در عصری زندگی می کنیم که دنیای غرب به دنبال ترویج الگوهای کاذب و خیالی است تا به وسیلۀ آن فرهنگ منحط خویش را غلبه دهد و این حرکت را با تهاجم فرهنگی آغاز نموده، با شبیخون فرهنگی و قتل عام و غارت فرهنگی ادامه داده و در آخر به ناتوی فرهنگی ختم نموده است.
جنگ تمام عیار غرب با انواع سلاحهای مدرن فرهنگی که بر جاهلیت عصر جدید استوار گشته، علیه خانواده ها است. بحران فزایندۀ فروپاشی خانواده ها در غرب، به دلیل توسعۀ ارتباطات، سایر جوامع را نیز تحت تأثیر قرار داده است. دکتر ویلیام گاردنِر، نویسنده و متفکر غربی، به بررسی جنگ عظیم غرب علیه خانواده پرداخته، با اشاره به وضعیت اجتماعی جهان غرب، به ویژه آمریکا، برای ریشه یابی این معضلات، کتابی را با عنوان «جنگ علیه خانواده» به نگارش درآورده است. او در کتاب خود، سیاستمداران غربی را مقصران اصلی این معضل دانسته که با استفاده از مبانی سکولاریستی، اومانیستی و فمینیستی خود، اعضای خانواده، به خصوص نسل جوان را نشانه گرفته اند.
گاردنر معتقد است: وقتی سیاستمداران غربی به قدرت می رسند، برای گسترش سلطۀ دولت خود بر ارزشها و فرهنگ جامعه از مفاهیم و پندارهایی استفاده می کنند که در واقع درست است؛ ولی از آن ارادۀ باطل می کنند. وی در ادامه تعدادی از این پندارهای نادرست را مطرح می کند که عبارتند از: تصور نادرست از: آزادی، تساهل، حقوق، برابری و...
سپس به سلاحهایی که در جنگ علیه خانواده به کار گرفته شده، اشاره می کند و به شرح آن می پردازد که برخی از آن موارد عبارتند از:
- زندگی مشترک، بدون ازدواج رسمی؛
- ترویج کار بیرون از خانه برای زنها و اهمیت دادن به آن نسبت به کار در خانه؛
- گسترش و تبلیغ مهد کودکها و خانه های سالمندان؛
- ترویج فمینیسم و قرار دادن زنان رودرروی خانواده؛
- سقط جنین یا نسل کشی نامریی؛
- گسترش فسادهایی همچون همجنس گرایی و....
تمام این عوامل باعث جنگی همه جانبه و خانمان سوز و خانمان برانداز به معنای واقعی شده است که منجر به افزایش سن ازدواج، کاهش آمار ازدواج و فرزندآوری، افزایش آمار طلاق، افزایش خانواده های تک سرپرست، زوال ارزشهای اخلاقی و گسترش بیماری های ویرانگری چون ایدز، افزایش سقط جنین و... شده است.[1]
با کمال تأسف، بسیاری از موارد فوق که دنیای غرب را در لجن زاری متعفن فرو برده است، توسط عوامل مختلف خارجی مانند: ماهواره، شبکه های مجازی و... و عوامل داخلی مانند: عوامل نفوذ فرهنگی و رسانه ای، به داخل کشور ما نیز سرایت پیدا کرده و بسیاری از خانواده ها را به سمت تزلزل و فروپاشی سوق داده است. در چنین شرایطی یکی از راه های نجات جامعه از منجلاب گمراهی و ضلالت، معرفی الگوهای ناب، نه بدلی، حقیقی و نه خیالی است و بهترین الگوهای اصیل و ناب را خداوند متعال معرفی فرموده است.
الگو قرار دادن اسوه حسنه
قرآن کریم همواره الگوهای مختلفی را جهت زندگی فردی و اجتماعی انسانها معرفی می کند تا از طریق آن افراد زندگی خود را اصلاح نمایند؛ به طور مثال در قرآن کریم می خوانیم:
(لَقدْ کان لَکم فی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یرْجُوا اللَّهَ وَ الْیوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکرَ اللَّهَ کثیراً)[2]؛ «به یقین برای شما در روش و رفتار پیامبر خدا(ص) الگوی نیکویی است برای کسی که همواره به خدا و روز قیامت امید دارد و خدا را بسیار یاد می کند.»
این آیه اشاره به جنبۀ بشری و زندگی اهل بیت(ع) دارد که در این بُعد قابل الگوبرداری بوده، می توان به اعمال و رفتار آن حضرات استناد نمود و طبق آن عمل کرد. بنابراین، هر کسی بتواند بهترین و بیش ترین شباهت را در رفتار و گفتار خود به معصومین(ع) داشته باشد، به سعادت و تقرب بیش تری در دنیا و آخرت رسیده است.
ابعاد وجودی اهل بیت(ع)
رسول خدا (ص) و اهل بیت(ع) دارای دو بُعد ملکوتی و بشری هستند. خداوند متعال می فرماید: (قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکمْ یوحی إِلَیّ)[3]؛ «بگو: من انسانی هستم همانند شما (با این تفاوت ) که به من وحی می شود. »
امام حسن عسکری(ع) در تفسیر این آیه می فرمایند: «یعْنِی قُلْ لَهُمْ أَنَا فِی الْبَشَرِیةِ مثْلُکمْ وَلَکن رَبی خَصَّنِی بِالنُّبُوَّةِ دُونَکمْ، کمَا یخُصُّ بَعْضَ الْبشَرِ بالْغِنَی وَ الصِّحَّةِ وَ الْجَمَالِ دُونَ بَعْضٍ مِنَ الْبَشَرِ، فَلَا تُنْکرُوا أَنْ یخُصَّنِی أَیضاً بِالنُّبُوَّة؛[4] یعنی بگو: من هم در بشریت همانند شمایم، جز اینکه خداوند مرا به پیامبری برگزیده است، چنانچه بعضی را ثروتمند و برخی را تندرست و یکی را جمال می دهد و به بعض دیگر نمی دهد، نباید نبوت مرا انکار بکنید؛ چون به شما این امتیاز را نبخشیده است.»
علامه مجلسی(ره) در توضیح این روایت می فرماید: رسولان الهی دارای دو جنبه و جهت می باشند: جنبۀ قدوسی و ملکوتی، و جنبۀ بشری، تا با جنبۀ ملکوتی و قدوسی خود با حق تعالی ارتباط داشته باشند و احکام و معارف دین را از جانب او دریافت کنند و با جهت بشری، مناسبتی با مخلوقات داشته باشند و بتوانند به آسانی با مردم ارتباط برقرار کنند و مردم نیز با آنها انس بگیرند که آنچه از پروردگارشان گرفته اند، به مردم ابلاغ کنند و به آنها تعلیم دهند.[5]
الگوبرداری تام از جنبۀ قدسی معصومین(ع)
بدیهی است الگوبرداری کامل و تام از جهات قدسی و ملکوتی معصومین(ع) نه ممکن است و نه مقدور[6] و هیچ بشر عادی را نمی توان با ایشان مقایسه و تطبیق نمود. امیرالمؤمنین علی(ع) فرمودند: «لَا یقَاسُ بآلِ محَمَّدٍ(ص) مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَحَدٌ وَ لَا یسَوَّی بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَیهِ أَبَداً؛[7] هیچ یک از این امت با آل محمد(ص) قابل مقایسه نبوده، هیچ گاه کسی را که نعمت ایشان به طور دایم بر او جاری است، نمی شود هم پایۀ آنان دانست.»
امیرالمؤمنین(ع) دربارۀ قدرت ملکوتی خویش می فرمایند: «وَ اللَّهِ مَا قَلَعْتُ بَابَ خَیبَرَ وَ رَمَیتُ بِهِ خَلْفَ ظَهْرِی أَرْبَعِینَ ذِرَاعاً بِقُوَّةٍ جَسَدِیةٍ وَ لَا حَرَکةٍ غِذَائِیةٍ لَکنِّی أُیدْت بِقُوَّةٍ مَلَکوتِیةٍ وَ نَفْسٍ بِنُورِ رَبِّهَا مُضِیئَة؛[8] به خدا سوگند! من در خیبر را با نیروی بدنی و انرژی غذایی نکندم و چهل ذراع به پشت سرم نینداختم؛ بلکه از قدرت ملکوتی الهی و نفسی که به نور الهی منور شده، کمک گرفتم.»
الگوهای رفتاری حضرت زهرا(ع)
حضرت زهرا(ع) نیز همانند دیگر پدر، شوهر و فرزندان گرامی خویش(ع) دارای دو جنبۀ ملکوتی و بشری هستند که می توانند الگویی مناسب و مهمی برای نسل بشر باشند و ضرورت این الگوبرداری در زمان حاضر بسیار مهم و مضاعف می باشد. فراموش نمی کنیم خروش پیامبرگونۀ امام خمینی(ره) علیه کسانی که به دنبال نفی این الگوی بی نظیر الهی بودند و آن را منحصر در گذشته می دانستند.[9]
ازدواج ضرورت انسانی
هرچند حضرت فاطمه(ع) حوریه ای بهشتی بودند که در لباس انسان پا به عرصۀ گیتی گذاشتند؛ اما به دلیل آنکه ازدواج از لوازم زندگی مادی است، و ندای رحمانی وحی به آن توصیه می کند، به آن راضی می شوند و با هم جنس، هم سنخ و هم کفو خود؛ یعنی امیرالمؤمنین(ع) زندگی مشترک خود را شروع می کنند.
رسول خدا(ص) می فرمایند: «وَ أَمَّا ابْنَتِی فَاطِمَةُ فَإِنَّهَا سَیدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الآخِرِینَ وَ هِی بَضْعَةٌ مِنِّی وَ هی نورُ عَینِی وَ هِی ثَمَرَةُ فُؤَادِی وَ هِی رُوحِی الَّتِی بَینَ جَنْبِی وَ هِی الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِیةُ مَتَی قَامَتْ فِی مِحْرَابِهَا بَینَ یدَی رَبِّهَا جَلَّ جَلَالُهُ زَهَرَ نُورُهَا لِمَلَائِکةِ السَّمَاءِ کمَا یزْهَرُ نُورُ الْکوَاکبِ لِأَهْلِ الْأَرْض؛[10] فاطمه دختر من، برترین زنان از اولین تا آخرین آنهاست. او پارۀ تن من است و نور دو چشم من. میوه قلب من و روح و جان من است. او حوریه ای است که به قیافۀ انسان در آمده. هنگامی که فاطمه در مقابل پروردگار خود در میان محراب عبادت می ایستد، نور او برای ملائکۀ آسمان نظیر نور ستارگان برای اهل زمین می درخشد.»
امام صادق(ع) نیز می فرماید: «لَوْلَا أَن أَمیرَالْمُؤْمِنِینَ(ع) تَزَوَّجَهَا لَمَا کانَ لَهَا (لِفَاطِمَةَ(ع)) کفْوٌ عَلَی وَجْهِ الْأَرْضِ إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ آدَمُ فمَنْ دُونه؛[11] اگر امیرالمؤمنین(ع)، حضرت فاطمه(ع) را به همسری اختیار نکرده بودند، در روی زمین تا روز قیامت از آدمیان و غیر آدمیان، همسری هم کفو فاطمه(ع) وجود نداشت.»
نکته
دو روایت فوق بیان کنندۀ جنبۀ ملکوتی و قدسی حضرت فاطمه(ع) هستند که هیچ کسی را شایستۀ این مقامات و کمالات نیست و نمی توان با ایشان مقایسه نمود. بیان این فضایل و کمالات در جهت تبیین عظمت حضرت صدیقۀ کبری (ع) لازم و مایۀ فخر و مباهات مکتب حقۀ شیعۀ اثنی عشری است؛ اما نباید از بیان روایاتی که جنبۀ بشری اهل بیت(ع) را بیان می کند و قابل الگوبرداری است، غفلت کرد.
ازدواج؛ فرمان الهی
قرآن کریم در موضوع «ازدواج» می فرماید:
(وَ أَنْکحُوا الْأَیامی مِنْکمْ وَ الصَّالِحینَ مِنْ عِبادِکمْ وَ إِمائِکمْ إِنْ یکونُوا فُقَراءَ یغْنِهِمُ اللَّهُ منْ فضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیم)[12]؛ «مردان و زنان بدون همسر را همسر دهید و نیز بردگان و کنیزان درستکار را به ازدواج درآورید. اگر فقیر باشند، خداوند آنان را از فضل خود بی نیاز می کند و خدا بسیار عطاکننده و داناست.»
خداوند در این آیه فرمان ازدواج را صادر فرموده و پیامبر(ص) به عنوان اولین عامل به دستورات الهی، به این فرمان گردن نهاده، دختر یگانۀ خود را به ازدواج مردی یگانه در آورد. افراد زیادی در مدینه بودند که آرزو می کردند خود را داماد رسول خدا(ص) سازند؛ اما حضرت به دخترشان فرمودند: همانا علی از کسانی است که مراتب قرابت و فضل او را در اسلام می شناسی، و من از خدا خواسته ام که تو را به بهترین خلقش تزویج کند و علی دربارۀ ازدواج تو سخن گفته است. نظر تو چیست؟ فاطمه(ع) سکوت کرد، پس رسول خدا (ص) خارج شد و گفت: الله اکبر، سکوت او اقرار او به رضایت است.[13]
یکی از توصیه های همیشگی رسول خدا (ص)، توصیه به امر ازدواج بود که فرمودند: «زَوِّجُوا أَیاماکمْ فإِنَّ اللَّه یحْسِنُ لَهُمْ فِی أَخْلَاقِهِمْ وَ یوَسِّعُ لَهُمْ فِی أَرْزَاقهِمْ وَ یزِیدُهمْ فِی مُرُوَّاتِهِم؛[14] بی همسران را همسر دهید؛ زیرا خداوند اخلاق آنها را در پرتو ازدواج نیکو گرداند و به روزی و معاش آنها وسعت بخشد و بر مروت و ارزشهای عالی انسانی آنها می افزاید.»
تصورات غلط جامعۀ امروزی
بسیاری از جوانان امروزی که در سن ازدواج قرار دارند، به دلایل واهی مختلف و تفکرات باطل و خیالی، از این سنت حسنه که شرط کمال آدمی است، سر باز می زنند و زمانی هم به فکر ازدواج می افتند که کار از کار گذشته و چیزی جز تن فرتوت و اندوه و نگرانی برای خود و خانواده و جامعه باقی نمانده است.
کارشناسان بخش خانواده در حدود 40 عامل برای علت تأخیر در امر ازدواج جوانان را جمع آوری نموده اند که برخی از آنان عبارتند از: «افزایش سطح تحصیلات، فاصلۀ سنی میان دختران و پسران و نگاه آرمانی به ازدواج، مشکلات اقتصادی، مسکن، تهیۀ وسایل زندگی، مهریۀ سنگین، بی کاری، رفاه زدگی برخی از جوانان و فقر خانوادگی، هزینه های سنگین عقد و عروسی، پخش فیلمهای مختلف در برنامه های ماهواره ای که موجب الگوبرداری جوانان از فرهنگ غرب می شود و در اثر گرایش جوانان به این فرهنگ، زندگی مجردی و بی میلی به ازدواج در جامعه رشد می یابد، ادامۀ تحصیلات، به ویژه توسط دختران، مدرن شدن زندگی، الگوپذیری جوانان از غرب و تمایل آنها به زندگی مجردی، تزلزل ارزشهای سنتی، گرایش به جامعه گریزی، تنوع طلبی جوانان، مسئولیت گریزی، ترس از طلاق و شکست در زندگی آینده، مداخلۀ خانواده ها در زندگی جوانان، کاهش قبح دیر ازدواج کردن، افسردگی و اضطراب، بی توجهی به مسائل دینی، ترس از تعهد متقابل زن و مرد نسبت به یکدیگر و...»[15]
کلید حل مشکلات
آنچه قابل توجه و تأمل فراوان است، برطرف شدن قریب به اتفاق این مشکلات با الگو قرار دادن زندگانی امیرالمؤمنین با حضرت زهرا(ع) و نحوۀ ازدواج و نوع زندگی ایشان است.[16] مسائلی مانند: ازدواج به موقع، ازدواج آسان، پرهیز از زندگی تجملاتی و تشریفاتی، فرزندآوری به موقع و افزایش فرزندان، قناعت و ساده زیستی، تبعیت از همسر و احترام متقابل، تربیت فرزندان و....
مذمت تأخیر در امر ازدواج
مرحوم کلینی(ره) در کتاب شریف کافی، بابی را با عنوان: «بَابُ کرَاهِیةِ أَنْ تَتَبَتَّلَ النسَاءُ وَ یعطِّلْنَ أَنفُسَهُنَ» گشوده و روایاتی را در مذمت ترک ازدواج مطرح می نماید که به دو نمونه از آن اشاره می شود:[17]
1. «عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ(ع) قَالَ: نَهَی رَسُولُ اللَّهِ(ص) النِّسَاءَ أَنْ یتبَتَّلْنَ وَ یعطِّلْنَ أَنْفُسَهُنَّ مِنَ الْأَزْوَاجِ؛ امام صادق(ع) فرمودند: جدم رسول خدا(ص) نهی فرمود که زنان ازدواج را ترک نموده و به خواستگاران خود جواب رد دهند.»
2. «دَخَلَتِ امْرَأَةٌ عَلَی أَبِی عَبْدِاللَّهِ (ع) فَقَالَتْ: أَصْلَحَک اللَّهُ إِنِّی امرَأَةٌ متَبَتِّلَةٌ فَقَالَ وَ مَا التَّبَتُّلُ عِنْدَک قَالَتْ لَا أَتزَوَّجُ قَالَ وَ لِمَ قَالَتْ أَلْتمِسُ بذَلِک الْفَضْلَ فَقَالَ انْصَرِفِی فَلَوْ کان ذَلِک فضْلًا لَکانَتْ فَاطِمَةُ (ع) أَحَقَّ بِهِ مِنْک إِنَّهُ لَیسَ أَحَدٌ یسْبِقُهَا إِلَی الْفَضْلِ؛ زنی به خدمت امام صادق(ع) رسید و عرض کرد: خداوند کار شما را به اصلاح آورد! من تارک دنیا شده ام. امام فرمودند: ترک دنیا را در چه می دانی؟ گفت: یعنی شوهر نمی کنم. امام فرمودند: چرا؟ عرض کرد: می خواهم به این وسیله فضیلتی کسب کنم. امام فرمودند: از این کار منصرف شو! اگر ترک شوهر کردن فضیلت و منقبت بود، حضرت فاطمه(ع) از تو نسبت به آن فضیلت و منقبت سزاوارتر بود، در حالی که در کسب فضایل و مناقب، هیچ کسی بر او پیشی نخواهد گرفت.»
نتیجۀ تأخیر در ازدواج
امام رضا (ع) می فرمایند: «نزَلَ جبْرَئِیلُ عَلَی النَّبِی(ص) فقَالَ: یا محَمَّدُ إِنَّ رَبَّک یقْرِئُک السَّلَامَ وَ یقُولُ إِنَّ الْأَبْکارَ مِنَ النِّسَاءِ بِمَنْزِلَةِ الثَّمَرِ عَلَی الشَّجَرِ فَإِذَا أَینَعَ الثمَرُ فلَا دَوَاءَ لَه إِلَّا اجْتِنَاؤُهُ وَ إِلَّا أَفْسَدَتْهُ الشَّمْسُ وَ غَیرَتْهُ الرِّیحُ وَ إِنَّ الْأَبکارَ إِذَا أَدْرَکن ما یدْرِکن النسَاءُ فلَا دَوَاءَ لَهُنَّ إِلَّا الْبُعُولُ وَ إِلَّا لَمْ یؤْمَنْ عَلَیهِنَّ الْفِتْنَةُ فَصَعِدَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) الْمِنْبَرَ فَخَطَبَ النَّاسَ ثُمَّ أَعْلَمَهُمْ مَا أَمَرَهُمُ اللَّهُ بِهِ فَقَالُوا مِمَّنْ یا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ مِنَ الْأَکفَاءِ فَقَالُوا وَ منِ الْأَکفَاءُ فَقَالَ الْمُؤْمِنُونَ بَعْضُهُمْ أَکفَاءُ بَعْضٍ ثُمَّ لَمْ ینْزِلْ حَتَّی زَوَّجَ ضُبَاعَةَ بِنْتَ زُبَیرِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ لِمِقْدَادِ بْنِ أَسْوَدَ ثُمَّ قَالَ أَیهَا النَّاسُ إِنَّمَا زَوَّجْتُ ابْنَةَ عَمِّی الْمِقْدَادَ لِیتضِعَ النکاحُ؛[18]
جبرئیل بر پیامبر(ص) نازل شد و عرض کرد: یا محمد! پروردگار تو، سلامت می رساند و می فرماید: دختران باکره همانند میوۀ درخت هستند؛ پس هرگاه میوۀ درخت رسید، دوایی از برای آن نیست، مگر چیدن آن و اگر نچینند، آفتاب آن را فاسد می کند و باد آن را ضایع می سازد. دختران باکره نیز هرگاه به سن ازدواج رسیدند، دوایی از برای آنها نیست، مگر شوهر، وگر نه از فتنه ها ایمن نباشند. پس رسول خدا(ص) بر منبر رفته، سخنرانی کردند و آنچه خداوند ایشان را مأمور کرده بود، به مردم اعلام فرمودند. مردم عرض کردند: یا رسول الله! دختران خود را به چه کسانی شوهر دهیم؟ حضرت فرمودند: به کفوهای خودشان. عرض کردند: کفو ایشان چه کسانی هستند؟ فرمودند: مؤمنان بعضی کفو (هم شأن) بعضی دیگرند. سپس حضرت از منبر فرود نیامدند تا اینکه ضُباعه، دختر زبیر بن عبدالمطلب را به مقداد بن اسود تزویج نمودند. پس از آن فرمودند: ایها الناس! من دختر عمّ خود را به مقداد تزویج کردم تا ازدواج در میان شما شایع شود.»
در روایتی دیگر پیامبر(ص) می فرمایند: «مَن أدرک لَه وَلدٌ و عندهُ ما یزَوِّجُهُ فَلم یزَوِّجْهُ فَأحْدَثَ فَالاثمُ بینهما؛[19] کسی که فرزندش به حد رشد برسد و مقدمات ازدواج او را فراهم نکند، اگر فرزند مرتکب گناهی شود، این گناه برای هر دو نفرشان نوشته می شود.»
شرط وجوب ازدواج
مراجع معظم تقلید در رساله های عملیه، ضمن توصیه به امر ازدواج، وجوب آن را در شرایطی خاص مطرح نموده و فرموده اند: کسی که به واسطۀ نداشتن زن به حرام می افتد، واجب است زن بگیرد.
در شرایطی که خوف به حرام افتادن در کار باشد و یا نداشتن زن برای او ضرر بدنی دارد و یا آنکه بی اختیار به حرام می افتد نیز ازدواج واجب می شود. همچنین زنی که به واسطۀ نداشتن شوهر به حرام می افتد، واجب است اقدام به شوهر کردن کند.[20]
اول ازدواج، سپس حج
کسی که نیاز به ازدواج دارد و بیش از مخارج آن، پولی برای حج ندارد، مستطیع نیست و حج بر او واجب نمی شود.[21]
مقام معظم رهبری(حفظه الله) در خصوص ازدواج و تشکیل خانواده توصیه های فراوانی دارند که به برخی از این موارد اشاره می شود:
«اسلام اصرار دارد بر اینکه پدیدۀ ازدواج در روال خود، هرچه زودتر، از آغاز احساس نیاز انجام گیرد. این هم از خصوصیات اسلام است. هرچه زودتر، بهتر. علت چیست؟ علت این است که اولاً برکات و خیراتی که در امر ازدواج وجود دارد، در وقت خود و زودتر از اینکه زمان بگذرد و عمر تلف بشود، برای انسان حاصل خواهد شد. ثانیاً جلوی طغیانهای جنسی را می گیرد، لذا در روایت است که می فرماید: «مَنْ تَزَوّجَ اَحْرَزَ نصفَ دینه؛[22] کسی که ازدواج کند، نیمی از دین خود را به دست آورده است.» از این روایت استفاده می شود که نصف تهدیدی که انسان دربارۀ دین خود می بیند، از طرف طغیانهای جنسی است.»
«مسئلۀ ازدواج و تشکیل خانواده در شرع مقدس، امر بسیاری مهمی است و فواید بسیاری دارد؛ اما مهم ترین فایده و هدف ازدواج، عبارت است از تشکیل خانواده. نفس این علقۀ زوجیت و تشکیل یک واحد جدید، مایۀ آرامش زن و مرد و مایۀ کمال و اتمام شخصیت آنهاست. بدون آن هم زن و هم مرد ناقص اند. اگر این کانون، سالم و پایدار شد، بر روی آینده و بر روی وضع فعلی جامعه اثر خواهد گذاشت.»
«تشکیل بنای خانواده، یک نیاز اجتماعی است. اگر چنانچه در جامعه ای، خانواده ها درست بودند، سالم بودند، استحکام داشتند، تزلزل نداشتند، این جامعه می تواند به خوبی اصلاح شود. افرادش می توانند رشد فکری پیدا کنند و از لحاظ روحی کاملاً سالم باشند. می توانند انسانهایی بدون عقده باشند.»[23]
راهکارهای عملی
طبق آمار موجود، در حال حاضر بیش از 20 میلیون جوان مجردی که تاکنون ازدواج نکرده اند، در کشور وجود دارند و این غیر از آمار زوجهایی است که طلاق گرفته اند.[24] بدیهی است کلیۀ مراکز علمی، فرهنگی و دینی بدون فوت وقت و بدون آنکه منتظر اقدامات دولتی باشند، باید برای ازدواج تمام جوانان اقدامات لازم را انجام دهند. برخی از این اقدامات عبارتند از:
1. بهره گیری از الگوی زندگانی حضرت زهرا(ع) و تبیین آن؛
2. ترویج سبک زندگی اسلامی در تمام ابعاد آن؛
3. بیان معضلات سبک زندگی غربی و راه های برون رفت از آن؛
4. تشویق و ترغیب جوانان به ازدواج؛
5. آگاه نمودن خانواده ها از مسائل مورد نیاز فرزندان؛
6. تشکیل شورای ازدواج در تمامی مساجد کشور؛
7. فراهم نمودن زمینه های ازدواج آسان برای جوانان.[25]
8. و...
ضمناً تسهیل امر اشتغال و کار جوانان و حمایت از آنان در برنامه ریزی های اجتماعی و اعتماد به آنان در عرصه های مختلف، راهکاری عملی است که باید نهادهای اجرائی مدنظر قرار دهند.
پی نوشت ها
[1] جنگ علیه خانواده، ویلیام گاردنر، ترجمه: معصومه محمدی، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، قم، 1387ش، گزیده ای از فصل اول تا پانزدهم.
[4] التفسیر المنسوب إلی الإمام الحسن العسکری(ع)، مدرسة الإمام المهدی، قم، 1409ق، ص 504.
[5] رساله اعتقادات، محمدباقر مجلسی، ترجمه و شرح: سید قاسم علی احمدی، انتشارات دلیل ما، قم، چاپ سوم، 1396ش، ص 31.
[6] برخی جهات ربانی و ملکوتی اهل بیت(ع) قابل الگوبرداری نیستند، از جمله: طی الارض. دیدن موجودات ماورائی مانند: ملانکه، اجنه و شیاطین، دیدن مابین مشرق و مغرب، حضور در آن واحد در مکانهای متعدد، مخفی کردن خود از دید دیگران بدون آنکه هیچ مانع و ساتری وجود داشته باشد، حرکت بر روی آب و راه رفتن در هوا و ...
(ر.ک: رساله اعتقادات، ص 33)
[7] نهج البلاغة، محمد بن حسین شریف رضی، نشر هجرت، قم، 1414 ق، خطبه دوم، ص 47.
[8] الأمالی، محمد بن علی بن بابویه (شیخ صدوق)، انتشارات کتابچی، تهران، 1388ش، ص 513.
[9] در بهمن 97 زنی در مصاحبه ای خیابانی با خبرنگار صدا و سیما، الگو بودن حضرت فاطمه ای را برای زمانهای قبل مطرح نموده بود. امام با شنیدن این گزارش بلافاصله پیامی بدین شرح صادر فرمودند: «بسمه تعالی، آقای محمد هاشمی مدیر عامل صدا و سیمای جمهوری اسلامی با کمال تأسف و تأثر روز گذشته از صدای جمهوری اسلامی مطلبی در مورد الگوی زن پخش گردیده است که انسان شرم دارد بازگو نماید. فردی که این مطلب را پخش کرده است، تعزیر و اخراج می گردد، و دست اندرکاران آن تعزیر خواهند شد. در صورتی که ثابت شود قصد توهین در کار بوده است، بلاشک فرد توهین کننده محکوم به اعلام است. اگر بار دیگر از این گونه قضایا تکرار گردد، موجب تنیه و توبیخ و مجازات شدید و جدی مسئولین بالای صدا و سیما خواهد شد. البته در تمامی زمینه ها قوه قضاییه اقدام می نماید. 9 / 11 / 67 روح الله الموسوی الخمینی، ر.ک: صحیفه امام، سید روح الله موسوی خمینی به مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، تهران، چاپ چهارم، 1386ش، ج 21، ص 251
[10] بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، عماد الدین أبی جعفر محمد بن أبی القاسم طبری آملی، انتشارات المکتبة الحیدریة، نجف اشرف، 1383ق، ص 198.
[13] بحارالانوار، ج 43، ص 111.
[15] سایت تبیان، یکشنبه 26 آذر 1396، به نقل از دکتر حسین باهر.
[16] ر.ک: سبک زندگی فاطمی و رابطه آن با افزایش جمعیت ستاد احیای ایام امامت و ولایت، انتشارات قرآن صائد، قم 1392ش، (متن کامل این کتاب را می توانید از سایت سفیران فاطمیه دریافت کنید.)
[17] الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، دار الکتب الاسلامیة تهران، چاپ چهارم، 107ق، ج 5، ص 509.
[18] عیون اخبار الرضا، شیخ محمد بن علی شیخ صدوق مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، 1404 ق، ج 1، ص 289.
[19] تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، محمد بن محمدرضا قمی مشهدی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، 1368ش، ج 9، ص 287.
[20] توضیح المسائل مراجع تقلید دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ هشتم 126ق، ج 2، ص 493، ذیل م 2443، با استفاده از فتاوای حضرات آیات: امام خمینی، مکارم شیرازی، شبیری زنجانی و توری همدانی
[21] همان، ص 190، با استفاده از فتوای آیت الله مکارم شیرازی، م 1743.
[23] پایگاه اطلاع رسانی حوزه، ازدواج و خانواده در سخنان مقام معظم رهبری حفظه الله.
[24] بر اساس آخرین سرشماری سال 95، حدود نیمی از جمعیت کشور (49 درصد) را زنان تشکیل می دهند که حدود یک چهارم این تعداد (9 میلیون و 800 هزار تقر) دختران جوانی هستند که مجرد بوده و تاکنون ازدواج نکرده اند، جمعیت مردان بالای 15 سال مجرد در سال 95 به 11 میلیون و 500 نفر رسیده است. (به نقل از گروه رسانه های پایگاه اطلاع رسانی خبرگزاری تسنیم، سوم مرداد 1396، شناسه خبر: 1473764)
[25] در برخی مساجد قم این شورا با حضور امام جماعت و معتمدین محلی تشکیل شده و در مرحله اول اقدام به شناسایی تمامی دختران و پسران مجرد با همیاری نمازگزاران و همکاری خانواده ها نموده و آنان را به یکدیگر معرفی می نمایند و در مرحله بعد با ورود خیرین نیکوکار و قرارز دادن مبالغی قابل توجه در اختیار هیئت امناء وامهای خوبی در اختیار مزدوجین فرار می گیرد، طبق آمار یکی از این مساجد حدود 25 درصد موارد معرفی شده منجر به ازدواج شده و زوجین که بعضا در سنین بالایی قرار دارند، زندگی موفقی را ادامه می دهند.