سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
بزرگترین افتخار یک خواننده ایرانی!
سیروان خسروی، از خوانندگان کشورمان به تازگی در یک رشته توییت با اشاره به مشکلات روز کشور نوشت:
"اگه نکته قابل افتخاری تو زندگیم باشه، قطعا بزرگترینش اینه که به تو و هیچکدوم از دوستا و رقبای(!) قبلیت رای ندادم و خودم رو در انتخاب این وضعیت شریک نمیدونم. نه تو ، نه خاتمی ، نه احمدی نژاد و نه موسوی و رئیسی. نکته جالب اینه که هیچوقت هم نتونستم حتی ١ نفر از دوستامو با خودم همراه کنم و اتفاقا به کمبود اطلاعات اجتماعی و سیاسی و منفعل بودن متهم شدم. آفرین به بینش سیاسی و اجتماعی دوستانی که این روزها چیزی جز سلِفی و دعوت به کتاب خوانی و فیلم خوب دیدن ازشون نمیبینیم ولی به زودی دوباره سر و کله شون پیدا میشه و شهوت نزدیک شدن به قدرت اونا رو به روشنفکرهای یه شبه تبدیل میکنه. و البته این تازه روزهای خوبمونه..."
*اولا از یک سلبریتی انتظار میرود به ادب متخلّق باشد و شخص رئیسجمهور را با ادبیات فاخرتری خطاب قرار دهد. ثانیا آقای خسروی بعنوان یک خواننده پر طرفدار و یک چهرهی سلبریتی باید بدانند که رأی ندادن و تحریم انتخابات یکی از بدترین رفتارهای شناخته شده در حکومتهای جهان است.
رفتاری که البته اگر از جانب رجال و احزاب سیاسی و یا چهرههای پرطرفدار نیز تبلیغ شود به مثابه خیانت انگاشته میشود.
کما اینکه انگلیسیها ضربالمثلی دارند که میگوید: "اگر رأی نمیدهی حرف نزن!"
ما همچنین آقای خسروی را دعوت به مطالعه میکنیم تا بدانند در دوران جنگ جهانی، اگر سربازی متهم به فرار از جبهه و یا خیانت میشد؛ خود و خانوادهاش از بسیاری از حقوق اجتماعی و شهروندی محروم میشدند که از جمله آنها "محرومیت از رأی دادن" بود.
یعنی مسئولیتپذیری در قبال یک کشور تا آن اندازه مهم هست که یک خیانتکار بایستی از این سهم بزرگ محروم شود.
پس رأی ندادن نه تنها افتخار نیست بلکه در حالت چشمپوشی! یک اشتباه بزرگ است.
در گام بعدی مقوله "رأی بد" یا رأی اشتباه است.
رأی بد نیز در صورتی که سهوی و یا از روی ندانستن و نفهمیدن باشد اشکالی ندارد زیرا میتواند به تلاش برای "رأی خوب" در دورههای بعدی منجر شود.
اما اگر همین رأی بد برخاسته از مقاصد شخصی و صنفی باشد و مصلحت عامّه را در نظر نگیرد (همانند رأیی که برخی سلبریتیها در دو انتخابات ریاست جمهوری گذشته دادند و از کاندیدایی حمایت کردند که اهل نظارت بر قیمتها و کار جهادی نبود!) آنگاه یک امر قابل مؤاخذه است.
و رأی دهندهای که در جایگاه مرجع اجتماعیست باید ضمن عذرخواهی از رأی بد خود نسبت به این رفتار نیز پاسخگو باشد.
اما حتی همین رأی بد و برخاسته از مقاصد شخصی را میتوان در جایگاهی بالاتر از بیهدفی و رأی ندادن در راستای اهداف دشمنان برای تضعیف نظام ارزیابی کرد.
جالب است که اگر امثال آقای خسروی در جهت فهم "رأی خوب" گام برداشته بودند و گزینه مطلوبتر را به مردم معرفی کرده بودند؛ امروز نه تنها مسئولیتی در قبال مشکلات مردم نداشتند بلکه با سری افراشته میتوانستند به مردم امیدواری بدهند تا با رأی خوب در انتخابات بعدی؛ مشکلات کشور حل شود.
***
عضو شورای شهر تهران:
حاشیهنشینها در اعتراضات به صحنه میآیند!
محمود میرلوحی، فعال اصلاحطلب و عضو شورای شهر تهران در بخشی از یک مصاحبه با شماره دوشنبه گذشته روزنامه آرمان امروز اظهار کرده است:
"انتخابات سال 96 اقتضا میکرد که روحانی جنبههای اصلاحطلبیاش را تشدید کند، در مقابل برخی محدودیتها موضعگیری کند که نشد. بعد از مدتی ترامپ آمد و پرونده برجام را دچار چالش کرد. روندی که روحانی در دولت اول خود طی کرد باعث تک رقمی شدن تورم شد و مسیر به سمت رونق اقتصادی پیش میرفت اما خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمهای این کشور موجبات تغییر شرایط را فراهم کرد. اینجاست که شما در دیماه سال 96 شاهد اتفاقاتی هستید که در پی مشکلات اقتصادی به وجود آمده است. حاشیه نشینها که تا آن موقع اغلب به دلایل مختلف همراه دولت بودند، حضور داشتند. دولت احمدی نژاد یا جریان اصولگرایی میخواست با طبقه متوسط به بالا مقابله کنند یا حتی شعارهای احمدی نژاد را هنوز به خاطر داریم. برای همین هم اولین مسائل از این قشر حاشیه نشین آغاز شد و در دو تکرار بعدیاش یعنی مرداد سال 97 و آبان سال 98 این مشخصه تکرار شد. در حالی که شرایط خاص کشور، تحریمها، شیطنتهای آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان در منطقه مردم را به این جمعبندی رسانده که اولویت اول تمامیت کشور است و نباید به ناآرامیها دامن زده شود. به هر حال میبینید که این قشر و بخشهای حاشیهنشین در اغلب شهرها و کلان شهرها، به صحنه میآیند."[1]
*درباره این اظهارات میرلوحی بیان چند نکته ضروریست:
یکم_ اینکه اغتشاشگران دیماه 96 و آبان 98 و... حاشیهنشین بودهاند! یک ادعاست که آمار و ارقام خلاف آن را اثبات میکند. (مثل شاغل بودن بیش از 60 درصد اغتشاشگران دیماه 96)
جالب است که حتی کسانی مثل عباس عبدی نیز زمانی پیرامون اغتشاشگران سال 88 تأکید کردند که عمده این افراد زمینهای بالاشهری دارند.
از همین رو باید دانست که اصلاحطلبان با بیان این حرفها عملا در حال شوراندن مردم و کسانی مثل کمدرآمدها یا حاشیهنشینها هستند که مشکلات اقتصادی بیشتری شامل آنهاست. اما دلبسته نظام و انقلاب هستند.
دوم: این سؤال پر تکرار را برای بار چندم طرح میکنیم که چرا اصلاحطلبان از به خیابان آمدن مردم حرف میزنند اما هرگز این کار را تقبیح نمیکنند؟!
چرا یک کلمه در مصاحبه میرلوحی نیست که تأکید کرده باشد اعتراض خیابانی مشکلات را حادّتر میکند و یا حضور در خیابان به نفع مردم نیست؟
قابل تأمل آنکه میرلوحی در اظهارات خود از عبارت "به صحنه آمدن" استفاده میکند.
این تشویق زیرپوستی برای کشاندن مردم به خیابان را باید در کنار تحلیلهای مربوط به "فتنه اقتصادی" و پخت و پز آن در ستاد اصلاحات دید.
فتنهای که از یک سو با سیاهنمایی، از سوی دیگر با روی کار آوردن یک دولت نامعتقد به نظارت بر قیمتها و از سمتی دیگر با تحریم انتخابات و فراخواندن مردم به حرکت اعتراضی در خیابانها به براندازی نظام میاندیشد و متأسفانه آنطورکه باید مورد رصد قرار نگرفته است.
***
جواب سربالای سفیر متخلف آلمان به مقامات وزارت خارجه
خبرگزاری دولتی ایرنا گزارش داد: در پی توییتهای اخیر سفارت آلمان در تهران پیرامون اعتراض به قصاص نوید افکاری، سفیر آن کشور توسط مدیرکل اروپای وزارت امور خارجه احضار شد.
مدیرکل اروپای وزارت امور خارجه اقدام خارج از عرف دیپلماتیک سفارت آلمان در تهران را به منزله دخالت در امور داخلی کشورمان دانسته و به شدت محکوم کرد.
مدیر کل اروپا تصریح کرد مداخله در قوانین و مقررات و رویههای قضایی مستقل جمهوری اسلامی ایران به هیچ وجه قابل قبول و تحمل نیست و از سفارت آلمان انتظار میرود حد و حدود وظایف دیپلماتیک خود را شناخته و پا از آن فراتر نگذارد.
این گزارش میافزاید: "سفیر آلمان اظهار داشت مراتب را به کشورش منعکس خواهد کرد"![2]
*مشخص نیست اینکه سفیر آلمان اظهار داشته مراتب اعتراض ایران به تخلف خودش را به کشورش منعکس خواهد کرد دقیقا چه معنایی دارد؟!
زیرا جرم مشخص بوده و مجرم هم در وزارت خارجه حاضر شده است.
این پاسخ سربالای وزیر خارجه آلمان بایستی با تحکّم بیشتری پاسخ داده میشد.
مقولهای که البته سالهاست در وزارت خارجه دولت ائتلافی آقای روحانی و اصلاحطلبان اثری از آن نمیبینیم و صلابت انقلابی دیپلماتهای انقلابی آرزویی است که مردم منتظرند پس از انتخابات سال 1400 به نظاره آن بنشینند.
عملکرد ضعیف و سست وزارت خارجه در چنین قضایایی موجبات تجرّی دشمن خارجی و بهانهجوییهای بیشتر آنان خواهد شد.
ما به مقامات محترم وزارت خارجه توصیه میکنیم حتما جریان "بیدادگاه میکونوس" و عکسالعمل انقلابی ایران در قبال قهر دستهجمعی سفرای اروپایی را یکبار دیگر و به خوبی مطالعه کنند تا مجددا شاهد توهین یک سفیر خارجی از داخل ایران به قوانین موضوعه ایران نباشیم.
***
1_ http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/296972
2_ www.irna.ir/news/84038684/