خبرگزاری ایلنا: پزشک تبریزی که در مرگ جنجالی همسر و مادربزرگ خودش گناهکار شناخته شده است منتطر پایان بررسیهای نهایی قضایی در مورد این پرونده است.
مهر ماه سال 95 خبر به قتل رسیدن همسر و مادربزرگ یک پزشک تبریزی در فهرست یکی از جنجالیترین اخبار حوادثی قرار گرفت.
از آنجا که علت فوت زن جوان، مصرف غذای مسموم عنوان شده بود و همان روز پزشک تبریزی برای خانوادهاش غذا تهیه کرده بود، ماموران به او مظنون شدند و علیرغم اینکه در هیچ یک از مراحل رسیدگی به پرونده، متهم به اتهام خود اعتراف نکرد، اما با توجه به ادله موجود در پرونده علیه او کیفرخواست صادر شده و او در دادگاه محاکمه شد.
بعد از اولین محاکمه، قضات دادگاه رای قصاص علیه متهم صادر کردند که رای صادر شده از سوی قضات دیوانعالی کشور نقض شد و پرونده بار دیگر برای رسیدگی به دادگاه کیفری ارجاع داده شد.
به این ترتیب متهم بار دیگر پای میز محاکمه رفت و از خود دفاع کرد. قضات دادگاه بار دیگر رای قصاص صادر کردند. این در حالی بود که روز حادثه مادربزرگ متهم هم با خوردن غذای نذری جان خود را از دست داده بود، اما با توجه به اینکه متهم توانسته بود رضایت اولیای دم دومین مقتول را جلب کند؛ با درخواست اولیای دم مقتول اول به یک بار قصاص محکوم شد.
رای صادر شده نزدیک به یکسال است که در دیوانعالی کشور در انتظار رسیدگی قضات است. پدر متهم گفت: «پرونده در شعبه 24 دیوانعالی کشور است. من هفته قبل به تهران آمدم و به این شعبه مراجعه کردم. اما میگویند تعداد پروندههایی که در نوبت رسیدگی هستند زیاد است و برای همین هنوز نوبت به رسیدگی پرونده پسرم نرسیده است.»
علیرضا صلحی قبل از اینکه متهم به قتل همسرش شود، به عنوان پزشک خوش خط در فضای مجازی شهرت پیدا کرده بود و تصویر نسخههایی که با خط خوش برای بیمارانش نوشته بود در فضای مجازی دست به دست میچرخید.
پدر دکتر صلحی در مورد روز حادثه گفت: «آن روز قرار بود پسرم برای ما غذای نذری بیاورد و از قبل یکی از آشنایان به او گفته بود که غذا را میفرستد. اما آن فرد غذا را نیاورده بود و علیرضا برای ناهار ما از یک آشپزخانه خانگی غذا خرید و آورد. من و همسرم و مادر همسرم و پسرکوچکم و عروسم در خانه بودیم و غذا را خوردیم. بعد از اینکه غذا را خوردیم همه ما حالمان بد شد. حالت تهوع شدید داشتیم و برای همین اورژانس را خبر کردیم. اما وقتی به بیمارستان رسیدیم، مادر همسرم و عروسم به دلیل وخامت حالشان فوت کردند.»
بعد از این حادثه دایی متهم به عنوان، ولی دم مادربزرگش از او شکایت کرد، اما خانواده متهم توانستند با پرداخت دیه از او رضایت بگیرند و مادر متهم هم به عنوان، ولی دم دیگر مادربزرگش اعلام گذشت کرد.
اما پدر و مادر همسر دکتر صلحی از او به اتهام قتل دخترشان شکایت کردند.
پدر علیرضا صلحی در ادامه گفت: «من بازنشسته آموزش و پرورش هستم و سالها معلم مقطع ابتدایی بودم. تا قبل از این اتفاق زندگی آرامی داشتم و پسرم هم عاشقانه همسرش را دوست داشت. به اعتقاد من او قصد و انگیزهای برای قتل مادربزرگ خود و همسرش نداشت. برای همین برای جلب رضایت از خانواده المیرا مراجعه نکردم.»
وی در ادامه گفت: پسرم از دوران ابتدایی درس خوان بود. او تخصص مغز و اعصاب قبول شده بود، اما به زندان افتاد و فرصت نکرد درسش را ادامه دهد. الان هم در زندان طبابت نمیکند و میگوید حوصله کار در بهداری و درمانگاه زندان را ندارم. اما وکیل بند زندان است.