رواندرمانگر تحلیلی گفت: هوش هیجانی به فرد کمک می‌کند احساسات خود را نسبت به اتفاقاتی که در اطراف او می‌افتد به نحوی مناسب تنظیم و مدیریت کند.
سارا اکبرزاده با بیان اینکه تجربه ثابت کرده صدمه و آسیب در دوران کودکی باعث هوش هیجانی و یا کنترل بالاتر عاطفه در بزرگسالی می‌شود، اظهار داشت: برای نمونه پرخاشگری، افسردگی، خشونت، اختلال شخصیتی و مشکل بهداشت جسمی از جمله آثار آسیب زا در دوران کودکی است که در بزرگسالی بر هوش هیجانی فرد یا افراد تاثیرگذار است.
وی گفت: هوش هیجانی در دوره کودکی در واقع بیان کننده احساس فرد است و در عین حال یکی از مهمترین بخش‌های وجود کودک به شمار می‌رود. از طرفی پدر و مادر در صورت توجه به این عواطف و پایش آن، باید با تغذیه رفتاری مناسب، هوش هیجانی کودک خود را در ادامه روند رشد و تعالی غنی سازی کند.
این رواندرمانگر تصریح کرد: ضربات روحی مختلف می‌تواند تاثیرات منفی و ناملایماتی در طول دوران زندگی کودک گذارد مانند فوت یکی از والدین که این هیجان می‌تواند موجب افزایش همدلی شناختی و درک دیگران در دوره بزرگسالی شود، در حالیکه در سایر اشکال تروما مانند آزار جنسی و جسمی، سطح بالاتری از همدلی عاطفی و هوش هیجانی را می‌توان پیش‌بینی کرد.
وی با بیان اینکه تحقیقات نشان داده افرادی که در زندگی ناملایمات را تجربه کرده‌اند، بیشتر تمایل دارند که به دیگران کمک کنند، افزود: هوش هیجانی به فرد کمک می‌کند از اطلاعات هیجانی برای خود و دیگران استفاده و از طرفی احساسات خود را نسبت به اتفاقاتی که در اطراف می‌افتد به نحوی مناسب تنظیم و مدیریت کند.
اکبرزاده گفت: هوش هیجانی قابل پرورش است و از این رو این احساسات در کودک از همان بدو تولد شروع به رشد می‌کند و ممکن است حتی کودکانی با ظرفیت‌های متفاوت هوشی به دنیا بیایند. اعضای خانواده نقش به سزایی برای تقویت و یا تضعیف هوش هیجانی کودک ایفا می‌کنند.
وی افزود: چنانچه فردی دارای هوش هیجانی مختلف بتواند احساساتی را که تجربه می‌کند بشناسد و این عواطف را به شکل صحیح بروز دهد، با دیگران همدلی کرده و احساسات آنان را هم به رسمیت بشناسد و بتواند در مواقع لزوم احساسات خود را تنظیم کند، خواهد توانست روابط عاطفی پر معنی و سازنده‌ای با دیگران داشته باشد.
این رواندرمانگر تصریح کرد: با کنترل احساسات منفی می‌توان سلامت جسمانی را حفظ و از طرفی فشار‌های جسمی و روحی را کاهش داد و بدین طریق سلامت روان خود را تضمین کرد. هوش هیجانی بالا کیفیت زندگی را تحت تاثیر قرار خواهد داد و آینده موفقیت آمیزی برای فرد و یا فرزندان به همراه خواهد داشت.
همچنین هوش هیجانی باعث می‌شود فرد ارتباطات بیشتری با دیگران برقرار کند و از آن جایی که انسان موجودی اجتماعی است، نقص در ارتباطات، زمینه ساز مشکلات بیشتری می‌شود.
وی گفت: شناخت احساسات یا هوش هیجانی در روابط بین فردی کمک می‌کند تا فرد بتواند تعارض و یا اختلاف سلیقه که از جمله مسایل اجتناب ناپذیر است را به خوبی حل و با احساسات و هیجاناتش طی این جریان به خوبی مواجه شود.
اکبرزاده تصریح کرد: کنترل عواطف یا هوش هیجانی بالا در کودک باعث می‌شود تا متوجه احساس و حتی صحبت‌های دیگران نسبت به خود شود و آنان را بهتر درک کند؛ بنابراین می‌تواند دوست خوبی برای هم سالانش باشد. افرادی که از درک احساس مناسب برخوردارند معمولا شخصیت دوست داشتنی به شمار می‌روند.
