دعای مکارم الاخلاق از منظر حضرت آیت الله خامنه ای

رهبر انقلاب اسلامی در ارتباط تصویری با نمایندگان تشکل های دانشجویی در تاریخ ۱۳۹۹/۰۲/۲۸ به دو آسیب بزرگ «انفعال» و «انحراف» در محیط های جوان به ویژه دانشگاهها اشاره کردند و راه مقابله با آن را تقویت معنویت و مبانی معرفتی دانستند و در زمینه مسائل ایمانی و اعتقادی خواندن دعای مکارم الاخلاق را توصیه فرمودند: «دعای بیستم ص ...

دعای مکارم الاخلاق از منظر حضرت آیت الله خامنه ای

درس نامه زندگی

رهبر انقلاب اسلامی در ارتباط تصویری با نمایندگان تشکل های دانشجویی در تاریخ 1399/02/28 به دو آسیب بزرگ «انفعال» و «انحراف» در محیط های جوان به ویژه دانشگاهها اشاره کردند و راه مقابله با آن را تقویت معنویت و مبانی معرفتی دانستند و در زمینه مسائل ایمانی و اعتقادی خواندن دعای مکارم الاخلاق را توصیه فرمودند: «دعای بیستم صحیفه ی سجّادیّه، دعای معروف مکارم الاخلاق- این جوری است: اَللَهُمَّ بَلِّغ بِایمانی اَکمَلَ الایمانِ وَ اجعَل یَقینی اَفضَلَ الیَقین؛ می گوید یقین را دارم امّا بهترین یقین قرار بده یقین من را. دعا البتّه دعای عجیبی است. من توصیه می کنم که عزیزان، جوانها با این دعای بیستم صحیفه ی سجّادیّه آشنا بشوند.»

فرازهایی از دعای شریف مکارم الاخلاق را براساس بیانات حضرت آیت الله خامنه ای تشریح می کند.

مبارزه مناجاتی امام سجاد (علیه السّلام)

امام سجاد علیه السلام، بخش مهمّی از مشکلات اساسی دنیای اسلام را که به فاجعه کربلا انجامید، ناشی از شیوع انحطاط و فساد اخلاقی میان مردم می­دانند، و به همان میزان که اخلاق در جامعه ای نابود گردد، آن ملت منشأ مفاسد بیشتری خواهد شد.

اگر مردم آن زمانه از اخلاق اسلامی برخوردار بودند، یزید و ابن زیاد و عمر سعد و دیگران نمیتوانستند آن فاجعه­ را بیافرینند. اگر مردم آن طور پست نشده و از آرمانها دور نشده بودند و رذایل بر آنها حاکم نمی­بود، ممکن نبود حکومتها بتوانند مردم را به ایجاد چنان فاجعه عظیمی - یعنی کشتن پسر پیغمبر و پسر فاطمه زهرا سلام الله علیها- وادار کنند. یک ملت، وقتی منشأ همه مفاسد خواهد شد که اخلاق او خراب شود.(1) با چنین نگرشی امام سجاد علیه السلام در راه احیای دین بدین گونه همت گماشت که چهره آلوده جامعه را از این زشتی­ها پاک کنند و اخلاق نیکو را جایگزین گردانند و چون شرایط اقتضا می­کرد این مبارزه را در قالب دعا ارائه کردند که بعدها به صحیفه سجادیه مشهور شد، «لذا صحیفه سجادیه دعاست؛ اما درس است»(2) درس تعلیم اخلاق در زندگی.

رعایت اخلاق در زندگی

رهبر انقلاب اسلامی بنابر عبرت گیری از تاریخ و جلوگیری از انحطاط اخلاقی جامعه، در مورد لزوم شناخت اخلاق و رعایت آن می­فرمایند: «توصیه من به شما عزیزان این است که باید اخلاق اسلامی را، هم بشناسیم - همه مان؛ این دیگر پیر و جوان ندارد؛ اما جوانها بیشتر و بهترند - و هم تحلّی به حلیه ی اخلاق پیدا کنیم. اما عزیزان من! درس اخلاق، همه ی وظیفه ی ما در باب تخلّق به اخلاق حسنه را ایفا نمی کند. هر کسی خودش باید با دل خود، با رفتار خود، به طور دائم مشغول تهذیب و مشغول کشتی گرفتن با بدیها و زشتیهای وجود خودش باشد»(3)

صحیفه سجادیه؛ داروی شفابخش بیماریهای اخلاقی

حضرت آیت الله خامنه ای ضمن توصیه جوانان به خواندن صحیفه ی سجادیه همواره به یکی از دعاها نظر ویژه ای دارند و میفرمایند: «دعاهای صحیفه همه اش خوب است امّا من اگر بخواهم توصیه کنم، دعای پنجم و دعای بیستم که معروف به دعای مکارم الاخلاق [است را می گویم].»(4) «دعای شریف مکارم الاخلاق را زیاد بخوانید تا ببینید آن چیزهایی که امام سجاد علیه السّلام در این دعا از خدا خواسته است، چیست.»(5) «با کلمات ائمّه، با دعاهای صحیفه ی سجادیّه، با این داروهای شفابخشی که می تواند بیماریهای اخلاقی ما را شفا بخشد و زخمهای وجود ما را درمان کند، خودمان را آشنا کنیم. قدر بدانید این دعا و توسّل و تضرّع و توجه و نورانیّتی که از این راه حاصل می شود. این همه چیز است.»(6) «این دعاها پُر از مطالبی است که دل های شما را قرص می کند، گام شما را محکم می کند و میتوانید حرکت بکنید.»(7) البته صرفاً خواندن دعا مقصود نیست و دستاوردهای معرفتی دعا درصورتی که با تدبر همراه باشد به دست خواهد آمد، «من به شما جوانان توصیه می کنم که بروید صحیفه سجادیه را بخوانید و در آن تدبّر کنید. خواندنِ بی توجّه و بی تدبّر کافی نیست»(8)

آشنایی با دعای مکارم الاخلاق

از میان 54 دعای صحیفه سجادیه، دعای بیستم آن مشهور به دعای مکارم الاخلاق است و رهبر انقلاب اسلامی توصیه اکید به خواندن این دعا دارند، ایشان در بیانات خطاب به قشرهای مختلف مردم مانند کارگزاران(9)، فرماندهان سپاه(10)، اعضای شوراهای فرهنگ عمومی استان ها(11)، نمایندگان مجلس(12)، دانش آموزان و دانشجویان(13) و...پیرامون این دعای شریف نکاتی بیان نموده و علاوه بر شرح فقراتی از آن، خواندن مکرر و تعمق در آن را نیز خواستار شده اند: «دعای مکارم الاخلاق دعای بسیار خوبی است و من توصیه می کنم بیشتر (بخوانید)؛ دوستان میخوانند، لکن بیشتر بخوانید این دعا را.»(14) «دعای مکارم الاخلاق که حقیقتاً هر فقره و جمله از آن، یک معرفت بزرگ است، برای انسان مؤمن یک درس زندگی است. جا دارد کسانی که اهل مطالعه و تدبّر یا اهل دعا و تضرّع هستند، با دعای مکارم الاخلاق اُنس بگیرند و آشنا شوند»(15)

حضرت آیت الله خامنه ای با تذکر به خطر آسیب انحراف و انفعال در محیط های جوانان، راه مقابله با آسیب انحراف معرفتی را توجه به مسائل اعتقادی و ایمانی دانسته و فرمودند: «وقتی مبانیِ معرفتی ضعیف بود، طبعاً نمی تواند آنها را در مقابل حوادث، در مقابل سؤالها، در مقابل ابهامها حفظ کند و در صراط مستقیم نگه دارد. لذاست که به نظر من به مسائل ایمانی و مسائل اعتقادی و معرفتی بپردازید. ببینید، این دعا که عرض کردم -دعای بیستم صحیفه ی سجّادیّه، دعای معروف مکارم الاخلاق- این جوری است: اَللَهُمَّ بَلِّغ بِایمانی اَکمَلَ الایمانِ وَ اجعَل یَقینی اَفضَلَ الیَقین؛ می گوید یقین را دارم امّا بهترین یقین قرار بده یقین من را. وَ انتَهِ بِنیَّتی اِلی اَحسَنِ النِّیّات وَ بِعَمَلی اِلی اَحسَنِ الاَعمال، تا آخر این دعا. دعا البتّه دعای عجیبی است. من توصیه می کنم که عزیزان، جوانها با این دعای بیستم صحیفه ی سجّادیّه آشنا بشوند. البتّه دعاهای صحیفه فوق العاده است؛ یعنی صحیفه ی سجّادیّه بحث یک دعا و دو دعا نیست. حالا دعای بیستم را من عرض کردم، دعای بیست ویکم هم به یک نحو دیگر دعای عجیبی است و دعاهای گوناگون دیگری که در این کتاب فوق العاده باارزش وجود دارد. حالا این دعای بیستم را که دعای مکارم الاخلاق است بخوانید، به آن توجّه کنید»(16)

دعای مکارم الاخلاق از 22 فراز تشکیل شده که هر قسمت با درود بر محمد و آل محمد (صلّی الله علیه وآله) شروع می شود. امام سجاد علیه السلام در ضمن هر فراز با درخواست آراستگی به برخی از اخلاق پسندیده یا طلب دوری از بعضی رذائل اخلاقی، ارزش ها و ضدارزش های اخلاقی را معرفی کرده است. در ادامه فرازهایی از دعای مکارم الاخلاق که در بیانات رهبرانقلاب مورد استناد و شرح قرار گرفته است مرور می شود.

از خداوند کمک بخواهیم برای اعمالی که روز قیامت از ما سؤال می شود

«در دعای مکارم الاخلاق می خوانید: «و استعملنی بما تسألنی غداً عنه» فردا؛ در روز قیامت، از من سئوال خواهی کرد؛ پروردگارا! حالا کمک کن که آن چیزی را که بناست فردا از من سئوال کنی، من جوابش را امروز در عمل خودم آماده کنم؛ معنای این فقره ی دعا این است.»(17) «می گوید خدایا آن چیزی را که فردا بنا است از من سؤال کنی، امروز وسیله ی پرداختن به آن را و عمل به آن را در اختیار من قرار بده.» (18) مسئولیم ما؛ همه مسئولند. شما جوان، ما پیر، امّا همه مسئولیم؛ جوانها هم مثل پیرها مسئولند، فرقی نمی کند»(19)

«یکی از امتیازات کار برای حکومت اسلامی و دولت اسلامی همین است که اگر چنانچه کار برای خدا شد، کار تبدیل می شود به عبادت؛ خود آن امضائی که میکنید، آن کاغذی که می نویسید، آن حرفی که می زنید، می شود یک عبادت. در دعای مکارم الاخلاق این جمله هست: وَ استَعمِلنی بِما تَسأَلُنی غَداً عَنه-که دعای بیستم صحیفه ی سجّادیّه است و دعای بسیار خوبی است و من توصیه می کنم بیشتر (بخوانید)؛ دوستان (البتّه) میخوانند لکن بیشتر بخوانید این دعا را- فردا در قیامت یقه ی ما را می گیرند که چرا فلان کار را نکردی. بعضی از کارها را که نباید بکنیم، میکنیم -خب این را همه میدانیم- بعضی از کارها را باید بکنیم، توجّه نمی کنیم، غفلت می کنیم، تنبلی می کنیم، ملاحظه ی این و آن را میکنیم و آن کارها را انجام نمیدهیم؛ از ما سؤال می کنند»(20)

«این چند صباحِ زندگی، این چند صباحِ کار و تلاش -زید یا عمرو یا بکر- اینها خواهد گذشت، آنچه می مانَد، عمل ما است که در محاسبه ی الهی به حساب می آید و باید جواب بدهیم. وَ استَعمِلنی بِما تَسأَلُنی غداً عَنه؛ خدای متعال فردا از ما، از چیزهایی سؤال خواهد کرد؛ به فکر آن باید بود، برای آن باید تلاش کرد.»(21)

در واقع یکی از دعاهای همیشگی زمامداران باید توجه به این نکته باشد، «ما باید به خدا جواب بدهیم. یکی از دعاهایی که دائماً باید امثال بنده و شما بکنیم این است، «وَاسْتَعمِلْنی لِما تَسْألُنی غَداً عَنه» فردا از ما سؤال می کنند. چرا فلان چیز را گفتید، چرا نگفتید. از نگفتید هم سؤال می کنند. فقط از گفتید نیست. چرا فلان کار را کردید، چرا نکردید. از نکردید هم سؤال می کنند» (22)

هر چه مقام ما نزد مردم بالاتر می رود باید نزد نفس خود کوچک تر شویم

«هر چه بالاتر می روید، خودتان را در مقابل خدا و در مقابل خلق خدا [کوچک تر ببینید]؛ در دعای مکارم الاخلاق به ما یاد داده اند که هرچه خودمان در چشم مردم بالاتر می رویم، در اِلّا حَطَطتَنی عِندَ نَفسی مثِلَها؛ هرچه مقاممان پیش مردم بالاتر میرود، در نفْس خودمان به همان مقدار پایین تر برویم. توجّه کنیم به مسئولیّت مان، توجّه کنیم به کوتاهی هایمان، توجّه کنیم به ضعف هایمان، به نقص هایمان؛ ماها کم که نقص نداریم، من خودم را میگویم. خب، شما جوانها بهتر از ما هستید لکن همه نقص داریم؛ به نقص های خودمان بیشتر باید [توجّه کنیم ]» (23)

انسان مسلمان همان طور که ظلم نمی کند، ظلم هم نمی پذیرد

«در اسلام، همان قدر که ظلم کردن بد است، تسلیم ظلم شدن هم همان قدر بد است. شما در دعای مکارم الاخلاق میبینید که امام سجّاد می گوید: «ولا اُظلَمَنَّ و اَنتَ مُطیقٌ لِلدَّفعِ عَنّی و لا اَظلِمَنَّ وَ اَنتَ قادرٌ عَلی القَبضِ مِنّی». در قرآن میفرماید: «لاتَظلمون و لاتُظلمون»؛ نه ظلم کنید، نه قبول ظلم کنید و زیر بار ظلم بروید. مگر ممکن است کسی مسلمان باشد، اعتقاد به اسلام داشته باشد، درعین حال ظلم و زور را از هر کسی قبول کند؛ چه برسد به دشمن دیرینه ی ملت ایران - یعنی امریکا - که این همه به ملت ایران ضربه زده است. این که درست نیست، این را می دانند» (24)

ابعاد تازه ای از تقوا در دعای مکارم الاخلاق:

«اولِ این دعا می فرماید: «اللّهمّ صلّ علی محمّد و ءال محمّد و حلّنی بحلیة الصّالحین و البسنی زینة المتّقین»؛ آرایش بندگان صالح را به من عنایت کن، من را زینت بده به زینت صالحین، و زیور متقین را به من عنایت بفرما. یعنی من را جزو بندگان صالح و متقین و پرهیزگاران قرار بده. بعد درباره ی متقین خصوصیاتی را ذکر می کند»(25) «غالباً وقتی گفته می شود تقوا، پرهیزگاری، ذهن انسان میرود به رعایت ظواهر شرع و محرمات و واجباتی که دم دست ماست؛ نماز بخوانیم، وجوهات شرعی مان را بدهیم، روزه بگیریم، دروغ نگوئیم. البته اینها مهم است، همه اش مهم است؛ لیکن تقوا ابعاد دیگری هم دارد که غالباً ما از اینها غفلت می کنیم»(26) «اینکه میگوئیم زیور متقین را به من عنایت کن،»(27) « مرا با زیور صالحان زیور بده و با لباس پرهیزگاران ملبس کن»(28) یعنی چه؟ «این لباس پرهیزگاران چیست؟»(29) «در چه چیزی ما به زینت متقین و پرهیزگاران زیور پیدا کنیم و نزدیک شویم؟ معمولاً وقتی صحبت تقوا به نظر می آید، اجتناب از گناهان فردی و انجام عبادات و این چیزها به ذهن متبادر می شود - که البته آنها یقیناً هست؛ شکی نیست - اما اینجا امام سجاد (علیه الصّلاة و السّلام) بیست و دو سه مطلب را در ذیل این فقره بیان میکنند که ماها را متوجه به ابعاد جدیدی از معنای تقوا، مفهوم تقوا و مصداق تقوا می کند»(30)

1) گسترش عدالت، بالاترین رتبه تقوا است

 «و البسنی زینة المتّقین» در این چیزها: اول، «فی بسط العدل»؛ گستردن عدالت. عدالت را در میان جامعه مستقر کنیم؛»(31) «عدالت قضائی، عدالت اقتصادی، عدالت در گزینشها، عدالت در تقسیم منابع و فرصتهای کشور بین گروه ها، عدالت جغرافیائی، اینها مسائل خیلی مهمی است؛ اینها همه نیازهای ماست. گستردن عدالت، بالاترین رقمهای تقواست؛ این از یک نماز خوب، از یک روزه ی روز گرم تابستان بالاتر است. روایتی است که فرمود: هر امیری - امیر یعنی همه ی شماها؛ هر کسی یک دستگاهی دارد که در آن فرمان میراند، حکم او در آنجا نافذ است - که روزی را به عدالت حکم کند، مثل این است که هفتاد سال عبادت کرده؛ اینها خیلی مسائل مهمی است؛ اهمیت عدالت را، رفتار عدالت آمیز را به ما نشان می دهد.» (32) «تقوائی که از ما انتظار میرود، جزو پایه ها و مبانی این تقواست» (33)

2) فروخوردن خشم و عصبانیت در جمع دوستان و مؤمنین، مصداق تقواست

«دوم، «و کظم الغیظ»؛ فرو خوردن خشم. یک وقت هست که شما یک فرد معمولی متعارفی هستید، خشم شما نسبت به یک برادر دینی است، نسبت به یکی از اهل خانواده است، نسبت به یکی از کارکنانتان است - کظم غیظ خیلی فضیلت دارد؛ «و الکاظمین الغیظ و العافین عن النّاس» - یک وقت هم هست که شما یک مسئول اجتماعی هستید، جایگاهی دارید؛ حرکت شما، اثبات و نفی شما، قول و فعل شما در جامعه اثر می گذارد؛ در یک چنین شرائطی، خشم شما دیگر با خشم یک آدم معمولی برابر نیست. علیه کسانی، علیه جریانی خشمگین می شویم و حرفی می زنیم؛ آثار اینچنین خشمی با آثار یک خشم معمولی که حالا انسان بر فرض خشمگین می شود و یک نفر را کتک می زند، خیلی متفاوت است. خشم را فرو بخورید»(34)

«فرو بردن خشم در مقابل دوستان. بحث اینجا دوستان است. در مقابل دشمنان باید غیظ داشت؛ «و یذهب غیظ قلوبهم». در مقابل آن دشمنی که با هویت شما، با موجودیت شما مخالف است، آنجا خشم می شود خشم مقدس؛ آن اشکالی ندارد. نه، در جمع مؤمنین، در بین افرادی که مأمور به رفتار مسلمانی با آنها هستیم، خشم و حالت عصبانیت نباید باشد. خشم به انسان ضرر می زند» (35)

«تصمیم گیری با خشم مضر است، حرف زدن با خشم مضر است، کار کردن با خشم مضر است، غالباً دچار غلط و اشتباه است؛ این چیزی است که ماها متأسفانه خیلی ابتلاء پیدا میکنیم. جلوگیری از این خشم، خشمی که موجب انحراف می شود، موجب خطای در فکر و عمل می شود»(36) کار از روی خشم انجام نگیرد. ممکن است شما با یک کسی، با یک جریانی، با یک مجموعه ای موافق نباشید؛ اینجا استدلال و منطق حاکم باشد؛ اگر این استدلال و منطق آمیخته شد با خشم، کار را خراب می کند؛ تجاوز از حد انجام میگیرد، اسراف به وقوع می پیوندد؛ «ربّنا اغفرلنا ذنوبنا و اسرافنا فی امرنا». اسراف یعنی زیاده روی.» (37) پس یکی از موارد تقوا؛ فرو بردن خشم است.

3) فرو نشاندن آتش اختلاف گروهی یا جناحی از کارهای لازمه تقواست

 مورد سوم از مصادیق تقوا فرونشاندن آتش اختلاف و انشعابات است. «و اطفاء النّائرة؛ یکی از کارهائی که لازمه ی تقوای ماست، فرو نشاندن آتش است. این شعله ور شدن آتش - مراد، همین آتشهای اختلافاتی است که بین مجموعه ها هست، بین گروه ها هست، بین دستگاه ها هست - در حکم آتش سوزان است» (38) «بعضیها آتش افروزی های سیاسی و جناحی میکنند. عده ای کأنه برای این کار مأموریت دارند. من می بینم در داخل کشور خودمان که یک عده ای می خواهند اصلاً عناصر گوناگون را، جناحهای مختلف را، افرادی از هر یک از جناحها را به جان هم بیندازند و اختلاف ایجاد کنند؛ کأنه اصلاً از آتش افروزی خوششان می آید؛ این خلاف تقواست»(39)

«سعی همه باید این باشد که اطفاء کنند. نباید بر روی آتش بنزین پاشید، نباید آتشها را مشتعل کرد. اینکه ما مکرر در مکرر توصیه میکنیم به دوستان، به مسئولین، به کسانی که تریبون دارند، به کسانی که حرفشان یا به طور عموم یا در بخشی از فضای کشور منعکس می شود، که گفته ها را، زبانها را، اظهارات را، تعبیرات را کنترل و مراقبت کنند، به خاطر این است. گاهی اوقات یک تعبیری نه فقط ضد اطفاء نائره است، بلکه مشتعل کردن هرچه بیشتر نائره است؛ اطفاء نیست، بلکه ضد اطفاء است»(40) «باید در فضای انسانی و معنوی و اخلاقی هم آتش سوزیها را مهار و اطفاء کنید»(41)

4) جذب افراد جامانده از جماعت مسلمین از مصداقهای تقواست

«چهارم، «و ضمّ اهل الفرقة»؛ این کسانی که از جماعت مسلمین جدا می شوند، از جماعت کشور فاصله میگیرند، کوشش کنید اینها را نزدیک کنید، منضم کنید. کسانی که میانه ی راه هستند، اینها را به منزل مطلوب برسانید. نگذاریم با رفتار ما، با عمل ما، با اظهارات ما، با منش ما، کسانی که یک ایمان نیمه کاره ای دارند، بکلی از ایمان ببُرند؛ کسانی که نیمه ارتباطی با نظام دارند، از نظام منقطع شوند. عکس این عمل کنیم؛ کسانی که در نیمه ی راه هستند، اینها را جذب کنیم. مصداقهای تقوا و شعب تقوا اینهاست» (42)

5 و 6) اصلاح میان افراد و چشم پوشی از ضعف افراد، از ابعاد دیگر تقواست

«پنجم و ششم از ابعاد تقوا عبارت از اصلاح میان افراد و چشم پوشی از نقاظ ضعف افراد است. «و اصلاح ذات البین»؛ میانه ی افراد را اگر اختلافی وجود دارد، اصلاح کنیم. «و افشاء العارفة و ستر العائبة»؛ درباره ی اشخاص، نقاط مثبت را، نقاط خوب را افشاء کنیم، منتشر کنیم. از کسی، از مسئولی کار خوبی سراغ دارید، این را بیان کنید و بگوئید. نقطه ی مقابل: اگر چنانچه نقطه ی منفیای سراغ دارید، این را افشاء نکنید. افشاء نکردن معنایش این نیست که نهی از منکر نکنید؛ چرا، به خود آن کسی که به کارش اشکالی وارد است و باید ایراد گرفته شود، گفته بشود؛ اما افشاء کردن این چیزها مصلحت نیست. در این باره صحبتهای زیادی هست.

این یک بخشی از این دعاست. بیست و دو سه مطلب بود که حالا این شش هفت تایش را اجمالاً عرض کردیم. دلهامان را به این سمت ببریم. از خدا بخواهیم که «البسنی زینة المتّقین»؛ آرایش متقین را به ما بدهد»(43)

پی نوشت ها:

1) بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم 1372/04/23

2) همان

3) بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه 1379/07/14

4) بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان 1395/04/12

5) بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه 1379/07/14

6) همان

7) بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان 1395/04/12

8) بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم 1372/04/23

9) بیانات در دیدار کارگزاران نظام 1369/09/14

10) بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه 1370/06/27

11) بیانات در دیدار اعضای شوراهای فرهنگ عمومی استان ها 1374/04/19

12) بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی 1372/03/08

13) بیانات در دیدار جمعی از دانش آموزان و دانشجویان 1376/08/14

14) بیانات در دیدار مسئولان نظام 1398/02/24

15) بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی 1374/01/03

16) بیانات در ارتباط تصویری با نمایندگان تشکل های دانشجویی 1399/02/28

17) بیانات در دیدار مداحان اهل بیت(ع) به مناسبت میلاد حضرت فاطمه ی زهرا(س) 1386/04/14

18) بیانات در دیدار شاعران 1394/04/10

19) بیانات در دیدار اعضای انجمن های اسلامی دانش آموزان 1395/02/01

20) بیانات در دیدار مسئولان نظام 1398/02/24

21) بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم 1396/02/27

22) بیانات در ابتدای درس خارج فقه 1395/07/05

23) بیانات در دیدار فرماندهان گردان های بسیج 1394/09/04

24) بیانات در دیدار جمعی از دانش آموزان و دانشجویان، 1376/8/14

25) بیانات در دیدار مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران 1390/05/16

26) بیانات در دیدار کارگزاران نظام 1389/05/27

27) بیانات در دیدار مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران 1390/05/16

28) بیانات در دیدار کارگزاران نظام 1389/05/27

29) همان

30) بیانات در دیدار مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران 1390/05/16

31) همان

32) بیانات در دیدار کارگزاران نظام 1389/05/27

33) بیانات در دیدار مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران 1390/05/16

34) همان

35) بیانات در دیدار کارگزاران نظام 1389/05/27

36) همان

37) بیانات در دیدار مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران 1390/05/16

38) همان

39) بیانات در دیدار کارگزاران نظام 1389/05/27

40) بیانات در دیدار مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران 1390/05/16

41) بیانات در دیدار کارگزاران نظام- 1389/05/27

42) بیانات در دیدار مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران 1390/05/16

43) همان.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر