عامل جنایت با «بمبهای دست ساز» که چهارشنبه آخر سال خونینی را در مشهد رقم زد، هنگامی به بازسازی صحنه قتل پرداخت که «اشکهای ندامت» چهرهاش را پوشانده بود. «مجتبی» جوان 30 سالهای که متهم است چهارشنبه سوری سال گذشته را به «چهارشنبه سوزی» تبدیل کرد و خانوادهای را به سوگ نشاند، با چشمانی گریان از خودروی پلیس پیاده شد.
دستبندهای فولادین و پابندهای آهنین بر دست و پای متهم این پرونده جنایی بیانگر آن بود که قانون را راه گریزی نیست و هر مجرمی طعم تلخ مجازات را خواهد کشید. این جوان 30 ساله که گویی با یادآوری صحنه وحشتناک انفجار، دچار عذاب وجدان شدیدی شده بود، به آرامی مقابل فضای سبز حاشیه خیابان شهید چراغچی 5 (محل جنایت) ایستاد و با چهرهای غمگین در افکار خودش غوطه ور شد.
شاید میتوانست لحظهای خود را کنترل کند و این جنایت هولناک رخ ندهد شاید هم به آینده تاریک خود میاندیشید که فرجامی مبهم انتظارش را میکشید و ...
چند دقیقه بعد با دستور قاضی ویژه قتل عمد دوربین قوه قضاییه روشن شد و متهم به قتل آمادگی خود را برای بازسازی صحنه جنایت اعلام کرد. قاضی علی اکبر احمدی نژاد با تفهیم موادی از قانون مجازات اسلامی، از وی خواست تا حقیقت ماجرا را بازگو کند.
چرا که این اظهارات در مراحل بعدی دادرسی مورد استناد قضایی قرار میگیرد. سپس «مجتبی- ن» با معرفی کامل خود و در حالی که اشک هایش را پاک میکرد به تشریح آن حادثه هولناک پرداخت و گفت: من متاهل هستم و تاکنون با کسی درگیر نشده ام. هیچ سابقه کیفری هم ندارم!
در واقع همواره سرم در لاک خودم بود و به دیگران کاری نداشتم، اما آن شب (بیست و هشتم اسفند 98) در حالی که همسرم سرنشین خودرو بود از بازار به منزل بازمی گشتم. ساعت حدود 10:30 شب بود که خودرو را در نزدیکی منزلم متوقف کردم و همسرم پیاده شد در همین هنگام ناگهان صدای وحشتناک انفجار ترقه، اعصابم را به هم ریخت وقتی جلوتر رفتم چند جوان را دیدم که روی دیوارهای سیمانی یا گوشه و کنار خیابان، ترقه منفجر میکنند به طوری که اهالی محل در رنج وعذاب هستند، ولی آنها بی خیال به کارهای زشت خود ادامه میدادند.
چند قدم نزدیکتر رفتم و به آنها اعتراض کردم که ترقه بازی نکنید! مردم بیمار دارند! فرزند کوچک دارند! ولی آنها هیچ توجهی نداشتند و همچنان ترقهها را یکی پس از دیگری با صدای هولناکی منفجر میکردند. یک لحظه به دنبال آن دو سه نفر دویدم!
که مسافتی را دور شدند، اما وقتی به طرف منزلم بازگشتم آنها نیز دوباره پشت سرم آمدند و باز هم این بمبهای دست ساز را به دیوار کوبیدند این بار که به سمت آنها برگشتم یکی از آن جوانان کیسه حاوی ترقهها را درون فضای سبز حاشیه خیابان انداخت.
من هم آن کیسه را برداشتم و در حالی که به شدت عصبانی شده بودم به طرف منزلم حرکت کردم. در این هنگام یکی از آن جوانها (امیر- س) از روبه رو آمد و مقابلم قرار گرفت درحالی که یکی دیگر از آنها با فاصله دورتر ایستاده بود.
کیسه ترقهها دردست راستم قرار داشت که دست چپم را به سینه آن جوان 19 ساله گذاشتم که کنار برود، اما او که کمی از من بلندقدتر بود اصرار به گرفتن کیسه داشت من هم که دیگر نمیتوانستم خشم خودم را کنترل کنم و از شدت عصبانیت به خودم میپیچیدم دیگر نفهمیدم چه اتفاقی افتاد فقط صدای مهیب انفجار را شنیدم که هر دونفرمان روی زمین افتادیم.
بخشی از دست و ساعد و صورتم سوخت و چشمانم دچار سوزش شد. بعد از آن هم با تماس اهالی محل به بیمارستان خاتم الانبیاء منتقل شدم و در جریان مرگ جوان 19 ساله قرار گرفتم.
پس از اظهارات و اعترافات متهم این پرونده جنایی که به شدت از وقوع این حادثه تاسف بار ابراز ندامت میکرد، سروان جمالی (افسر پرونده) به تشریح خلاصهای از محتویات این پرونده جنایی و اعترافات متهم در مراحل بازجویی پرداخت و سپس قاضی «احمدی نژاد» ضمن اعلام پایان بازسازی صحنه قتل، دستور داد تا آثار به جا مانده از کیسه ترقه ها، توسط کارشناسان و متخصصان کانون کارشناسان دادگستری مورد بررسیهای دقیق قرار گیرد و این نظر کارشناسی به شعبه بازپرسی اعلام شود.
این گونه بود که ترقه بازی چند جوان بار دیگر صحنه خون آلود وحشتناکی را رقم زد و حادثه تلخی را به وجود آورد. شایان ذکر است: با انتقال متهم 30 ساله به زندان، تحقیقات قضایی در این پرونده جنایی همچنان ادامه دارد.
منبع: روزنامه خراسان