ماهان شبکه ایرانیان

فرانک لوید رایت معماری برای تمام فصول

فرانک لوید رایت یک از بزرگ‌ترین معماران تاریخ است. او پیش از نقل مکان به اروپا و شروع به استفاده از رنگ‌های سفید در آثارش یک معمار مدرنیست بود. کار او ارگانیک، گرم، و کاملا معاصر بود.

فرانک لوید رایت یک از بزرگ‌ترین معماران تاریخ است. او پیش از نقل مکان به اروپا و شروع به استفاده از رنگ‌های سفید در آثارش یک معمار مدرنیست بود. کار او ارگانیک، گرم، و کاملا معاصر بود.

نویسنده:((وقتی دانشجو بودم اروپایی ها توجه مرا به خود جلب کردند. من شیفته لوکوبوزیه، میس ون در روهه، والتر گریپوس، و جنبش باهاوس در آلمان بودم. صادقانه بگویم که هیچ‌گاه واقعا کار لوید رایت را درک نمی کردم. به نظرم آثارش از مد افتاده و قدیمی بودند. به نظرم او بیش از حد در مورد جزئیات وسواس به خر ج می داد و تزئینات موجود در کارهایش با گرایشات مینیمالیستی دوران جوانی ام جور درنمی آمد. درک مدرنیسم خشک و ساده جنبش باهاوس به نظر ساده‌تر می رسید.

فرانک لوید رایت معماری برای تمام فصول


اما هرچه پخته‌تر شدم کارهای لوید رایت بیش‌تر و بیش‌تر بر من تاثیر می گذاشت. آثار او کیفیتی محسوس و لمس‌شدنی داشت. کارهای او دارای مقیاس انسانی بود که در ظاهر ساده بود اما انجام آن یکی از سخت‌ترین کارها بود. ساختمان‌هایی که او طراحی می کرد به‌سادگی و به طور کامل با طبیعت و مناظر پیرامونش هماهنگی داشت. آثار او صمیمی و در عین حال فراگیر بود.
مدرنیسمی که در دوران جوانی عاشقش بودم در من رنگ باخت. اما فرانک لوید رایت؟ او هم‌چنان برایم الهام‌بخش است. من هر بار که به آثار او نگاه می کنم مجذوب و شیفته آن‌ها می شوم. به نظرم می توانم یک عمر برای فهمیدن آثار او وقت بگذارنم.))

 

او معمولا یک کلاه لبه‌دار و یک شنل می پوشید.

 

فرانک در اوایل دوران کاری خود برای لوئیس سولیوان به‌عنوان نقشه‌کش و طراح کار می کرد. اما عصرها برای مشتریان سولیوان کار می کرد. وقتی سولیوان این موضوع را فهمید فرانک لوید رایت را از کار اخراج کرد. هر وقت به آخرین باری که اخراج شدم فکر می کنم، سعی می کنم فرانک لوید رایت را تصور کنم که دارد از اتاق سولیوان خارج می شود. شرط می بندم او شنلش را روی دوشش می اندازد، در را می کوبد، و راه خود را پی می گیرد.

این حرف را قبلا گفته‌ام: درک درهای ورودی خانه‌هایی که رایت طراحی کرده واقعا دشوار است.

 

رایت از سقف‌های کوتاه در ساختمان‌هایش استفاده می کرد تا حسی از صمیمیت خلق کند؛ ساختمان‌هایی که میتوانستید در آن‌ها استراحت و احساس امنیت کنید. آرامش و سکونی که پس از این‌که سرتان به دلیل سریع بلندشدن گیج می رود به‌دست می آید.

 

ساختمان آبشار فرانک لوید رایت معانی زیادی دارد.

 

فرانک لوید رایت در زمان خود در مهندسی سازه سرآمد بود. او معمولا مرزهای معماری را به جلو هل می داد و در این زمینه تجربیات فراوانی انجام می داد. داستان این است که پیمان‌کار ساختمان جانسون وکس (Johnson Wax) از استحکام ستون‌های قارچ‌مانند مطمئن نبود، بنابراین لوید رایت از یکی از آن‌ها بالا می رود تا به کاگران نشان بدهد که آن‌ها کاملا مطمئن و مستحکم هستند. مطمئنم که وقتی او در بالای ستون بود حالتی باشکوه داشته، با موهایی سفید و شنلی نخی که در هوا آویزان بوده است. هم‌چنین مطمئنا که وقتی رایت در بالای ستون‌ها بود کارگران نردبان را کنار کشیده‌اند. 

 

لوید رایت هریسون فوردِ معماری است، یا حداقل روتگر هاور.

 

با موتور سیکلت در حال حرکت هر اثر هنری را بهتر می توان تماشا کرد.

 

این خانه را اخیرا پیدا کرده‌ام که یکی از آخرین کارهای فرانک لوید رایت است و ساخت آن‌ها چند سال پیش به پایان رسیده است. واقعا هیجان‌انگیز و جذاب است.

 

منبع:houzz ؛ ترجمه شده توسط تحریریه چیدانه

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان