او پس از تشخیص سرطان به سفر ۱۳ روزه عجایب هفتگانه رفته است

12 کشور، 15 پرواز، 28211 مایل مسافت، اقامت شبانه در 5 هتل، تمام این ها برای دیدن عجایب هفتگانه در 13 روز.

پس از یک سقوط  15 متری در پارک ملی یوسمیتی گرفتار یک سانحه تصادف شدم و پس از آن بیماری سرطان پوست در من تشخیص داده شد. تمام این ها در عرض یک ماه اتفاق افتاد. 3 هفته پس از این اتفاقات تصمیم گرفتم به دیدن عجایب هفتگانه در 13 روز بروم تا دید بهتری به زندگی پیدا کنم و بتوانم بیشتر زندگی کنم.

روز اول: چیچن ایتزا

همه چیز در یوسمیتی شروع شد جایی که به مدت 3 سال بود آموزش کوه نوردی دیدم تا بتوانم از صخره ال کاپیتان بالا بروم. زمانی که سقوط کردم 600 متر بالای صخره بودم. پس از این سانحه همه چیز را در ذهنم زیر سوال بردم. چرا خودم را در این موقعیت های خطرناک قرار می دهم؟ چه چیزی باعث می شود که من به دنبال کوه نوردی های جاه طلبانه بروم؟ با این کارها چه چیزی را می خواهم به خودم ثابت کنم؟

روز دوم: ماچو پیچو

درست مثل فیلم ها حوادث پشت سر هم برایم اتفاق می افتاد. یک هفته بعد تصادف کردم و پس از آن در طی یک چکاپ، سرطان پوست در من تشخیص داده شد. تنها در عرض 3 هفته بدترین بدشانسی های عمرم را سپری می کردم.

روز چهارم: کریستو ردنتر

در تمام عمرم ام تنها در آن لحظات شکست و اندوه بودکه توانستم چیزی یاد بگیرم. تغییرات در اثر شکست بوجود می آیند زیرا انسان را متمایل به تجربیات جدید می کند.

روز ششم: کولوسئوم

پس از بدترین ماه عمرم شیوه زندگی خود را تا کنون مرور کردم و به این نتیجه رسیدم که دلیلی که مرا از رسیدن به خواسته هایم بازداشته است تنها یک چیز است: خودم.

روز هشتم: پترا

همیشه با خودم می گفتم: ” پول و یا زمان کافی برای این کار ندارم” اما این ها بهانه بود. بهانه برای ترس از شکست. به اهدافم فکر نمی کردم چون آن ها را غیرممکن می دانستم. به تنها چیزی که فکر می کردم این بود که می توانم تصمیم بگیرم هر روز چگونه زندگی کنم.

روز یازدهم: تاج محل

تنها پشیمانی که در زندگی دارم از دست دادن فرصت هایی است که هرگز نخواستم شانس خودم را در آن ها امتحان کنم. اما اکنون تصمیم گرفته ام که بزرگترین ماجراجویی “زندگی ام” را تجربه کنم.

روز سیزدهم: دیوار بزرگ چین