اعظم صالحی - کارشناس علوم تربیتی
تحریریه زندگی آنلاین : میراث گرانبهایی که والدین میتوانند برای فرزندان خود باقی بگذارند، احساس عزتنفس برای کودکان هست. اعتماد به نفس به طور ذاتی در ژنها وجود ندارد. اعتماد به نفس در کودک با تجارب و رفتارها و برخوردهای والدین شکل میگیرد. والدین نقش مهمی در پرورش اعتماد به نفس کودک دارند. اعتماد به نفس در کودک سبب میشود در رویارویی با مشکلات مختلف به عنوان افراد موثر، مستقل و دارای خودآگاهی مثبت عمل کنند. در شماره قبل به تعدادی از نکات در این خصوص اشاره شد. حال به ادامه مطلب میپردازیم:
* شخصیت فرزندان خود را بشناسید و به آن احترام بگذارید تا بتوانند به تواناییها و استعدادهای خود جامه عمل بپوشانند. به آنها برچسب جنسیتی نزنید، مانند اینکه مثلا دخترها باید این رفتار را انجام بدهند و یا پسرها این رفتار را، مثلا دخترها آشپزی یا پسرها بازیهای خاصی را انجام میدهند.
بیشتر بخوانید:
31-این را در نظر بگیرید که هر دو جنس گاهی تفاوتهای اساسی در رشد خود دارند – مثلا دختران در مهارتهای کلامی زودتر رشد میکنند، بنابراین مبنای مقایسه را کنار بگذارید.
32-شخصیت فرزندان خود را بشناسید و به آن احترام بگذارید تا بتوانند به تواناییها و استعدادهای خود جامه عمل بپوشانند. به آنها برچسب جنسیتی نزنید، مانند اینکه مثلا دخترها باید این رفتار را انجام بدهند و یا پسرها این رفتار را، مثلا دخترها آشپزی یا پسرها بازیهای خاصی را انجام میدهند. و هیچ دری را تنها به دلیل جنسیت به روی فرزندان خود نبندید، به توانمندیها و استعدادهای آنها احترام بگذارید، شاید دختری بخواهد کمی استعدادهای متفاوتتر از خود نشان بدهد اشکالی ندارد – مانند بالا رفتن از درخت.
پسران و دختران میتوانند در تجارب یادگیری یکدیگر سهیم باشند، مانند آنکه پسران درس اقتصاد خانواده بخوانند.
33-تشویق غذای رشد دهنده عزت نفس در انسانها هست، به ویژه برای سلامت روان بچهها مهم هست و اینکه آخرین مرتبه چه زمانی آنها را در آغوش گرفتهاید.
34-خودآگاهی: بچهها باید تشویق بشوند تا احساس خوبی نسبت به خویش داشته باشند، و طی یادگیریهای جدید به فعالیتهای جدید دلگرم شوند و حس لیاقت و کفایت داشتن در آنها رشد کند.
35-بازخورد: به بچهها درباره فعالیتهایی که باید انجام بدهند، مانند شنا، نقاشی، دوچرخهسواری، خواندن، نوشتن، شناکردن و ... بازخورد ارائه بدهید و آنها را تایید کنید و از تلاش و استعدادهای آنها قدردانی کنید. همین توفیقهای جدید سبب میشود که تدریجی احساس اعتماد به نفس در آنها رشد کند و آنها از تواناییهایشان آگاه شوند.
بیشتر بخوانید:
36-سعی کنید جملات تشویقی شما همراه با ریاکاری، پوچ و تهی نباشد، بلکه واقعا نشان دهنده این باشد که شما از موفقیت بچهها واقعا خوشحال شدهاید. سعی کنید جــملــات بــا من شروع بشوندمانند:
1- من فکر میکنم واقعا تمام تلاش خودت را برای پژوهش مدرسهات انجام دادهای.
2- من دوست دارم وقتی امروز دوست تو برای بازی به منزل ما میآید اسباب بازیهایت را هم به او بدهی.
3- جملات تعاریف غیرواقعی میتواند مانند جمله زیر باشد:
مانند کارت خوب است عزیزم.
37- نکته: وقتی جملات تشویقی با من شروع بشود، تشویق شما بیشتر جنبه واقعی پیدا میکند، زیرا واقعی بودن اساس تشویق هست، ارتباط از طریق چشم، حرکات صورت نیز به انتقال احساس واقعی شما کمک میکند.
وقتی جملات را به صورت زیر بیان میکنید، مانند:
((عالی است))
((کارت را بسیار عالی انجام دادی))
((و یا رفتارت بسیار وحشتناک هست))
38-نشان میدهیم که با معیارهای قطعی و عمومی مانند خوب و بد جملات را به کار بردهایم، معیارهایی مانند خوب یا بد – شکست خوردن یا موفق شدن، اما بین این جملات خوب و بد با جملاتی که با من شروع میشوند تفاوت وجود دارد.
بیشتر بخوانید:
نکته: جملاتی که با من شروع میشوند بیانکننده نظر شخصی والدین هستند و احتمالا اثر بیشتری را بر بچهها میگذارند و سبب تشویق و رشد بیشتر بچهها است.
و در پایان به مرحلهای برسند که خودشان تشویقگر خود باشند و بدانند که کاری را که انجام میدهند درست هست، مانند اینکه بگویند:
1- من فکر میکنم این کار را به خوبی انجام دادم.
2- به خاطر راهی که انتخاب کردم، خوشحالم.
تشویق مناسب نه تنها به اعتماد به نفس بچهها کمک میکند، بلکه سبب میشود رفتار خود را ارزیابی و کنترل کنند که آیا رفتار آنها خوب و مثبت بوده یا نه؟
39-نکته: حتی وقتی یک جمله کوتاه و صمیمی به کودک میگویید، مانند اینکه ((عالی بود))، مسلما کار کودک بهتر جلوه داده میشود و در زمانی که نمیتوانیم تشویق ویژه داشته باشیم، یک تشویق کوتاه بهتر از تشویق نکردن هست.
دستور اینکه ((حداقل یک تشویق در هر روز را حتما بخاطر بسپارید.))
40-والدین و معلمان میتوانند با نوشتن فهرستی از استعدادها و نقاط مثبت کودک و مهارتهای کودک در زمانی که اعتماد به نفس کودک در حال ضعیف شدن هست، به او کمک کنند.
41-این نیاز که کودکان بخواهند همیشه در همه چیز اول باشند و حس خوبی به خودشان داشته باشند هشدار جدی است. بهتر هست در اینگونه موارد از خود کودک بپرسید که چه چیزی او را خوشحال میکند؟ و چه نتیجهای را قبول دارد؟ و نظرش چگونه است؟ و نتیجه موفقیتآمیز یعنی چه؟ تا کودک خودش را ارزیابی کرده و بتواند مقداری از کمالگرایی را برای خودش کم کند.
42-یکی دیگر از روشهای تقویت اعتماد به نفس در کودکان، تقویت مهارتهای کلامی در کودکان هست، مثلا برای آنها وقت بگذارید و تشویقشان کنید که صحبت کنند، و به حرفهای آنها واکنش متقابل نشان دهید.
43-البته در این دوران شاهد، پرحرفی و بیهودهگویی کودکان نیز خواهیم بود. در برابر این مساله بهتر است با گفتن عباراتی مثل ((جدی یا جالب)) واکنش نشان دهیم.
44-در دورههای مختلف سنی باید به کودکان متناسب با سن آنها احترام بگذاریم، و به پرسشهای آنها با دقت پاسخ دهیم، و با آنها تبادل نظر داشته باشیم.
45-در سنین اولیه، فقط میتوانیم به صحبتهای کودکان گوش فرا بدهیم. سپس در سنین بالاتر که به سن دبستان نزدیکتر میشوند، میتوانیم آنها را در احساسات و عقایدمان شریک کرده، مانند اینکه درباره مسافرت خانوادگی یا غذای مورد علاقه آنها پرسش داشته باشیم، یا در مورد غذای مورد علاقه یا تجربهای از دوران کودکی. با این کار ما به انسانها نشان میدهیم که برای آنها و احساساتشان ارزش قائل هستیم و نظر آنها برای ما مهم هست.