لندن و پاریس معتقد بودند که پیمان نازی و شوروی میتواند مسکو را به متحد آدولف هیتلر تبدیل کند. برای جلوگیری از پیشروی هیتلر به اروپا، انگلیس قصد داشت میادین نفتی شوروی را حتی قبل از اشغال فرانسه توسط نازیها بمباران کند.
مورخ پاتریک آزبورن در این رابطه مینویسد: وینستون چرچیل یکی از اصلیترین حامیان بمباران میادین نفتی شوروی بود. نام رمز طرح انگلیس و فرانسه برای بمباران استراتژیک اتحاد شوروی تحت رهبری فرمانده نیروی هوایی جان سلسور، "عملیات پایک (اردک ماهی) " بود.
هدف این طرح نابودی صنعت نفت شوروی و محروم کردن آلمان نازی از منابع شوروی بود. پاتریک آزبورن، در کتاب خود "عملیات "پایک". بریتانیا علیه اتحاد شوروی" توضیح میدهد که چرا این عملیات میتوانست برای خود انگلیس فاجعه بار باشد.
آزبورن نوشت: "این نقشهها براساس این اعتقاد بود که روسیه شوروی یک شریک فعال و داوطلبانه هیتلر است و هدف آن طرح به زانو درآوردن اتحاد شوروی و محروم کردن آلمان نازی از مواد اولیه حیاتی بود.
اما اجرای این طرح، آلمان نازی و اتحاد شوروی استالین را وادار میکرد تا اتحادی واقعی علیه متفقین ایجاد کنند. هنگامی که آلمان و روسیه در 23 اوت 1939 پیمان مولوتف - ریبنتروپ را امضا کردند، استالین لهستان شرقی و کشورهای بالتیک را دریافت کرد و همچنین برای ایجاد قدرت نظامی کمی مهلت گرفت.
فیورر برنده واقعی بود - رایش سوم این فرصت را پیدا کرد که بدون ترس از جبهه دوم در شرق به لهستان و اروپای غربی حمله کند.
نکته مهم، شوروی توافق کرد که مواد اولیه اصلی به ویژه نفت را به رایش سوم تحویل دهد، بنابراین محاصره دریایی آلمان توسط متفقین که در طول جنگ جهانی اول نقشی اساسی داشت، شکست خورد.
از نظر سر وینستون، اتحاد شوروی متحد آلمان شد و بدین ترتیب عملیات پایک تهیه شد. آزبورن از برنامههای اعزام بیش از صد بمب افکن انگلیسی و فرانسوی برای بمباران استراتژیک شبانه میادین نفتی قفقاز مینویسد.
در مارس 1940، هواپیماهای شناسایی بدون علایم انگلیس از فرودگاههای عراق برخاستند و از تأسیسات نفتی در باکو و باتومی عکس گرفتند.
آزبورن خاطرنشان میکند:، اما بمباران شبانه انگلیس در آن زمان به قدری دقیق نبود که فقط چند بمب در چند مایلی هدف سقوط کرد. علاوه بر این، اکتشافات به این نتیجه رسید که نفت شوروی فقط قسمت کمی از سوخت وارد شده به آلمان را تشکیل میدهد.
در همان زمان، وی تأکید میکند: "مهم این است که در اینجا باید بخاطر داشته باشیم که رهبران انگلیس و فرانسه آماده بودند که گزارشات اطلاعاتی انگلیس را کاملاً نادیده بگیرند، تا به ایده خود برای حمله به اتحاد شوروی و سلب حمایت از آلمان جامه عمل بپوشند. طرح کشتن دو پرنده با یک سنگ تا حد پوچی رسید و هرگز انجام نشد.
آزبورن خاطرنشان میکند، اتفاقا، بمبارانها به جای آسیب رساندن به هیتلر، اتحاد شوروی را که بعداً نقش مهمی در شکست آلمان نازی ایفا کرد، تضعیف میکرد. وی مینویسد: "اگر حکومت استالین سقوط میکرد، کسی خلا قدرت را پر مینمود و به احتمال زیاد، این فرد هیتلر بود. "
و این حوادث هنگامی رخ داد که برخی از رهبران انگلیس - به عنوان مثال، لرد ادوارد هلیفاکس (ادوارد هلیفاکس، رهبر مجلس اعیان، یکی از اصلیترین حامیان مماشات آلمان) - خواستار توافق صلح با هیتلر شدند.
اگر انگلیس مجبور شده بود همزمان با اتحاد شوروی و آلمان نازی بجنگد، حتی سر وینستون نیز میفهمید که این یک شکست ناگزیر بود. اما این نقشه هرگز تحقق نپذیرفت و "سر وینستون متفقین را به پیروزی بر هیتلر رساند. "
منبع: اسپوتنیک