حضور نیروهای غربی در افغانستان و ناامنی در این کشور، فعالیت گروههای تروریستی در مرز ایران و پاکستان، تنشهای فزاینده در خلیجفارس، حضور نیروهای آمریکایی در عراق و وضعیت پیچیده آینده دولت این کشور و مناقشه قرهباغ که موجب بسته ماندن بخشی از مستعدترین مرزهای ایران شده، هزینههای زیادی به ایران تحمیل میکنند. در این وضعیت باز کردن حوزه جدید تنش علیه ایران توسط آمریکا نمیتواند مورد پذیرش ایران واقع شود. همکاریهای نیروی دریایی جمهوریآذربایجان با آمریکا نشانههایی از تلاش آمریکا برای نفوذ در این منطقه است. آمریکا اخیرا 100 میلیون دلار به تجهیز کشتیهای جمهوریآذربایجان به سامانههای راداری و ایجاد ایستگاه راداری در سواحل این کشور و همچنین در سالهای پیش با فروش دو قایق به جمهوریآذربایجان توجه ویژهای از خود به خزر نشان داده است. البته این مساله بیشتر در دوران ریاستجمهوری جمهوریخواهان موردتوجه قرار میگیرد. در دوران ریاستجمهوری باراک اوباما کمکهای مالی آمریکا برای جمهوریآذربایجان بسیار کاهش پیدا کرده بود. این روند کاهشی تا زمان خروج آمریکا از برجام تا سال 2017 ادامه داشت و به دو میلیون دلار در سال رسیده بود، ولی از سال 2018 افزایش یافت. دومین تهدید خط لوله ترانسخزر برای ایران احتمال از دست دادن ترکیه بهعنوان مشتری گازی خود است. ترکیه یکی از واردکنندگان مهم گاز ایران است. اگر ترانسخزر اجرا شود ممکن است ترکیه بتواند گاز ترکمنها را با نرخ ارزانتری بخرد یا در ازای حق ترانزیت خود از گاز ترانسخزر برداشت کند. این مساله تاثیر مهمی بر بازار انرژی ایران بهویژه در شرایط تحریم بر جا میگذارد.
فاکتورهای ژئوپلیتیک خط لوله ترانس خزر برای آمریکا
آمریکا بلافاصله پس از سقوط دیوار برلین و بار دیگر پس از 11 سپتامبر علاقه و توجه زیادی به منطقه خزر نشان داد. بخش مهمی از این توجه بهخاطر پشتیبانی از نیروهای آمریکایی در افغانستان و استفاده از موقعیت ترانزیتی منطقه خزر بود. اما بعد از سال 2014 و شروع خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، آمریکا به منطقه خزر کمتوجه شد. استراتژی امنیت ملی آمریکا در سال 2017 که 55 صفحه است حتی یک بار هم کلمه «کاسپین» را ذکر نکرده. فقط در یک جمله با محوریت تلاشهای ضدتروریسم به آسیای مرکزی اشاره میکند.