ماجراجویی فانتزی و هیجانانگیز از یک داستان قدیمی و تکراری
فیلم سینمایی «موگلی: افسانه جنگل» (Mowgli: Legend of the Jungle) از هر نظر که فکرش را میکنید یک فیلم قوی و پرمخاطب هیجانانگیز در ژانر فانتزی یا تخیلی و ماجراجویی است. این فیلم در نوع خود از جنبه فنی ساخت و روایت داستان شجاعت و دلاوری یک شگفتی مطلق به حساب میآید.
داستان اصلی کتاب جنگل اثر «رودیارد کیپلینگ» یکی از آن داستانهای ماندنی و بادوامی است که چندین اقتباس از آن تا کنون به شیوههای مختلف به نمایش درآمده است و تقریبا هر کسی در گوشه و کنار دنیا با یکی از این داستانها آشنایی دارد. فیلم موگلی: افسانه جنگل نیز جدیدترین نسخه از همین اقتباسها به شمار میرود. منتها، این بار شرکت دیسنی به جای ارائه نسخه انیمیشن از این داستان جذاب سعی کرده به شیوه نوین لایو اکشن (live-action) داستان قدیمی را بازسازی کند و ماجراجویی را به سطح کاملا جدیدی ارتقا دهد. شاید برایتان این سؤال پیش بیاید که واقعا هدف از تولید این فیلم با داستانی تکراری چه بوده است؟ ما به شما میگوییم برای پیدا کردن پاسخ سؤال به حق خود اصلا عجله نکنید. بعد از این که فیلم موگلی: افسانه جنگل را تماشا کردید، حتما پاسخ خوبی برایش خواهید یافت. این فیلم در واقع چرخش جدید و تحول بینظیری از یک داستان قدیمی و نخنماست که با اضافه شدن عناصر فانتزی و خیالی جنبه زمینی و تاریکتر ماجراجویی یک پسربچه جنگلی را با رنگ و لعاب خوبی نمایش میدهد.
یک نوزاد پسر، پس از به قتل رسیدن والدینش توسط شیر خان پلید (بندیکت کامبربچ)، توسط گروهی از گرگها از مرگ نجات پیدا میکند و در میان آنها بزرگ میشود. باگیرا، پلنگی که نقش آن را کریستین بل بازی میکند، و بالو، خرسی که اندی سرکیس، کارگردان فیلم، ایفای نقش آن را بر عهده دارد نیز به موگلی کمک میکنند تا در جنگل بقا پیدا کند. اما وقتی که موگلی به سن جوانی میرسد وقت آن میرسد که هر چه کاشته برداشت کند و برای ادامه زندگی در جنگل آزمون پس دهد. اینجاست که باید بین دنیای جنگل و دنیای انسانها و ذات بشری خود دست به انتخاب بزرگی بزند.
بزرگترین تفاوت بین جدیدترین اقتباس از داستان کلاسیک کیپلینگ و لایو اکشن جدید دیسنی این است که در واقع داستان فیلم موگلی: افسانه جنگل پختهتر شده و شخصیت پسرک به بلوغ رسیده است. اکشنها و ماجراجوییهای جنگل نیز در طبیعت خوبی اتفاق میافتد. با این که نسخه دیسنی از کتاب جنگل آواز داشت و از ساختار داستانی خوبی برخوردار بود اما در موگلی با نسخه شخصیتری از این ماجرا مواجه هستیم که با چاشنی چند صحنه باشکوه و زیبا که قوام خوبی دارند در مقاطعی از ابتدا تا انتهای فیلم بیننده را به وجد میآورد.
رویکرد شخصیتر به داستانی نظیر موگلی: افسانه جنگل به این معنی است بازیگر نوجوان این داستان، که رونان چاند به ایفای نقش آن میپردازد، در نماهای بیشتری حضور دارد و شخصیتهای حیوانی در کنار او به عنوان نقشهای مکمل در جنگلهای هندوستان به چشم میخورند. اینجاست که بازیگر نقش موگلی واقعا میدرخشد و تجربه اندی سرکیس به عنوان یک کارگردان هوشمند منجر به خلق اجراهایی شگفتانگیز از این بازیگر میشود که واقعا خارقالعاده و درخشان هستند.
شما میتوانید چهره اجراکنندهها را که در حیوانات متحرک میشوند به وضوح مشاهده کنید. این همان چیزی است که از موگلی: افسانه جنگل یک لایو اکشن عالی میسازد. بازی قوی چاند در نقش موگلی بسیار رضایتبخش و واقعی است. کریستین بل در نقش باگیرا که بیشتر به موگلی خدمت میکند و همراه اوست و همچنین بندیکت کامبربچ در نقش جذاب شیرخان عناصر خوبی هستند که بازیگر جوان فیلم، رونان چاند، حول آنها نقشپردازی میکند و یقینا به خوبی از پس تمامی صحنهها برمیآید.
از جمله اشکالات یا نقاط ضعف در فیلم لایو اکشن موگلی: افسانه جنگل این است که در سرعت شکل گرفتن ماجرا و روایت داستان اشکالاتی وجود دارد. به اواسط فیلم که میرسیم، صدای تمپو با گذر موگلی از دنیای جنگل و پا گذاشتن به روستای انسانها تغییر میکند. این تغییر طوری به نظر میرسد که انگار خیلی سریع و شتابزده بوده است؛ آن هم بعد از اینکه شخصیتهای فیلم به جایی رسیدهاند که باید نفس بکشند و روند فیلم آرام شود. در قسمت اردوگاه نیز داستان خیلی سریع پیش میرود و این طور گمان میرود که اگر کمی ماجرا باز میشد و داستانهای دیگری در مدت زمان بیشتر در این قسمت شکل میگرفت خیلی بهتر بود.
اما در مجموع، این فیلم یک داستان مشهور و قدیمی را به شیوهای بسیار خوب و البته نوین به سبک لایو اکشن روایت میکند. بسیاری از عناصر نیز وجود دارد که از داستان اصلی کتاب جنگل اقتباس نشده و به دست فراموشی سپرده شدهاند زیرا در این فیلم دیگر وقت شکفتن موگلی از بطن یک داستان تکراری است.
لازم است به این نکته هم اشاره کنیم که این بار در روایت جدید کتاب جنگل با افسانهای هیجانانگیز و کمی ترسناک از موگلی روبهرو هستیم. در این فیلم شیر خان تشنه خون پسر جوان است و در چند صحنه به نوعی با کلیشه نبرد انسان و این موجود دیو سیرت مواجه خواهیم بود که واقعا وحشت را به تن مخاطب میاندازد. البته، ناگفته نماند که فیلم موگلی: افسانه جنگل از آن فیلمهایی نیست که بتوان بچهها را برای سرگرم شدن با خیال راحت جلوی تلویزیون در حال تماشای این فیلم رها کرد. موگلی را باید با اجازه بزرگترها تماشا کرد زیرا مخاطب آن بچههایی هستند که کمی بزرگترند و از نظر فکری آن قدر بالغ شدهاند که بتواند داستان فیلم را درک کنند. تماشای این فیلم برای کودکان میتواند یک تهدید جدی به حساب بیاید.
در نهایت این که بعد از مشاهده نگرش جدید کارگردانی اندی سرکیس و چیزی که از نظر محتوا و بازی خلق کرده است، خواهید دید که فیلم آنقدر جذاب است که نقطه امیدی برای دوباره دیدن فیلم پیدا میکنید.
فیلم سینمایی «موگلی: افسانه جنگل» (Mowgli: Legend of the Jungle) در نوع خود از جنبه فنی ساخت و روایت داستان شجاعت و دلاوری یک شگفتی مطلق به حساب میآید.