مردی که 11 سال قبل شوهرخواهرش را در یک درگیری کشته و جسد او را به آتش کشیده بود، مدعی شد اگر دادگاه او را آزاد کند، میتواند رضایت اولیایدم را جلب کند.
متهم که 11 سال قبل بعد از بهقتلرساندن شوهرخواهرش جسد او را آتش زده بود، در دادگاه به قصاص محکوم شد و رأی صادره در دیوانعالی کشور نیز به تأیید رسیده بود. با گذشت 11 سال از حادثه، او همچنان در زندان بود و اولیایدم برای اجرای حکم نیز اقدامی نکرده بودند تا اینکه متهم دیروز دوباره به دادگاه منتقل شد.
در جلسه رسیدگی دیروز که در شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، ابتدا متهم درخواستش را به دادگاه گفت و ماجرا را اینطور توضیح داد: من و شوهرخواهرم رابطه بسیار خوبی با هم داشتیم، ما با هم پولی را به صورت شریکی به فردی داده بودیم و سود آن را میگرفتیم، اما مقتول سود را به من نمیداد و سر این موضوع با هم اختلاف داشتیم تا اینکه روز حادثه با هم جروبحث کردیم و من از او خواستم پولم را بدهد، اما قبول نکرد و درگیری بین ما بالا گرفت.
من یک مشت به صورت او زدم و او روی زمین افتاد. بعد متوجه شدم مرده است. از ترس جسد را آتش زدم تا کسی متوجه نشود من این کار را کردهام.
بعد از گفتههای متهم، برادر مقتول بهعنوان یکی از اولیایدم در جایگاه قرار گرفت. او که بعد از فوت والدینش، ولی دم شده بود، گفت: برادر من با متهم رفاقت خیلی زیادی داشت و خیلی با هم دوست بودند. متهم دروغ میگوید که با مشت به صورت برادرم زده و او فوت شده است. وقتی جسد پیدا شد، اطراف جسد مقدار زیادی خون بود که به ما گفتند ناشی از قتل با چاقو است.
اگر برادرم را با یک مشت کشته بود، خون روی زمین نمیریخت. جسد بهشدت سوخته بود و قابل شناسایی نبود و پلیس هم نتوانست علت دقیق مرگ را بگوید، چون جسد از بین رفته بود. حالا یکی از برادرزادههایم رضایت داده، من حاضرم سهم دیه او را بدهم، اما متهم قصاص شود. من نمیخواهم او از زندان بیرون بیاید و درخواست قصاص دارم.
در این هنگام قاضی از برادر مقتول خواست تا بگوید اگر قصد قصاص دارد، چه زمانی سهم دیه را میپردازد تا حکم اجرا شود. این مرد گفت: من پولی ندارم که سهم دیه را بدهم، اما اگر جایی را به من معرفی کنید که وام بگیرم، حاضرم قسط بدهم و سهم دیه برادرزادهام را بدهم تا این مرد قصاص شود. در ادامه، دوباره متهم در جایگاه قرار گرفت.
او گفت: 11 سال از حادثه گذشته است. من از کرده خودم بسیار پشیمان هستم و حلالیت میخواهم. در این مدت فقط خودم عذاب نکشیدم. همه اعضای خانوادهام نیز عذاب کشیدند. فرزندان مقتول خواهرزادههای من هستند و من باید برای آنها پدری میکردم. اشتباه کردم که چنین کاری کردم.
فرزند بزرگ مقتول حالا ازدواج کرده و من را بخشیده است. اگر از زندان بیرون بیایم، میتوانم فرزند کوچک خواهرم را هم راضی کنم که گذشت کند.
متهم ادامه داد: من خودم دو فرزند دارم. یکی از آنها حالا بزرگ شده و نیاز به مراقبت ندارد، اما زمانی که بازداشت شدم، همسرم فرزند دوممان را باردار بود و زمانی که او به دنیا آمد، من در زندان بودم.
حالا این بچه 11 ساله است و یکبار نتوانستهام او را در آغوش بگیرم و با او غیر از پشت میلههای زندان صحبت کنم. درخواست دارم من را آزاد کنید تا خودم بتوانم به دنبال رضایت اولیایدم باشم. من کسی را ندارم که این کار را برایم بکند.
بعد از گفتههای متهم، قضات شعبه 2 برای تصمیمگیری در این خصوص وارد شور شدند.