گروه سیاست سایت فردا:روزنامههای امروز به موضوعاتی در حوزههای سیاسی، اقتصادی و ... پرداختهاند که مهمترین موارد آن به شرح زیر است:
«آرمان ملی» امروز گفتگویی دارد با بهزاد نبوی و به بررسی نسبت اصلاحات و رادیکالیسم میپردازد. اهم اظهارات نبوی در این گفتگو به شرح زیر است:
*اصولا من خود را به هیچ وجه محافظهکار نمیدانم و مواضع من قبل از سال 88، درون زندان و فعالیتهای پس از زندان، مثبت (اثباتکننده) این ادعاست. اصلاحطلبی مدنظر من در مقابل رادیکالیسم است.
*ضد تمام انقلابها شدهام، چون هزینههای زیادی به ملتها تحمیل میکنند و نتیجه متناسب با این هزینهها نمیگیرند. من از اصلاحطلبی قرائت جدیدی ندارم؛ همان تعریف سال 76 از اصلاحطلبی را قبول دارم. یعنی «حرکتی قانونی، مسالمت آمیز، تدریجی، با حفظ چارچوب نظام موجود، برای تبدیل وضع موجود به وضعمطلوب.»
*من اختلافنظرهایی با کارگزاران و البته دیگر جریانها و احزاب سیاسی اصلاحطلب دارم.
*به شدت مخالف برخوردهایی که در دوران اصلاحات با آقای هاشمی میشد، بودم.
*اگر اصلاحطلبان صندوق رای را از دست بدهند، حرفی برای گفتن ندارند و عملا باید حداقل 4 سال، در صحنه سیاسی کشور کم تاثیر باشند.
*به نظر من دولت روحانی مظلوم واقع شده است. برخوردهای خصمانه تندروهای مخالف دولت که طبیعی است، ولی خود ما هم همه مشکلات را به گردن دولت میاندازیم. برجام را ترامپ به کمک و دعای خیر؟! تندروهای داخلی به این روز انداخت.
*معتقدم اوضاع کشور خیلی بد است، نقش دولت دراین خرابی خیلی کم است، نه اینکه دولت خیلی قوی باشد، ولی نقش دولت در ایجاد این بحرانها خیلی کم است. اصلاحطلبانی که در این شرایط به دولت بابت مشکلات انتقاد میکنند، بیشتر به دنبال جدا کردن خرج خود از دولت، به امید کسب رأی در انتخابات بعدیاند، که اخلاقی نیست.
*تاکید میکنم با وجود اینکه مشکل اصلی را در بحث سیاست خارجی میدانم ولی حل آن را الزاما از طریق مذاکره با آمریکا نمیبینم.
«شرق» هم گفتگویی دارد محمدرضا خاتمی که محور آن جنگ، سپاه و جریانهای سیاسی در آن دوران است. خاتمی در این گفتگو میگوید: «این تفکر که همیشه در جنگ هستیم، باعث میشود کشور امکان آبادانی و رفاه را از دست بدهد.»
وی همچنین میگوید: «من تا سال 61 که حضور داشتم، واقعا اختلافی میان فرماندهان از لحاظ مشی سیاسی یا فرهنگی نمیدیدم و خیلی تفاوتی با هم نداشتند.... بعد از فتح خرمشهر شروع شد که من از آن به بعد هیچ ارتباطی نداشتم، طبیعی است که اختلافنظرها بیشتر شود. همیشه در فتوحات، تفاوتها و اختلافها نمایان میشود ... آن زمان به ذهن هیچکس نمیرسید که بعد از فتح خرمشهر، صلح کنیم.... چیزهایی که در برخی مستندها عنوان میشود، موضوع عمدهای در آن زمان نمیدانم. عدهای بودند که با عملیاتها مخالف بودند. میگفتند این عملیات خوب یا بد است، اما هیچکدام اینها مبنای جبههگیری سیاسی نداشت.»
خاتمی در بخش دیگری از سخنانش میافزاید: «نیروهای خارج از کشور هم که قصدشان زدن این نظام و جمهوری اسلامی است. این وسط، امکانی برای نیروهای ملی و نیروهای واقعگرا وجود ندارد که عالمانه و مستند تاریخ را روایت کنند؛ و این یک ضعف عمده است. اگر این امکان را داشتید که تاریخ واقعی را بنویسید، به نفع کشور بود؛ ولی نمیشود؛ اما در درازمدت حقیقت خودنمایی میکند. نگران خوانش تاریخ از سوی نسلهای آینده نباید بود.»
«اعتماد» با اشاره به آخرین آمار اعلامی درباره مبتلایان و قربانیان، همچنین وضعیت استانها؛ هشدار میدهد که باید کرونا را بیش از اینها جدی گرفت. این روزنامه در صفحههای سیاسی خود، اما سعی کرده تا از برنامه اصولگریان برای انتخابات آتی رمزگشایی کند لذا با طرح این سوال که «کدام جوان حزبالهی اصولگرا؟» مینویسد: «طرح نام سعید محمد از سوی برخی محافل جناح راست، بیش از آنکه به معنای واقعی برای معرفی او به عنوان آن گزینه مطلوب یا مصداق «جوان حزباللهی» باشد، بیشتر به این دلیل است که صرفا او را در مقام یک مدیر ارشد جا بزنند تا در نهایت پس از پیروزی احتمالی در انتخابات شورای شهر در 1400، محمد را به «بهشت» بفرستند تا ماموریت اداره پایتخت را به عهده گیرد. اما از این جالبتر آن است که حالا مهرداد بذرپاش، دیگر گزینه احتمالی که از او به این عنوان شنیدهایم نیز سودایی مشابه در سر دارد و برخی معتقدند که او خود «بهشت» را به «پاستور» ترجیح میدهد. نکته به مراتب مهمتر، اما در این میان، آن است که اصولگرایان در حالی همواره با مشکل دستیابی به وحدت دست به گریبان بوده و هستند که حالا نهتنها تعداد کاندیداهای احتمالیشان، از حد و اندازه گذشته، بلکه فهرست جوانان اصولگرا نیز خود فهرستی است، طولانی. فهرستی که جز این چند گزینهای که از آنها نام بردیم، دستکم میتوان چندین و چند نام دیگر نیز به آن اضافه کرد و جالب آنکه وقتی پای سن و سال میان اصولگرایان به میان میآید، بسیاری از آنها جوانی را در قلوبشان جستوجو میکنند و کم نیستند آنها که معتقدند از سعید جلیلی و محمدباقر قالیباف تا عزتالله ضرغامی و پرویز فتاح و حتی مهمترین گزینه جناح راست یعنی سیدابراهیم رییسی، همگی حزباللهی که هستند، هیچ؛ جوان هم هستند یا لااقل دلی جوان دارند.»
«آفتاب یزد» با تیتر از چه زمانی اصلاح طلبان منفعت طلب شدند، به نقد جریان اصلاح طلب پرداخته و نوشته است: «در عمل فرقی میان اصلاحطلب با اصولگرا وجود ندارد، هرکدام به دنبال منافع شخصی یا گروهی خودشان هستند و وقتی رای پیروزی را از مردم گرفتند دیگر فراموش میکردند که چرا رای گرفتند.»
این گزارش همچنین میافزاید: «این جریان باید با صدای رسا از همه مردم بابت دو دوره حمایت از روحانی، بابت ارجح دانستن منافع گروهی به منافع مردم و بابت میل به قدرت عذرخواهی کند! همان کاری که اصولگرایان بعد از دولت احمدینژاد نکردند، اما اصلاحطلبان اگر گمان میکنند با اصولگرایان تفاوت دارند باید صریحا عذرخواهی کرده، مانیفست روشنی ارائه دهند و روی آن ثابت قدم باشند نه اینکه وقتی بوی قدرت به مشامشان رسید پیگیری اهداف اصلاحطلبانه را فدا کنند.»
علی صوفی، فعال سیاسی اصلاح طلب نیز در ادامه این گزارش میگوید: «شاهد بودیم که منفعت طلبی جای اصلاحطلبی نشست، این رویه باعث شد امروز نقدهای بسیاری به اصلاحطلبان وارد باشد و نتوان ارزیابی مثبتی از عملکرد اصلاحات داشت، بنابراین درون خودمان باید بپذیریم که چه اشتباهاتی داشتیم و از مردم نیز عذرخواهی کنیم.»
«ایران» هم امروز به هشدار درباره وضعیت شیوع کرونا در کشور پرداخته و برای رساندن پیام خود از تیتر و عکس جالبی استفاده کرده است. این روزنامه برخلاف رویه معمول خود از عکسی بزرگ بهره گرفته و تیتر زده «جان شما و جان ما». همچنین لگو روزنامه را زیر عکس و بخش پایایی نیمتای صفحه یک قرار دارده که خود اقدامی متفاوت است.
این روزنامه در صفحات سیاسی خود نیز به بازنشر مصاحبه اخیر محمدجواد ظریف که گویا با روزنامه کار و کارگر انجام شده بود، پرداخته است. ظریف در این مصاحبه تاکید میکند که قصد کاندیداتوری در انتخابات 1400 را ندارد. البته این را هم میگوید که همه تلاش خود را برای اجماع ملی حول محور یک چهره مورد وثوق خواهد کرد.
«کیهان» هم امروز به مصاحبه اخیر ظریف پرداخته و تحت عنوان «سفره مردم را با بیتدبیری کوچک کردند به جای عذرخواهی FATF را بهانه میکنند» به انتقاد از گفتههای وی در آن مصاحبه میپردازد. کیهان مینویسد: «برخی دولتمردان و فعالین مدعی اصلاحات و رسانههای زنجیرهای در هفتههای اخیر اینگونه وانمود کردهاند که مشکلات موجود اقتصادی به دلیل عدم تصویب FATF است. این ادعای مضحک در حالی است که عبدالناصر همتی، رئیسکل بانک مرکزی-2 اسفند 98 - بعد از قرار گرفتن ایران در لیست سیاه FATF صریحا اعلام کرد: «قرار گرفتن ایران در لیست سیاه FATF مشکلی برای تجارت خارجی ایران و ثبات نرخ ارز ایجاد نخواهد کرد.»
در ادامه این گزارش آمده است: «طیف مدعی اصلاحات با دوقطبی کردن فضای کشور، در اقدامی مسبوق به سابقه معیشت مردم را گروگان گرفته و با ایجاد دوگانههای دروغین همچون «FATF، معیشت» اینگونه القاء میکند که اگر بنا به خواست آنان عمل شود کشور گلستان شده و اگر خلاف آن عمل شود، کشور دچار مصیبت و فاجعه اقتصادی میشود! بزککنندگان FATF با حمله به منتقدان، هر فردی را که با پیوستن به این سازمان مافیایی مخالف است، «کاسب تحریم»، «مدافع پولشویی» و «مدافع قاچاق» و «مخالف شفافیت» و «جماعتی که ریگی به کفش دارد» معرفی میکند.»
«جوان» در گزارشی به پیشنهاد برخی اصلاح طلبان به روحانی مبنی بر استعفا پرداخته و آن را نوعی خودزنی میداند. این روزنامه در گزارش خود آورده است: «استعفا یا استیضاح رئیس جمهور حتماً به نفع ترامپ و نشانه تزلزل و بحران در جمهوری اسلامی است؛ در زمین دشمن و به نفع او عمل نکنیم. آنچه اکنون قابلتأمل است اینکه درخواست استعفای رئیس جمهور نزد اصلاحطلبان هم چندان عمومیت ندارد و بیشتر از سوی طیف افراطی آن جریان سیاسی دنبال میشود. اینکه این اختلاف رویکرد تقسیم کار درونی است یا خیر، موضوعی است که درباره آن نمیشود با قاطعیت اظهارنظر کرد. اما نباید این نکته را از نظر دور داشت که اصلاحطلبان در انتخابات 1400 با بحران مقبولیت و کارآمدی دولت برآمده از اصلاحات مواجه هستند و برای عبور از این بحران چارهای ندارند جز اینکه به فرافکنی روی بیاورند و یا نقش اپوزیسیون بازی کنند. اقدامی که در هر صورت نتیجه واحدی از آن حاصل میشود؛ خودزنی اصلاحطلبانه.»
«وطن امروز» همچنان خط انتقاد از وزارت امور خارجه را ادامه میدهد. این روزنامه که چندی قبل با اشاره به عملکرد ستاد پیگیری حقوقی ترور شهید سردار سلیمانی، این وزارتخانه را متهم به بیعملی کرده و هنگام انتشار جوابیه آن نیز با استفاده از عنوان «سکوت معنادار» یک بار دیگر به آن تاخته بود. امروز گزارشی تکمیلی نوشته تا باز هم از خجالت آقایان در وزارت خارجه درآید لذا با استفاده از همان تیتر به بازخوانی اتفاقاتی از جمله حمله به سفارت ایران در بیروت، فاجعه منا، اخراج دیپلماتهای ایرانی و حمله به سفارتخانههای ایران در اروپا پرداخته است.
این روزنامه اصولگرا در گزارش خود مینویدسد: «کمرمقی و انفعال وزارت امور خارجه در پیگیری مسائل مربوط به دیپلماتها و سفارتخانهها، علاوه بر ضربه به وجهه جمهوری اسلامی، مسیر را برای تعرض بیشتر به مقرهای دیپلماتیک و دیپلماتهای ایرانی هموارتر هم خواهد کرد.»