بخشش دارم.
پس ازپایان دفاعیات متهمان حاضر در جلسه دادگاه قاضی ختم جلسه را اعلام کرد.