سال 1938؛ کودکان در محله بریکستون در جنوب لندن به صف شدهاند تا شاهد افتتاح تالار شهر لمبت توسط ملکه مری باشند
"ما در بریتانیا حضور داشته و پیشگام، مخترع یا شخصیتهایی مهم بودهایم. بعد دوران استعمار از راه رسید و تجربه مردمان سیاهپوست را شکل داد. اما این تمام داستان ما نیست. "
اینها حرفهای لاوینیا استنت، بنیانگذار "بلک کوریکولوم" است، سازمانی که در زمینه تدریس تاریخ سیاهپوستان در مدارس بریتانیا فعالیت میکند و به تازگی با به راه انداختن کمپینی از گوین ویلیامسون، وزیر آموزش خواسته تاریخ سیاهپوستان را اجباری کند.
مرگ جورج فلوید در آمریکا، منبع الهام هزاران نفر از مردم بریتانیا شد تا با راهپیمایی در خیابانهای بزرگترین شهرهای این کشور فریاد درخواست عدالت سردهند. شرکتکنندگان تظاهرات "جان سیاهان مهم است" در بریتانیا میگویند این کشور "معصوم" نیست. اما عدهای از مفسران این سوال را مطرح کردهاند که آیا تبعیض نژادی در بریتانیا وجود دارد و اگر هست میزان آن چقدر است؟
جورج امپانگا ملقب به جورج شاعر، هنرمند انگلیسی معتقد است نبود آموزش در رابطه با تاریخ سیاهپوستان بریتانیایی - و امپراتوری بریتانیا- نقش مهمی در شکلگیری تبعیض نژادی در این کشور و بحثهای پیرامون آن بازی میکند.
تجارت بردگان از راه اقیانوس اطلس و جنبش حقوق مدنی آمریکا بخش عمده دروس مربوط به تاریخ سیاهپوستان در مدارس بریتانیا را تشکیل میدهند که معمولا در اکتبر که به منظور گرامیداشت تاریخ و حقوق سیاهپوستان در این کشور به عنوان "ماه تاریخ سیاهان" نامگذاری شده، تدریس میشوند.
ملودی ترایومف، کارشناس سیاستگذاری بلک کوریکولوم میگوید: "وقتی رویدادهای تاریخی و روایتهای مختلف را حذف میکنید، دارید میگویید این مردم بخشی از این کشور، این ملت و این میراث نیستند - یا اهمیت آنها به اندازهای نیست که به عنوان دانش عمومی تدریس شوند. "
این مطلب به چند مورد از رویدادهای مربوط به تاریخ سیاهان بریتانیا میپردازد که در مدارس این کشور تدریس نمیشوند.
1- بانویی با النگوهایی از جنس عاج
دانشگاه ردینگ نشان داد، اسکلت کشف شده در یورک در سال 1901 به زنی از دوره حکمرانی رومیان بر بریتانیا تعلق دارد که ریشهاش به آفریقا بازمیگردد
احتمالا عدهای تصور میکنند اولین سیاهپوستان بعد از جنگ جهانی دوم از مستعمرات بریتانیا به این کشور پا گذاشتند، کشورهایی از آفریقا، آسیا و منطقه کارائیب که بریتانیا بر برخی از آنها قرنها تسلط داشت. اما آن طور که لاوینیا، بنیانگذار بلک کوریکولوم میگوید، این درست نیست: "ما میدانیم سیاهپوستان از دورن امپراتوری روم در بریتانیا زندگی میکردند و نمونههای روشنی از آن هم وجود دارد. "
"بانویی با النگویی از جنس عاج"، نام بقایای جسد یک زن است که سال 1901 در یورک انگلستان کشف شد، اسکلتی که امروزه در موزه این شهر به نمایش گذاشته شده است. تحلیلهای باستانشناسان نشان میدهد با این که این زن در "بریتانیای روم" به دنیا آمده، احتمالا اجدادش اهل شمال آفریقا بودهاند.
قدمت این اسکلت به نیمه دوم قرن چهارم میلادی بازمیگردد.
این زن به همراه النگوهایی از جنس کهربای سیاه و عاج فیل، یک جفت گوشواره، چند آویز گردنبند، دستبندی ساخته شده از مهره، یک تنگ شیشهای آبی رنگ و آینهای شیشهای دفن شده بود و این یعنی او فقیر نبوده است.
لاوینا میگوید: " این کشف، فرضیههایی که میگویند سیاهپوستان هیچ وقت پولدار نبوده و ثروتی نداشتهاند را زیر سوال میبرد. "
2- نوازنده ترومپت سیاهپوست در دربار هنری هشتم
تصویر جان بلانک در نقاشی به جا مانده از قرن 16 میلادی که در آرشیو ملی بریتانیا نگهداری میشود، به چشم میخورد
در دوران سلطنت خاندان تودور، صدها مهاجر سیاهپوست در انگلستان زندگی میکردند. برای آنهایی که ممکن است بیاطلاع باشند، داریم در مورد قرن 16 میلادی صحبت میکنیم.
جان بلانک، نوازنده ترومپت اهل آفریقا یکی از این مهاجران بود. چهره او در نقاشی 18 متری که سال 1511 به دستور هنری هشتم از مسابقات نیزه بازی سواره در وستمینستر کشیده شد، دیده میشود. مهمانی مفصلی که پادشاه به منظور بزرگداشت به دنیا آمدن پسرش برگزار کرد.
حتی نامهای از جان بلانک خطاب به هنری هشتم هم کشف شده که از او خواسته دستمزدش را زیاد کند. لاوینیا میگوید: "او درخواست دستمزد روزانه 8 پنی کرده است. نمیدانم به نرخ امروز چقدر میشود، اما نشان میدهد او ارزش خودش را میدانسته. "
3- اولین ملکه سیاهپوست بریتانیا؟
پرتره ملکه شارلوت اثر یوهان یوزف زوفانی
او شاهزادهای آلمانی بود که بعد از ازدواج با جرج سوم، ملکه بریتانیا شد. بسیاری از تاریخشناسان معتقدند ملکه شارلوت رگ و ریشه آفریقایی داشته است. شارلوت و جرج سوم در 1761 ازدواج کردند و جرج چهارم و ویلیام چهارم، پادشاهان بریتانیا نتیجه این وصلت بودند.
گفته میشود با وجود این که ملکه شارلوت آلمانی بوده، اما ریشهاش به شاخه سیاهپوست خانواده سلطنتی پرتغال برمیگردد. آفونسوی سوم، پادشاه پرتغال در قرن سیزدهم شهر فارو که تحت سلطه "مورها" بود را فتح کرد. مورها مسلمانان ساکن شمال آفریقا بودند که در قرون وسطی در اسپانیا و پرتغال امروزی زندگی میکردند. گفته میشود آفونسو از دختر فرماندار این شهر صاحب سه فرزند شده است.
همچین گفته میشود یکی از پسران این دو به نام مارتین آفونسو چیچورو با خانوادهای از نژاد سیاه ازدواج کرده بود. او و همسرش، اینس لورنسو د. سوسا د. والادارس خاندان پرتغالی سوسا- چیچورو را بنیان نهادند که نوادگان زیادی از جمله ملکه شارلوت داشته است.
نتیجه ملکه شارلوت چه کسی است؟ ملکه ویکتوریا.
4- مقابل چشم، اما پنهان از دیده
ملکه شارلوت، چه رگ و ریشه آفریقایی داشته باشد و چه نداشته باشد، در سدهای به خاندان سلطنتی پیوست که بریتانیا تجارت برده را آغاز کرد و از این راه ثروت فراوانی هم اندوخت. لاوینیا میگوید: "بیشتر مواقع تاریخ سیاهپوستان در بریتانیا را از لندن آغاز میکنیم و این شهر را مرکز آن میدانیم.
اما منبع بخش زیادی از ثروت گلاسکو در واقع تنباکو، شکر و پنبهای است که توسط بردهها در جامائیکا، ترینیداد و باربادوس تولید و نگهداری میشد. " بسیاری از خیابانهای مهم مرکز شهر گلاسکو به اسم بردهدارانی متعلق به قرن 18 نامگذاری شدهاند که به واسطه مزارع خود ثروت هنگفتی به دست آوردند.
" به شما میگویند سیاهپوستان برده بودهاند، اما نمیگویند نتیجه زحمات آنها در واقع خیابانهایی است که در آنها قدم میزنید. " لاوینیا میگوید تدریس بردهداری مهم است، اما باید زمینه و شرایط را هم در نظر گرفت.
" باید در مورد کسانی که از آن منفعت بردند هم حرف زد، نه فقط مردم کشورهای مستعمره بلکه در بریتانیا هم. "این یعنی آموزش در رابطه با "سیاهپوستان اسکاتلند که در پایان دادن به تجارت برده نقش داشتند. " لاوینیا میگوید: "فقط در مورد ویلیام ویلبرفورس - سیاستمدار بریتانیایی و رهبر جنبش لغو بردهداری- حرف زده میشود. "
چارلز ووتن، سرباز سیاهپوست که در ناآرامیهای نژادی کشته شد
5- ناآرامیهای نژادی بعد از جنگ جهانی اول
وقتی صحبت از مهاجرت مردم منطقه کارائیب به بریتانیا به میان میآید، اغلب فکر میکنیم منظور نسل "ویندراش" است که بین سالهای 1948 تا 1971 پا به این کشور گذاشتند. این نام به یک کشتی به اسم "ام وی امپایر ویندراش" اشاره دارد که 22 ژوئن 1948 کارگرانی از جامائیکا، ترینیداد و توباگو و سایر جزایر کارائیب را به شهر اسکس انگلستان رساند تا کمبود نیروی کار ناشی از دوران جنگ در بریتانیا را جبران کنند.
لاوینیا میگوید: "اما سیاهپوستان در اصل در دوران جنگ جهانی اول برای جنگیدن از جامائیکا به بریتانیا آورده شدند. " عموی پدر او در 17 سالگی به انگلستان آورده شد تا در جنگ شرکت کند و بعد از آن در لندن ماندگار شد.
لاوینیا میگوید عمویش یکی از کسانی بوده که خوششانسی آورده، چون در پایان جنگ به کشورش بازگردانده نشد. وقتی جنگ تمام شد و سربازان بریتانیایی به کشور بازگشتند، با کمبود کار وموقعیتهای شغلی روبرو شدند.
" سفیدپوستها کار پیدا نکردن خود را به سیاهپوستها ربط میدادند" و به این ترتیب خشونت علیه جامعه سیاهپوستان آغاز شد. رویدادهایی که به ناآرامیهای نژادی 1919 در گلاسکو، لیورپول، کاردیف و سایر بنادر بریتانیا معروف شد و سه کشته صدها زخمی برجا گذاشت.
اما این اتفاقات پیامدهای اقتصادی هم داشت. امتناع کارگران سفید پوست - به ویژه آنهایی که مورد حمایت اتحادیههای کارگری بودند- از کار کردن کنار سیاهپوستان و اجرای قوانین تبعیضآمیز علیه آنها در بسیاری از صنایع، به بیکاری عده زیادی از کارگران و سربازان سیاهپوست انجامید.
بسیاری از مردان سیاهپوست به کشورهایی که پیش از جنگ در آن سکونت داشتند بازگردانده شدند.
فقر و کمبود موقعیتهای شغلی نقش مهمی در شکلگیری این ناآرامیها ایفا کرد، اما به گفته پژوهشگری به نام جیمی بیکر این ترس هم وجود داشت که مردان سیاه با زنان سفید خانواده تشکیل دهند. لاوینیا میگوید: "این به جذابیت جنسی بیش از حدی که برای مردان سیاهپوست قائل بودند، مربوط میشد. مردان سفید پوست حس میکردند مورد تهدید قرار گرفتهاند و مردان سیاه دارند زنانشان را از آنها میگیرند. "
روزنامه راهپیمایی دانشجویان در بریستول علیه اجرای قوانین تبعیضآمیز در اتوبوسها را نشان میدهد
6- تحریم اتوبوس بریستول
بعد از جنگ جهانی دوم، از سیاهپوستان منطقه کارائیب و آفریقا و همین طور مردم هند خواسته شد به بریتانیا بیایند و به بازسازی کشور کمک کنند. آنها در نظام خدمات درمانی بریتانیا (اناچاس) و سایر بخشهای دولتی مثل اتوبوسرانی به کار گرفته شدند.
اما شرکت "اومنیبوس" در بریستول که شهرداری مدیریت آن را برعهده داشت، از استخدام رانندگان سیاهپوست و آسیایی امتناع کرد. اقدامی که در نهایت به تحریم استفاده از اتوبوس در کل شهر منجر شد.
لاوینیا میگوید: "البته این کار آسانی نبود". در آن زمان تبعیض بر اساس نژاد غیرقانونی محسوب نمیشد. اولین قانون ضد تبعیضنژادی در سال 1965 به تصویب رسید و تا سال 1968 موارد مربوط به استخدام یا مسکن را شامل نمیشد.
پل استفنسون، روی هکت و گای بیلی، مغزهای متفکر پشت این تحریم بودند. پل این ایده را از تحریم اتوبوس در آمریکا الهام گرفته بود. حرکتی که با امتناع رزا پارکس از دادن صندلیاش به یک سفیدپوست در اتوبوسی پر از مسافر آغاز شده بود.
هکت معترضان را سازماندهی میکرد تا با تحصن و بستن راهها مانع از عبور اتوبوسها از مرکز شهر شوند. او گفت: "زنان سفید پوستی که فرزندان خود را به مدرسه میبردند یا خودشان سر کار میرفتند میپرسیدند ماجرا چیست و بعد خودشان میآمدند و به ما میپیوستند. "
گای بیلی، روی هکت و پل استفنسون در کنار اتوبوسی متعلق به دهه 1960
دانشجوها هم از ما حمایت کردند. تونی بن و هارولد ویلسون، نمایندگان مجلس هم پشت این اعتراضات ایستادند. ویلسون یک سال بعد رهبر حزب کارگر شد.
در 28 اوت 1963، یعنی همان روزی که مارتین لوترکینگ بعد از راهپیمایی واشنگتن دیسی سخنرانی معروف خود با نام "من رویایی دارم" را انجام داد، فشار روی شرکت اومنیبوس در بریستول به قدری زیاد شده بود که اعلام کرد سیاستهای خود را تغییر خواهد داد.
اواسط سپتامبر، اولین راننده اتوبوس غیر سفید پوست در بریستول شروع به کار کرد. او راگبیر سینگ نام داشت، یکی از پیروان آیین سیک که در هند متولد شده بود و از 1959 در بریستول زندگی میکرد. بعد از آن رانندگان آسیایی و سیاهپوست بیشتری به استخدام این شرکت درآمدند.
پل استفنسون، گای بیلی و روی هکت، هر سه برای اقدامات خود نشان امپراتوری بریتانیا (OBE) را دریافت کردند.