ماهان شبکه ایرانیان

درگیری خونین در گاوداری

آن‌ها همگی چاقو داشتند. سیروس گفت: وقتی دعوا بالا گرفت، عینک از روی صورتم به زمین افتاد و یک نفر با انتهای چاقو ضربه‌ای به سرم زد که خون جاری شد. من دیگر جایی را ندیدم و نمی‌دانم چه کسی ضربه کاری را به کیان زد.

درگیری خونین در گاوداری
 
پسر جوان که متهم است در یک درگیری مرتکب قتل شده، یک بار دیگر پای میز محاکمه رفت و ادعا کرد قتل کار او نبوده و قصد میانجیگری داشته است. این مرد جوان، براساس مدارک موجود در پرونده، زمانی که نوجوان بوده، دوست خود را به قتل رسانده است، اما در آن پرونده با حکم دادگاه مبنی بر شبه‌عمد‌بودن قتل، از قصاص نجات پیدا کرد تا اینکه دوباره به قتلی دیگر متهم شد.
 
این جوان درباره قتل دوم یک بار به قصاص محکوم شد، اما دیوان عالی کشور حکم قصاص را نقض و ایراداتی به آن وارد کرد؛ به همین دلیل پرونده یک بار دیگر برای بررسی مجدد به شعبه 10 ارسال شد. براساس کیفرخواست صادر‌شده، عصر دهم مهر سال 97 وقوع درگیری خونین در حوالی پاکدشت به پلیس اعلام شد.
 
بررسی‌ها نشان می‌داد در درگیری دسته‌جمعی پسر 24 ساله‌ای به نام کیان زخمی و به بیمارستان منتقل شده است. مأموران به بیمارستان رفتند و پس از پرس‌و‌جو دریافتند پسری به نام سیروس، کیان را به بیمارستان رسانده و گریخته است.
 
ساعتی از این ماجرا نگذشته بود که کیان به‌خاطر شدت خون‌ریزی جان سپرد و مأموران این‌بار تحقیقات خود را در پرونده قتل عمدی آغاز کردند. برادر کیان به نام حامد به مأموران گفت: درگیری دسته‌جمعی به‌خاطر فروش موتور بود؛ یکی از دوستان من به نام ناصر موتوری به جوانی به نام یاسر فروخته بود.
 
یاسر به‌همراه برادرش و دوست صمیمی‌اش سیروس که به‌تازگی از زندان آزاد شده بود، مقابل خانه‌مان آمدند و درگیری میان ما شروع شد. در آن دعوا من و برادرم و دوستانم یک طرف و یاسر و برادرش و دوستش سیروس طرف دیگر قرار داشتند.
 
درگیری ما چند ساعت طول کشید. من به سیروس و دوستانش گفتم بروند تا من دوستانم را آرام کنم. آن‌ها رفتند، اما چند ساعت بعد فهمیدم آن‌ها مقابل یک گاوداری بار دیگر با برادرم درگیر شده و او را کشته‌اند. با اطلاعاتی که برادر قربانی به پلیس داد، سیروس شناسایی و بازداشت شد.
 
سیروس در بازجویی‌ها قتل را انکار کرد و گفت: من قتلی مرتکب نشدم، ضمن اینکه کسی که به ما حمله کرد، قربانی و دوستانش بودند و ما هیچ حمله‌ای به آن‌ها نکردیم. بااین‌حال با توجه به اینکه چند شاهد گفته بودند درگیری شدیدی بین مقتول و متهم رخ داده است و با توجه به سایر مدارک موجود، پرونده با کیفرخواست قتل عمدی به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهم پای میز محاکمه رفت.
 
سیروس و سایر شرکت‌کنندگان در دعوا در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند، بعد از اینکه کیفرخواست علیه متهم خوانده شد، اولیای دم خواستار صدور حکم قصاص شدند. وقتی نوبت به سیروس رسید، او اتهام قتل عمدی را رد کرد و گفت: مرتکب جنایت نشده است.
 
او درباره انگیزه درگیری گفت: مدتی قبل دوستم یاسر موتورش را به پسری فروخت و او هم چند روز بعد موتور را به دوست دیگرش به نام حامد داد؛ اما چند روز بعد موتور به دست مأموران افتاد و مأموران گفتند کسی که موتور به نامش است، باید بیاید. وی ادامه داد: چند روز از این ماجرا گذشته بود و حامد مدارک دوست صمیمی‌ام یاسر را پس نمی‌داد.
 
تا اینکه یاسر با من تماس گرفت و گفت: سر همین موضوع آن‌ها تلفنی با هم درگیر شده‌اند. این متهم گفت: یاسر و برادرش از من خواستند تا با هم به در خانه دوست حامد برویم و مدارک را پس بگیریم. وقتی به آنجا رسیدیم حامد و برادرش کیان و دوستان آن‌ها ما را دوره کردند.
 
آن‌ها همگی قمه و شمشیر در دست داشتند. درگیری میان ما آغاز شد. اما من در آن دعوا چاقویی نداشتم. همان‌جا حامد از من خواست همراه دوستانم بروم. او قول داد تا مشکل را حل کند. من و دوستانم به سمت گاوداری رفتیم، اما همان موقع برادر حامد به نام کیان و چند نفر از دوستانش با موتور به سمت ما آمدند.
 
آن‌ها همگی چاقو داشتند. سیروس گفت: وقتی دعوا بالا گرفت، عینک از روی صورتم به زمین افتاد و یک نفر با انتهای چاقو ضربه‌ای به سرم زد که خون جاری شد. من دیگر جایی را ندیدم و نمی‌دانم چه کسی ضربه کاری را به کیان زد.
 
وی درباره اتهام قتلی که چند سال پیش داشت و به‌خاطر آن هم محاکمه شده بود به قضات گفت: سال‌ها قبل وقتی 16 ساله بودم، در حال کشتی‌گرفتن با یکی از دوستانم بودم که گردن دوستم شکست و فوت شد. من آن زمان به اتهام قتل عمدی بازداشت شدم، اما وقتی ثابت شد من و مقتول با هم دوست بوده‌ایم و مرگ او اتفاقی رخ داده، از اتهام قتل عمد تبرئه و به‌خاطر قتل شبه‌عمد به پرداخت دیه محکوم شدم.
 
من به‌تازگی با قرار وثیقه آزاد شده بودم که بار دیگر به اتهام قتل بازداشت شدم. باور کنید من برادر حامد را نکشته‌ام. سپس سایر شرکت‌کنندگان در دعوا که همگی با قرار وثیقه آزاد بودند، به دفاع پرداختند. یاسر و برادرش گفتند: وقتی دعوا بالا گرفت، ما از ترسمان فرار کردیم و ندیدیم چه کسی کیان را با چاقو زد.
 
چند شرکت‌کننده دیگر نیز گفتند نمی‌دانند چه کسی کیان را زده است، چون در آن دعوا همه چاقو داشتند. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و سیروس را به قصاص محکوم کردند. این حکم با اعتراض سیروس به دیوان عالی کشور فرستاده شد و قضات دیوان عالی کشور رأی صادرشده را نقض کردند.
 
آن‌ها اعلام کردند با توجه به گفته شاهدان، هوا تاریک بوده و کسی واضح ندیده چه کسی کیان را کشته است. از طرفی اگر سیروس ضربه کاری را به قربانی زده باشد، با توجه به گفته شاهدان، مقتول و دوستانش مهاجم بودند و آن‌ها بعد از اتمام دعوا بار دیگر به متهم و دوستانش حمله کردند و همگی چاقو داشتند، ازاین‌رو ممکن است قتل از مصادیق دفاع مشروع باشد، به همین دلیل لازم است سیروس بار دیگر محاکمه شود.
 
با اظهارنظر قضات دیوان عالی کشور، سیروس و سایر شرکت‌کنندگان در دعوا بار دیگر در شعبه دهم دادگاه محاکمه شدند. در این جلسه وقتی سیروس روبه‌روی قضات ایستاد، اظهارات قبلی‌اش را تکرار کرد. وی گفت: وقتی دعوا در مرحله اول پایان یافت، حامد با میانجیگری از من خواست دوستانم را از محل دور کنم تا دعوا تمام شود، به همین خاطر ما به سمت گاوداری رفتیم.
 
آنجا بود که برادر حامد و دوستانش بار دیگر با موتور به ما حمله کردند. باور کنید من چاقو در دست نداشتم و هیچ ضربه‌ای به کیان نزدم. آن‌ها بودند که با قمه و چاقو به ما حمله کردند. سایر شرکت‌کنندگان در دعوا نیز یک به یک در جایگاه ویژه ایستاند و همگی گفتند نمی‌دانند در تاریکی شب چه کسی کیان را کشته است. قضات در پایان جلسه وارد شور شدند تا رأی خود را صادر کنند.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان