دلیله رحیمی آشتیانی؛ گسترش بیماری کووید19 امنیت اقتصادی، اجتماعی و روانی را با شدت و حدت تحت تاثیر قرار داده، اما عملکرد دولتها بیش از آنکه گواهی برای بازتعریف مفهوم امنیت، بهویژه امنیت دستهجمعی باشد، نمایانگر رقابت آنان برای کسب موقعیت برتری جهت مقابله با این همهگیری است.
شیوع ویروس کرونا در کشورهای مختلف علاوه بر پیامدهای بهداشتی، از منظر اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و بینالمللی دارای پیامدهای مختلفی است که قطعا بعد از دوران مهار و مدیریت این بیماری، بیشتر عیان خواهد شد. توجه به این پیامدها امروزه از موضوعات مورد علاقه پژوهشگران در اندیشکدهها و مراکز علمی مختلف در دنیا است.
شیوع گسترده ویروس کرونا و همهگیری آن جهانیان را در وضعیت انفعال نگه داشته است، در این میان، اما دولتها به جای مبارزه با علل ساختاری و ریشهیابی این همهگیری، تنها روی اقدامات اضطراری کوتاهمدت تمرکز کردهاند.
شاید به جرات بتوان گفت: هیچکس تصور نمیکرد نظم شکننده بینالمللی را نه وقوع یک جنگ، که دشمنی نامرئی تا مرز فروپاشی ببرد. همهگیری کرونا بیش از آنکه یک اتفاق گذرا باشد، بازتاب و نتیجه فشارهای ویرانگر محیطزیستی و رویکرد اقتصادی سرمایهداری فاجعهمحوری بوده که حالا به نظامهای بهداشت و سلامت جهان نیز فشار فزاینده وارد کرده است.
اما این وضعیت برای همیشه دوام نخواهد داشت. این یادداشت در تلاش است تا تاثیرات گسترش بیماری کووید19 را بر بازتعریف مفهوم امنیت واکاوی کند.
تا پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، مفهوم امنیت تنها در امنیت نظامی و نوع سختافزاری آن تجلی مییافت، اما پس از پایان جنگ سرد، این مفهوم دچار تحول ماهوی شد. بروز چالشهای جدید محیطزیستی، و رقابتی شدن دسترسی به منابع از بارزترین و مهمترین مشکلات سده 21 است که مفهوم امنیت را با تغییرات بنیادین و ماهوی روبهرو ساخت.
فروپاشی شوروی نیز موجب بیثباتی و تحول در محیط راهبردی جهانی و حوزه مطالعات امنیتی شد. پایان جنگ سرد با موج فزاینده جهانی شدن، تخریب محیط زیست و تروریسم بینالمللی همراه بود که هریک مفاهیم نوینی از امنیت را مطرح کردند.
طی این مدت ماهیت تهدیدها و گفتمانهای امنیتی پیوسته تغییر کرده، بهگونهای که دستورکارهای امنیتی از سطح دولت و امنیت نظامی فراتر رفته است.
مخاطرات امنیتی را از منظری میتوان به دو دسته تقسیم کرد؛ طبیعی و انسانی، مخاطرات طبیعی تهدیدهایی است که طبیعت، ریشه و علت بهوجود آمدن آنها است مانند سیل، زمینلرزه، فوران آتشفشان و.... مخاطرات انسانی نیز به تهدیداتی گفته میشود که انسان سرمنشاء آنها است مانند همهگیری یک بیماری، مهاجرت و پناهندگی، تروریسم سازمانیافته و.... از مهمترین تفاوتهای مخاطرات انسانی با مخاطرات طبیعی میتوان به «قابل پیشگیری بودن» و «قابلیت مهار و کنترل» این مخاطرات اشاره کرد.
به بیان دیگر، از آنجا که اکثر مخاطراتی که انسان را تهدید میکنند تابعی از تصمیمات خود انسان است، میزان مرگبار بودن مخاطرات به بزرگی و کوچکی تصمیمات تصمیمگیرندگان بستگیدارد. برای کاهش اثرات مخاطره نیز نیاز است تا مناسبات قدرت و زمین (مکان) را شناخت تا بتوان از گسترس تهدید جلوگیری کرد. تهدید بالقوه زمانی به بحران تبدیل میشود که توسعه فضایی پیدا کند مانند آنچه در مورد همهگیری ویروس کووید19 به وقوع پیوست.
آخرین گزارش مجمع جهانی اقتصاد با عنوان «مخاطرات جهانی 2020» که تقریباً همزمان با شیوع ویروس کرونا در ووهان چین منتشر شد از ده تهدید اصلی آیندهی حیات بر روی کره زمین نام برده است. نکتهی جالب توجه این است که برای نخستین بار بیشتر این موارد (6 مورد از 10 مورد) مربوط به تهدیدهای محیط زیستی و اکثر آنها در شمار مخاطرات با منشاء انسانی بهحساب میآیند.
این 10 مخاطره عبارتند از: عدم موفقیت در مهار تغییرات اقلیمی، سلاحهای کشتار جمعی، نابودی تنوعزیستی، رخدادهای شدید آبوهوایی، بحران آب، از بین رفتن زیرساختهای اطلاعات، بلایای طبیعی، حملات سایبری، فجایع محیطزیستی توسط بشر و گسترش بیماریهای عفونی مسری.
اگرچه کارشناسان از مدتها پیش نسبت به وقوع چنین مخاطراتی هشدار دادهاند، اما دستکم تا زمان شیوع ویروس کرونا، سیاستمداران به شکل جدی این مخاطرات را برهمزنندهی امنیت تلقی نمیکردند.
برآیند مباحث مطرح شده آن است که اگرچه یکی از چندین مخاطرهی شناسایی شده در آخرین گزارش مجمع جهانی اقتصاد توانسته امنیت جامعه بشری را در همه ابعاد تحت تاثیر قراردهد، اما بهنظر میرسد گسترش این ویروس نیز تاثیر چندانی در آگاهسازی سیاستمداران تصمیمساز ندارد.
با آنکه گسترش بیماری کووید19 امنیت اقتصادی، اجتماعی و روانی را با شدت و حدت تحت تاثیر قرار داده عملکرد دولتها بیش از آنکه گواهی برای بازتعریف مفهوم امنیت، بهویژه امنیت دستهجمعی باشد، نمایانگر رقابت آنان برای کسب موقعیت برتری برای مقابله با این همهگیری است. شیوع ویروس کرونا در کنار لزوم توجه به خاستگاه این ناامنی، لزوم عنایت به همهی ابعاد مفهوم امنیت را بیش از گذشته ضروری ساخته است.
اهمیت یافتن بعد ذهنی امنیت یا همان احساس امنیت در کنار امنیت اقتصادی، سیاسی، محیطزیستی و بهویژه امنیت اجتماعی درمقابل امنیت نظامی از تحولات اساسی هستند که در عرصه امنیتی پدید آمدهاند.
درحالیکه سازمانهای بینالمللی بهدلیل انفعال با تهدید حیاتی روبرویمد، آنچه بیش از همه در مبارزه با این بیماری نیاز است لزوم توجه به همکاری بینالمللی برای تضمین امنیت دستهجمعی است.