سرنوشت تلخ ورزشگاه‌ها در فوتبال ایران

متروکه‌های چند ده میلیاردی

دنیای اقتصاد : داستان ورزشگاه‌های نیمه‌کاره یا متروکه و مخروبه در فوتبال ایران، یک قصه به واقع غم‌انگیز است؛ فاجعه‌ای مکرر که از دامان سوءمدیریت بیرون می‌آید و در هر فقره بخش قابل توجهی از ثروت عمومی کشور را به باد می‌دهد

حداقل یک جا را اشتباه می‌کنید

استارت زدن پروژه عظیم و پرخرجی مثل احداث یک ورزشگاه قاعدتا باید تابع یک سیر منطقی منظم باشد. یعنی اول احساس نیاز شود و توجیه عقلانی وجود اشته باشد، بعد جانمایی دقیق صورت بگیرد، سپس تمام مخارج را از ایجاد تا نگهداری سازه در نظر بگیرند و در نهایت با یک برنامه مدون و منظم اقدام به تاسیس کنند. هر جای کشور که می‌بینید ورزشگاهی نیمه‌کاره مانده یا ویرانه و متروکه شده، یعنی مدیران مربوطه حداقل یک جای راه را اشتباه رفته‌اند. یعنی یا آن منطقه نیاز به ورزشگاه فوتبال در این ابعاد نداشته، یا هزینه‌هایش را درست حساب نکرده‌اند یا پروژه در مسیر اجرا به مشکل خورده است. این کار باید حساب و کتاب داشته باشد. اینطور نیست که شما فقط به شوق مراسم کلنگ‌‎زنی و افتتاحیه تصمیم به احداث استادیوم بگیرید. در این صورت حتما خسارتی بزرگ در راه خواهد بود.

به این نمونه‌ها دقت کنید

ورزشگاه بسیار خوش‌ساخت و زیبای غدیر اهواز با گنجایش نزدیک به 40 هزار نفر، تنها هشت سال بعد از تاسیس متروکه شده و در مسیر نابودی کامل قرار گرفته است. این استادیوم که یکی از زیباترین سازه‌های بعد از انقلاب است، در حال حاضر ماموریت خاصی به عهده ندارد و به همین دلیل به حال خودش رها شده است. استقلال اهواز نابود شده، استقلال خوزستان دسته اولی مسابقات خانگی‌اش را در استادیوم تختی برگزار می‌کند و فولاد هم به ورزشگاه تازه‌تاسیس «شهدای فولاد» نقل مکان کرده است. حالا تماشای زمین شخم‌خورده و صندلی‌های آفتاب‌سوخته ورزشگاه غدیر، اعصاب هر بیننده‌ای را به هم می‌ریزد. حالا بگذریم که همان ورزشگاه تختی اهواز هم اصلا وضع خوبی ندارد. در استان خوزستان اما یک پروژه تازه‌تاسیس دیگر هم با همین مشکل مواجه شده است. ورزشگاه نفت و گاز اروندان خرمشهر که سه سال میزبان فینال مسابقات جام حذفی هم بود، حالا به جولانگاه سگ‌های وحشی تبدیل شده است.

این استادیوم روز سوم خرداد 95 افتتاح شده و تنها چهار سال بعد از گشایش، وضعیت رقت‌باری دارد. مشکل اصلی ورزشگاه اروندان، بلاتکلیفی و اختلاف‌نظر در مورد متولی آن است. چندی پیش مدیر امور ورزش و جوانان شهرداری خرمشهر از سرقت برخی تجهیزات این استادیوم به دلیل عدم حضور نگهبان خبر داده بود! در مثالی دیگر ورزشگاه 15 هزار نفری زیتون زنجان از سال 84 در حال احداث است و هنوز ساخت آن به پایان نرسیده. این در حالی است که چهار دهه پیش ورزشگاه صدهزار نفری آزادی ظرف دو سال ساخته شد. طبیعتا پروسه بیش از 15 ساله تاسیس، ضمن از بین بردن منابع مالی باعث فرسودگی برخی تجهیزات، از همین آغاز راه می‌شود. جالب است که در آغاز احداث این استادیوم در زنجان، مدت 4 سال به‌عنوان زمان اجرای کامل پروژه اعلام شده بود.

حکایت ورزشگاه 15 هزار نفری یاسوج از همه اینها تلخ‌تر است؛ استادیومی که احداثش از سال 86 آغاز شد و سال 92 به بهره‌برداری رسید، اما امروز می‌رود که تقریبا بدون میزبانی از هیچ مسابقه مهمی تخریب شود. یک مثال دیگر بزنیم و از این بخش بگذریم؛ تاسیس ورزشگاه 15 هزار نفری کرمانشاه در سال 81 آغاز شد و تا سال 93 به طول انجامید. در روز افتتاحیه، یک بازی بین تیم منتخب کرمانشاه و ستارگان تیم ملی 98 برگزار شد، اما پس از آن این استادیوم میزبان مسابقه خاصی نبوده و بسیاری از امکانات آن فرسوده شده است. تنها واقعه مهم این سالیان در ورزشگاه کرمانشاه، برگزاری جشنواره اسب اصیل کرد بود که چمن ورزشگاه را به کلی نابود کرد!

هزینه نگهداری را فراموش نکنید

به نظر می‌رسد بسیاری از مدیران صرفا به خاطر بالا بردن نمایشی سرانه اماکن ورزشی اقدام به تاسیس ورزشگاه می‌کنند. در نتیجه آنها حداکثر هزینه احداث را در نظر می‌گیرند، در حالی که نگهداری از ورزشگاه هم یک پروژه بسیار پرخرج است. هزینه نگهداری یک ورزشگاه 15 هزار نفری، به‌طور متوسط سالانه 400 تا 500 میلیون تومان برآورد می‌شود و نگهداری از ورزشگاه آزادی هم هر سال بین 8 تا 10 میلیارد تومان خرج دارد. همه اینها که گفتیم به این معنی نیست که اگر جایی تیم لیگ برتری یا دسته اولی نداشت نباید برایش ورزشگاه ساخته شود. بسازید، اما کنارش ولو در سطح پایین تیم هم تشکیل بدهید تا از این امکانات استفاده شود، نه اینکه استادیوم بی‌مصرف خاک بخورد و از بین برود.

قطر با استادیوم‌هایش چه می‌کند؟

نکته آخر این گزارش مربوط به قطر است؛ کشور کوچکی که به خاطر میزبانی از جام‌جهانی 2020 ناچار است بسیار بیشتر از حد نیازش ورزشگاه بسازد، اما از همین حالا سرنوشت استادیوم‌های تازه‌تاسیس خود را برای بعد از پایان جام‌جهانی تعریف کرده است. به‌عنوان مثال ورزشگاه ملی لوسیل بعد از این تورنمنت تبدیل به یک مرکز شامل فروشگاه‌ها، کافه‌ها، فضاهای ورزشی، پزشکی و.. خواهد شد. همچنین ورزشگاه راس ابوعبود در ساحل خلیج‌فارس به‌طور کلی برچیده خواهد شد تا فضای ساحل گردی در اختیار مردم قرار بگیرد. بقیه ورزشگاه‌ها هم چنین سرنوشتی خواهند داشت. بله؛ کشور همسایه پول بیهوده صرف نگهداری از اماکن ورزشی غیرضروری نخواهد کرد.

2

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان