سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** عادت اصلاحطلبان به حمایت از قاتلها
«محمود علیزاده طباطبایی» فعال سیاسی اصلاح طلب و از اعضای شورای شهر منحله اول در مصاحبه با روزنامه آرمان در پاسخ به این سوال که «رأی دادگاه محمدعلی نجفی در نهایت قتل عمد قلمداد شده است. دیدگاه شما درباره این رأی چیست؟ » گفت: «بنده از ابتدا رسیدگی به پرونده آقای نجفی را خیلی دقیق و در حد بالایی ندیدم. در طبیعیترین وضعیت هنگامی که اولیایدم رضایت خود را اعلام میکنند متهم باید آزاد شود. این در حالی است که این اتفاق درباره آقای نجفی رخ نداد و ایشان همواره در زندان نگهداری شدهاند. نکته دیگر اینکه ابهامات زیادی در این پرونده وجود داشت. این در حالی بود که تحقیقات لازم نیز در حد این پرونده صورت نگرفت».
علیزاده طباطبایی در ادامه گفت: «بنده هنوز روی اصل قضیه که قتل توسط آقای نجفی صورت گرفته باشد نیز دچار تردید هستم. اسلحهای که میترا استاد با آن کشته شده با اسلحه محمدعلی نجفی متفاوت بوده است و این نکتهای است که تردیدهای جدی درباره این پرونده ایجاد میکند. در شرایط کنونی حکم قطعی درباره این پرونده صادر شده و آقای نجفی به قتل عمد متهم شدهاند که با توجه به رضایت اولیایدم بین دو تا ده سال زندان خواهد داشت».
یک زن جوان توسط یک مرد به قتل رسیده است. مقتول همسر دوم قاتل بوده و 30 سال نیز از او کوچکتر بود. اما اصلاح طلبان به هیچ عنوان به این «زن کُشی» اعتراض نکردند. این طیف نه تنها به این مسئله اعتراض نکردند، بلکه قاتل را یک قهرمان جلوه دادند!
چندی پیش «عبدالصمد خرمشاهی» حقوقدان اصلاح طلب با اشاره به پرونده قتل «میترا استاد» توسط «محمدعلی نجفی» شهردار اسبق اصلاح طلب تهران گفته بود: «قانونگذار این اختیار را به محاکم داده که در موارد خاص و در پارهای از پروندهها به ضرورت در اجرای سریعتر مجازات در وقت فوقالعاده به خاطر جریحهدار شدن افکار عمومی به موضوع رسیدگی و حکم لازم را صادر نمایند، که البته دراین پرونده چنین ضرورتی به نظر نمیرسید».
اصلاح طلبان می گویند قتل همسر دوم محمد علی نجفی، افکارعمومی را جریحه دار نکرده و جنبه عمومی جرم در این پرونده معنایی ندارد و این قاتل نباید در زندان می ماند!
این در حالی است که اولا این قتل فجیع، افکارعمومی را به شدت جریحه دار کرد. ثانیا با بررسی های دقیق و طولانی، قتل عمد در این پرونده مسجل شده و شخص آقای نجفی نیز در دادگاه اعتراف کرده که با اسلحه خودش به سمت مقتول شلیک کرده، اما فعالین و رسانه های اصلاح طلب همچنان مشغول تبرئه «قاتلِ یک زن» و مظلوم نمایی از وی و هجمه به قوه قضاییه هستند.
قاتل در حالیکه یک بالش به دست داشت در اقدامی غافلگیرکننده زن جوان را به قتل رساند. مقتول در زمان وقوع این جنایت بارها از همسرش (که به دلیل اختلاف سنی زیاد، جای پدرش بود) درخواست کرد که از اقدام جنایتکارانه صرفنظر کند، اما نجفی توجهی نکرد و قتلی دلخراش اتفاق افتاد.
آن زمان هیچ طرح گرافیکی در حمایت از حقوق زنان و هیچ سرمقاله ای در نقد خشونت خانگی در صفحه اول روزنامه های اصلاح طلب نقش نبست. در عوض دهها مقاله و گزارش در تجلیل از «قاتلِ یک زن» در روزنامه های اصلاح طلب کار شد و قاتل در حد یک «قهرمانِ مظلوم» بالا رفت.
در روزهای گذشته «عباس عبدی» فعال سیاسی اصلاح طلب در اظهارنظری تأمل برانگیز مدعی شد که «الزام زنان ایرانی به حجاب، باعث ایجاد دورویی و ریاکاری در خانم ها می شود»!
اصلاح طلبان این روزها از هر قاتلی که نامش در رسانهها مطرح میشود حمایت میکنند؛ آخرین مورد آن نوید افکاری بود که چندی قبل قصاص شد.
** شعار ستاد انتخاباتی «جو بایدن» در تهران: «به تحریم و جنگ برنمیگردیم»
روزنامه ابتکار- به مدیرمسئولی «محمد علی وکیلی» نماینده عضو لیست امید در مجلس دهم که در انتخابات مجلس یازدهم در حوزه انتخابیه تهران علیرغم تبلیغات گسترده با 32 هزار رای از ورود به مجلس بازماند- در گزارشی با عنوان «کدام برای ایران بهتر است، جو بایدن یا دونالد ترامپ؟» نوشت: «در حالی که اصولگرایان بر این باور هستند که میان ترامپ و بایدن، جمهوریخواه و دموکرات تفاوتی وجود ندارد روزنامههای اصلاحطلب پیروزی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را به سود ایران ارزیابی میکنند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «به نظر میرسد حامیان تحریم و بویژه جنگ، ترامپ را به بایدن ترجیح میدهند، ولی مخالفان تحریم و جنگ، انتخاب بایدن را به سود ایران میدانند.بایدن خود در سخنانی گفته بود که اگر رئیس جمهوری شود به برجام برخواهد گشت و مسئله ایران را حل خواهد کرد».
روزنامه های اصلاح طلب در نقش ستادهای انتخاباتی دموکرات ها در ایران مدعی هستند که تفاوت زیادی میان ترامپ و بایدن وجود دارد و انتخاب بایدن یعنی مخالفت با تحریم و جنگ! اما این ادعا هیچ نسبتی با واقعیت ندارد.
در روزهای گذشته «جو بایدن» معاون اول باراک اوباما و نامزد دموکراتها در انتخابات آتی ریاست جمهوری آمریکا در یادداشتی با عنوان «راه هوشمندانهتری برای سخت گرفتن بر ایران وجود دارد» در پایگاه سی. ان. ان نوشت: «من هیچ تردیدی درباره چالشها و مشکلاتی که رژیم ایران بر منافع امنیتی آمریکا، دوستان و شرکای ما و بر مردم خودش تحمیل میکند، ندارم. اما همانگونه که راه ترامپ وجود دارد، همزمان راه هوشمندانه و حساب شده دیگری نیز برای سختگیری علیه ایران هست».
بایدن در ادامه نوشت: «ما با متحدانمان برای تقویت و گسترش مفاد توافق هستهای کار خواهیم کرد و همزمان به دیگر نگرانیها نیز توجه خواهیم کرد.ما به تلاشها برای عقبراندن ایران از فعالیتهای بیثباتکننده که دوستان و شرکای ما را در منطقه تهدید میکند، ادامه خواهیم داد... ما همچنین به استفاده از تحریمهای هدفمند علیه نقض حقوق بشر در ایران، حمایت این کشور از تروریسم و برنامه موشکهای بالستیک ادامه خواهیم داد».
مواردی که جو بایدن درباره مواجهه با ایران مطرح کرده دقیقا همان 12 شرطی است که مایک پمپئو، وزیر خارجه دولت ترامپ پیش از این مطرح کرده بود.
دموکرات ها و جمهوری خواهان در دشمنی با ایران صرفا در تاکتیک ها و روش ها با یکدیگر اختلاف نظر دارند و این در حالی است که هدف این دو حزب آمریکایی در مواجهه با ایران هدفی واحد و مشترک است.
لازم به ذکر است که آغاز جنگ تحمیلی، ترور دانشمندان هسته ای، قطع رابطه ایران و آمریکا و شدیدترین تحریم های ضدایرانی همگی در دوران دموکرات ها رخ داده است.
برای مثال دستور ممنوعیت تجارت آمریکا در صنعت نفت ایران در دولت بیل کلینتون- رئیس جمهور دموکرات- صادر شد. سنگینترین و بنیادیترین تحریمها نیز در دوره اوبامای دموکرات بر ایران تحمیل شد. همان دولتی که بایدن در آن معاون اول رئیس جمهور بود.
** نقش دولتی ها و شبه دولتی ها در ریزش بورس
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «نقش دولتی ها و شبه دولتی ها در ریزش بورس» نوشت: «شاخص کل بازار سرمایه این روزها هرچه در توان دارد میگذارد تا دوباره سبز شود، اما باز هم زور سرخی بازار به آن میچربد و فروشندهها پیروز میدان میشوند. هرچند پیشبینیها بر آن بود که بازار سرمایه در همین حوالی زمانی، ریزش را تجربه میکند، اما خروج گسترده حقوقیهای وابسته به دولت و شبهدولتیها احتمال سبزی دوباره شاخص با تکیه بر این بخش از حقوقیها را صفر میکند. کارشناسان خبر میدهند که این دسته از حقوقیها در بازه ششماهه نخست سال، 50 هزار میلیارد تومان را از بازار سرمایه خارج کردهاند و اکنون سهمی را که در قله فروختند، حاضر به خرید آن پس از 70 درصد اصلاح هم نیستند».
کارشناسان و صاحبنظران، دولت را مقصر اصلی افت فعلی بازار بورس می دانند. به عقیده کارشناسان، شرکتهای زیرمجموعه دولت در دوره رشد بازار توانستند درآمد خوبی را با عرضههای متعدد کسب کنند و سپس بازار را به حال خود رها کردند.
چندی پیش «حیدر مستخدمین حسینی » کارشناس مسائل اقتصادی گفته بود: «دولت کنار تلاش برای جبران کسری بودجه خود از طریق بازار سرمایه، در تلاش است به این وسیله نقدینگی لجامگسیخته کنونی را مدیریت و از همین طریق نیز موجبات کاهش نرخ تورم را فراهم کند. همین اتفاقات بهنفع دولت خواهد بود ولی کمکی به تولید و رونق تولید و جهش آن نمیکند چراکه آنچه دولت از این بازار کسب کند، صرف هزینههای جاری خواهد کرد».
روزنامه اصلاح طلب «تعادل» نیز چندی پیش در مطلبی نوشته بود: «از بهمن ماه سال روند رشد بورس تسریع شد. دلیلش هم این بود که ابتدا بصورت ضمنی و بعدها بهصورت آشکار مسوولان سازمان بورس و در مرحله بعد مسوولان اقتصادی کشور تضمین کردند که بورس را حمایت وکنترل خواهند کرد. هرچند پر واضح بود که چنانچه بورس سقوط کند هیچ فرد یا قدرتی یارای کنترل بورس را نخواهد داشت، اما دولتیها همچنان از رویکردهای حمایتی از بازار سرمایه سخن میگفتند. اما پرسش این است که دولت با این کسری بودجه عظیم چگونه میخواهد بورسی را کنترل کند که هر روز بیش از 20 هزار میلیارد تومان نقدینگی در آن جریان پیدا میکند؟ این روند رشد در بورس بجایی رسید که اساتید اقتصادی تذکر دادند که بورس بیش از حد تواناییهای اقتصادیاش رشد کرده است».