زیرا همه خودروهای ثبتنامی ظرف چند میلی ثانیه نصیب عدهای خاص میشد!
جالب است که وضعیت مشابهی هم در عرضه اولیه سهام حاکم بود؛ عرضه اولیه سهام در ایران، معمولا به قیمت پایینتر از ارزش آن عرضه میشود و خریداران آن معمولا میتوانند درصد سود خوبی را کسب کنند. در سالهای قبل، این موضوع محلی برای رانتخواری شده بود و سهمها معمولا به دست مردم عادی نمیرسید. چند وقتی است که رویه خوبی در بورس حاکم شده است؛ به اسم ثبتسفارش یا بوکبیلدینگ! به این ترتیب که کل سهام بهطور مساوی بین همه متقاضیان تقسیم میشود که هرچند رقم ناچیزی است، ولی حداقل عادلانهتر است. مثلا در عرضه اولیه سهام پگاه گیلان، حدود سه میلیون نفر شرکت کردند و به هرکسی رقم ناچیز حدود 15هزار تومان سهام رسید.
در موضوع فروش خودرو از آنجا که قرار است قرعهکشیهای دیگری هم برگزار شود، یک ایده جایگزین را مطرح میکنیم. فلسفه وجودی این ایده به این شرح است: حالا که قرار است رانتی توزیع شود، چرا بین همه مردم، یا تعدادی زیادی از مردم و بهطور مساوی تقسیم نشود؟
ایده را در قالب مثال عددی توضیح میدهیم: بهطور مثال مقرر شده است ایران خودرو 5 هزار دستگاه پژو پارس به قیمت کارخانه (حدود 80 میلیون تومان) بفروشد. برای این منظور برای هر پژو پارس، 80 میلیون بن با ارزش اسمی یک تومان منتشر میشود. مردم هم ثبتسفارش میکنند و به هرکسی تعداد معدودی بن میرسد. مردم پول را پرداخت میکنند و 80 میلیون تومان به ازای هر خودرو به ایران خودرو میرسد.
حالا بازار ثانویه برای این بنها تشکیل میشود. کسانی که واقعا قصد خرید خودرو دارند، باید وارد این بازار ثانویه شوند و از بقیه مردم بن بخرند تا اینکه بتوانند به 80 میلیون بن برسند و بروند خودرویشان را از خودروساز تحویل بگیرند. واضح است که قیمت این بنها در بازار ثانویه بالا میرود تا جایی که قیمت خرید خودرو از طریق بن، نزدیک قیمت بازار میشود.
البته تعدادی از مردم هم ممکن است بنهای خود را نفروشند و بهعنوان یک دارایی دیجیتال و ارزشمند نگه دارند. همین جا یک فرصت برای ایران خودرو وجود دارد که با علم به این موضوع، بنهای بیشتری منتشر کند و پول بیشتری از مردم جمع کند. ولی تعهد دارد هر خریداری که 80 میلیون بن آورد، یک پرشیا تحویلش دهد. قیمت خودرو برحسب ریال ثابت نیست؛ ولی برحسب بن باید ثابت بماند.
مزایای این طرح از این قرار است: حذف رانتهای ناعادلانه ناشی از فساد و پارتیبازی و عدم تکرار تراژدی سلطان خودرو، حذف رانتهای غیرعادلانه ناشی از قرعهکشی و تقسیم مساوی بین متقاضیان، حذف سود نامتعارف برای خودروساز و انتقال آن به مردم بهطور مساوی، امکان تامین مالی برای خودروساز، کاملا غیرربوی بودن، مصون بودن از تورم، امکان سرمایهگذاری مردم در خرید بن و نهایتا شکلگیری پول نیمهخصوصی با پشتوانه خودرو.
در مورد ابعاد فنی و اجرایی این طرح هم میتوان به این نکات اشاره کرد: تجارب خوبی که درباره عرضه ETF دولت کسب شد، میتواند اینجا به کار بیاید. مثلا اینکه عرضهها از طریق همه بانکها صورت گرفت و منحصر به یک عرضهکننده واحد نبود. همچنین این عرضه اولیه از روی خطهای موبایل و دستگاههای پوز هم قابل ارائه است (مشابه شارژ تلفن همراه) و نهایتا معیار عرضه اولیه و سهمیه هم فقط باید کد ملی باشد. پیشنهاد میشود بازار ثانویه این بنها، کاملا غیرمتمرکز باشد. حالا اگر در بورس تهران هم معامله شد، مانعی نیست، ولی منحصر به آن نباشد. برای این منظور شهروندان یک حساب یا کیف بن دیجیتال خواهند داشت که بن هایشان در آن ذخیره میشود و در عین حال به راحتی میتوانند بنهایشان را به دوست و آشنا و هرکسی که خواستند منتقل کنند. اگر لازم باشد از بستر بلاکچین هم میتوان کمک گرفت. به نظر میرسد بتوان ظرف چندماه زیرساخت این موضوع را آماده کرد.
برای آشنایی بیشتر با مبانی اقتصادی این طرح میتوانید به کتاب «پول خصوصی» تالیف فردریک فون هایک، برنده نوبل اقتصاد مراجعه کنید، دقت کنید که طرفدار این روش قیمتگذاری خودرو نیستیم؛ ولی به هر حال اگر اصرار بر این وضعیت وجود دارد چه بهتر که این رانت شیرین بین همه مردم تقسیم شود.