شناسه : ۲۰۲۰۹۳۶ - شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۰۹
مجلسجدید و الگوی طلایی: همه با هم
به گزارش اقتصادآنلاین، علی ربیعی در ایران نوشت: تحول جمعیتی چه از جنبه کمی و چه کیفی یکی از پدیدههای بینظیر این دوره است که آثار خود را در دهه 90 بر فرهنگ، اقتصاد و جامعه ایران نشان داده است. دو برابر شدن جمعیت کشور پس از انقلاب فقط افزایش عددها نیست. ما با بیش از 40 میلیون فکر، نیاز و خواسته جدید روبهرو شدهایم. هرچه از دهه 60 فاصله میگیریم، در هر دهه شباهتهای رفتاری کمتر و نیازهای متحولشده بیشتری را شاهد هستیم.
هیچ برنامهریزی و سیاستگذاری برای ایران بدون توجه به تحولات کیفی جمعیتی به نتیجه نخواهد نشست. این خواستهها و نیازها صرفاً در حوزههای اقتصادی مثل اشتغال و مسکن نیست. سیاستهای اجتماعی و فرهنگی که این تحولات را درک نکرده باشند چیزی جز تعارضهای جدید یا رهاشدگی جمعیتی نخواهند داشت. انتظار از زندگی، تصویر از آینده، نگاه به جهان و... آنقدر متفاوت شده است که با نسخههای قبل نمیتوان به درمان مشکلات فعلی پرداخت. این تحول جمعیتی وقتی با واقعیتهای اقتصادی ترکیب شوند، بخش دیگری از پیچیدگی دورهای را میتواند نشان دهد. رشد کم اقتصاد ایران در چند دهه اخیر، واقعیت تلخ اقتصاد کوچک شده با جمعیت متحول شده با آرزوهای بزرگ را به ما نشان میدهد. برنامههای پی در پی توسعه ما نیز نه از بیعدالتی کاسته و نه توانسته از گسترده شدن فقر پیشگیری کند. وضعیت قدرت خرید و فقر برخی دهکهای جامعه بخشی از واقعیتی است که در این دوره آثار خود را هویدا و در نظام اداره کشور تحمیل کرده است.
باید این واقعیت را بخوبی درک کنیم که برنامهریزی و سیاستگذاری برای رفع بیعدالتی، فقرزدایی و بزرگ شدن کیک اقتصادی و پاسخ به خیل بیکاران نه تنها از مسیر آرزوهای بیانی عبور نمیکند بلکه با واقعگرایی قابل تحقق است. این واقعیتها را اضافه کنیم به قرار گرفتن در نامتعادلترین دوره در روابط و امنیت بینالملل. دشمنی و کینهورزی دولت امریکا در این سالها به اوج خود رسیده و دورهای بیسابقه از فشار سیاسی و اقتصادی بر ایران را به وجود آورده است. وقتی از تحریم بیسابقه سخن میگوییم باید ابعاد آن را با نگاهی واقعگرایانه درک کنیم. بنابراین جمعیت متحول شده ذهنی با توقعات فزاینده، به علاوه واقعیت اقتصاد 40 ساله و متغیر سیاست بیرحمانه دولت امریکا را باید از یک منظر واقعی بررسی کرد.
همانگونه که بیان شد مجلس در شرایطی آغاز به کار میکند که علاوه بر شرایط تصویر شده فوق، امروز مبارزه تأخیرناپذیر ضد کرونایی دولت، جامعه سلامت و جامعه در کلیت خود وارد مرحله نوینی شده است. روشن است که یک مجلس تازه نفس و نوخاسته در چنین شرایطی میتواند به سهم خود نفس تازهای به مبارزه نفسگیر و هر روزه دولت و ملت با کرونا بدمد. امری که مستلزم ظرفیتسازیهای جدیدی در سطح جامعه و استفاده از همه ظرفیتهای موجود و همه مؤلفههای گوناگون جمهوری اسلامی ایران است. امروز سرشت و ماهیت تهاجم خصمانه علیه ایران و شهروندان ایرانی تغییر کرده و تبدیل به یک تهاجم مستقیم علیه اقتصاد، سلامت، پیکره زیستی و زیست روانی آحاد جمعیت ایران شده است. دولت، جامعه سلامت در کلیت بهداشتی و درمانی و پیشگیرانه آن و از همه مهمتر جامعه ایرانی اکنون درخط مقدم این نبرد میهنی برای دفاع از هستی زیستی و کرامتی قرار دارد و همین امر رسالت مجلس در الحاق به فرآیندهای دفاعی دولت-ملت را دوچندان مینماید. مبارزه و غلبه بر بحرانهای توأمان جمعیتی، اقتصادی، فقر و نابرابری، فشار بیحد و حصر بینالمللی در دوران کرونایی مبارزهای است که فرمولهای حداقلی «نصف به اضافه یک» پاسخگوی الزامات آن نیست. در سطح جامعه ما از ضرورت رعایت هشتاد درصدی در مبارزه ضد کرونایی سخن میگوییم اما انتظار از مجلس یک انتظار صددرصدی است، زیرا مجلس بنا بر تعریف ذاتی باید عصاره فضایل ملت باشد و قطع نظر از سطح مشارکت انتخاباتی ملت، باید سعی کند همه ارزشهای جامعه را در سیمای پارلمانی خود منعکس نماید.
جامعه در حال تجربه یک زیست جدید در شرایط مبارزه ضدتحریمی و ضدکرونایی است. یعنی همزیستی «همه باهم» و کشف مجدد ارزشهای معطوف به این همبودگی وسیع ملی. درست در همین نقطه بازگشت استعلایی به فرمول طلایی «همه باهم» است که الگویهای مردمسالاری در نقطه تأسیس نظام و از آن جمله تأسیس مجلس شورای اسلامی که این روزها چهلمین سالگرد آن را پشت سرمیگذاریم درخشانتر از هر زمان دیگر رخ مینماید.
اتفاقاً مدیریت صد روزه کرونا و موفقیتهای غیرقابل انکار ایران در مقابله با آنکه در مقایسه جهانی امروز کاملاً قابل رؤیت و مشاهده است، محصول تشخیص درست، برنامهریزی مشترک و همافزایی بین قوا و کمک به مدیریت پرقدرت و دولت واحد است. برای غلبه بر شرایط پیش گفته الگوی مدیریت کرونایی میتواند برای پاسخ به بحرانهای قرن پیش رو و عبور با سلامت جامعه باشد.