رییس سازمان فناوری اطلاعات در گفتگو با برنامه «آنتک» (لایو اینستاگرام دیجیاتو) درباره مسائل مختلف ICT کشور از جمله باندهای 700 و 800، اندروید ایرانی، ورود استارتاپها به بورس، VPN قانونی، دولت الکترونیکی و فیلترینگ صحبت کرد. «امیر ناظمی» معتقد است که با آزادسازی باندهای 700 و 800 درآمد صدا و سیما بیشتر شده و همچنین میتوان به رشد و توسعه دولت الکترونیکی با درآمد آن کمک کرد؛ فرایندی که تا به امروز به دلایل مختلف نتوانسته به طور کامل اجرایی شود.
امیر ناظمی، دارای مدرک دکترای سیاست گذاری فناوری از دانشگاه علامه طباطبایی و از معدود افراد دولتی است که در جایگاه درستی مرتبط با تحصیلات آکادمیک خود حضور دارد. او به دیجیاتو میگوید در حال حاضر 430 نفر در سازمان فناوری اطلاعات به طور رسمی کار میکنند و عدهای پیمانکار نیز به این سازمان رفت و آمد دارند که با آنها مانند کارمند رسمی برخورد میشود. به گفته ناظمی از زمان شیوع ویروس کرونا، دو سوم کارمندان به شرکت میآیند و یک سوم به حالت گردشی حاضر میشوند.
چرا استفاده از باند 700 و 800 ضروری است؟
او پس از ارائه این صحبتها به موضوع باندهای فراکنس 700 و 800 مگاهرتز پرداخت و چرایی لزوم استفاده از آنها را اینطور توضیح داد:
«دسترسی بین دستگاه موبایل و آنتن BTS روی باند فرکانسی داده رد و بدل میشود و این باند فرکانسی بر اساس طول موج باند امکان را میدهد که ارتباط برقرار شود. گاه این فرکانسها مانند ایام شیوع کرونا در حد اشباع میرسد و اگر طیف فرکانسی آزاد نداشته باشید نمیتوان کاری کرد. در ایام کرونا به این مشکل برخورد کردیم و سرعت اینترنت موبایل به مشکل خورد.»
سوالی در این بین وجود دارد که چرا صدا و سیما این باندها را آزاد نمیکند و در بقیه دنیا روند چگونه است؟ ناظمی در این باره میگوید در گذشته این باندها متعلق به شبکههای پخش تلویزیونی بودند، زمانی که پخش این تصاویر آنالوگ بود: «ما طی یک تصمیم جهانی بخش اعظم کشورها این باندها را به حوزه دیجیتال سپردند و برای توسعه موبایل. تلویزیونها وقتی دیجیتال میشوند عملا 2.5 درصد باند را اشغال میکنند و 97.5 درصد آن آزاد میشوند.»
به گفته ناظمی این یک تصمیم جهانی است چرا که امروزه اگر در این باندها فرستندههای تلویزیونی فعالیت شود، اختلال در شبکه مخابرات کشورهای همسایه به وجود میآید: «تا به امروز چندین کشور از جمله افغانستان از ما شکایت کردهاند. ایران در یک سند جهانی متعهد شده که این باندها را آزاد کند اما تا به امروز این کار را نکرده است.»
ناظمی با طرح پرسشی صحبتهای خود را ادامه میدهد: «ممکن است این سوال پیش بیاید که چرا آنقدر ظرفیت باندهای دیگر ما پایین است. باید گفت ضریب نفوذ اینترنت در کشور 90 درصد است که 80 درصد آن متعلق به موبایل است. اما چرا در کشورهای دیگر سهم اینترنت ثابت بالا رفته است؟ برای آنکه آنها از لاینی استفاده میکنند که سهم IPTVها (تلویزیونهای اینترنتی) است و آنها چون تلویزیونهای خود را به سمت IPTV بردند، عقلانیت اقتصادی اینطور شده که مردم هم پول بدهند تا از IPTV استفاده کنند و هم سرویس اینترنت خود را بگیرند. در حالی که در ایران این اتفاق نیفتاده و تمرکز به سمت IPTVها نرفته است.»
آنطور که معاون وزیر ارتباطات میگوید، در سال 92 ضریب نفوذ اینترنت در ایران 22 درصد بوده و همان زمان در آمریکا ضریب اینترنت 74 درصد بوده است. زمانی که دولت اول روحانی سر کار میآید باید سرعت این ضریب نفوذ را افزایش دهد که دو راه حل پیش روی آن وجود داشته، یکی ارتقای اینترنت ثابت و یکی هم موبایل. ناظمی این دو راه حل و چرایی توسعه اینترنت موبایل توسط دولت جدید را به دیجیاتو چنین توضیح میدهد:
«اگر دولت به سراغ توسعه اینترنت ثابت میرفت، اینکار خیلی طولانی میشد و برای همین دولت به سراغ موبایل رفت. باید بدانیم ضریب نفوذ اینترنت در ایران حالا مثل آمریکا 90 درصد است، این مساله به این معنا نیست که در کیفیت برابر هستند بلکه تنها آمار به ضریب نفوذ و دسترسی به اینترنت برابر است. اما چرا کیفیت تفاوت دارد؟ چون تمام بار این مساله را انداختیم روی دوش موبایل و باند 700 و 800 را هم نداریم، از آنطرف مردم انتظار دارند که پهنای باندشان افزایش پیدا کند. این مساله را نیز اگر نگاه تاریخی به آن داشته باشیم باید بگوییم پهنای باند در سال 92 نیز 100 گیگابایت بوده و امروز 4 ترابایت است و این یعنی بیش از 50 برابر رشد.»
موضوع درآمدزایی از باندهای 700 و 800
به گفته ناظمی پیشنهادی که وزارت ارتباطات به صدا و سیما داده اینست که هرچقدر در آمد باند 700 و 800 بود نصف آن به صدا و سیما برسد: «برآورد داریم که این رقم 1000 میلیارد باشد. 1000 میلیارد سهم ما نیز به وزارت ارتباطات نرسد و آن را صرف توسعه سه حوزه روستایی، آموزش و دولت الکترونیکی خواهیم کرد.»
ناظمی در پاسخ به این سوال که چرا اینترنت ثابت رشد نکرد و VDSL و FTTx در ایران به آن رشد لازم نرسید به دیجیاتو میگوید که دلیل این مساله خصوصی شدن مخابرات است: «اتفاقی که در ایران افتاده این است که مخابرات خصوصی شده و انحصارش در سیم است. از طرفی مخابرات یک شرکت دولتی نیست (دولت سهامدار جز است) و تصمیم گیری با طرف غیر دولت است. آیا این اشتباه در کشورهای دیگر هم افتاد؟ بله در انگلستان هم همین اتفاق افتاد و این مساله را حل و فصل کردند تا به سایر شرکتهای مخابراتی لطمه وارد نشود. دلیل عدم رشد VDSL در ایران همین بوده است.»
او در مورد FTTx یا فیبر نوری نیز میگوید که همین الان اگر در کشوری مثل آلمان جستجو کنیم که سهم فیبر نوری چقدر است یک عدد خیلی کم را میبینیم: «در واقع فیبر نوری اصلا مقرون به صرفه نیست تا کاربر عادی به سمت آن برود.»
به گفته ناظمی 70 درصد ترافیک اینترنت پرسرعت کره جنوبی ترافیک داخلی است و این مساله در ایران رخ نمیدهد که بتوان به رشد اینترنت ثابت در ایران امید داشت؛ چرا که نه شرکتهای خارجی CDN داخل ایران گذاشتند و نه محتوای داخل آنچنان تولید میشود و محدود به چند شرکت است و آن محتوا هم چندان مورد پسند مردم نیست.
ناظمی تاکید دارد که از فرکانسهای دیگر و ظرفیت آنان نمیتوان استفاده کرد چرا که تقریبا همه فرکانسها پر شده است.
فیلترینگ و دیدگاههای متفاوت
مانی قاسمی در ادامه این لایو به ناظمی گفت هم خودتان و هم بقیه سیاستمداران از جمله رهبری در توییتر فعال هستند و چرا با وجود اینکه تعدادی از وزرا درخواست رفع فیلترینگ توییتر را داشتند ولی این اتفاق نیفتاده است؟ ناظمی در پاسخ گفت: «موضع حاکمیت یکدست نیست و دو دیدگاه در آن وجود دارد. اگر برای رفع فیلتر توییتر نامه نوشته شد، برای فیلتر شدن اینستاگرام هم نامه نوشته شد و این تفاوت دیدگاهها کاملا وجود دارد و ربطی به اصولگرا و اصلاح طلب بودن ندارد.»
او در پاسخ به این سوال که کسب و کارها نمیدانند باید روی اینستاگرام سرمایهگذاری کنند یا نه به دیجیاتو میگوید: «این یک چالش کوچک است ولی این تردیدها باعث میشود که اصلا یک سری از افراد به سراغ فعالیت کارهایی روی این شبکه نروند و یک سری هم کل کسب و کارشان در اینستاگرام است و نمیدانند باید چه کار کنند، همانطور که بعد از فیلترینگ تلگرام کسبوکارهای فعال روی آن بستر ضربه دیدند.»
به باور ناظمی حتی خود شنیدن ناسزاها برای یک سیاستمدار مهم است و یک سیاستمدار باید ببیند که جامعه نسبت به او چه فکری میکند و چه اشتباهاتی نیز در فکرهایشان وجود دارد: «مثلا عده زیادی در شبکههای اجتماعی به من میگویند چرا تلگرام را فیلتر کردی و من میدانم که این کار را نکردم و سعی میکنم در این راستا شفافسازی کنم. باید نظر مردم را دانست و تا بفهمیم به چه راهی برویم.»
چرایی عدم همکاری نهادهای مختلف با دولت الکترونیکی
ناظمی درباره عدم تحقق کامل دولت الکترونیکی ترجیح میدهد به موضوعی همچون ادغام کارت بانکی و کارت سوخت هوشمند که قبل از سهمیه بندی توسعه پیدا کرد و سپس اجرای آن لغو شد بپردازد و با تشریح آن به این مقوله پاسخ درستی دهد:
«در سال 97 اولین زمزمههای کارت سوخت شنیده شد و ما سعی کردیم که طرح اتصال کارت بانکی با کارت سوخت را پیشنهاد دهیم اما بعد از پیشنهاد ما ناگهان طی یک روز اجرای این طرح لغو شد. گرچه امروزه رانندگان سرویسهای آنلاین و آژانسها و... با همان روشی که ما ارائه دادیم بنزین میزنند و بنزینی که با کارت بانکی زده میشود خیلی بیشتر از بنزینی است که با کارت سوخت عادی انجام میگیرد. اما چرا این سرویس را همان ابتدا قطع کردند و چرا در نهایت به مدل جدید بازگشتند؟ چرا این یکپارچگی صورت نمیگیرد؟»
ناظمی در ادامه صحبتهای خود به NIX اشاره دارد که مرکز تبادلات داده کشور است. این مرکز در سازمان فناوری اطلاعات است و تمامی دستگاهها به NIX وصل میشوند. او فعالیت این مرکز را با مثالی پیرامون ثبت نام کارت هوشمند توضیح میدهد: «شهروندان کد ملی را به یک کد دستوری ارسال میکردند و ما آن را به سازمان تنظیم و مقررات میفرستادیم و این سازمان به ما میگفت که آیا این موبایل متعلق به این کارت ملی است یا خیر. در ادامه شماره VIN خودرو را نیز از شهروند میگرفتیم و آن را به نیروی انتظامی میفرستادیم و صحت آن را استعلام میکردیم و سپس کد ملی را به ثبت احوال میفرستادیم تا بفهمیم فرد بالای 18 سال است یا خیر. در نهایت نیز شماره حسابها و کارتهای شخص را از بانک مرکزی میگرفتیم و کارت بانکی را تبدیل به کارت سوخت میکردیم. کل دیتایی که در سال 96 رد و بدل میشد دو تا سه میلیون در ماه بود و ما 93 میلیون داده در یک ماه تراکنش کردیم، اما الان بالای صد و بیست میلیون داده تراکنش میکنیم.»
ناظمی با طرح پرسش اینکه اساسا قانون دولت الکترونیکی چگونه است؟ میگوید که در این فرایند بین دو یا چند نهاد تبادل اطلاعات صورت میگیرد:
«مثلا فرض کنید من ایران خودرو هستم، باید داده را از ثبت احوال بگیرم و از این سازمان داده را بخواهم. دهنده داده (در اینجا یعنی ثبت احوال) باید خواسته من را تایید کند و سرویس را به من بدهد. برای اینکه اتفاق دولت الکترونیک رخ بدهد باید گیرنده ها و فرستندههای داده با یکدیگر همکاری کنند. ما بستر را در سرویس خود گذاشتیم و باید «دهنده داده» موافقت کند تا دیتا را بدهد؛ اما چرا گاهی موافقت نمیکند؟ یک دلیل اینست که نهادها از امنیت داده خود میترسند و فکر میکنند که گیرنده داده این اطلاعات را ذخیرهسازی میکند. همچنین شاید یک منفعتی در آن سازمان از کسی کم شود، مثلا زمان ارائه کارت سوخت، پلیس +10 ضرر میکرد و شرکتهایی که کارتها را تولید میکردند، در واقع نباید فراموش کنیم با اتوماسیون شدن کاری، یک سری ضرر خواهند کرد. همچنین نباید فراموش کنیم کسی که داده بیشتری دارد قدرت دارد و این بینش در بین تمام نهادها است و برای همین گاهی آنها داده خود را به اشتراک نمیگذارند. بعضی از مدیران هم ادراکی از فواید این کار ندارند به خصوص اگر خیلی قدیمی باشند و با این موضوع آشنایی نداشته باشند.»
برخورد با نشت اطلاعاتی یک مسئول واحد ندارد
در ادامه این مصاحبه ناظمی درباره امنیت دادهها و نشت اطلاعاتی صحبت کرد و به پرسش دیجیاتو مبنی بر اینکه چرا هنوز قوانین درستی درباره آن وجود ندارد و سرنوشت «لایحه صیانت و حفاظت از دادههای شخصی» به کجا رسیده است، گفت:
«ما این لایحه را آماده کردیم و چون یک جرم انگاری در آن وجود دارد مجبور شدیم با قوه قضاییه نیز جلساتی را برگزار کنیم و بعد قرار شد که مجلس نیز درباره آن نظر دهد و بعد از برپایی جلسات با آنها نهایتا لایحه رسید به هیات دولت که در همان زمان عمر مجلس تمام شد. آیا قوانین فعلی اینست که اگر کسی دادهها را افشا کرد قانون هیچکاری با آنها ندارد؟ نه چنین نیست ولی نهادهای مختلفی مسئول آن هستند.»
به گفته ناظمی بزرگترین مشکل ایران در ساختار صیانت از دادهها این است که به جای یک متولی، این امر به سه دستگاه متفاوت سپرده شده است. آنطور که او میگوید نشت اطلاعاتی در کسبوکارها و شهروندان به پلیس فتا مربوط میشود: «یعنی اگر مرکز ماهر یا بیمه چنین کاری انجام داد مسئول آن پلیس فتا است. اگر دیتابانک بانکهای بزرگ باشد نیز مسئول آن افتا ریاست جمهوری است و دیگر سازمانهای دولتی اگر افشا کنند به مرکز ماهر میرسد. اما باید یک مرکز این مساله را راهبری کند و یک دستگاه مسئول باشد و موازیکاری وجود نداشته باشد.»
ورود به بورس استارتاپها
دیجیاتو با طرح این مساله که استارتاپهایی چون شیپور، آسیاتک، دیجی کالا، کافه بازار، تپسی و اسنپ اعلام کردهاند تا شش ماه آینده وارد بورس شوند از ناظمی پرسید که آیا فکر میکنید الان زمان مناسبی برای ورود استارتاپها به بورس باشد یا خیر؟ ناظمی اما باور دارد که زمان ورود دست خود استارتاپها است و دولت فقط در تسهیل این فرایند کمک حال آنهاست:
«ما از سال گذشته به دنبال این بودیم که این شرکتها به بورس بروند چرا که این مساله منافع زیادی به وجود میآورد. به عنوان مثال باید بگویم شرایطی وجود دارد که یک سرمایهگذار روی یک شرکت سرمایهگذاری کرده و بعد از رشد شرکت، نمیتواند سرمایه خود را خارج کند و پولش به نوعی بلوکه میشود و به این ترتیب سرمایهگذار باکیفیت در اکوسیستم از دست میرود. رفتن در بورس میتواند استراتژی خروج سرمایهگذاران را حل و فصل کند. همچنین سرمایه نامشهود که در ایران به رسمیت شناخته شده نیست را به رسمیت سوق میدهد.»
ناظمی مقوله سرمایه نامشهود را امری میداند که در شرکتهای فناورانه و استارتاپها وجود دارد اما از نظر نظام بانکی و مالی به چشم نمیآید: «مثلا چندی پیش برخی شرکتهای بزرگ فناوری وام میخواستند و طبعا بانکها از آنها سند ملکی میخواستند که آنها نداشتند، ولی اگر شرکتها در بورس بودند میتوانستند سهام خود را وثیقه قرار دهند. اسم اسنپ، تپسی و دیجی کالا برای ما بسیار بزرگ است اما آیا نظام بانکی حاضر است به آنها بدون وثیقه وام دهد؟ نه حاضر نیست. خیلی از شرکتهای بزرگ دفاتر خود را اجاره کردند و نمیتوانند خیلی کارها انجام دهند. بدون رفتن به بورس نمیتوان از این منافع مالی و بانکی استفاده کرد.»
به گفته ناظمی با روی کار آمدن «حسن قالیباف» به عنوان رییس بورس کشور، یکی از ماموریتهایی که در این سازمان تعریف شده اینست که شرکتهای فناوری وارد بورس شوند: «این مساله برای ما خیلی مهم است و این شرکتها باید تصمیم بگیرند که الان میخواهند با این حواشی فعلی وارد بورس شوند یا بعدا، ما وظیفهمان در دولت است که این ورود را تسهیل کنیم.»
سهم اندروید ایرانی در آینده بازار موبایل کشور
مانی قاسمی در ادامه مصاحبه خود گذری به طرحهای بومی و اشتیاق بومی شدن فناوریها زد و به ناظمی گفت اخیرا صحبتهایی مبنی بر سامانه بومی ویدئو کنفرانس ابری شنیده میشود. ناظمی تاکید کرد که این موضوع صرفا برای ایام شیوع کرونا است و قرار نیست این پروژه مانند سایر پروژههای بومی در کشور تعریف شود: «یکی اینکه این طرح را به یک شرکت ندادیم و هیچ یک از شرکتهای شامل طرح نیز دولتی نبودند. امکاناتی که به آنها میدهیم هم نه مالی است و نه وامی در کار است بلکه صرفا تجهیزات را میدهیم که اگر شرکت برایش به صرفه شود، خودش بعدها به دنبال آن برود. مثلا «اسکای روم»، «ایسمینار» یا «روبرو» را در نظر بگیرید. به خاطر کرونا فشاری به این سرویسها آمده و سعی کردیم که تجهیزات را به آنها بدهیم تا بتوانند پیک دوران کرونا را رد نمایند و بعد از آن خودشان راه خود را به سلیقه خود پیش ببرند.»
اما مساله بومی شدن و ملی شدن در ادامه این مصاحبه به «اندروید ایرانی» کشیده شد؛ موضوعی که چندی پیش صحبت آن داغ بود و از ناظمی خواسته شد تا درباره آن بیشتر توضیح دهد. او تاکید کرد که عبارت «اندروید ملی» درست نیست و گفت که اندروید یک پروژه Open Source و ریگان است که میتوان آن را دریافت کرد و در آن تغییراتی ایجاد کرد.
«حالا شرکتهایی در جهان هستند که روی این بستر اندروید تکنولوژیهایی را توسعه دادند و رابط کاربری خود را ساختند. ما در این پروژه Open Source اولیه گوگل را روی گوشی ایرانی میگذاریم و پتنتهای بعدی را در نظر نمیگیریم چرا که قابلیت تحریم کردن در آنها وجود دارد. این نسخه از اندروید برای همه گوشیها نیست و یک بازاری را در نظر گرفتیم که در نهایت به 20 درصد میرسد (سهم کل گوشیهای ایرانی دارای این اندروید از بازار که در نظر داریم به آن برسیم.)»
به گفته ناظمی اپل در دنیا مارکت خود را دارد و گروه برخورداری از این برند استفاده میکنند و یک گروه از سامسونگ و سایر برندها مطرح: «اما گروههای نابرخورد هم وجود دارد که توانایی خرید این گوشیها را ندارند . ضریب دستگاههای هوشمند موجود در کشور ما 78 درصد است و 22 درصد از جمعیت ایران هیچ گوشی هوشمندی ندارند و این گروه را اگر بخواهیم مجهز به گوشی هوشمند کنیم چه باید کرد؟ باید گوشی اندرویدی ارزان عرضه کرد و به آنها داد.»
ناظمی این اتفاق را به سیستم عامل «هارمونی» برند هواوی تشبیه میکند. در این گوشیها، نسخه اندرویدی استفاده شده که مستقل از گوگل است:
«باید بدانیم همه بازار نمیتوانند اپل و سامسونگ داشته باشند. در حال حاضر دو شرکت در حال فعالیت روی توسعه اندروید داخلی هستند و کارهای اولیه و تستها را انجام میدهند؛ مانند هارمونی هواوی که 80 برنامه پرمصرف ایرانی را روی گوشی خود تست کرد و دید 50 مورد از 80 عدد هیچ مشکلی نداشتند و سیستم عامل خود را در بازار ایران نیز عرضه کرد. در حال حاضر دنبال این هستیم که این گوشی را زودتر عرضه کنیم و البته هنوز خود تولید گوشی انجام نشده است؛ شاید حتی با همین مدل هارمونی هواوی هم همکاری کنیم.»
به گفته ناظمی پروژه اندروید ایرانی در حال حاضر توسط «ستار هاشمی» در وزارت ارتباطات پیگیری میشود.
توسعه اینترنت 5G در گروی اقتصاد است
ناظمی درباره توسعه اینترنت 5G در ایران و اینکه فکر میکند چه زمانی این مساله رنگ واقعیت به خود میبیند به دیجیاتو میگوید همه چیز در گروی مسائل اقتصادی است: «5G در دنیا در حال حاضر به صورت پایلوت در حال اجرا شدن است و در حال رصد کاربردهای آن هستند. اتفاقی که برای 5Gرخ خواهد داد به بحث اقتصادی برمیگردد و باید دید آیا راهاندازی آن صرفه اقتصادی دارد یا ندارد. به نظر من 5G کاملا یک بحث اقتصادی است و باید دید که اپراتور از هر کاربر چقدر میتواند پول در بیاورد و اگر این موضوع نباشد اپراتورها رغبتی برای پیشروی به این سمت ندارند.»
فرهنگ در دوران قرنطینه
ناظمی در انتهای مصاحبه خود کتاب «بار هستی» میلان کوندرا را برای خواندن در ایام قرنطینه پیشنهاد میدهد و میگوید میتوان آن را دوباره هم خواند و لذت برد. او کتاب «فقط یک داستان» جولیان بارنز را نیز از دیگر کتب خواندنی این روزها میداند. او همچنین مردم را به دیدن فیلمهای اسکاری امسال همچون فیلم انگل که اسکار بهترین فیلم را برد و همچنین دیدن آثاری چون روزی روزگاری در هالیوود و آیریش من در ایام قرنطینه دعوت میکند.