ماهان شبکه ایرانیان

خلق و خو مُسری است؟!

همین افکار باعث بیشترشدن اضطراب و ترس در فرد و انتقال حالت‌ها به دیگران می‌شود. هیجان اغلب در پاسخ به محرک و رویداد‌های مهم زندگی ظاهر می‌شود و امکان سازگاری با محیط اطراف و شرایط درونی تجربه‌شده را به فرد می‌دهد.

میدانستید: خلق و خو مُسری است؟!
 
راضیه زرگری؛ تا به‌حال چیزی درباره سرایت هیجانی شنیده‌اید؟ سرایت هیجانی به خُلق و مود برمی‌گردد. می‌دانستید خلق و خوی هر کسی می‌تواند مسری باشد و به دیگران انتقال پیدا کند؟ شعری است که می‌گوید «در محفل خود راه مده همچو منی را؛ افسرده‌دل افسرده کند انجمنی را». ممکن است در زندگی ما کسی باشد که همیشه آیه یأس بخواند.
 
این روز‌ها که اپیدمی بیماری فشار‌های زیادی بر روان جامعه وارد کرده است، هستند کسانی که این اتفاق بر ذهن و روحیه‌شان تأثیر منفی قابل توجهی گذاشته است و ناخودآگاه مرتب در حال منفی‌بافی در مورد آینده هستند و مثلا می‌گویند می‌دانم این بیماری رفتنی نیست و دیگر روز‌های خوش زندگی عادی بازنخواهد گشت.
 
همین افکار باعث بیشترشدن اضطراب و ترس در فرد و انتقال حالت‌ها به دیگران می‌شود. هیجان اغلب در پاسخ به محرک و رویداد‌های مهم زندگی ظاهر می‌شود و امکان سازگاری با محیط اطراف و شرایط درونی تجربه‌شده را به فرد می‌دهد.

ناتوانی در تنظیم حالات هیجانی منجر به بروز آسیب‌های روان‌شناختی یا حتی اختلالات روانی می‌شود. یکی از نکات قابل توجه در مورد هیجان‌ها به سرایت و مسری‌بودن آن‌ها مربوط است. درواقع سرایت هیجانی دقیقا به همین معناست؛ انتقال ناخودآگاه احساس میان افراد.

ستاره رستمی روانکاو است. او سرایت هیجانی یا عاطفی را طبیعی می‌داند که معمولا زودگذر است: «ما با مشاهده هیجانات اطرافیان می‌توانیم تحت‌تأثیر حالات هیجانی آنان قرار بگیریم؛ که این تأثیرپذیری معمولا دائمی نیست. به بیان دیگر، معاشرت با افراد بانشاط و سرزنده به بهبود حالات هیجانی و احساس رضایت در ما کمک می‌کند و در مقابل قرار گرفتن در موقعیت‌ها و معاشرت با افراد دارای خُلق پایین ما را هم کسل یا ناامید می‌کند.»

به گفته این روانکاو، این قابلیت هیجانی از یک‌سو به بروز حالت‌های انسان‌دوستانه، توسعه همدلی و ایجاد حمایت از دیگران کمک و از سوی دیگر، بار هیجانی اضافه بر فرد تحمیل می‌کند.
 
زنان به‌واسطه ویژگی شخصیتی عاطفی‌تر نسبت به مردان، بیشتر تحت‌تأثیر هیجانات اطرافیان خود قرار می‌گیرند. ولی به‌طور کلی هرچه مجاورت ما با افراد منفی نزدیک‌تر باشد، احتمال تأثیرپذیری هیجانی افزایش پیدا می‌کند.

حالت چهره خود را حفظ کنید تا برنده شوید
احساسات منفی گسترش‌پذیر است، خصوصا از طریق محیط کار، روابط دوستانه و حتی رسانه‌های اجتماعی. از چه کسانی باید دوری کرد تا در معرض آسیب‌های هیجانی نبود؟ معمولا در تعاملات اجتماعی هر فردی پیش می‌آید که در دوره‌ای از زندگی با افرادی مواجه است که عصبی، افسرده، منفی‌باف یا پرخاشگر هستند.
 
مهم‌ترین عامل بازدارنده، کار کردن روی شخصیت خودمان است تا بتوانیم تأثیرپذیری منفی را به حداقل برسانیم. رستمی می‌گوید: «اولین کار در مواجهه با افراد منفی، حفظ حالت چهره است؛ همیشه لبخند بزنید و حتی اگر از درون احساس تأثیرپذیری از خشم و اندوه طرف مقابل دارید، سعی کنید حالت چهره خود را معمولی نشان دهید.
 
لبخند زدن به شما کمک می‌کند احساس بهتری نسبت به موقعیت داشته باشید و در عین حال فرد مقابل می‌تواند از زبانِ بدن شما تقلید و حالت روحی شما را درک کند و شما برنده شوید.»

از تشخیص موقعیت تا شوخی و خنده
تشخیص موقعیت و رسیدن به خودآگاهی از این تأثیرپذیری نیاز به زمان دارد. مقاله‌ای با موضوع بهداشت روان در سایت خط سلامت دقیقا به همین موضوع اشاره کرده است: «اگر حالت‌های روحی شخص دیگری را جذب کرده‌اید، ممکن است فوراً متوجه آن نشوید.
 
حالت خُلقی شما عوض می‌شود بدون اینکه واقعا بدانید چرا. با تشخیص موقعیت و تحلیل رویداد‌های اطراف می‌توانید به خودآگاهی در مورد علت ناراحتی خود برسید و بهنگام خود را از موقعیت خارج کنید.
 
راهکار یا بهتر بگوییم حقه دیگری که این مقاله به آن اشاره می‌کند، شوخی و عوض کردن فضا با خنداندن فرد مقابل است. خندیدن به بهبود خُلق و رفع استرس هر فردی کمک می‌کند و به اطرافیان منتقل می‌شود. پخش کردن ویدیویی خنده‌دار یا شوخی مودبانه فضای منفی را به سرعت از بین می‌برد.»

همدلی آگاهانه را یاد بگیریم
سرایت هیجانی و عاطفی به همدلی مربوط می‌شود. پس اگر کسی که برای ما مهم و عزیز است از نظر روحی مشکلاتی داشته باشد، مثلا یکی از اعضای خانواده، ناخودآگاه فکر کردن به مشکل او یا ارتباط با او ما را هم تحت‌تأثیر قرار می‌دهد؛ این تأثیرپذیری انسانی و قابل درک است، اما متخصصان می‌گویند سعی کنید به خاطر داشته باشید شما مسئول احساس آن‌ها نیستید.
 
شاید نتوانید کمکی به آن‌ها کنید، ولی آن‌ها هیجان‌های روانی خود را با تنها روشی که می‌توانند به اشتراک می‌گذارند. درک این واقعیت به هیچ‌وجه کار ساده‌ای نیست؛ به‌ویژه اگر عزیزان اطراف ما دچار بیماری روانی مزمن مانند افسردگی شده باشند. بهترین کار همدلی آگاهانه و تشویق فرد مقابل به صحبت با متخصص درمان است.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان