بنفشه غلامی؛ کابوس «کرونا» که همچون بختک روی سر مردم جهان سنگینی میکند، دولتها را به وحشت انداخته و اقتصاد را ویران کرده است. اما به زعم بسیاری از تحلیلگران باید منتظر تأثیراتی بسیار بیشتر از مرگ و میرها و رکود اقتصادی از این ویروس شوم باشیم. به گمان آنها یکی از این تأثیرات غروب نظم نوین جهانی و ظهور نظمی دیگر در جهان است که این بار میتواند از شرق طلوع کند.
نظم نوین جهانی این بار از شرق ریشه خواهد گرفت زیرا، در هفتههایی که از پیک کرونا در جای جای جهان میگذرد، «دونالد ترامپ» هنوز نتوانسته راهکاری در خور ارائه دهد. اما در مقابل نام چین، در صدر کشورهایی قرار دارد که در این شرایط تمایل به کمک به سایر کشورها دارند و این به آن معنا است که «لحظه سوئز»ی امریکا فرا رسیده است. همان لحظهای که سال 1956 باعث پایان سلطنت بریتانیا بر جهان شد.
«کورت کمپل» که در سالهای 2009 تا 2013 در دوره باراک اوباما، مشاور کاخ سفید در امور شرق آسیا و حوزه پاسیفیک بود و «راش داشی»، مدیر میز چین در انستیتو تحقیقاتی بروکینگز در جدیدترین مقاله خود در «فارن افرز» با اشاره به آن رویداد تاریخی نوشته اند: «در نبود واکنش مناسب امریکا به بحران کرونا، پکن بسرعت و با مهارت تمام، به میان آمد و اشتباههای امریکا در برخورد با این بحران را تصحیح و به نام خود ثبت کرد.
علت اصلی آن نیز این بود که چین با زیرکی تمام متوجه شده بود که هرقدر بتواند در این بحران که جان انسانها را در گوشه گوشه جهان تهدید میکند، خود را برجسته نشان دهد، به همان میزان واشنگتن ضعیف و ضعیفتر خواهد شد و همین زمینه را برای اژدهای زرد فراهم میکند تا رقابت با امریکا در قرن بیست و یکم را به سود خود تغییر دهد.»
چین برای نایل شدن به این هدف، در تلاش است موفقیتهای خود در مبارزه با «کووید 19» را به رخ بکشد و این کار را با اتکا به قدرت رسانههای در اختیارش به طور کامل انجام میدهد و خود را به مدلی برای مبارزه با این ویروس در جهان تبدیل کرده است.
در همین ارتباط سخنگوی وزارت خارجه چین دو هفته قبل گفت: «قدرت، کارایی و سرعت چین در این نبرد تحسین کننده بود و توانست استاندارد جدیدی در تلاشهای جهانی برای مبارزه با یک اپیدمی از خود به جا بگذارد.» همین پیام کوتاه کافی بود تا همگان در جهان متوجه ناکامی نه فقط امریکا که اروپا و در کل غرب در مواجهه با یک بیماری شوند.
«مارک منویچ» در تحلیلی در سایت «هیل» متعلق به کنگره امریکا در همین ارتباط با یادآوری کردن شعار چین در این ایام یعنی «جاده ابریشم سلامتی» نوشته است: «درست است که چین اتهاماتی را که بعد از شیوع کرونا در جهان متوجه این کشور شد، با این شعار زایل کرد.
اما واقعیت این است که چین از سال ها قبل روند تغییر موازنه جهانی به سود خود و برهم زدن نظم نوین جهانی را که تا چندی پیش مشاهده میشد، آغاز کرده بود. در واقع، در طول بیش از یک دهه گذشته درست زمانی که امریکا در حال جنگ افروزی در خاورمیانه بود و بویژه در سه سال گذشته که دولت امریکا در حال مشاجرات سیاسی داخلی بین دو حزب دموکرات و جمهوریخواه یا به عبارت بهتر «دونالد ترامپ» بود، چین به سرعت در حال حرکت و تکاپو بود و به جایی رسید که بتواند در لحظه مناسب نه فقط مهار بحران کرونا که مهار عرصه سیاسی جهان را به دست بگیرد.
چین از سال 2018 که تمایل خود برای تبدیل شدن به ابرفناوری جهان تا سال 2025 را آشکار کرد، نشان داده بود که قادر به تسلط بر تمام حوزههایی است که زمانی امریکا ادعای تسلط بر آنها را داشت. هر روز هم بیشتر از روز قبل میبینیم که پکن در حال رسیدن به هدف خود است.»
«کورت کمپل» و «راش داشی» نیز در «فارن افرز» به همین فرصت سازی چین از یک ادبار پرداخته و نوشته اند: «در زمانی که هیچکدام از کشورهای اروپایی حاضر نبودند تجهیزات پزشکی برای ایتالیا بفرستند، چین وارد عمل شد و یک هزار دستگاه تهویه، دو میلیون ماسک، 100 هزار دستگاه تنفس، 20 هزار لباس محافظ مخصوص کادر درمان و 50 هزار کیت آزمایش کرونا برای ایتالیا فرستاد و یک تیم پزشکی را هم همراه آنها به ایتالیا گسیل کرد.
از این دست کمکها نه فقط ایتالیا که برخی دیگر از کشورهای نیازمند اروپا، همانند صربستان نیز برخوردار شدند. حتی خود دولت امریکا نیز کمکهای قابل توجهی از چین دریافت کرد. تمامی 54 کشور قاره آفریقا نیز هر یک 20 هزار کیت آزمایش کرونا و 100 هزار ماسک از چین دریافت کردند تا بدانند چین نه فقط هنگام مشارکتهای اقتصادی که در ایام سختی نیز میتواند یار آنها باشد.
روسیه قطب دیگر نظم جدید
با این حال «کول تیلور»، تحلیلگر سیاسی شبکه خبری «سی ان بی سی» معتقد است، تنها چین نیست که بااستفاده از ویروس کرونا، در مسیر برهم زدن نظم نوین دلخواه امریکا حرکت میکند. در این حوزه هرگز نباید رقیب دیرین امریکا را از یاد برد.
«ولادیمیر پوتین»، رئیس جمهوری روسیه که به نظر میرسد، با توجه به تغییرات در حال وقوع سیاسی در این کشور، تا نیمه دهه 2030 شاهد حضور او در رأس قدرت کرملین باشیم، نیز به کرونا به عنوان فرصت نگاه میکند. «کول تیلور» در جدیدترین مقاله خود نوشته است: «با توجه به فضایی که در اروپا بعد از شیوع کرونا به وجود آمد و رها شدن ایتالیا به حال خود از سوی همپیمانان اروپایی اش، «ولادیمیر پوتین» تلاش کرد، بسرعت وارد عمل شود و شکاف بوجود آمده بین کشورهای متمول قاره سبز و کشورهای ضعیفتر را به سود خود عمیقتر کند.»
حضور کادر پزشکی و درمان ارتش روسیه در خیابانهای ایتالیا با همین نیت بود که صورت گرفت. آنها در حالی در این خیابانها راه میرفتند و همه جا را ضد عفونی میکردند که زمانی نفرت از اتحاد جماهیر شوروی در دل ساکنان آنها موج میزد.
اما حالا با استقبال مردم ایتالیا مواجه بودند؛ همان مردمی که تصاویر خود در حال آتش زدن پرچم اتحادیه اروپا را در شبکههای مردمی منتشر کرده بودند. «پوتین» با به نمایش درآوردن نیروهای نظامی خود که در قالب ناجی مردم بی پناه و تنها مانده ایتالیا نه تنها انتقام خود از غرب را به دلیل تحریمهای اقتصادی ناعادلانه گرفت که از این وضعیت به عنوان فرصتی برای ایجاد نظمی دیگر در جهان استفاده کرد و همان طور که «کول تیلور» نوشته، کرونا را تبدیل به موضوعی برای پایان دادن به نظم جهان لیبرالی پس از جنگ سرد کرد و اکنون با به هم خوردن این نظم و فروپاشی جهان لیبرال پس از جنگ سرد، باید در انتظار رهبران جدیدی بود که از خاکستر نظم جهانی بر میخیزند و پرچم به دست میگیرند.
منبع: روزنامه ایران