سرویس جنگ نرم مشرق - گلوبال ریسرچ در گزارشی ویژه به قلم پیتر کوئنیگ دستیار پژوهشی این اندیشکده به واکاوی ابعاد پنهان بیماری همهگیر کرونا و اهداف و پیامدهای احتمالی آن و نقش دولت پنهان جهانی پرداخته است.
مخاطبان گرامی، محتوا و ادعاهای مطرحشده در این گزارش، صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی منتشر شده است و ادعاها و القائات احتمالی این مطالب هرگز مورد تأیید مشرق نیست.
بیشتر بخوانید:
گلوبال ریسرچ مینویسد: تصور کنید در دنیایی زندگی میکنید که به ما گفتهاند یک دنیای دموکراتیک است - و حتی شاید این حرف را باور کنید- اما در حقیقت زندگی و سرنوشتتان در دست تعداد انگشتشماری الیگارشی بسیار ثروتمند، قدرتمند، و فاقد خلق و خوی انسانی است. آنها را میتوان دولت پنهان یا صرفاً اهریمن یا هر چیز ناشناخته یا مفقودالاثر دیگری نامید. چندان فرقی نمیکند. آنها کمتر از 0001/0 درصد جمعیت دنیا را تشکیل میدهند. از آنجایی که عبارت بهتری یافت نمیشود، بیایید فعلاً آنها را «افراد ناشناس» بنامیم.
این افراد ناشناس که وانمود میکنند دنیا را اداره میکنند هیچگاه انتخاب نشدهاند. نیازی نیست از آنها نام ببریم. خودتان میفهمید از چه کسانی سخن میگوییم و چرا آنها معروف شدهاند و بعضی از آنها کاملاً نامریی هستند. آنها ساختارها یا سازمانهایی ایجاد کردهاند که هیچگونه پایه و اساس قانونی ندارند. آنها کاملاً فاقد هرگونه بستر حقوقی بینالمللی هستند. آنها در خط مقدم اهریمن قرار دارند. شاید چند اهریمن رقیب موجود باشند. اما همگی هدف یکسانی دارند: یک نظم جهانی جدید یا واحد.
دولت پنهان در کجاها حضور دارد و چگونه نقشآفرینی میکند؟
در این گزارش آمده است: این افراد ناشناس برای مثال مجمع جهانی اقتصاد (نماینده صنایع بزرگ، مؤسسات مالی بزرگ، و نامهای بزرگ)، گروه 7، و گروه 20 (رهبران قویترین اقتصادهای دنیا) را اداره میکنند. سازمانها و مؤسسات کماهمیتتری نیز هستند که گروه بیلدربرگ، شورای روابط خارجی، چتم هاوس، و امثال اینها نامیده میشوند.
اعضای همه اینها یکدیگر را همپوشانی میکنند. حتی این خط مقدم بسط یافته نیز در مجموع کمتر از 0.001 درصد جمعیت دنیا را تشکیل میدهد. آنها همگی خودشان را به دولتهای ملی مستقل برآمده از انتخابات و قانون اساسی، دنیای چندملیتی، سازمان ملل، و اتحادیه اروپا تحمیل کردهاند.
در حقیقت، آنها سازمان ملل را متقاعد ساختهاند تا در راستای تحقق خواستههایشان تلاش کند. مدیرکلهای سازمان ملل و همچنین مدیرکلهای سازمانهای چندگانه زیرمجموعه سازمان ملل عمدتاً توسط آمریکا و با علامت رضایت نوکرهای اروپاییاش ــ بسته به شرححال سیاسی و روانشناختی کاندیدای مربوطه ــ انتخاب میشوند. اگر عملکرد کاندیدای مربوطه در منصب رئیس سازمان ملل یا رئیس یکی از سازمانهای زیرمجموعه آن ناموفق باشد، خیلی زود او را کنار میزنند. اتحادیه اروپا، سازمانهای برتون وودز، بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول، و ــ اشتباه نکنید ــ دیوان کیفری بینالمللی واقع در لاهه توسط این اهریمنها ایجاد شدهاند. این دیوان فاقد هرگونه توان اجرایی است تا اطمینان حاصل شود که قانون همیشه طرف قانونشکنان است.
علاوه بر نهادهای مالی بینالمللی مهم، یعنی بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول، بانکهای به اصلاح توسعه منطقهای و مؤسسات مالی مشابهی نیز موجود هستند که کشورهای موجود در منطقه آنها را تحت کنترل خود در میآورند.
در نهایت این اقتصاد مالی یا بدهیمحور است که همه چیز را در کنترل خود دارد. راهزنان نئولیبرال غربی یک سیستم به وجود آوردهاند که در قالب آن نافرمانی سیاسی را میتوان در قالب بیدادگری اقتصادی یا سرقت مستقیم اموال ملی آنها در قلمروهای بینالمللی مجازات نمود. مخرج مشترک این سیستم دلار آمریکاست که حضورش (همچنان) همه جا مشاهده میشود.
«افراد غیرانتخابی» دولت پنهان جهانی
نویسنده این گزارش معتقد است: سلطه و برتری این افراد غیرانتخابی ناشناس بیش از پیش نمایان شده است. اینکه آنها ابتکار عمل را در دست گرفتهاند برای ما مردم امری «عادی» شمرده میشود. زمانی به این مفتخر بودیم که ملتهای مستقل ما و دولتهای منتخب و مستقل ما ابتکار عمل را در دست دارند. آنها به افراد مطیع و فرمانبردار تبدیل شدهاند. اهریمن آهسته و بیسروصدا کنترل اوضاع را در دست گرفته است. ما متوجه این موضوع نبودیم. این همان تاکتیک سالامی است: تکه تکه از بشقاب خوراک سالامی برمیدارید تا در نهایت تمام شود. سپس متو. جه میشوید که چیزی باقی نمانده و آزادی و حقوق شهروندی و انسانیتان از دست رفته است. اما دیگر خیلی دیر شده است. در این راستا میتوان قانون میهنپرستی آمریکا را مثال زد. این قانون بسیار قبلتر از حادثه 11 سپتامبر تدوین شده بود. پس از آنکه حادثه 11 سپتامبر «اتفاق افتاد»، قانون میهنپرستی در چشم به هم زدنی در کنگره ــ در راستای محافظت از مردم ــ تصویب شد. مردم از روی ترس و وحشت خواستار چنین قانونی شده بودند و قانون میهنپرستی آزادیها و حقوق شهروندی حدود 90 درصد مردم آمریکا را ــ برای همیشه ــ سلب کرد.
دشمنی ریز و نامرئی به نام ویروس و هیولایی عظیم اما نامرئی به نام ترس
این گزارش میافزاید: ما توسط اهریمن به بردگی گرفته شدهایم. این اهریمن است که تعیین میکند اقتصادهای ما شکوفا شوند یا افول کنند، چه کسی باید زیر بار بدهی کمر خم کند، همهگیری بیماری کِی و کجا باید رخ دهد، و اینکه تحت چه شرایطی، مثلاً وضع محدودیتهای اجتماعی، میتوان از همهگیری بیماری جان سالم بدر برد. مهمتر از همه اینها ابزاری است که اهریمن بسیار زیرکانه بکار میگیرد: یک دشمن خیلی ریز و نامرئی به نام ویروس و یک هیولای عظیم اما نامرئی به نام ترس. اینها موجب میشوند خیابانها را خلوت کنیم، از دیدار دوستان حذر کنیم، و بیخیال سرگرمیهای اجتماعی، تئاتر، ورزش، یا تفریح در پارک شویم.
خیلی زود این اهریمن خواهد بود که مشخص میسازد چه کسی باید زنده بماند و چه کسی باید بمیرد ــ البته اگر ما اجازه دهیم. تا آن زمان شاید فاصله چندانی نداشته باشیم. موج دیگری از همهگیری ممکن است اتفاق افتد و آنگاه مردم ممکن است برای واکسن، ناقوس عزای خود، و ثروت باد آورده شرکتهای داروسازی ــ و همسو با اهداف و مقاصد حامیان بهینهسازی نژاد انسانی که به وضوح در گوشه و کنار دنیا پرسه میزنند ــ فریاد سر دهند. هنوز فرصت باقیست و میتوانیم همه با هم بگوییم «نه». یک صدا و یکپارچه.
جدیدترین مورد از مکر و حیله بارز و آشکار را در نظر بگیرد. پس از آنکه موج اول شیوع کووید-19، حداقل در شمال جهانی که اکثر تصمیمات جهانی در آنجا اتخاذ میشوند، پشت سر گذاشته شد، در اوایل ماه ژوئیه 2020 کلاوس شواب رئیس غیرانتخابی مجمع جهانی اقتصاد «نوآغاز بزرگ» را اعلام نمود. شواب از نیروهای خط مقدم اهریمن با بهرهبرداری از فروپاشی اقتصادی ــ شوک بحران همانند آنچه در «دکترین شوک» آمده است ــ علناً اعلام میکند که مجمع جهانی اقتصاد در نشست بعدی در داووس در ماه ژانویه 2021 درباره چه چیزهایی بحث و گفتگو خواهد کرد و چه تصمیماتی برای دنیا اتخاذ خواهد کرد.
ارتباط ویروس کرونا با سند 2030 و برنامه نوآغاز برزگ مجمع جهانی اقتصاد
مجمع بر روی محافظت از آنچه از زمین باقی مانده متمرکز خواهد شد. «گرمایش جهانی» ناشی از دیاکسید کربن و ساخته دست انسان به وضوح در کانون این تلاشها قرار دارد. ابزار مورد استفاده جهت این نوع محافظت از طبیعت و بشریت در واقع سند 2030 سازمان ملل است ــ که معادل اهداف توسعه پایدار سازمان ملل است. این دستورکار بر روی چگونگی احیای اقتصاد جهانیِ تعمداً ویران شده و در عین حال احترام به اصول («سبز») 17 هدف توسعه پایدار قرار دارد.
حواستان باشد، اینها همه به هم ربط دارند. سند بدنام 2021 که با سند به اصطلاح 2030 (سازمان ملل) همزمان شده و مکمل آن محسوب میشود، در ماه ژانویه 2021 در قالب اعلامیه رسمی نوآغاز بزرگ مجمع جهانی اقتصاد افتتاح خواهد شد. به همین نحو، اجرای دستورکار نوآغاز بزرگ در ماه ژانویه 2020 با همهگیری ویروس کرونا شروع شد ــ برای اجرای آن دههها برنامهریزی شده بود و گزارش سال 2010 راکفلر و «سناریوی قرنطینه» آن و رویداد 201 از جمله جدیدترین رویدادهای بارز مرتبط با آن به شمار میروند. در جریان رویداد 201، همهگیری ویروس کرونا روز 18 اکتبر در شهر نیویورک به کمک رایانه شبیهسازی شد که در قالب آن 65 میلیون نفر ظرف 18 ماه جان خود را از دست دادند و اقتصاد نابود شد. این شبیهسازی درست چند هفته قبل از شیوع واقعی ویروس کرونا انجام گرفت.
حمایت دولت پنهان از شورشهای نژادی در جهان
شورشهای نژادی که توسط جنبش «جان سیاهپوستان مهم است» در پی ترور بیرحمانه جورج فلویدِ آمریکاییِ آفریقاییتبار به دست گروهی از مأموران پلیس ایالت مینهسوتا کلید زده شد و همچون آتشی در بیشهزار در چشم به هم زدنی به بیش از 160 شهر ابتدا در آمریکا و سپس اروپا گسترش پیدا کرد، نه تنها به رسالت اهریمن ربط دارد، بلکه با هدف منحرف ساختن افکار عمومی از فاجعه انسانی کووید ـ 19 اتفاق افتاد (جنبش «جان سیاهپوستان مهم است» توسط بنیاد فورد و بنیاد جامعه باز سوروس تأمین مالی میشود).
نقشه پلید اهریمن در واقع اجرای آن چیزی است که در پس دستورکار 2030 سازمان ملل قرار دارد و دستورکار هویتی 2020 نام دارد که کمتر کسی درباره آن چیزی شنیده است. دستورکار هویتی 2020 توسط بیل گیتسِ حامیِ واکسیناسیون تهیه و تأمین مالی شده است. ائتلاف جهانی در حمایت از واکسن و مایهکوبی (GAVI) و انجمن شرکتهای داروسازی بزرگ ــ که در تهیه واکسن کرونا دخیل است و در کنار بنیاد بیل و ملیندا گیتس (BMGF) بخش عمدهای از بودجه سازمان جهانی بهداشت را تأمین میکند ــ نیز توسط بیل گیتس تأمین مالی میشوند.
نوآغاز بزرگ، آنگونه که کلاوس شواب رئیس مجمع جهانی اقتصاد اعلام کرده است، ظاهراً در قالب دستورکار هویتی 2020 به اجرا در میآید. این دستورکار فراتر از آن چیزی است که در نگاه اول بنظر میرسد. دستورکار هویتی 2020 حتی بر پایه اهداف توسعه پایدار استوار است. در هدف توسعه پایدار 16.9 آمده است «تا سال 2030 هویت قانونی [دیجیتال] به همگان تعلق میگیرد و از جمله تولد آنها به صورت رایگان ثبت میشود». این امر با هدف کلی مندرج در هدف توسعه پایدار 16 کاملاً همخوانی دارد: «ترویج جوامع صلحجو و همسو با توسعه پایدار، امکان دسترسی همگانی به عدالت، و ایجاد نهادهای کارامد، پاسخگو، و فراگیر در همه سطوح.»
واکسن کرونا و هویت دیجیتالی برای همه
گلوبال رسرچ مدعی شد: به تبعیت از مسیر رسمی دستورکار 2030 سازمان ملل در خصوص تحقق اهداف توسعه پایدار، دستورکار هویتی 2020 ــ که در حال حاضر به صورت آزمایشی در میان دانشآموزان بنگلادش به اجرا گذاشته شده است ــ شامل ارائه هویت دیجیتال میشود که در قالب نانوتراشه در کنار برنامههای واکسیناسیون اجباری داخل بدن تعبیه میشود. دستورکار 2020 همچنین دیجیتالیسازی پول و اجرای اینترنت نسل پنجم را ترویج میکند ــ اینترنت نسل پنجم در راستای بارگذاری و پایش دادههای شخصی بر روی نانوتراشهها و کنترل جمعیت لازم و ضروی است. دستورکار هویتی 2020 همچنین به احتمال بسیار زیادی «برنامههایی» ــ در قالب واکسیناسیون؟ ــ جهت کاهش چشمگیر جمعیت دنیا را شامل میشود. مقوله اصلاح نژاد انسانی یکی از مؤلفههای مهم کنترل جمعیت دنیا در آینده ذیل یک نظم جهانی جدید/نظم جهانی واحد است ــ همچنین رجوع شود به بنای سنگهای راهنمای جورجیا که در سال 1980 به طرز اسرارآمیزی ساخته شد.
قرنطینه سراسری فرصتی برای اجرای سند 2030
نخبگان طبقه حاکم از قرنطینه بعنوان فرصتی جهت اجرای این دستورکار بهره گرفتند. اجرای این دستورکار طبیعتاً با اعتراضات گسترده مواجه خواهد شد، اعتراضاتی که همسو با اعتراضات جنبش «جان سیاهپوستان مهم است» تأمین مالی و برگزار میشود. این اعتراضات شاید مسالمتآمیز نباشند ــ و شاید به گونهای برنامهریزی شوند که مسالمتآمیز نباشند. زیرا در راستای کنترل جمعیت در آمریکا و اروپا که بیشترین ناآرامیهای مدنی انتظار میرود در آنجا اتفاق افتند، نظامیسازی کامل مردم ضروری است. کسب آمادگی در این زمینه در حال انجام است.
جان استپلینگ در مقاله خود با عنوان «مزرعه بزرگ» به نقل از یک مقاله منتشره در روزنامه نیویورک تایمز مینویسد «حداقل 93763 قبضه مسلسل، 180718 خشاب، صدها صداخفهکن، و تعداد نامشخصی نارنجکانداز از سال 2006 به بعد در اختیار ادارات پلیس ایالتی و محلی در سرتاسر آمریکا قرار گرفتهاند. اینها علاوه بر حداقل 533 فروند هواپیما و هلیکوپتر، و 432 زرهپوش MRAP ــ زرهپوشهای ضدمین 30 تنی به ارتفاع 9 پا و مجهز به برجک ــ و 44900 قطعه تجهیزات دید در شب است که در اختیار پلیس قرار گرفتهاند. این نوع تجهیزات دید در شب بطور مرتب در جریان حملات شبانه در افغانستان و عراق استفاده شدهاند.»
وی میافزاید این نظامیسازی بخشی از یک روند فراگیرتر است. از اواخر دهه 1990، حدود 89 درصد ادارات پلیس در آمریکا که جمعیتهای 50000 نفر به بالا را تحت پوشش داشتند دارای یک واحد شبهنظامی پلیس بودند. تعداد این واحدها دو برابر چیزی بود که در دهه 1980 وجود داشت. وی این پلیس نظامیسازی شده را گشتاپوی جدید میخواند.
حتی قبل از شیوع بیماری کووید، حدود 15 تا 20 درصد جمعیت در آمریکا در محدوده خط فقر یا زیر خط فقر قرار داشت. ویرانی اقتصادی در دوران پس از قرنطینه موجب خواهد شد تا این رقم حداقل دو برابر شود ــ و متناسب با آن خطر ناآرامیهای مدنی و درگیری با مقامات افزایش یابد ــ و استدلالها در دفاع از یک نیروی پلیس نظامی شده تقویت گردد.
ارز دیجیتال رنمینبی چین
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: البته هیچکدام از این سناریوها در ماه ژانویه 2021 توسط مجمع جهانی اقتصاد به عموم مردم ارائه نخواهند شد. این تصمیمات پشت درهای بسته توسط بازیگران اهریمنی اتخاذ میشوند. با این حال، این طرح باشکوه نوآغاز بزرگ لزومی ندارد که حتماً اتفاق افتد. حداقل نیمی از جمعیت دنیا و برخی از قدرتمندترین کشورهای دنیا در حوزه اقتصادی و نظامی ــ نظیر چین و روسیه ــ مخالف چنین طرحی هستند. «نوآغاز» شاید آری، اما نه آنگونه که مدنظر غربیهاست. در حقیقت، نوعی نوآغاز از قبل در حال رخ دادن است و چین قرار است یک ارز دیجیتال مبتنی بر بلاکچین و برخوردار از حمایت بانک مرکزی این کشور موسوم به کریپتو رنمینبی یا یوان راهاندازی کند. این ارز دیجیتال نه فقط یک ارز قوی مبتنی بر یک اقتصاد محکم و استوار است، بلکه از پشنوانه طلا برخوردار است.
با اینکه رئیسجمهور ترامپ مرتباً چین را به خاطر تجارت غیرمنصفانه، مدیریت نامناسب همهگیری کووید، و سرقت حقوق مالکیت فکری سرزنش میکند و میگوید چین به آمریکا وابسته است و آمریکا روابط با چین را قطع خواهد کرد یا کلاً با چین قطع رابطه خواهد کرد، چین اینگونه اظهارات ترامپ را لاف و گزاف میخواند. چین بیسروصدا در حال چرخش به سمت کشورهای عضو آسهآن بعلاوه ژاپن (بله، ژاپن!) و کره جنوبی است. در حال حاضر، حدود 15 درصد مجموع فعالیتهای تجاری چین مربوط به معامله با این کشورهاست و انتظار میرود این رقم طی پنج سال آینده دو برابر شود.
علیرغم قرنطینه عمومی و وقفه در فعالیتهای تجاری، مجموع صادارات چین احیا شد و در ماه آوریل یک افزایش 2/3 درصدی (در مقایسه با آوریل 2019) را تجربه کرد. این عملکرد چین در حوزه صادرات با کاهش چشمگیر معاملات تجاری میان آمریکا و چین همراه بود. صادرات چین به آمریکا 9/7 درصد در ماه آوریل کاهش یافت (در مقایسه با آوریل 2019).
معضل جدی اربابان مجمع جهانی اقتصاد
بدیهی است که اکثر صنایع آمریکا نمیتوانند بدون زنجیرههای تأمین چین دوام بیاورند. غرب به ویژه در حوزه تأمین دارو وابستگی زیادی به چین دارد. وابستگی مصرفکنندگان آمریکایی به چین نیز جای خود را دارد. در سال 2019، مجموع مصرف در آمریکا که برابر با 70 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور است به رقم 3/13 تریلیون دلار رسید که بخش نسبتاً زیادی از آن مستقیماً از چین وارد میشود یا به ترکیبات واراتی از چین وابسته است.
اربابان مجمع جهانی اقتصاد با یک معضل جدی مواجهند. طرح آنها به میزان زیادی به سلطه و برتری دلار بستگی دارد، زیرا سلطه دلار به آنها امکان میدهد تا ضد کشورهایی که مخالف آمریکا هستند تحریم وضع کنند و اموال آنها را مصادره کنند؛ این سلطه دلار است که به آنها امکان میدهد تا مؤلفههای نوآغاز بزرگ را تحمیل کنند.
دلار یک اسکناس بیپشتوانه است
در حال حاضر، دلار یک اسکناس بیپشتوانه است. این واحد پولی هیچگونه پشتوانهای ندارد. بنابراین، ارزش آن به عنوان یک ارز ذخیره، به ویژه در مقایسه با کریپتوی یوان جدید چین، رو به افول گذاشته است. دولت آمریکا برای آنکه بتواند با یوان چین رقابت کند، باید از طرح پانزی پولی خود فاصله بگیرد و در این راستا قانون فدرال رزرو مصوب سال 1913 را کنار بگذارد و پول مبتنی بر اقتصاد خود و در صورت امکان برخوردار از پشتوانه طلا چاپ کند، نه پول بدون پشتوانه فدرال رزرو که در حال حاضر از آن برخودار است. این امر مستلزم دل کندن از پیوندهای 100 ساله با فدرال رزروِ قبیلهایِ روتشیلد اند کو و ایجاد یک بانک مرکزی واقعی متعلق به مردم است. چنین چیزی غیرممکن نیست، اما بسیار غیرمحتمل است. در اینجا دو اهریمن شاید با هم درگیر شوند، زیرا پای قدرت دنیا در میان است.
گلوبال ریسرچ در پایان گزارش خود مینویسد: در ضمن، چین همچنان بدون هیچ وقفهای طرح عظیم توسعه اجتماعی ـ اقتصادی قرن بیست و یکمی خود موسوم به ابتکار کمربند و جاده را به پیش میبرد و دنیا را با بهرهگیری از زیرساختهای حملونقل زمینی و دریایی، پروژههای مشترک تحقیقاتی و صنعتی، مبادلات فرهنگی ــ از جمله تجارت چندملیتی با مشخصههای «برد ـ برد» برای همه شرکا ــ به هم متصل میسازد و به سمت یک دنیای چندقطبی و برخوردار از یک آینده مشترک برای بشریت سوق میدهد. در حال حاضر، بیش از 120 کشور با ابتکار کمربند و جاده همکاری میکنند ــ و راه برای دیگران نیز باز است تا به این ابتکار بپیوندند و نوآغاز بزرگ غرب را به چالش بکشند، برملا کنند، و خاموش سازند.