بسم الله الرحمن الرحیم
برنامه حبل المتین
آیت الله دکتر سید محمد حسینی قزوینی
موضوع: توحید از دیدگاه ابن تیمیه
مجری:
سلام عرض می کنم خدمت شما عزیزانی که وقت گران بها و چشمان زیبایتان را به برنامه خودتان ، برنامه حبل المتین از شبکه جهانی ولایت سپرده اید .
عرض سلام و ادب خدمت کارشناس برنامه ، جناب دکتر حسینی قزوینی دارم .
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
بنده هم خدمت بینندگان عزیز سلام خالصانه دارم و موفقیت شما عزیزان را خواهانم و امیدوارم که خدای عالم به ما توفیق دهد و آقا ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) یاری نماید تا به مسئولیت گرانی که بر عهده داریم عمل نماییم .
بنده در خدمت مجری برنامه آقای اعرابی هستیم که سؤالاتشان را مطرح کنند و ان شاء الله در پایان در رابطه با مسائلی که در هفته جاری در بعضی از شبکه های وهابی گذشت و برخی از مطالب نادرست و بی پایه در رابطه با جسارت ها و اهانت هایی که به بهانه دفاع از ام المؤمنین انجام شد ، در خدمت بینندگان عزیز ، به حول و قوه الهی هستیم .
مجری :
یکی از اتهامات و نسبت هایی که وهابی ها به شیعیان می دهند ، مسأله شرک است . آن ها کلا شیعه و شیعیان را مشرک می دانند . حال سؤال بنده از شما این است که نظر حضرت عالی در این زمینه چیست ؟ ما می خواهیم بدانیم توحیدی که این ها از آن دم می زنند و شرک ما را با آن می سنجند ، چه توحیدی است ؟
وهابیت و توحید
آیت الله دکتر حسینی قزوینی :
سؤال زیبایی است ، شاید خیلی از بینندگان عزیز هم ، دنبال پاسخ آن هستند . نکته اولی که حضرت عالی فرمودید ، از روز پیدایش تفکر وهابیت در قرن هفتم و هشتم توسط بزرگ نظریه پرداز وهابیت ، ابن تیمیه ، نه تنها شیعه ؛ بلکه کل مسلمان ها را به بهانه توسل به نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) و توسل به انبیاء و اولیاء، مشرک معرفی کرد . تا این که در قرن یازدهم ، محمد بن عبد الوهاب ، مؤسس حکومت سیاسی وهابیت ، ابتدا با تمام فرق اسلامی به بهانه بر چسب شرک و اتهام کفر ، جنگ کفر و شرک را آغاز کرد .
در همان منطقه درعیه در اطراف ریاض ، حمله به روستا ها و شهرها را شروع کردند ، با این رویکرد که همه مشرک هستند و خون این ها هدر و تصرف اموال این ها از باب غنائم جنگی جایز هست . در مدتی کوتاه ، انبوهی از اموال مسلمان ها را به عنوان غنائم جنگی تصرف کردند و بعد احساس کردند که اگر بخواهند در چند جبهه بجنگند به صلاحشان نیست . در یک جبهه با شافعی ها ، جبهه دیگر حنفی ها ، مالکی ها ؛ حتی حنبلی ها و در جبهه دیگر هم با شیعه .
لذا در این اواخر صلاح را در این دیدند با مذاهب اهل سنت کاری نداشته باشند ؛ بلکه آن ها را فریب دهند و علیه شیعه تحریک کنند و در این دو سه دهه اخیر ، در تمام رسانه های وهابی ها چه رسانه های مربوط به ماهواره ها و تلویزیون ها ، چه مربوط به سایت های اینترنتی ، از تمام امکانات مدرن روز علیه شیعه ، استفاده می کنند و از تمامی ظرفیت ها در مبارزه با شیعه بهره می برند .
بنده قبلا هم اشاره کردم که در سایت یکی از این دانشگاه ها که آمار داده بود ، نوشته بود که حدود سیصد ماهواره ، شبانه روز توسط وهابیت علیه شیعه کار می کند ، برنامه تولید می کنند و مطالب پخش می کنند . بیش از چهل هزار سایت اینترنتی علیه شیعه کار می کنند . گر چه همین تحرکات غیر طبیعی ، باعث می شود که بسیاری از جوانان اهل سنت و وهابی ، تحقیق و پژوهش را درباره شیعه ، آغاز کنند .
من چند بار گفته ام که علت روی برگرداندن جوان ها به ویژه تحصیل کرده ها و فرهیخته های جهان معاصر از مکتب اهل بیت (علیهم السلام) جهل و عدم آشنایی آن ها به مکتب اهل بیت (علیهم السلام) و فرهنگ شیعه است . اگر ما بتوانیم این بستر را در جامعه فراهم کنیم تا دنبال تحقیق و پژوهش بگردند ، قطعا به سر منزل مقصود و ساحل نجات خواهند رسید .
جناب دکتر ادریس الحسینی ، یکی از نویسندگان بنام مراکش هست . ایشان قریب به این مضمون می نویسد : من در مجلس ختم یکی از دوستانم که شیعه مذهب بود ، شرکت کردم . دیدم خطیبی روی منبر به امیرالمؤمنین معاویه و یزید (تعبیر ایشان این بود) ، هتاکی می کند . تصمیم گرفتم در این زمینه مقاله مفصلی بنویسم و در روزنامه ها و جراید منتشر کنم و روی این خطبا و سخنرانان شیعه را کم کنم . دنبال مطالعه رفتم ، تاریخ طبری ، تاریخ ابن اثیر ، تاریخ ابن خلدون و دیگر کتب را مطالعه می کردم . دیدم مطالبی را که آن روز ، آن خطیب بالای منبر ، علیه معاویه و یزید ، مطرح می کرد ، در بهترین و معتبر ترین کتاب های ما ، وجود دارد و من تأسف می خوردم که چرا ما این تراث گران سنگ بی خبر بودیم و گفت : تحقیقم را ادامه دادم .
در نتیجه آقای ادریس الحسینی ، این نویسنده مشهور و بنام مراکشی که می خواست در دفاع از معاویه و یزید مقاله و کتاب بنویسد ، کتابی نوشت با عنوان لقد شیعنی الحسین ، حسین بن علی مرا شیعه کرد . توصیه می کنم این کتاب الآن هم متن عربی و هم ترجمه فارسی آن بر سایت ها اینترنتی هست ، را مطالعه کنید و بینند که این متفکر و نویسنده مراکشی ، از کجا کار را آغاز کرد و نتیجه کار به کجا رسید.
بنده بار ها گفته ام ما در برنامه های خود نه به دنبال این هستیم که وهابی ، شیعه کنیم ، به مقدسات اهل سنت و خود اهل سنت ، اهانت کنیم . نهایت هدف ما ، اتمام حجت است . پرده از روی اسرار تاریخ اسلام برداشتن است . آن تاریخ پنهانی که چهارده قرن از مردم مخفی کردند و برای مردم بیان نکردند را برای مردم بیان کنیم .
بنده در یکی از شبکه ها ، دو سال قبل ، در مورد مذاهب اسلامی بحثی داشتیم . مذهب شافعی از کجا به وجود آمده ، تفکری که مذهب شافعی دارد و هم چنین انتقاد هایی که به مذهب شافعی وارد است را به صورت کاملا بی طرفانه قضاوت کردیم . در مورد سه مذهب دیگر اهل سنت هم چنین کاری را انجام دادیم .
یادم هست آن زمان به صورت متعدد ، جوان های اهل سنت به ما ایمیل می زدند و تشکر می کردند و می گفتند : علمای ما ، این چنین ما را روشن نکرده اند . این مطالب و مسائلی که ما از مذهب خودمان بیان کردید ، تا کنون به گوش ما نرسیده . حتی بعضی از علمای اهل سنت از ما تشکر می کردند . حتی به خاطر دارم که یکی از اساتید می گفت : این بحثی که شما به صورت خیلی عادی و بدون تعصب نسبت به مذاهب ما ، مطرح کردید ، ما غافل بودیم .
لذا ما به دنبال این قضیه هستیم که بتوانیم به حول و قوه الهی ، با مراجعه و بررسی تاریخ و کتاب های معتبر فریقین ، آن حقائق نهفته در تاریخ را بر ملا کنیم . مطالبی را که علما در گذر زمان و تاریخ ، از مردم پنهان کرده اند ، برای مردم بیان کنیم .
بنابراین این بحثی را که از امشب شروع کرده ایم ، به حول و قوه الهی ، ادامه خواهد یافت که ببینیم وهابی ها چرا برچسب شرک به شیعه می زنند و شیعه را متهم به شرک می کنند . چرا فتوا می دهند که ازدواج با شیعه ، باطل و حرام است ، خوردن ذبیحه شیعه ، خوردن اطعمه شیعه ، رفتن به رستوران های شیعه ، جایز نیست .
و به جای ازدواج با شیعه ، با یهودی و مسیحی ازدواج کنید . در کشورهای اروپایی و آمریکایی ، به جای رفتن به رستوران های شیعه ، به رستوران های یهودی ها و مسیحی ها بروید . یعنی کار به جایی رسیده که مفتیان عربستان سعودی ، مسیحی ها و یهودی ها را به شیعه ، ترجیح می دهد و جالب این است که یکی مثل براک تصریح می کند که اگر ما وهابی ها ، توان داشته باشیم ، اولین کاری که می کنیم این است که علیه شیعه ، اعلان جهاد می کنیم . قتل شیعه را واجب می دانیم .
ما می خواهیم یک گمشده ای را برای مردم پیدا کنیم و یک حلقه ای گمشده ای را که شما بینندگان ، مدت ها به دنبال آن بودید ، را برای شما معرفی کنیم .
این هایی که می گویند شیعه مشرک است ، به چه علت این سخن را می گویند؟ . این هایی که دم از خدا می زنند ، حرف از کدام خدا می زنند ؟ مردم را به کدام توحید دعوت می کنند ؟ این هایی که در ماهواره های خدا ، خدا ، خدا ، خدا ! می گویند ، این خدا کدام خدا است ؟ این خدا ساخته ذهن ابن تیمیه و محمد بن عبد الوهاب یا مفتیان وابسته به دشمنان اسلام مثل ابن جبرین و براک و دیگران است یا نه این توحیدی که وهابی ها دعوت می کنند ، توحید برخاسته از قرآن یا منطبق با سنت راستین نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) است ؟
من ابتدا سراغ ابن تیمیه می روم . اول نکته ای که در توحید ابن تیمیه ، واضح و روشن است ، مسأله تقسیم است . خدای عالم را می خواهد با آن دید مادی به مردم معرفی کند . صراحتا اعلام می کند:
لیس فی کتاب الله ولا سنة رسوله ولا قول احد من سلف الامة وائمتها انه لیس بجسم
می گوید : نه در کتاب خدا و نه در سنت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و نه در اقوال امت اسلامی و ائمه اهل سنت ، نداریم که خداوند جسم نباشد .
ابن تیمیه ، التأسیس فی رد اساس التقدیس، ج 1 ، ص 101
یعنی جسمانیت خدای عالم را به عنوان یک اصل مسلم معرفی می کند و خیلی عجیب است که می گوید : نه شرعی و نه عقلی در این زمینه نداریم و اگر کسی برخلاف این بگوید ، این جهالت و ضلالت است . به خدای عالم پناه می بریم ، و از این توحید برائت می جوییم !!!
جالب این است که در فتاوای خودشان (ابن تیمیه ) فتاوای کبری حدود 27 جلد است ، جلد 5 ،صفحه 192 می گوید :
اگر کسی جسم بودن خداوند را نفی کند ، مرتکب بدعت شده است .
ابن تیمیه ، فتاوای کبری ، ج 5 ، ص 192
ببینید این توحیدی است که آقایان ما را به آن دعوت می کنند . ان شاء الله ما این را به قرآن و سنت عرضه می کنیم . ببینیم که واقعا این توحید است یا نه این همان (إِنْ هِیَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّیْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآَبَاؤُکُمْ) است .
جالب این است که در فتاوای آقای بن باز ، مفتی اعظم سابق عربستان سعودی ، صراحتا در رابطه با جسمانیت خداوند می گوید : خدای عالم دارای صورت ، چشم ، دست ، ساق ، انگشت است .
وقدم ثبت فی النصوص من الکتاب والسنة الصحیحة قال بها اهل السنة والجماعة
این که می گوییم خدای عالم دارای دو دست و دو چشم و ساق و صورت است به عنوان یک اصل مسلم است که خدا کشتی گیر است و ورزشکار است . هروله و ورزشکار بودن خداوند در حدیث صحیحه بیان شده است .
فتاوای بن باز ، ج 5 ، ص 374
ما واقعا باید بگوییم که انا لله و انا الیه راجعون !!!
من این بخش از عرایضم را با سخنی از ابن بطوطه ، جهانگرد مشهور سنی ، که در کتاب رحله ، ص 113 مطرح می کند :
وکنت إذ ذاک بدمشق فحضرته یوم الجمعة وهو یعظ الناس على منبر الجامع ویذکرهم فکان من جملة کلامه أن قال إن الله ینزل من سماء الدنیا کنزولی هذا ونزل درجة من درج المنبر
من خودم ابن تیمیه را در مسجد جامع دمشق دیدم که بالای منبر خدای عالم را توصیف می کرد و می گفت : مردم ! (نستجیر بالله ) خدای عالم دارای دست و پا و صورت و چشم است و خدای عالم از آسمان به کره زمین می آید . در ادامه می گوید :
همان طور که من از آن پله بالای منبر به پایین می آیم ، خدای عالم هم همانگونه ، از پله های عرش را تا کره زمین پایین می آید و ابن تیمیه از آن بالا قدم به قدم پایین آمد .
این آقایان بحثی را که مطرح می کنند ، بحثی است که پناه می بریم به خدای عالم و از این توحید ضد قرآن و ضد سنت و ضد فرهنگ اهل بیت (علیهم السلام) برائت می جوییم که هر شب از آسمان بالا به کره زمین می آید .
ابن تیمیه در مجموع فتاوای خود می گوید :
وان الله عز وجل سمیع بصیر علیم خبیر یتکلم ویرضى ویسخط ویضحک ویعجب ویتجلى لعباده یوم القیامة ضاحکا وینزل کل لیلة إلى سماء الدنیا کیف شاء فیقول: هل من داع فاستجیب له هل من مستغفر فاغفر له هل من تائب فأتوب علیه حتى یطلع الفجر .
ونزول الرب إلى السماء بلا کیف ولا تشبیه ولا تأویل فمن أنکر النزول أو تأول فهو مبتدع ضال وسائر الصفوة من العارفین على هذا.
خدای عالم هر شب خندان خندان و خرامان خرامان از عرش به آسمان دنیا می آید و هر طوری بخواهد ، پشت بلندگو شروع به حرف زدن می کند . هل من داع فاستجیت له ، هل مستغفر فاقبل له ،من تائب فاتوب علیه ؛ حتی یطلع الفجر . خدای عالم می گوید : آیا کسی هست که دعا کند و من دعای او را به اجابت برسانم ، آیا اهل توبه ای هست که من توبه او را قبول کنم ، کسانی هستند که طلب مغفرت کنند و من آن ها را ببخشم . تا این که صبح طلوع می کند .
ابن تیمیه ، مجموع فتاوا ، ج 5 ، چاپ مکتبه ابن تیمیه عربستان سعودی ، ص 61
من از بینندگان عزیز تقاضا دارم این تعبیر را ببینید . به این عبارت ابن تیمیه خوب دقت کنید و قضاوت آن را به عهده شما جوانان اهل سنت ، اندیشمندان وهابی واگذار می کنم . نمی خواهم که شیعیان و مخاطبین شیعه در این جا قضاوت کنند . این عبارت ابن تیمیه است که می گوید : خدای عالم هرشب از آسمان به کره زمین می آید تا اذان صبح و این سخنان را می گوید و بعد از طلوع صبح به عرش بر می گردد .
این عبارت در کتاب بیان تلبیس الجحمیه ، جلد 2 ، صفحه 40 و کتاب الاستقامه ، جلد 1 ، صفحه 169 و کتاب برع التعارض ، جلد 6 ، صفحه 257 و چندین کتاب دیگر ابن تیمیه بیان شده است .
من عبارتی را که یکی از علمای سوریه که چندی پیش ، شیعه شده بود ، بیان کنم که می گفت : یکی از انگیزه های من برای شیعه شدن ، همین روایت بود که در کتاب صحاح ما بیان شده . گفتم: این قضیه ، زمانی که عقیده بطلمیوس در میان مردم حکومت می کرد که می گفتند : کره زمین کاملا ساکن است و خورشید در حال گردش است ، قابل قبول است . الان کرویت ارض ثابت شده ، گردش زمین ثابت است ، گردش خورشید ثابت است و با توجه به گردش زمین و گردش خورشید ، هر آن از شبانه روز ، یک نقطه از کره زمین ، طلوع فجر است .
اگر خدای عالم یک بار از عرش به کره زمین بیاید ، در کره زمین زندانی می شود و نمی تواند به عرش برگردد . چون ابن تیمیه می گوید : با طلوع فجر خدای عالم به عرش بر می گردد .
الان حساب کنید که در قم طلوع فجر است . بعد از چند لحظه در اراک و بعد در همدان ، کرمانشاه ... به همین شکل در ترکیه ، کشورهای آمریکایی و اروپایی . یعنی هر لحظه از لحظات شبانه روزی را که تصور کنید ، طلوع فجر است . اصلا طلوع فجر از کره زمین ، جدا نمی شود . اگر خدا بخواهد به کره زمین بیاید ، برای همیشه در این جا زندانی می شود .
این عالم سوری می گوید : من با توجه به این قضیه متوجه شدم این مطالب ، مطالب خلافی است و این توحید ، توحید حقیقی نیست . قرآنی که می گوید : لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ ، وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَد . إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُحِیطٌ .
اگر بنا باشد که خدای عالم روی عرش باشد و سوار بر حیوان شود ، این خدای قرآن نیست ، این خدای محمد (صلی الله علیه و آله) نیست .
مجری :
با توجه به این توضیحاتی که شما در این زمینه بیان کردید ، خدای وهابیت تک تک اعضای بدن را دارد یعنی چشم و گوش و دست و دهان و پا ... را دارد ؟
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
با توجه به آن چه آقایان می گویند ، زمانی که جسمانیت خدای عالم را ثابت کردیم ، برخلاف قرآن که می گوید : لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ ، خدای عالم مثلی در جهان ندارد . ما آمدیم ، مثلی برای خدا از بشر درست کردیم و برخلاف وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَد ، است .
اما جالب است که یکی از سردمداران وهابی که خیلی هم به او عشق می ورزند ، ابوبکر بن عربی که زبان هتاکی علیه شیعه دارد ، کتابی به نام العواصم من الغواصم ، صفحه 210 ، در چاپ جدید ، جلد 2 ، صفحه 283 می گوید : هر چه که در مورد خدای عالم می خواهید بگویید .
الزمونی ما شئتم فانی ما التزمه الا اللحیة والعورة
شما در مورد خداوند هر عضویی که بگویید ، من قبول دارم غیر از دو تا عضو که من قبول ندارم خداوند داشته باشد . یکی ریش و دیگری عورت است که خدای ما آن ها را ندارد .
ابوبکر بن عربی ، العواصم من الغواصم ، ج 2 ،ص 283
جالب است که من زمانی که این بحث را در شیراز در دانشکده علوم قرآنی داشتیم ، کسی تماس گرفت و گفت : چطور است که خدای وهابی ها عورت ندارد . خدای بدون عورت به چه دردی می خورد . این چه اصلی است که چنین می گویند . یعنی از این خدا وحشت و ترس دارند ؟ قضیه چیست ؟
بنده گفتم : شما باید از خودشان بپرسید ، شاید برای این مطلب پاسخی داشته باشند . این ها می گویند : خدای عالم ریش ندارد و به صورت یک جوانی است که ریشش هنوز نرویده است . ما هنوز این قضیه را نفهمیده ایم .
این کتاب را می توانید روی سایت ها هم جلد قدیم و هم جلد جدید را مشاهده کنید .
جالب این است که شهرستانی نقل می کند :
حتى قالوا اشتکت عیناه فعادته الملائکة وبکى على طوفان نوح حتى رمدت عیناه وان العرش لتئط من تحته کاطیط الرحل الحدید وانه لیفضل من کل جانب اربع اصابع
این ها کار را به جایی رسانده اند که زمانی که می گویند : خدای عالم چشم دارد ؛ پس باید این خدا ، مبتلا به چشم درد هم شود .
یک روز هم چشمانش ضیعف می شود ، احتیاج به عینک پیدا می کند . ما نمی دانیم به کدام عینک فروشی مراجعه می کند . یا اگر گوش هایش سنگین می شود ، به کجا برای گرفتن سمعک مراجعه می کند ، ولی ایشان می گوید :
اشتکت عیناه فعادته الملائکة
بعضی وقت ها ، نستجیر بالله خداوند چشم درد میگیرید ، ملائکه به ملاقات او می رود .
شهرستانی ، الملل و النحل ، ج 1 ،ص 153
برادران عزیز ! این توحیدی که این آقایان وهابی و ابن تیمیه ، دعوت می کنند ، این توحید ضد قرآنی و توحید ضد سنت نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) است .
مجری :
این سؤال من شاید برای بینندگان عزیز ، جالب باشد و شاید برای اولین بار باشد که این مطلب را شنیده باشد . بنده در یکی از کتاب وهابیت به مطلبی برخوردم که خداوند عالم ؛ البته خدایی که این ها قائل به جسم او هستند ، سوار بر شتر و الاغ در مجامع می گردد .
حضرت استاد ! در این زمینه هم توضیحاتی را بیان کنید .
آیت الله دکتر حسینی قزوینی :
اتفاقا بنده در این برنامه ای که به مناسبت تخریب بقیع داشتیم ، در این رابطه توضیحات زیادی را بیان کردم که بعد از برنامه هم ، دوستان زیادی ؛ حتی عزیزان شیعه هم در این باره سؤالات زیادی داشتند که واقعا مدارکی در این خصوص در کتب اهل سنت وجود دارد ؟
گفتم : بله ، مدارک زیادی وجود دارد . شما توجه کنید که آقای ابن عساکر از همین آقایانی است که پرت و پلا می گویند و قائل به جسمانیت خداوند هستند ؛ چون زمانی که انسان قائل به جسمانیت خداوند شد ، باید آن خدا ، همه چیز داشته باشد . مبتلا به چشم درد شود ، سوار بر الاغ شود . آن زمان که هواپیما و ماشین نبود ، الان وهابی ها باید بگویند : خدای آن ها سوار پانتوم یا هواپیمای پیشرفته می شود و روی کره زمین می آید .
تعبیر آقای ابن عساکر که از استوانه های حدیثی اهل سنت هست ، در رابطه با کسانی که قائل به جسمانیت خداوند هستند ، می گویند :
یتردد على حمار فی صورة شاب أمرد بشعر قطط وعلیه تاج یلمع وفی رجلیه نعلان من ذهب ...
این ها معتقدند که خدای عالم سوار بر الاغی می شود . به صورت جوانی که هنوز موی صورتش ، در نیامده و اصلا موی سرش هم بسیار پر پشت و فر فری است . خدای عالم تاجی بر سر دارد که از آن نور ، می دهد و در پاهای او کفش هایی از طلا ، بر پا دارد . (چون کفش های دیگر لایق ساحت مقدس خداوند نیست )
ابن عساکر ، تبین کذب المفتری ، ص 113
علامه حلی (ره) که از علمای بزرگ شیعه هست و اهل سنت هم او را به عنوان یک عالم ثقه ، قبول دارند . ایشان می گویند : در بغداد بعضی از این آقایانی که قائل به جسمانیت خداوند هستند ، بعضی شب ها ، بر پشت بام خود علف و یونجه ، می گذارند .
وذهب بعضهم إلى أن الله ینزل کل لیلة جمعة بشکل أمرد راکبا على حمار حتى أن بعضهم ببغداد وضع على سطح داره معلفا یضع کل لیلة جمعة فیه شعیرا وتبنا لتجویز أن ینزل الله تعالى على حماره على ذلک السطح فیشتغل الحمار بالأکل ویشتغل الرب بالنداء هل من تائب هل من مستغفر تعالى الله عن مثل هذه العقائد الردیة فی حقه تعالى.
بعضی از این ها در بغداد ، در شب های جمعه روی پشت بام های خود در ظرف های علوفه ، جو و یونجه می ریزند تا خدایی که با الاغ از آسمان پایین می آید ، این علوفه و یونجه را ببیند و بر بام آن شخص نازل شود و خدای عالم برکتش را بر آن خانه و خانواده نازل کند .
علامه حلی ، منهاج الکرامه ، ص 139
الاعقائد الاسلامیه ، ج 2 ، ص 277
این نتیجه قائل بودن به جسمانیت خداوند است .
نکته دیگر ، مطلبی است که آقای ذهبی از استوانه های علمی اهل سنت است ، در کتاب سیر اعلام النبلاء ، جلد 18 ، صفحه 16 ، هم چنین در کتاب تاریخ اسلام ، جلد 3 ،صفحه 128 و ابن حجر عسقلانی در کتاب لسان المیزان ، جلد 2 ، صفحه 238 که از قول نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) نقل می کنند . بسیار عجیب است که این دروغها را به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نسبت می دهند :
قال قال رسول الله (ص) رأیت ربی بمنى عند النفر على جمل أورق علیه جبة صوف أمام الناس ...
می گوید : پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود : من خدای عالم را در منی دیدم ، آن زمانی که از طرف منی به سمت مکه کوچ می کردند که روی شتری با رنگ های سیاه و سفید داشت و بر دوش خداوند ، یک پیراهن بلندی بود . (جبه در لسان عرب به لباسی می گویند که روی لباس های دیگر می پوشند و آستین ندارد ) جلوی مردم حرکت می کرد و مردم را به سوی مراسم حج راهنمایی می کرد .
ذهبی ، سیر اعلام النبلاء ، ج 18 ، ص 16
در روایتی که بنده دیدم ، خیلی عجیب است که ذهبی در ذیل کتاب تاریخ بغداد مطلبی را در جلد 17 ، صفحه 200 ، از قول نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) بیان می کند . بنده از ساحت مقدس نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) عذر خواهی می کنم که این مزخرفاتی را که این ها گفته اند را می خوانم . بنده مجبورم که این ها را بخوانم ؛ چون این ها ما را متهم به شرک می کنند و باید به مردم بگوییم که توحیدی که این آقایان ما را به آن دعوت می کنند ، این توحید است . می گوید :
عن رسول الله (ص) قال یوم کلم الله موسى کانت علیه جبة صوف وکساء صوف وسراویل صوف ونعله من جلد حمار غیر ذکی
از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند : روزی که حضرت موسی (علیه السلام) با خداوند مناجات کرد ، (نص قرآن است که خدای عالم در کوه ایجاد صوت کرد که حضرت موسی (علیه السلام) صدا را شنید . خداوند منزه است از آن که به صورت جسم تجلی کند ) دارای یک جبه پشمینه بود ، زیر شلواری و عبایی از پشم داشت . هم چنین نعلین خداوند از پوست الاغی بود که تزکیه شده نبود یعنی از پوست الاغ نجس خدای عالم ، کفش و نعلین پوشیده بود .
ذهبی ، ذیل تاریخ بغداد ، ج 17 ،ص 200
مجری :
تا الان صفات ظاهری خدای وهابی ها را بیان کردید ، اما بنده می خواهم بدانم آیا این وهابی ها برای خدای خود سنی هم مشخص کرده اند که این خدا جوان هست یا پیر ؟ آیا گذر زمان بر این خدای وهابی ها تأثیری هم دارد ؟
آیت الله دکتر حسینی قزوینی :
در رابطه با سن و سال خدای عالم ، ابو یعلی از لیدر ها و ائدولولیک های وهابی هست که می گوید:
رأیت ربی عزوجل شاب امرد جعد قطط علیه حلیة الحمراء
از قول نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) نقل می کند . واقعا این بزرگترین ظلم به پیامبر (صلی الله علیه و آله) است . اگر مسلمان ها بخواهند به خاطر همین تعبیر یک ماه عزای عمومی اعلام کنند جا دارد. به خاطر این جسارت هایی که به نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) کرده اند و این مطالب مزخرفات را به حضرت نسبت داده اند .
از نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) نقل می کند که فرمودند : من خدای عالم را دیدم که جوان بود و مویی در صورت نداشت و سری پر مو و فرفری داشت و زیور آلاتی را به خود آویزان کرده بود .
جالب این است که ابویعلی به عنوان لیدر وهابی ها ، بعد از نقل این روایت می گوید :
هذا حدیث رواه الکبّر عن الکبّر عن الصحابه عن النبی (ص) ومن شک فی ذلک لا تقبل شهادته ولایسلم علیه ولایعاد فی مرضه
این روایتی است که بزرگان ما از بزرگان و از صحابه و صحابه هم از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل کرده است . هرکس در این شک کند ، شهادتش قبول نیست و کسی نباید به او سلام کند و زمانی که مریض شد ، کسی به عیادتش نرود .
ابی یعلی ، طبقات الحنابله ، ج 3 ، چاپ مکتبه عبیکان، مکه مکرمه ، ص 81 ، ح 82
ابی یعلی ، ابطال التألیفات ، ج1 ،ص 141
یعنی یک عقیده ای که ساخته و پرداخته ذهن خودشان و خلاف قرآن و خلاف سنت است را به مسلمانان تحمیل می کنند و رسول خدایی که می گفت : ولم یکن له کفوا احد ، لیس کمثله شئ ، بعد خودش بگوید : من خدا را به صورت جوانی که آن ویژگی ها را داشت ، دیدم .
این در حقیقت بالاترین جسارت به نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) است .
بنده زمانی که این بحث را آماده می کردم ، به روایاتی برخوردم که شابّ امرد جعد قطط ، را می خواستم چه معنا کرده است . جعد قطط یعنی جوانی که موهای سرش پرپشت و موفرفری است . اما این ها زمانی که دجال را معرفی می کنند ، می گویند : یکی از ویژگی های دجال این است که :
انه شاب جعد قطط .
او جوانی است که موهای پر پشت و فرفری دارد .
مسند حنبل ، ج 4 ، چاپ دار النشر قرطبه مصر ، ص 181
همین صفتی را که برای خدای عالم به کار برده اند ، در وصف دجال بیان می کنند .
این جا ست که باید گفت : انا لله وانا الیه راجعون .
شبیه همین عبارت را در صحیح بخاری ، جلد 5 ، صفحه 2211 ، حدیث 5562 ، چاپ دار النشر ابن کثیر ، در وصف دجال بیان شده است . به هر حال آقایانی که چنین سخنانی را می گویند ، بدتری اهانت ها را به خدای عالم می کنند یعنی خدایی که لم یکن له کفوا احد ، لیس کمثله شئ است را چنین نسبت هایی می دهند و به خورد مردم هم می دهند که اگر کسی معتقد نباشد که خداوند در آسمان ها است و دارای جسم می باشد ، کفر و شرک او را ثابت می کنند .
تماس بینندگان :
بیننده : امیرحسین از بم ـ شیعه
بنده از حضرت استاد چند سؤال داشتم . اول این که برادران اهل سنت می گویند : زمانی که مسلمانان به ایران حمله کردند ، به این خاطر خلیفه دوم در این جنگ شرکت نکرد که حضرت علی (علیه السلام) فرمودند : اگر شما بروید ، ما بی سرپرست می شویم .
سؤال دوم این که شما به وهابی ها بگویید ، آدرس این خدایی را که توصیف کردند را به ما بدهند تا مقداری هویج برای ایشان ببریم تا دچار چشم درد نشود .
بیننده : مجتبی کماندار از شیراز ـ شیعه
بنده در جلسه ای که در دانشگاه علوم قرآنی شیراز داشتید ، بودم از مطالب بسیار ارزنده شما کمال استفاده را کردم و اگر این کار را بیشتر در شهر شیراز ادامه دهید ، از شما تشکر می کنیم .
من حدود سه سال است که مطالعات زیادی را در مورد مذهب شیعه و اهل سنت داشته ام ؛ اما سخنانی مفیدتر و سودمندتر از سخنان شما نشنیدم . از این که باعث شدید ، اعتقادم به اسلام و مذهب شیعه ، محکم تر شود ، از شما تشکر می کنم .
بیننده : آقای دشتی از اصفهان ـ شیعه
بنده با شما در شبکه سلام ، تماس گرفتم . آن جا سؤالی از شما پرسیدم که متأسفانه وقت نشد ، پاسخ بدهید . یکی از سؤال ها در مورد این بود که مقداری در مورد علامه مجلسی (ره) و تألیفاتی که داشتند ، توضیحاتی را بیان کنید . دوم این که بنده عبارتی را در یکی از کتاب های آقای شریعتی دیدم که گفته بودند : خدایا کاش کافر می شدم و دوباره تو را می شناختم .
نظر شما در رابطه با این عبارت چیست ؟
بیننده : دکتر آذر سینا از تهران ـ شیعه
بنده مطالبی را که در این برنامه ارائه می دهم ، همه از کتب و مصادری است که حضرت استاد معرفی کرده اند که در میان این مصادر ، تألیفاتی از خود حضرت استاد هم وجود دارد . از جمله تألیفات ایشان کتاب قصه الحوار الهادی که ترجمه آن بر روی سایتشان وجود دارد .
در این کتاب سرفصلی است با عنوان این که ابن تیمیه به شیعه افتراء می بندد . چون بحث امشب برنامه در خصوص مشرک دانستن شیعیان توسط وهابی ها و در مورد خدای وهابی ها است ، مقداری از این کتاب را می خوانم :
.... یهود نماز را خمیده می خواند و شیعیان هم این گونه می خوانند . یهود در نماز لباس های خود را خارج می کنند ، شیعیان هم چنین می کنند . یهود برای زنان عده نگه نمی دارند ، شیعیان هم چنین می کنند . یهود تورات را تحریف کرد و شیعیان قرآن را تحریف کردند . یهود می گوید : خداوند 50 رکعت نماز را واجب نمود ، شیعیان هم همین سخن را می گویند . یهود ماهی و خرگوش نمی خورد ، شیعه هم نمی خورد . یهود مسح روی کفش را جایز نمی داند ، شیعه هم چنین است .
بیننده : آقای قاضی از قم ـ شیعه
شب گذشته در شبکه ظلمت مطالبی را مطرح کردند که از حضرت استاد تقاضا دارم ، توضیحاتی را بیان کنند . یکی از آن مطالب این بود که گفتند : هر کس ادعا کند که آیه تطهیر شامل زنان پیامبر (صلی الله علیه و آله) نمی شود ، منافق است .
آیا معنای این ادعا ، نعوذ بالله متهم کردن رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به نفاق نیست ؟
مسأله دومی این بود که گفتند : مسأله اهانت به عایشه ، مهم تر از مسأله کتاب آیات شیطانی است. مسأله سوم هم سؤالی است که از حضرت استاد دارم که بحث افک و اهانت به عایشه از طرف چه کسانی مطرح شد ؟ آیا شیعیان مطرح کردند یا صحابه ؟
آیت الله دکتر حسینی قزوینی :
قبل از پاسخ دادن به سؤالات بینندگان ، به سؤالاتی که با پیامک به دست ما رسیده است ، پاسخ می دهم .
اولین سؤال : آیا درست است که پیامبر (صلی الله علیه و آله) در خانه عایشه از دنیا رفته اند ؟
ما عقیده داریم خیر ، این دروغ محض است ؛ چون خانه عایشه در قسمت قبله مسجد النبی (صلی الله علیه و آله) بود و دروازه آن به سمت شمال باز می شد . پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) در منزلی که رحلت فرمودند و الان دفن هستند ، در قسمت شرق مسجد النبی (صلی الله علیه و آله) است و در حقیقت حجره النبی (صلی الله علیه و آله) بوده . پیامبر (صلی الله علیه و آله) دو نوع حجره داشت ، یک نوع حجره زنان ، یکی هم حجره خودش بود . به تعبیر امروزی ، اندرونی حضرت بود که مردم از سؤالات خود را در آن جا مطرح می کردند و در حنب خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود .
این مطلب را حضرت آیت الله کورانی، به صورت مفصل ثابت کرده اند .
سؤال دوم : این آدرس هایی که دکتر قزوینی می فرمایند، از کجا پیدا کنیم ؟
بنده 90 در صد از آدرس هایی که می دهم از نرم افزار مکتبه اهل بیت (علیهم السلام) استفاده می کنم که توسط دفتر حضرت آیت الله گلپایگانی (ره ) و دفتر حضرت آیت الله سیستانی (حفظه الله ) درست شده و به نظر من یکی از بهترین نرم افزار در حوزه معارف اسلامی است که حدود 5 هزار کتاب از شیعه و سنی در موضوعات مختلف دارد . هم چنین از نرم افزار مکتبه شامله و مکتبه جامع الکبیر ، که این دو نرم افزار توسط وهابی ها درست شده ، می توانند مشاهده کنند .
اما سؤال مربوط به جنگ عمر بن خطاب با ایران پرسیدند که ما وعده می دهیم ان شاء الله ، در رابطه با خلیفه اول ، دوم و سوم ، به صورت مفصل برنامه داشته باشیم . در آن جا ثابت می کنیم که این جنگ نه تنها فضیلتی برای خلیفه دوم نیست؛ بلکه کشت و کشتارهایی که در ایران شد و جنایت هایی که توسط ارتش اسلام در ایران انجام گرفت ، امروز مایه ننگ و لکه سیاهی بر دامن اسلام هست که به صورت مفصل توضیح خواهیم داد .
اما این که امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) گفت : اگر شما بروید ، ما بی سر پرست می شویم . این عبارت دروغ است . آن زمان هرچه بود ، خلیفه دوم به عنوان رهبر جامعه اسلامی بود . مثل کسی بود که فرزندش را می دزد و آن را به دایه می دهد . اگر چنانچه این دایه سوار ماشینی شود که ما یقین داریم آن تصادف می کند ، مادر دلسوخته به دایه می گوید : سوار این ماشین نشو . نه این که دلش به حال دایه سارقه بدوزد ؛ بلکه نگران بچه است .
امیرالمؤمنین (علیه السلام) هم که در آن جا گفت : اگر شما بروید ، دشمنان اسلام که حدود 150 هزار نیرو تهیه کردند که اسلام و مسلمین را از بیخ و بن بر کنند ، اگر شما را ببینند ، جری تر می شوند و می گویند : رئیسشان این است و ما او را می کشیم و با کشتن تو هم روحیه سربازان اسلام ، شکسته می شوند . این باعث می شود که دشمن جری شود و وارد حریم اسلام شوند و همه را تار و مار کند .
امیرالمؤمنین (علیه السلام) به خاطر نجات اسلام و دفاع از مسلمین ، این قضیه را بیان کردند .
در مورد سؤال دوم که آدرس خدای وهابی ها را بدهیم .... ، ما که آدرسی از این خدا نداریم و باید خود وهابی ها این آدرس را بدهند . ما خدایی را می پرستیم که هر روز می گوییم : لم یکن له کفوا احد ، لیس کمثله شئ . ما خدایی را می پرستیم که امام رضا (علیه السلام) می فرماید :
فان کل ما صورتموه بأوهامکم فی أدق المعانی فهو مخلوق لکم مردود الیکم
هر چه از خدای عالم در ذهنتان تصور کنید ، این ساخته و پرداخته ذهن شما است ، این خدا نیست . خدایی که در ذهن شما بگنجد ، این خدای خیالی شما است و خدای عالم فراتر از این است که ذهن ها و فکر ها به آن برسد . لذا ما هر چه از خدای عالم تصور کنیم ، فراتر از آن است که در تصور ما بگنجد .
ان شاء الله ما توحید از دیدگاه قرآن، امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) و امام رضا (علیه السلام) را مفصلا عرض خواهیم کرد .
اما در مورد آقای کماندار ، بنده هم از ایشان تشکر می کنم و توصیه بنده به جوانان این است که اخلاص ، اخلاص ، اخلاص . اگر کسی می خواهد به جایی برسد ، عملش را خالص برای خدا کند . پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود :
مَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً ظَهَرَتْ یَنَابِیعُ الْحِکْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَى لِسَانِه .
اگر ما چهل روز اعمالمان خالص برای خدا باشد ، منابع حکمت از قلبش به زبانش جاری می شود .
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج 53، ص: 326
به تعبیر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) که به اباذر گفت :
یا اباذر ! ولتکن لک فی کل شئ نیة حتی الاکل والنوم . اباذر همه کارهایت برای خدا باشد ، حتی خوردن و خوابیدن .
همان طور که نماز می خوانیم ، قربه الی الله . غذا هم که می خوریم ، نیت کنیم که خدایا غذا می خورم که نیرو بگیرم تا تکالیفم را انجام دهم ، این غذا خوردن ، عبادت می شود . می خوابم ، خدایا می خوابم و تجدید نیرو می کنم تا تکلیفم را انجام دهم ، این خواب عبادت می شود که امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) می فرماید :
حَبَّذَا نَوْمُ الْأَکْیَاس ؛ ای خوشا به حال خواب زیرکان .
اما کسی که نماز را به خاطر عادت می خواند ، این نماز هیچ ارزشی ندارد . اگر ما برای خداوند ، خالص باشیم ، خدای عالم راه و چاه را به ما نشان می دهد .
اما در مورد علامه مجلسی (ره) پرسیدند . در باره علامه مجلسی (ره) باید بگوییم و ما ادرئک ما المجلسی ؟ در طور تاریخ همانند مجلسی نداشته ایم . بنده خودم هر زمان به اصفهان می روم ، مقید هستم که حتما بر سر مزار این دو بزرگوار بروم و این را رسما اعلام می کنم که بنده غیر از حرم های ائمه (علیهم السلام) تنها جایی که می روم و آن جا احساس معنویت می کنم ، در کنار قبر علامه مجلسی و پدر بزرگوارشان است . ایشان زحمات زیادی کشیده اند ، مخصوصا بحار الانوار که یک دایره المعارف شیعی است . البته عزیزان این را داشته باشند که ما در میان کتاب هایمان مثل صحیح بخاری و مسلم که بگوییم همه آن صحیح است ، نداریم . این که در شبکه های وهابی ، هر روز می گویند : کافی مثل صحیح بخاری است ، دروغ است . هیچ عالم شیعی نگفته که کتاب کافی مثل صحیح بخاری و من لایحضر الفقیه مثل صحیح مسلم ، صحیح است . ما کتابی غیر از قرآن کریم که معتقد باشیم همه آن از اول تا آخر ، صحیح است ، در شیعه وجود ندارد .
در همه کتب شیعه روایاتی ضعیف و روایاتی صحیح داریم . ما یک مبانی رجالی داریم که با آن مبانی رجالی ، بررسی می کنیم که اگر روایت ، صحیح باشد ، آن روایت را به معصوم نسبت می دهیم و اگر صحیح نبود ، روایت را به معصوم ، نسبت نمی دهیم .
در رابطه با عبارتی که در کتاب دکتر شریعتی خواندند ، بنده صلاح نمی دانم که وارد این بحث شوم . اما اگر روزی وارد این بحث ها شدم ، خیلی مفصل توضیح می دهم . بنده ارادت آن چنانی به ایشان ندارم . جسارت هایی که ایشان به بزرگان شیعه داشته اند ، نمی توانم در این زمینه وارد شوم . اگر هم وارد شدم ، نظرم دقیقا همان نظر دکتر مطهری (ره) است .
در مورد مطالبی که دکتر آذر سینا بیان کردند ، تشکر می کنیم و از ایشان تقاضا داریم مطالعات بیشتری داشته باشند که بتوانند این مطالب را برای بینندگان عزیز ، بیان کنند .
در خصوص این که در شبکه ظلمت مطرح شده که اگر کسی معتقد باشد که آیه تطهیر ، شامل زنان پیامبر (صلی الله علیه و آله) نمی شود ، منافق هست . آیا این ها مستقیما نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) را متهم به نفاق نمی کنند ؟
بنده در جلسه قبل که برنامه داشتم ، گفتم که آقایان بیایند در مورد دفاع از عایشه ، صحبت کنند و تا جایی که می توانند مقام عایشه را بالا ببرند ؛ حتی از خدا و پیامبر (صلی الله علیه و آله) بالاتر ببرند . اما این که می گویند : اهانت به عایشه بالاتر از نوشتن کتاب آیات شیطانی است را باید بینندگان عزیز ، قضاوت کنند که این آقایان با چه عقل و منطقی صحبت می کنند که می گویند : اهانت به همسر نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) از اهانت به کل اسلام ، قرآن و نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) بالاتر است . یعنی احترام به عایشه از احترام به قرآن ، بالاتر است . واقعا به عقل این آقایان باید فاتحانه خواند .
اما اگر این آقایان بخواهند جسارت و اهانت کنند ، ما هم ساکت نمی نشینیم ، فحش هم نمی دهیم و نمی گویم که شما منافق هستید ؛ بلکه ما حقائق را می گوییم و قضاوت را به عهده بینندگان عزیز واگذار می کنیم .
این کارشناسی که می گوید : هر کس بگوید آیه تطهیر در شأن عایشه نیست ، منافق است . به تعبیر آقای قاضی (بیننده ) اول کسی که متهم به نفاق می کند ، نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) است . در صحیح مسلم ، از نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) نقل شده :
حَدَّثَنَا أَبُو بَکْرِ بْنُ أَبِى شَیْبَةَ وَمُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ نُمَیْرٍ - وَاللَّفْظُ لأَبِى بَکْرٍ - قَالاَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ بِشْرٍ عَنْ زَکَرِیَّاءَ عَنْ مُصْعَبِ بْنِ شَیْبَةَ عَنْ صَفِیَّةَ بِنْتِ شَیْبَةَ قَالَتْ قَالَتْ عَائِشَةُ خَرَجَ النَّبِىُّ -صلى الله علیه وسلم- غَدَاةً وَعَلَیْهِ مِرْطٌ مُرَحَّلٌ مِنْ شَعْرٍ أَسْوَدَ فَجَاءَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِىٍّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ جَاءَ الْحُسَیْنُ فَدَخَلَ مَعَهُ ثُمَّ جَاءَتْ فَاطِمَةُ فَأَدْخَلَهَا ثُمَّ جَاءَ عَلِىٌّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ قَالَ (إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا).
زمانی که آیه « انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا » نازل شد ، نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) حضرت امیر و حضرت زهرا و امام حسن و امام حسین (صلوات الله علیهم اجمعین ) را زیر عبا جمع کرد و فرمودند : « انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا »
صحیح مسلم ، ج 7 ، ص 130 ، ح 6414
آقای وهابی ! که چنین سخنی را می گویی ، یک روایت ضعیف یا یک روایت مرسل یا یک روایت ساخته و پرداخته بنی امیه را به ما نشان بده که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به عایشه فرموده باشد که این روایت در شأن تو نازل شده است .
در روایات متعدد است زمانی که این آیه نازل شد ، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دعا فرمودند :
اللهم هؤلاء اهل بیتی و خاصتی و حامتی ...
این ها اهل بیت من و خاص من هستند .
مسند حنبل ، ج 6 ، ص 292
تفسیر ابن کثیر ، ج 3 ، ص 493
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند : نزلت هذه الآیة فی خمسه فیّ و فی علی وفاطمة وحسن و حسین
ای مردم آیه 33 ،سوره احزاب در حق پنج نفر نازل شده است . در حق من ، علی بن ابیطالب و فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین (صلوات الله علیهم اجمعین ) .
طبرانی ، معجم الاوسط ، ج 3 ، ص 380
طبرانی ، معجم کبیر ، ج 3 ، ص 56
هیثمی ، مجمع الزوائد ، ج 9 ،ص 167
سیوطی ، درالمنثور ، ج 5 ، ص 198
بنده این سخنان را از کتب شیعه بیان نمی کنم ، همه از کتاب معتبر اهل سنت مثل مسند احمد ، درالمنثور و... بیان می کنم .
من نمی دانم این آقایان خجالت نمی کشند ، فردای قیامت چه جوابی به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می دهند . از حضرت حیا نمی کنند که می گویند : اگر کسی معتقد باشد که این آیه درباره زنان ایشان نیست ، منافق است .
جالب این است که آقای احمد بن حنبل در مسندش که می گوید : هر روایتی که در این کتاب ندید ، صحیح نیست ، در جلد 6 ، صفحه 323 از ام سلمه نقل می کند :
من از پیامبر (صلی الله علیه و آله) پرسیدم که یا رسول الله ! من هم جزء اهل بیت (علیهم السلام) هستم ؟ فرمودند : خیر ، تو انسان خوبی هستی . من دیدم که این آیه جایگاه رفیعی دارد ، جلو رفتم .
قالت أُمُّ سَلَمَةَ فَرَفَعْتُ الکِسَاءَ لأَدْخُلَ مَعَهُمْ فَجَذَبَهُ من یدی وقال انک على خَیْرٍ
ام سلمه گفت : کساء را برداشتم تا در کنار این خمسه طیبه ، داخل شوم . پیامبر (صلی الله علیه و آله) از دست من گرفت و گفت : حق داخل شدن نداری و تو انسان خوبی هستی .
مسند حنبل ، ج 6 ، ص 323
طبرانی ، معجم کبیر ، ج 3 ، ص 53
سیوطی ، در المنثور ، ج 5 ، ص 198
آلوسی ، تفسیر آلوسی ، ج 27 ، ص 14
با توجه به سخن این آقایان ، یکی از کسانی که نستجیر بالله منافق هست ، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است .
در صحیح مسلم ، جلد 7 ، صفحه 123 ، حدیث 6122 از زید بن ارقم نقل می کند :
عَنْ زَیْدِ بْنِ أَرْقَمَ قَالَ دَخَلْنَا عَلَیْهِ فَقُلْنَا لَهُ لَقَدْ رَأَیْتَ خَیْرًا. لَقَدْ صَاحَبْتَ رَسُولَ اللَّهِ -صلى الله علیه وسلم- وَصَلَّیْتَ خَلْفَهُ. وَسَاقَ الْحَدِیثَ بِنَحْوِ حَدِیثِ أَبِى حَیَّانَ غَیْرَ أَنَّهُ قَالَ « أَلاَ وَإِنِّى تَارِکٌ فِیکُمْ ثَقَلَیْنِ أَحَدُهُمَا کِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ هُوَ حَبْلُ اللَّهِ مَنِ اتَّبَعَهُ کَانَ عَلَى الْهُدَى وَمَنْ تَرَکَهُ کَانَ عَلَى ضَلاَلَةٍ ». وَفِیهِ فَقُلْنَا مَنْ أَهْلُ بَیْتِهِ نِسَاؤُهُ قَالَ لاَ وَایْمُ اللَّهِ إِنَّ الْمَرْأَةَ تَکُونُ مَعَ الرَّجُلِ الْعَصْرَ مِنَ الدَّهْرِ ثُمَّ یُطَلِّقُهَا فَتَرْجِعُ إِلَى أَبِیهَا وَقَوْمِهَا أَهْلُ بَیْتِهِ أَصْلُهُ وَعَصَبَتُهُ الَّذِینَ حُرِمُوا الصَّدَقَةَ بَعْدَهُ.
زنان پیامبر (صلی الله علیه و آله) جزء اهل بیت (علیهم السلام) نیستند .
صحیح مسلم ، ج7 ، ص 123 ، ح 6122
در این جا یعنی زید بن ارقم صحابی ، از منافقین بوده است .
در تفسیر ابن کثیر از تفاسیر معتبر وهابی ها است ، در جلد 3 ، صفحه 493 از عایشه نقل می کند :
فقلت یا رسول الله وأنا من أهل بیتک فقال (ص) تنحی فإنک على خیر
گفتم : یا رسول الله من از اهل بیت تو هستم ؟ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند : از اهل بیت من دور شو . تو آدم خوبی هستی .
ابن کثیر ، تفسیر ابن کثیر ، ج 3 ، ص 493
همین تعبیر را از ام سلمه نقل می کند . آقای آلوسی وهابی صراحتا می گوید :
أن النساء المطهرات غیر داخلات فی أهل البیت
زنان پیامبر (صلی الله علیه و آله) داخل در اهل بیت (علیهم السلام) نیستند .
آلوسی ، روح المعانی ، ج 22 ، ص 16
آقای طحاوی در مشکل الآثار ، جلد اول ، صفحه 230 می گوید :
زنان پیامبر (صلی الله علیه و آله) داخل در اهل بیت (علیهم السلام) نیستند .
طحاوی ، مشکل الآثار ، ج 1 ، ص 230
جناب آقای حمزاوی در کتاب مشارق الانوار ، صفحه 130 می گویند :
زنان پیامبر (صلی الله علیه و آله) داخل در اهل بیت (علیهم السلام) نیستند .
حمزاوی ، مشارق الانوار ، ص 130
آقای قسطلانی در مواهب اللدنیه ، صفحه 529 می گوید :
زنان پیامبر (صلی الله علیه و آله) داخل در اهل بیت (علیهم السلام) نیستند .
قسطلانی ، مواهب اللدنیه ، ص 529
همه این علما که این مطلب را بیان کرده اند ، از دید این آقایان منافق هستند .
در مورد این که اتهام افک را شیعه ها به عایشه زده اند یا صحابه ؟
امیدوارم که این آقایان اینقدر مردانگی و شهامت داشته باشند که ندارند ، بگویند چه کسانی بودند که به عایشه نسبت فحشا دادند ؟ که گفته اند : عایشه با صفوان ، مرتکب عمل فحشا شده .
این را شیعه گفته اند ، علامه حلی(ره) ، علامه مجلسی (ره) یا کلینی (ره) بودند ؟ !!! یا صحابه بودند؟ چطور فقط نام عبد الله ابی را بر زبان می آورند و سر منشأ این اتهام را نمی گویند ؟ حسان بن ثابت را به چه دلیل رسول خدا (صلی الله علیه و آله) تازیانه زد ؟ مگر نه این که به جرم افتراء به عایشه بنابر آنچه که شما نقل می کنید ، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) حد قذف به او زد؟ .
آیا حسان بن ثابت از بهترین صحابه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نیست ؟ مسطح بن اثاثه از بهترین صحابه پیامبر (صلی الله علیه و آله) نبود ؟ حمنه بنت جحش از بهترین صحابه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نیست ؟ جالب این است که قرطبی می گوید : رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به خاطر افترای فحشا به عایشه ، به این سه نفر حد زد .
فضربوا حدهم وسماهم : حسان بن ثابت ومسطح بن أثاثة وحمنة بنت جحش وفی کتاب الطحاوی ثمانین ثمانین قال علماؤنا وإنما لم یحد عبد الله بن أبی لأن الله تعالى قد أعد له فی الآخرة عذابا عظیما
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) به حسان بن ثابت و مسطح بن اثاثه و حمنه بنت جحش به خاطر افترای فحشا به عایشه ، حد زد . اما به عبد الله بن ابی ، حد نزد . برای این که خدای عالم برای عبد الله بن ابی به خاطر نفاقش ، در آخرت عذاب بزرگی در نظر گرفته است . اگر چنانچه در دنیا حد می خورد، از عذاب آخرتش کاسته می شد .
تفسیر قرطبی ، ج 12 ، ص 201
سنن ترمذی ، ج 5 ، ص 17
سنن ابی داوود ، ج 2 ، ص 258
سنن ابن ماجه ، ج 2 ، ص 857
بیننده : آقای اکبری از کرمان ـ شیعه
خداوند شما استاد عزیز را نه تنها برای شیعه که برای اسلام زنده بدارد . چون بسیاری از عزیزان اهل سنت هستند که از سخنان شما استفاده می کنند .
آقایان وهابی ! شما چطور برای عایشه گریه می کنید و آن را مانند پیراهن عثمان کرده اید ، ما حق نداریم برای فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ، امام حسین (علیه السلام) که در کربلا سرش را از بدنش جدا کردند ، گریه کنیم . ما را در این قضیه مشرک می دانید ؛ در صورتی که الان شما این مسائل را مطرح می کنید .
نکته بعد این که معنای نام هایی مثل معاویه را بیان کنید .
نکته سوم این که این ها ما را منتسب به یهود می کنند ، در صورتی که خودشان هم زمان قرآن خواندن خود را تکان می دهید ، دقیقا همان کاری که یهودی ها در مسجد الاقصی ، انجام می دهند .
بیننده : خانم طهماسبی از کرج
بنده در خصوص بحث توحید وهابیت ، نکته ای را می خواستم بیان کنم . کسانی که در مورد کتاب های مقدس مطالعاتی داشته باشند ، در اوایل این کتاب که بحث خلقت و آفرینش است ، انسان را به این فکر می اندازد که چقدر توحید این آقایان وهابی ، شبیه توحید تورات تحریف شده است که نعوذ بالله خداوند بعد از آفرینش خسته شد ، یا این که خداوند با حضرت موسی (علیه السلام) کشتی گرفت .
بنده نظر حضرت استاد را در این خصوص می خواستم بدانم . سؤال دوم بنده این است که آیه افک اصلا در مورد عایشه نبوده ؛ بلکه در مورد یکی دیگر از زنان پیامبر (صلی الله علیه و آله) به نام ماریه قبطیه بوده . آیا این مطلب درست است یا خیر ؟
آیت الله دکتر حسینی قزوینی :
ان شاء الله ما مفصل در رابطه با مقایسه صحیحین با تورات ، خدای صحیحین با خدای تورات و پیامبر (صلی الله علیه و آله) در صحیحین با پیامبر (صلی الله علیه و آله) در تورات و حضرت موسی (علیه السلام) در صحیحین با حضرت موسی (علیه السلام) در تورات ، صحبت خواهیم کرد .
اما این که آیه افک در رابطه با ماریه قبطیه نازل شده یا در رابطه با عایشه ، عقیده ما این است ؛ البته ادله کافی هم داریم که از حضرت آیت الله خویی (ره) در این زمینه سؤال کردند که فرمودند : این که می گویند این آیه در مورد عایشه نازل شده ، دروغی بیش نیست و ساخته و پرداخته خود عایشه در رابطه با ماریه قبطیه نازل شده و علت اصلی هم این بود که عایشه ، فرزند پیامبر (صلی الله علیه و آله ) را که از ماریه بود ، به پیامبر (صلی الله علیه و آله) نسبت نداد که نستجیر بالله این فرزند زنا زاده است . یعنی عبارت خیلی رکیکی که قلب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به درد آمد .
اگر در آینده در این رابطه سخن گفتیم ، این موارد را هم بیان می کنیم . بسیاری از اهل سنت و شیعیان معتقدند که این آیه در رابطه با ماریه قبطیه است .
بیننده : عبد الجبار از جوانرود ـ اهل سنت
بنده چند نکته را می خواستم بیان کنم . چند روز قبل شخصی شبکه اهل بیت (علیهم السلام) تماس گرفته بود و می گفت : کسی که به عمر و ابوبکر و عثمان و عایشه و معاویه ، لعنت نکند ، نمازش قبول نیست . آیا ما می توانیم به ناموس پیامبر (صلی الله علیه و آله) و خلفای راشدین لعنت بفرستیم ؟
اما در مورد این که ما ، شیعه ها را مشرک می دانیم ، اصلا چنین چیزی وجود ندارد . برادران شیعه به حضرت علی (علیه السلام) توسل می جویند ؛ اما برادران تصوف ما به غوث گیلانی و غیره توسل می کنند . آیه قرآن برای ما ثابت می کند که باید توسل به الله کنیم و همه چیزمان را از الله بخواهیم . سوره نحل ، آیه 20 و 21 می فرماید :
وَالَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا یَخْلُقُونَ شَیْئًا وَهُمْ یُخْلَقُونَ . أَمْوَاتٌ غَیْرُ أَحْیَاءٍ وَمَا یَشْعُرُونَ أَیَّانَ یُبْعَثُونَ
می فرماید : آن ها مثل شما خلق هستند و هیچ چیز خلق نکرده اند و مرده اند و دیگر نمی دانند که احیا می شوند . نمل / 20 ، 21
در این خصوص توضیحاتی را بیان کنید ؟ اما در مورد شفاعت قرآن می فرماید :
قُلْ لِلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِیعًا لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ. زمر / 44
از حضرت استاد تقاضا دارم که پاسخ بنده را بدهند ، آیا درست است که ما آن ها را وسیله قرار دهیم یا نه ؟
آیت الله دکتر حسینی قزوینی :
شما دفعه قبل هم که تماس گرفتید ، بین سخنان من حرف می زدی و من عرض کردم که ادب اسلامی اقتضاء می کند ، زمانی که شما صحبت می کنید ، ما صحبت شما را قطع نکنیم . ما هم که صحبت می کنیم ، شما چنین حقی ندارید که سخن ما را قطع کنید . ما بسیار خوشحال می شویم که شما برادران اهل سنت با ما تماس می گیرید ؛ چون دوست داریم با برادران اهل سنت دوستانه برخورد کنیم و اگر شبهاتی را نسبت به شیعه دارند ، برطرف کنیم و اگر دیدند که حق است ، مدافع شیعه باشند .
برادر عزیزم آیه 21 سوره نحل را خواندند :
وَالَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا یَخْلُقُونَ شَیْئًا وَهُمْ یُخْلَقُونَ . أَمْوَاتٌ غَیْرُ أَحْیَاءٍ وَمَا یَشْعُرُونَ أَیَّانَ یُبْعَثُونَ
آیه بسیار روشن و واضح است که می فرماید : آن هایی که غیر خدا را می خوانند یعنی بت ها می پرستند . ما زمانی که یا علی ، یا حسین ، نستجیر بالله این ها من دون الله هستند و ما به جای خدا می گوییم یاعلی !! برادر عزیز ! اگر ما می گوییم یا علی ، او را به عنوان کسی که در درگاه الهی ، یک انسان آبرومند است ، واسطه می بریم . همان طوری که برادران حضرت یوسف (علیه السلام) به پدرشان گفتند : یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ.
اگر چنانچه عقیده شما این است که برادران حضرت یوسف (علیه السلام) زمانی که به پدرشان این سخن را گفتند ، شرک است ، ما هم مشرک هستیم و به آن افتخار می کنیم . اگر معتقدید که حضرت یعقوب (علیه السلام) این شرک فرزندانش را تثبیت کرد و گفت : سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ، ما به این شرک افتخار می کنیم و اگر این ، شرک نیست و عین توحید است . من دون اللهیعنی به جای خدا ، یا علی بگوید و خدا را کنار بگذارد . ما هم این را شرک و کفر می دانیم .
مثلا شما می گویید پسرم ، دخترم برای من آب بیاور ، این شرک است ؟ چنین چیزی نیست .
ما هم اگر ائمه اطهار (علیهم السلام) و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را می خوانیم ، حداقل عقیده ما این است که این ها ، شهید هستند و قرآن کریم می فرماید : وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاءٌ وَلَکِنْ لَا تَشْعُرُونَ ، نگویید که این ها مرده اند ؛ بلکه زنده هستند و نزد خداوند عالم ، روزی می خورند .
شما که می گویید ، قرآن می گوید : قُلْ لِلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِیعًا لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ. را دیدید ؛ اما آیه الکرسی را ندید که می فرماید : مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ، آن هایی که شفاعت می کنند ، به اذن خداوند شفاعت می کنند .
ما که نباید به بعضی از آیات قرآن ایمان بیاوریم و به بعضی دیگر ایمان نیاوریم و مثل منافقین باشیم که می گفتند : نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَکْفُرُ بِبَعْضٍ.
عزیزم ! زمانی که قرآن می خوانید ، توجه کنید که می فرماید : القرآن یفسر بعضه بعضا . در یک جا قرآن می فرماید : اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا.
خدای عالم هست که انسان ها را قبض روح می کند .
در جای دیگر دارد که قُلْ یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ الَّذِی وُکِّلَ بِکُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّکُمْ تُرْجَعُونَ ، شما را ملک الموتی که از طرف خدای عالم ، وکیل است ، قبض روح می کند . اگر کسی بیاید فقط آیه اول را بخواند ؛ پس کسانی که می گویند: حضرت عزائیل ، قبض روح می کند ، مشرک و کافر هستند !!!
در مورد تأثیرات الهی و تأثیرات جهان هستی ، باید مقداری دقت کنیم . این تأثیرات ، گاهی استقلالی است که منحصر به ذات اقدس اله است . رازق استقلالی و ذاتی ، محیی و ممیت ، هم چیز در دست خداوند است . قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ. بنده که الان صحبت می کنم ، اگر اراده خداوند نباشد ، نمی توانم صحبت کنم .
اگر من استقلالا بگویم که من حرف می زنم ، این شرک است . من حرف می زنم بحول الله وقوته اقوم واقعد واکل واشرب واتکلم الی آخره . اگر این باشد ، توحید و شرک روشن می شود و اگر این گونه نباشد و با یک چشم به قرآن نگاه کنیم ، همان فرمایش شما درست است .
اما این که گفتیم ما را مشرک می دانند ، نگفتیم اهل سنت ما را مشرک می دانند . ما با اهل سنت ، هیچ مشکلی نداریم . ما با وهابی ها مشکل داریم .
بیننده : آقای نیکی از آبادان ـ اهل سنت
بنده شافعی مذهب هستم و از حضرت استاد سؤالی داشتم . حضرت علی (علیه السلام) را به عنوان خلیفه چهارم قبول دارم ، آیا ایمانم کامل است یا خیر ؟
آیت الله دکتر حسینی قزوینی :
برادر عزیزم ! چنانچه شما شافعی مذهب هستی و امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام)را با دلیل قطعی ثابت شده که ایشان ، خلیفه چهارم هستند و در مذاهب اربعه اهل سنت و مذهبتحقیق و بررسی کردی و نتیجه این شد ، قطعا در پیشگاه خدای عالم ، معذور هستی ؛ اگر مذهب شافعی را به خاطر این که پدر و مادرت شافعی بودند ، شما هم شافعی شدی ، این فایده ای ندارد .
بنده خودم در سال 74 که برای حج واجب رفته بودیم ، در مدینه به مرکز رابطه العالم الاسلامیه رفتم که 12 نفر از اساتید دانشگاه مدینه منوره آن جا بودند . گفتم : من کاری به حکومت ایران ندارم . من به عنوان یک استاد حوزه و دانشگاه ، اگر برایم ثابت کنید که مذهب حنفی حق است ، والله همین جا از تشیع دست بر می دارم و حنفی می شوم . ثابت کنید حنبلی حق است ، شافعی حق است ، وهابی حق است همین جا از تشیع دست بر می دارم . اگر من می گویم شیعه هستم ، حداقل حدود هشت هزار کتاب اهل سنت را در کتابخانه شخصی خود دارم . کتاب های مسیحیت ، کتاب های یهودیت ، صوفیه و حتی کمونیست ها را دارم و با دقت خوانده ام . گفتم : اگر من مذهب شیعه را انتخاب کردم ، با تحقیق و بررسی بوده که انتخاب کردم .
بیننده : خانم رباب از آمریکا ـ شیعه
بنده از سخنرانی های بی نظیرتان در سالروز تخریب بقیع ، تشکر می کنم و امیدوارم که در تاریخ به عنوان دفاع از غصب بقیع مطهر ، ثبت شود .
نکته دوم : آمدن آقای عبد الجبار و عذر خواهی های مکرر ایشان من به یاد دو بیننده ای انداخت که در برنامه آقای یزدانی روی خط آمدند و این دو نفر از برادران اهل علم سنی بودند که بدون وقت قبلی روی خط آمدند . این ها از کسانی هستند که در ابتدا ادب را رعایت می کنند ؛ اما در اجازه پاسخ به کارشناس برنامه را نمی دهند .
آیت الله دکتر حسینی قزوینی :
در رابطه با برنامه ای استاد یزدانی داشتند و دو نفر از برادران اهل سنت تماس گرفتند که یکی از آن ها آقای علاقی بود . ایشان تا حدودی ادب را رعایت کرده و و در حد سرمایه علمی که دارند ، صحبت می کنند ؛ اما در مورد جناب عبد المجید مراد زهی که آمدند ، واقعا ما این انتظار را نداشتیم .
بعد از آن بنده با ایشان تماس گرفتم و گفتم : آیا شما شهامت دارید که به شبکه نور یا ظلمت زنگ بزنید . در آن شبکه هزاران فحاشی و جسارت به شیعه و مقدسات می کنند . مرجعیت شیعه را زیر سؤال می برند ، به آن ها هم بگویید که شما هم یاوه سرایی می کنید .
بنده به ایشان گفتم : آقای یزدانی هر صحبتی که کردند ، مستند به کتاب های شما بود . اگر یاوه هم بوده ، از کتاب های شما بود . شما بزرگواری کرده و بحث های ایشان را دنبال کنید . فایل برنامه را هم برایشان می فرستم و به ایشان فرصت می دهم که به شبکه بیایند و با نقد علمی حرف خود را بیان کند . اما این که می گویند : فلانی یاوه گویی می کند ، این دون شأن یک عالم است .
به قول معروف :
یا رسم سکندری نگه دار یا نام سکندری تو بردار
شما یا عالم دینی نشوید یا اگر شدید ، تلاشتان بر این باشد که ویژگی ها و شاکله عالم دینی را نگه دارید . ایشان یک بحث علمی می کند ، شما هم بیایید و بگویید که این سخن و عبارت شما نادرست بوده. مطالبی که آقای یزدانی درباره ابوبکر گفتند ، اگر فرصت باشد ، بنده صد برابر تندتر از آن ، از علمای اهل سنت درباره ابوبکر ، عمر و عایشه نقل می کنم . بعد پاسخ شما را هم می شنویم .
بیننده : آقای میر لوحی از اصفهان ـ شیعه
عده ای از علما معتقدند که خلقت نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) قبل از خلقت انبیاء بوده است . در صورتی که مقایسه این مطلب با آیه 3 ، سوره یوسف و آیه 120 ، سوره هود ، متفاوت است و برای ما ایجاد شبهه و سؤال کرده است . در این خصوص توضیحاتی را بیان کنید .
بیننده : آقای کشفی از شیراز ـ شیعه
بنده در جلسه ای که در شیراز داشتید ، سؤالی پرسیدم که پاسخ آن را به صورت دقیق متوجه نشدم. سؤال بنده در خصوص عایشه بود . این که شما در باره عایشه و ماهیت او و نقشی که در اتفاقات بعد از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) داشت ، توضیحاتی را بیان کنید که مردم بیشتر در این خصوص روشن شوند . حتی ما سند صحیح داریم که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند : ای حمیراء ! نکند بعد از من از کسانی باشی که راه ولایت را کج کند . ایشان مسبب و مبتکر جریان سقیفه بود .
نکته آخر این که از شما تقاضا دارم ، به شهر شیراز بیشتر بیایید تا مردم از بیانات شما استفاده کافی و وافی را داشته باشند .
بیننده : آقای رحیمی از قشم
بنده می خواستم از حضرت استاد سؤالی بپرسم مبنی بر این که آیه ای در قرآن است که فرموده : إِنَّ الَّذِینَ آَمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ آَمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ ازْدَادُوا کُفْرًا ، در شأن چه کسی نازل شده است .
نکته دوم این که در کتاب حیات القلوب ، جلد 2 ، صفحه 260 از مجلسی (ره) نقل شده که گفتند : بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هم صحابه مرتد شدند ، مگر سه نفر ابوذر ، سلمان و مقداد .
آیا این روایت صحیح است ؟
بیننده : آقای علاقی از کردستان ـ اهل سنت
بنده می خواستم در مورد انفجاراتی که در سطح ایران و جهان اتفاق می افتد ، صحبت کنم که این ها به هیچ عنوان مورد قبول اهل سنت نیست . این را می خواهم امت اسلام و کسانی که سخنان بنده را می شنوند ، بدانند که مسأله قتال و جهاد در قرآن کریم ، مشخص شده است . قرآن کریم می فرماید :
وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ
کسانی را که با شما می جنگند را بکشید .
به فرض اگر کسی جنگی را انجام دهد و جایی را تصرف کند ، این را جهاد می گویند . اما زمانی که مردم را می کشد ، با نصوص قرآن و سنت ، سازگاری ندارد و مورد قبول نیست . این انفجاراتی که در مهاباد اتفاق افتاده ؛ البته نمی دانیم که کار چه کسانی بوده . کار هر کسی که بوده ، ما موضع خود را اعلام می کنیم تا دنیا بفهمد که این کار ها مورد قبول ما نیست .
ما با کسانی که کلمه لااله الا الله می گویند ، جنگ نمی کنیم . کار تبلیغی و فرهنگی و نرمش ، با روح دین سازگاری دارد و می تواند کارآیی بهتر داشته باشد . هیچ کس این مسأله را به ما اهل سنت نسبت ندهد . اگر هم کسی از اهل سنت چنین کاری را انجام می دهد ، اشتباه می کنند .
در مورد خواهری که تماس گرفتند ، باید بگویم که مگر شما معتقد به مناظره نیستید . ما می خواهیم پلی ارتباطی بین امت اسلام قرار دهیم . به خدا قسم اگر دکتر قزوینی به بنده دستور دهند که صحبت نکنم ، صحبت نمی کنم . مگر ما با هم دعوا داریم . ما می خواهیم به قرآن و سنت مراجعه کنیم . برای هر مسأله ای ما می توانیم به قرآن مراجعه کنیم و بعد از آن مناظره کنیم .
نکته ای را هم خدمت حضرت استاد بیان کنم که حضرت استاد ! ما باید کاری انجام دهیم . الان امت اسلام در مصیبت بزرگی گرفتار شده . باید سعی کنیم که فاصله ها بین امت اسلام کم شود . مگر رسالت پیامبر (صلی الله علیه و آله) غیر از این بوده . مگر کسانی که معتقد به تقریب بوده ، غیر از این را خواسته اند . به خدا قسم منظور بنده همین است نه این که دین را قربانی کنم .
تفکر و تصور بنده این است که دین خدا ، روح برادری و نزدیک شدن را در بین انسان ها، نهادینه کند . قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا.
این که گفتم دین ، روح برادری و نزدیک شدن است ، فقط نباید مسائل نظری و تئوری باشد و باید به صورت اجرایی در آید . باید حقیقت را اعتراف کرد و این وسیله نزدیکی می شود ؛ ولی اتهاماتی در رابطه با عایشه رخ داده است . مطالبی را که در مورد عایشه فرمودید را خیلی استفاده کردم . این مسائل وسیله ای برای نزدیک شدن به یکدیگر می شود .
کسانی که به قول شما لندن نشین ها ، خدا می داند که جاهل هستند و می خواهند بین امت اسلام تضاد بیشتر ایجاد کنند و بیشتر از قبل خون امت اسلام ریخته شود .
آیت الله دکتر حسینی قزوینی :
اما در مورد انفجاراتی که در مهاباد توسط دشمنان کور دل و پست فطرت و اجیر بیگانگان رخ داد ، باید بگویم که اگر شما مشکل سیاسی دارید ، با سیاستمدار ها بجنگید . این که چند زن و بچه را که کنار خیابان هستند ، را به خاک و خون کشیدن ، نشانه پستی و رذالت شما است . حتی وحشی های جنگلی هم به کسانی که قدرت دفاع از خود را ندارند ، رحم می کنند ؛ شما از آن ها هم پست تر هستید .
ما هم می دانیم که عزیزان اهل سنت ما از این قضایا مبرا هستند . این دشمنان اسلام و کسانی هستند که می خواهند با تحریک مسلمانان بین سنی و شیعه ، اختلاف ایجاد کنند .
در رابطه با عایشه ، ام المؤمنین ، بار ها عرض کردیم که قرآن می فرماید : وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ ، یعنی اگر کسی بخواهد بگوید : زنان پیامبر (صلی الله علیه و آله) ام المؤمنین نیستند ، در حقیقت انکار قرآن را کرده اند . اما اگر کارهای خوب یا بد کرده اند ، ما می گوییم که عایشه ، حفصه ، ام سلمه ، این کارهای خوب و این کارهای بد را انجام داده اند ؛ چون ما معتقد به عصمت آن ها نیستیم ؛ حتی معتقد به عصمت حضرت خدیجه نیستیم ، چه برسد به عایشه و حفصه و ام حبیبه .
ولی این که بخواهیم به آن ها جسارت کنیم و شیعه و سنی را به جان هم بیاندازیم ، به قول یکی از مراجع که می فرمودند : کسانی که در لندن این بازی را درآورده اند ، مشخص است که سازمان های جاسوسی و بعضی از دشمنان اسلام ، در پس این قضیه است .
اما گلایه بنده از آن ها نیست ؛ بلکه گلایه من از این شبکه های به اصطلاح نور است . این هایی که این همه حرف می زنند و می گویند : چرا شیعه ها محکوم نکردند .
ما چه کار کنیم . به قول قرآن کریم که می فرماید : وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لَا یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آَذَانٌ لَا یَسْمَعُونَ بِهَا. نه چشم بینا و نه گوش شنوا دارند . بنده در شب دوشنبه ، از صدها شخصیت علمی در ایران ، کویت ، بحرین ، عربستان سعودی که محکوم کرده اند ، خواندم . این که چشمانتان نابینا است و نمی بینید ، گناه ما چیست ؟ یا این که آن آقا می گوید : هیچ کدام از آیت الله ها این قضیه را محکوم نکردن .
اولا آیت الله مکارم شیرازی و بنده محکوم کردیم . بنده این را رسما اعلام می کنم ، حضرت آیت الله شبیری زنجانی ، آیت الله وحید خراسانی (حفظه الله) ، آیت الله صافی گلپایگانی ، بار ها و بارها با این دو گوش خود شنیدم که فرموده اند : هر گونه اهانت به اهل سنت مقدسات اهل سنت ، حرام و خلاف شرع است . بیانیه ای که حضرت آیت الله وحید خراسانی (حفظه الله ) در رسانه ها دادند ، کاملا موضع مراجع ما را در برابر اهانت و فحاشی به اهل سنت و جسارت به مقدسات آن ها ، مشخص کردند .
شب گذشته دیدم که یک جوان شیعه به این شبکه زنگ زد و گفت : آیت الله مکارم محکوم کردند.
اما بلافاصله تماس این جوان را قطع کردند . اشکال می کنند که چرا شما گفتید خانم عایشه ، چرا نگفتی ام المؤمنین عایشه ؟ به همین دلیل تماس آن شیعه را قطع می کند .
در ایران ، واژه خانم ، بالاترین احترام است . اگر به یک خانم شیعه بگویند ، ام المؤمنین ، شاید متوجه نشود ؛ اما زمانی که خانم گفت ، توجه می کند . پس در این جا خانم عایشه ، بالاترین احترام است . حال شما نمی فهمید ، مشکل ما نیست .
این مشخص است که این ها نمی توانند مطالب بچه شیعه ها را را تحمل کنند .
می گویند : باید در رسانه های مشهور خود بیان می کردند . الان بیننده شبکه جهانی ولایت ، حداقل 20 برابر شبکه های شما است . جدیدترین آماری که به صورت تقریبی به بنده داده اند ، حدود 25 میلیون نفر در چهار قاره جهان بیننده داریم .
ما رسما در این رسانه اعلام کرده ایم ؛ اما این که شما چشم بینا ندارید ، مشکل از ما نیست . خودتان هم قاضی هستید ، هم مجری و هم مدعی هستید . این رسم تحقیق نیست ، بعد نام شبکه خود را نور می گذارید ، در صورتی که ظلمتی است که همه جا را فرا می گیرد و سرابی است که به مردم نشان می دهید.
بارها گفته ایم که کارشناسانتان برای مناظره بیایند . آقای حیدری هم که موافقت خود را اعلام کرده بود . این فقط به مجرد اعلام نیست . بنده خدمتشان گفتم که اگر می توانند به ایران بیایند ، همه هزینه هایشان را پرداخت می کنم . اگر هم نمی توانند به این جا بیایند ، مقدمات رفتن ما را به امارات با هزینه خودمان فراهم کنند . راه سوم هم این است که همان طور که در آن شبکه عکسشان را می گذارند و صحبت می کنند ، ما هم عکسشان را می گذاریم و ایشان صحبت های خود را بیان کنند ؛ اما به شرط این که آن صحبت ها در شبکه نور هم پخش شود .
این شرط ما نیست ؛ بلکه شرط بیننده های ما است که تماس گرفته و گفته اند با این شرط مناظره را بپذیرید که آن شبکه هم مناظره را پخش کند . البته شرط ایشان این بود که می گفتند : من حاضرم در یکی از استدیو های شبکه نور حاضر به مناظره رو در رو هستم . ما هم موافقت خود را اعلام می کنیم که اگر مقدمات این مناظره را برای ما فراهم کنید ، از شما ممنون هستیم .
بیننده : آقای نیکی از آبادان
سؤال بنده در مورد توسل است . ما می گوییم توسل در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) جایز بود ؛ چون ایشان زنده بودند . در مورد بقیه ائمه (علیهم السلام) هم می گوییم ، جایز است ؛ چون آن ها هم شهید شده اند ؛ اما آیا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هم شهید شدند که ما به حضرت توسل کنیم ، بعد بگوییم که ایشان هم شهید هستند ؟
آیت الله دکتر حسینی قزوینی :
برادر عزیزم ! پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) نه تنها شهید است ؛ بلکه رئیس شهدا است . اگر بنا است که فردی به دستور پیامبر (صلی الله علیه و آله) بجنگد و کشته شود ، شهید محسوب شود ، پیامبری که فوق شهدا و انبیا است . علاوه بر این که ما معتقدیم ، پیامبر (صلی الله علیه و آله) هم به خاطر سمی که به حضرت داده شد ، شهادت رسیدند .
اگر شما روایت مربوط به شهادت حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) را بخواهید ، به سایت تحقیقاتی مؤسسه حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) مراجعه کنید . مقاله ای را با عنوان آیا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مسموم و به شهادت رسید ؟
در آن جا ما مدرک و مستند برای شهادت نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) از کتب اهل سنت و شیعه را بیان کرده ایم . امام صادق (علیه السلام) هم فرمودند : ما منا الا مسموم او شهید ، ما چهارده معصوم یا شهید شده ایم و یا مسموم شدیم .
بیننده :
نکته بعد این است که وقتی ما این شبکه های وهابی را نگاه می کنیم ، به شیعیان طعنه می زنند که به عایشه توهین کرده اند و عمر کشون گرفته اند . جالب این است که من در صحیح مسلم قضیه ای را دیدم که شخصی نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله) رفت و پرسید : آیا پدر من در جهنم است یا نه ؟ حضرت فرمودند : بله در جهنم است . وقتی خواست که خارج شود ، حضرت فرمودند : ناراحت نشو ، چون پدر من و شما در جهنم است .
حال سؤال بنده این است که اگر ما واقعا طعنه به عایشه می زنیم و به اصطلاح خودشان نقض پیامبر (صلی الله علیه و آله) می کنیم ، آیا توهین به پیامبر (صلی الله علیه و آله) و نقض ایشان نیست ؟
آیت الله دکتر حسینی قزوینی :
این ها معتقدند که حضرت عبد الله ، پدر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و آمنه مادر بزرگوارشان و هم چنین ابوطالب (علیه السلام) ، پدر امیر المؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) در جهنم هستند . این ها اهانت نیست ؟!!!
این که به در خانه دختر نبی مکرم (صلی الله علیه و آله ) بروند و بگویند : یا برای بیعت بیایید یا این که به خدا قسم این خانه را با هر آن کس که در آن است ، به آتش می کشیم . این ها قلب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را نمی آزارد . این ها از مصادیق آیه 57 سوره احزاب نیست . إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ نیست؟ . فقط اگر کسی به عایشه جسارت کرد ، قطعا قلب پیامبر (صلی الله علیه و آله) را می آزارد و پیامبر (صلی الله علیه و آله) اذیت می کند و هر کس پیامبر (صلی الله علیه و آله) را اذیت کند ، لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآَخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِینًا. این ها یک جانبه به قاضی رفتن است .
آن اندازه ای که در کتب اهل سنت به عایشه اهانت شده ، یک هزارم آن در کتب شیعه به عایشه اهانت نشده است . اما پیشنهادی که آقای کشفی از شیراز دادند که در مورد عایشه برنامه داشته باشیم . اگر بینندگان عزیز از طریق پیامک از ما بخواهند که این موضوع را مطرح کنیم و اگر دیدیم که تعداد پیامک ها به حد قابل توجهی رسید ، ما این موضوع عایشه را از کتب اهل سنت در دو یا سه جلسه مطرح می کنم ، یک روایت هم از کتب شیعه نمی خوانم الا آن مواردی که بخواهم از کتب شیعه به عنوان دفاعیه داشته باشم .
بیننده : آقای شاطری از شیراز ـ شیعه
بنده می خواستم موضوعی را تذکر دهم در رابطه با موضوع حمله اعراب به ایران که یکی از بینندگان آن را مطرح کردند . حضرت استاد فرمودند : اسلام با آن حمله ای که به دستور خلیفه دوم به ایران کرد ، لکه ننگی را بر جای گذاشت
منظور حضرت استاد از این بیان را بعضی از بینندگان و مخالفین و کسانی که کج روی فکری دارند ، طور دیگری متوجه شده اند و حضرت استاد را متهم می کنند که چرا اسلام گفته است .
نظر شیعه اسلامی است که در فکر و دل خلیفه دوم بوده است و منظور استاد هم ، اسلام نبوی و علوی نبوده ، اسلامی بوده که خلیفه دوم داشته با آن جنایاتی که انجام داد .
نکته دوم ، پیشنهاد می دهم که خط تماس دیگری را برای غیر شیعه قرار دهید که این کار به نفع بینندگان و خود استاد قزوینی است .
نکته آخر هم این بود که یکی از بینندگان گفتند که آقای اللهیاری در شبکه اهل بیت (علیهم السلام) گفته اند اگر کسی بعد از نماز خود به خلیفه اول و دوم و سوم و عایشه لعنت نکند ، اعمالش مورد قبول خدای عالم نیست ، این تهمتی است که به این عالم شیعه زده اند و آقای اللهیاری هیچ زمانی چنین صحبتی را نکرده اند .
آیت الله دکتر حسینی قزوینی :
در باره آن عبارتی که عرض کردم ، مربوط به سربازان عرب بود که در ایران کارهایی را انجام دادند و جنایت کردند ؛ حتی در گرگان به مردم امان دادند و تمام مردم را قتل عام کردند و این کارها و جنایات ، باعث شده چهره اسلام در اذهان مردم مخدوش شود . در یکی از جنگ ها ، هزار نفر را به صف بستند و چشم های این هزار نفر را خارج کردند که نام آن جنگ را غزه العیون نامیدند . ما در هیچ یک از این جنگ ها نداریم که مخالفین و دشمنان اسلام را ، این گونه برخورد کنند . بعضی از اتفاقاتی که توسط این ها در ایران افتاد ، مردم را به آن اسلام اصیل و محمدی (صلی الله علیه و آله) بدبین ساخت . منظور ما این اسلام بود . ان شاء الله در آینده اگر فرصت شد ، مدارک آن را هم ارائه خواهم داد .
در مجله افق حوزه علمیه قم در سال گذشته ، به مناسبت این که یکی از این آقایان از بنی امیه دفاع کرده بود ، بنده سه مقاله نوشتم که اگر به سایت ما هم مراجعه کنید ، می توانید آن را مشاهده کنید . من در آن مقاله به صورت مفصل ، مدارک آن را بیان کردم .
اما در مورد این که خط تماس اهل سنت را جدا کنیم ، من شدیدا با این قضیه مخالف هستم که یک خط را به شیعیان و خط دیگری را برای مخالفین قرار دهیم . به نظر بنده این توهین به اهل سنت است و هیچ زمان با واژه مخالفین تعبیر نمی کنیم . این کار خلاف نظر مراجع ما است ؛ چون آیت الله سیستانی (حفظه الله ) می فرماید : نگویید برادران اهل سنت ؛ بلکه بگویید عزیزان اهل سنت .
در این برنامه ، عزیزان اهل سنت می توانند روی خط بیایند و صحبت کنند . اگر هم بخواهیم خط ها را جدا کنیم ، می گوییم یک خط برای عزیزان اهل سنت و یک خط هم برای عزیزان شیعه .
مطلبی هم از آقای اللهیاری بیان کردند که بنده نشنیدم و جواب آن بیننده را هم ندادم .
اگر اجازه دهید یکی دو مورد از پیامک ها را هم بخوانیم . عزیزی با خط 915 تماس گرفته و پرسیدند که ما شنیده ایم که پیامبر (صلی الله علیه و آله) را چهار مرتبه مسموم شدند ، به دستور چه کسی این کار انجام شده است ؟
بنده عرض کردم که ما این مسأله را در سایت خود به صورت مفصل بیان کردیم . به نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) توسط یهودی ها و چه قبل از رحلت توسط بعضی از امهات مؤمنین که قضیه حدیث لدود مطرح است و مقداری هم مسأله مشکوک است . البته ما نمی خواهیم این اتهام را ببندیم ؛ ولی سؤالی است که آقایان اهل سنت باید پاسخ دهند .
عزیز دیگر گفتند : اگر من بدانم این آدرس هایی که شما می دهید ، درست است ، شیعه می شوم .
برادر گرامی ! این آدرس هایی که بنده می دهم ، اگر یک مورد پیدا کردید که خلاف باشد ، برای هر مورد آن صد هزار تومان جایزه می دهم . شما می توانید با سایت ما تماس بگیرید و ما تصویر این کتاب ها را برای شما ارسال می کنیم . بنده نمی خواهم که شما شیعه شوید ، همین که برای شما ثابت شود که این مطالب درست است ، برای ما کفایت می کند .
مجری :
حضرت استاد ! از شما تمنا دارم ، اگر صلاح می دانید در مورد سؤالی که بیننده عزیزی پرسیدند که عزیزان اهل سنت و وهابیون برای عایشه گریه و عزاداری می کنند ؛ اما زمانی که شیعیان برای امام حسین (علیه السلام) و دیگر ائمه معصومین (علیهم السلام) به خاطر شهادت و ظلم هایی که به آن ها شده ، عزاداری و گریه می کنیم ، مشرک می دانند . اگر امکان دارد در این باره توضیحاتی را بیان کنید .
آیت الله دکتر حسینی قزوینی :
بنده این بحث را حدود دو هفته قبل مطرح کردم . این آقایان به خاطر یک اهانت ، یک فحشی و یک جسارتی که شده ، این همه سر و صدا و گریه ، کردند . اما ما برای شکستن پهلوی حضرت زهرا (سلام الله علیها ) و سقط حضرت محسن (علیه السلام) توسط دوستان همین آقایان انجام شد . امام حسن مجتبی (علیه السلام) توسط معاویه مسموم شد و جنازه مطهر حضرت تیرباران شد . یا بدن امام حسین (علیه السلام) را قطعه قطعه کردند ، عزیزانشان را در مقابل ایشان قطعه قطعه کردند . نوامیس پیامبر (صلی الله علیه و آله) را به اسارت بردند .
آیا آقایان حاضر هستند ، یک گریه یا یک اظهار تأسف در ماهواره های خود داشته باشند یا این بر قاتلین امام حسین (علیه السلام) لعنت بفرستند . چون اگر لعنت کنند ، اولین کسی را که باید لعنت کنند ، یزید بن معاویه است و لعنت به یزید هم فرا گیر است . به قول آقای تفتازانی ،از بنیانگذاران علم کلام اهل سنت ، می گوید : ما یزید را فراتر از لعنت می دانیم یعنی یزید مستحق بالاتر از لعنت می دانیم ؛ اما می گوییم لعنت نکنید . چون می ترسیم این لعنت از معاویه ، بالاتر برد تا کار به جا های باریک برسد .
لذا ما معتقد هستیم که هر کس این حلقه را تکان دهد و یزید را لعنت کند ، متهم می کنیم به این که دری را می گشاید که اگر این در گشوده شود ، کار به خرابی می رسد .
برداشت این عزیز بسیار زیبا بود ، با این که ما برای آقا امام حسین (علیه السلام) صد ها روایت داریم که نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) برای امام حسین (علیه السلام) گریه کرده ، امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) گریه کرده ، امام حسن مجتبی (علیه السلام) گریه کرده ، حضرت آدم (علیه السلام) گریه کرده است . همه روایات را هم از منابع اهل سنت بیان کرده ایم .
خدایا تورا قسم می دهیم به آبروی محمد و آل محمد هر چه سریعتر فرج مولای ما حضرت بقیه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) را نزدیک بگردان .
خدایا ما را از یاران ویژه آن حضرت قرار بده .
خدایا به آبروی محمد و آل محمد بر بیماران در هر جای عالم که هستند ، لباس عافیت بپوشان .
خدایا به آبروی محمد و آل محمد رفع گرفتاری از همه گرفتاران بفرما .
خدایا به آبروی محمد و آل محمد حوائج همه جاجتمندان را برآورده به خیر بفرما .
مجری :
از حضرت استاد به خاطر سعه صدر کامل مطالب را بیان کردند ، تشکر می کنیم .
یا علی مدد
خدا یار و نگهدارتان .